بررسی محتویات نشریات در دورههای مختلف از جایگاه خاصی برخوردار است، چرا که ما را به درک و فهم درستی از جایگاهاندیشه و کنش در اجتماع زمانهای رهنمون میدارد که افراد با توجه به رویکردهای تاریخی، اجتماعی و سیاسی در آن زندگی میکنند. مطالعهی مطبوعات عصر قاجار و انقلاب مشروطه نیز به واسطهی تغییراتی که در نظام حکومت پدید آمد، اهمیت ویژهای دارد.
نهضت مشروطه، حادثهی اجتماعی مهمی بود که موجبات تغییرات بسیاری را در افکار و کنش مردم ایران ایجاد نمود. این واقعه، تأثیر بسیاری بر وضعیت خواندن و نوشتن و گسترش مدارس گذاشت.
در این میان روزنامهی جنگل(۱۲۹۶- ۱۲۹۹ش)، دو سال پس از شروع جنبش جنگل در کسمای گیلان انتشار یافت، این نشریه یکی از منابع مهم و دستاول در مطالعهی رخدادهای این دوره به شمار میآید که اوضاع سیاسی ایران و گیلان، سیاستهای استعماری انگلیس و روسیه، اهداف و مواضع جنگلیها، مسایل تاریخی و اجتماعی روز و امثال آن را در قالب سرمقاله، مقالات، اخبار و اشعار گیلکی و فارسی به تصویرکشیده است.
نهضت مشروطه، حادثهی اجتماعی مهمی بود که موجبات تغییرات بسیاری را در افکار و کنش مردم ایران ایجاد نمود. این واقعه، تأثیر بسیاری بر وضعیت خواندن و نوشتن و گسترش مدارس گذاشت، همچنین چاپ روزنامه و نشریات گوناگون در این دوره با مقالات سیاسی و اجتماعی، شعر و مانند آن ذهن مردم را با امور و مسائل روز جامعه آشنا نموده و این آشنایی، سبب به وجود آمدن نیازهای ادبی شد.
ناپایداری سیاسی و سقوط پیاپی دولتها، پس از انقلاب مشروطه و آغاز جنگ جهانی اول، شرایط نامطلوبی را در ایران رقم زد. ناتوانی حکومت مرکزی در مهار بحران، باعث برخاستن گروههایی خودجوش، برای بهبود اوضاع نامساعد جامعه شد.
نقش شعر در انقلابها و تغیر ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جوامع، از بدیهیترین اتفاقاتی محسوب میشود که در تاریخ زندگی بشر رخ داده است. مفاهیمی که در قالب شعر مطرح میشود، به دلیل جاذبههای زبانی و هنری، به سرعت گسترش یافته و در افکار عامه، جا باز میکند. از ویژگیهای برجستهی شعر معاصر (از مشروطه به این سو)، توجه صریح و آگاهانه به مسائل اجتماعی است. در دورهی مشروطه مفاهیم انتزاعی جای خود را به مضامین عینی و اجتماعی داد. سه اصل مهم «وطن»، «آزادی» و «قانون» در گذشته نیز موضوع شعر بسیاری از شعرا بود، اما در دورهی مشروطه، با یافتن مضمون و درونمایهای متفاوت نسبت به قبل، شعر این عصر را بیشتر از همهی دورهها تحت تاثیر خود قرار میدهد، چرا که مردم عصر مشروطه علاوه بر آزادیهای فردی و اجتماعی، خواهان این بودند تا در تعیین سرنوشت سیاسی و اقتصادی خود صاحب اختیار باشند؛ چنین تعریفی از آزادی پیش از این در تاریخ شعر ایران، وجود نداشت و نخستین بار در دورهی مشروطه پدید آمد که حاصل تأثیر از انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب صنعتی انگلستان و پیامدهای آنها نیز بود.
روزنامه جنگل
ناپایداری سیاسی و سقوط پیاپی دولتها، پس از انقلاب مشروطه و آغاز جنگ جهانی اول، شرایط نامطلوبی را در ایران رقم زد. ناتوانی حکومت مرکزی در مهار بحران، باعث برخاستن گروههایی خودجوش، برای بهبود اوضاع نامساعد جامعه شد. نهضت جنگل با رهبری میرزا کوچکخان جنگلی نیز با این رویکرد، فعالیت خود را در گیلان همزمان با جنگ جهانی اول شروع نمود. این گروه پس از مدتی برای اشاعه تفکرات اصلاحی و انتقادی خود روزنامهی جنگل را منتشر کردند.
نابسامانی وضع موجود در ایران در سالهای پس از انقلاب مشروطیت، به خوبی زمینههای لازم را برای کنشگران حساس به شرایط اجتماعی پدید آورده بود. با این روند نهضت جنگل را باید پدیدهای اجتماعی- سیاسی تلقی کرد که زاییدهی شرایط و موقعیت زمانی خود بود. نهضت جنگل در کنار کارکردهای سیاسی- اجتماعی خود، برای اشاعه دیدگاهها و نگرشهای نهضت در مقطعی به انتشار روزنامهی جنگل دست زد که هفتهای یکبار منتشر میشد. تصمیم نهضت به انتشار روزنامه، حاکی از تمرکز آنها بر افزایش دایرهی تاثیرگذاری نهضت و انتشار دیدگاههای خود بود.
عمر روزنامهی جنگل در مقایسه با عمر نهضت کوتاه بود. در سال اول ۳۱ شماره منتشر شد که شماره اول آن شعبان ۱۳۳۵ق بود و روزنامه در سال دوم ۴ شماره منتشر کرد. این روزنامه بهصورت چاپ سنگی و در منطقهی کسماء منتشر میشد. ابتدا غلامحسین نویدی کسمایی تحریریه روزنامه را اداره میکرد، اما از شماره دوم تا سیزدهم حسین کسمایی عهدهدار تحریریه بود و با کنار رفتن او، نویدی مجدداً به تحریریه بازگشت.
در مطالب روزنامهی جنگل، نمیتوان اسامی صاحبنام و شهیر یا برخوردار از دانش عمومی یافت و در بیشتر مواقع، نوشتهها بدون نام یا با عنوان هیأت اتحاد اسلام درج شدهاند و در فضای کلی نوشتهها به دور از چارچوبهای زمان خود نبودهاند. تبیین فضای سیاسی- اجتماعی ایران، اخباری از تحولات جهانی بهخصوص مسائل مربوط به جنگ جهانی اول و همچنین مطالب ادبی و طنز از تنوع موضوعی این روزنامه حکایت میکند و یکی از منابع مهم و دست اول بازتابدهنده دیدگاه جنگلیان به شمار میرود.
روزنامهی جنگل در اولین شمارهی خود در۲۰ خرداد ۱۲۹۶ه.ش ستونی را به نام ادبیات گشود و به چاپ اشعار فارسی و گیلکی اقدام نمود که بعدها به ادبیات جنگلی معروف شد. اشعار این روزنامه با توجه به فضای تاریخی آن دوره شکل گرفته بود.
بر اساس اسناد، نشریهی جنگل در سه دوره انتشاریافت: دورهی اول در ۳۱ شماره (۲۰ خرداد ۱۲۹۶ تا ۶ خرداد ۱۲۹۷)، دورهی دوم در ۴ شماره (۱۳ مرداد ۱۲۹۷ تا ۱۶ دی۱۲۹۷) و پس از وقفهای یکساله، دورهی سوم در ۵ شماره(۱۰ تیر ۱۲۹۹ تا ۴ مرداد ۱۲۹۹) منتشر شد. روزنامهی جنگل در قالب سرمقاله، مقالات، اخبار و اشعار گیلکی و فارسی، اوضاع سیاسی ایران و گیلان، سیاستهای استعماری انگلیس و روسیه، اهداف و مواضع جنگلیها، مسایل تاریخی و اجتماعی روز و امثال آن را به تصویرکشیده است. در ۲۶ شماره از روزنامهی جنگل، ۲۹ شعر شامل: ۷ شعر گیلکی و ۲۲ شعر فارسی منتشرشده است.
روزنامهی جنگل در اولین شمارهی خود در۲۰ خرداد ۱۲۹۶ه.ش ستونی را به نام ادبیات گشود و به چاپ اشعار فارسی و گیلکی اقدام نمود که بعدها به ادبیات جنگلی معروف شد. اشعار این روزنامه با توجه به فضای تاریخی آن دوره شکل گرفته بود، البته این اشعار در بسیاری از موارد در توصیف، از روایت گزارشگونه فراتر نرفته است و فاقد ظرایف شاعرانه است، اما از آنجا که این اشعار بیانگر روحیهی استبدادستیزی، ملیخواهی و حق-طلبانهی قلمبه دستان آن دوره است، اشعاری قابل توجه در جهت بررسی در این حوزه به شمار میرود. شعر این دوره، شعر توصیف اوضاع سیاسی مملکت و روشنگری مردم است، شاعر این دوره بدون توجه به تخیل و صورخیال و صنایع ادبی، کلمات کلیدی را در جان شعرش میریزد که بتواند پیام خود را به مردم برساند.
ویژگیهای ادبیات جنگل را در چند مشخصه، برجسته نمود: ۱- ادبیات جنگل روشنگرانه است و در جهت تنویر افکار جامعه میکوشد. ۲- ضد استبدادی است و از آزادی و آزادی خواهی طرفداری و پشتیبانی میکند. ۳- ضد استعماری است و با استعمارگران مخصوصا استعمار انگلیس سر ستیز دارد. ۴- به فرهنگ و زبان بومی و گیلکی علاقه نشان میدهد و در این راه نوآوری دارد.
موضوع سیاست و استعمار و مقابله علیه آن
عملکرد و سیاستهای روسیه و انگلیس در ایران در جنگ جهانی اول یکی از پررنگترین موضوعات کار شده در روزنامهی جنگل بود، سیاستهای انگلیس در بیشتر یادداشتهای این روزنامه، مورد تازش و نقد قرار گرفته است. ردپای این مورد در اشعار این نشریه نیز به وضوح دیده میشود :
نمونه: یارب این نیرنگ و افسون چیست این مکر و دغل/ که این چنین رایج بود در نزد ارباب دول
خلف وعد است و خلاف عهد و ابطال حقوق/ گر حقوقی لازم الاجرا بود بین الملل
حسن استعمال قول مردمی یعنی دروغ/ حفظ استحکام عهد دولتی یعنی خلل
حوزههای اجتماعی چیست کانون فساد/ خدعههای دیپلوماسی چیست قانون دغل
…اگر بودیماندک هوشیار و دوربین/ کی چنین درمانده میگشتیم جز این قبل (سال اول، شماره ۴، ص ۶ و ۷)
این شعر، بخشی از یک شعر بلند است که بدون امضاء و نام شاعرش در صفحهی ادبیات این نشریه درج شده است. در این شعر شاعر با تأکید بر واژههای ارباب دول و مانند آن به نیرنگ کشورهای بزرگ و سوء استفادهشان از واژهی حقوق بین الملل اشاره دارد.
عمدهی خواستهای جنگل از کابینهها، شامل برگزاری سریع انتخابات دورهی چهارم مجلس شورای ملی، حذف عناصر فاسد و وابسته، خلع حکام ستمگر و تعیین حکام درستکار برای ایالات و ولایات میشد
شاعران این دوره در اشعار خود به دخالت بیگانگان و نیز مزدوری عمال و دست نشانده های داخلی آنان حمله می کردند و آنها را باعث اوضاع فلاکت بار و بدبختی ایرانیان میدانند. شاعر در این شعر به زیرپا نهادن وعدهها و ابطال حقوق مردم ایران اشاره کرده و همچنین به سوءاستفاده از واژهی «بین الملل» برای اجرای قوانین استعماری نظر داشته است. این شعر اگرچه به صورت شعاری و بدون ظرافتهای شاعرانه سروده شده، اما به صورت هدفمند به تبیین رویکردهای استعماری و نیرنگ کشورهای خارجی پرداخته است. این ابیات مراکز و حوزههای اجتماعی را کانونهای فسادی مینامد که هدفشان هر چیزی جز اصلاح کشور است و از طرفی دیگر رویکردهای سیاسی را قوانین حیلهگرانهای برای اهداف استعماری میداند. این شعر به شکل مستقیم، کارشکنیهای خائنین داخلی را زمینهساز دخالت و استعمار بیگانگان میداند و از رواج فساد و خیانت دولت فغان سر میدهد.
نمونه: ذلت روس ار بریطانی به عبرت بنگرد/ پیش ازین پا نفشرد در ذلت این مرز و بوم
انگلیس عاجزکشی بس، ورنه دست روزگار/ سوی تو معطوف دارد، شومی اعمال شوم
گر نگردد محو، بنیاد شقاوت در جنوب/ از شمال و شرق و غرب آرند بر محوش هجوم (سال اول، شمارهی ۲۵، ص ۷)
در این شعر، نوعی هشدار و عرضاندام در برابر اهداف استعمارگرانه به چشم میخورد. شاعر این شعر از یک طرف به بریتانیا گوشزد میکند که اگر ذلت روسیه را عبرت خود قرار دهد، بیش از این به ذلت مردم ایران پافشاری نمیکند و از طرف دیگر انگلیس را از بازگشتن اعمال شومش به خود آگاه میکند و در بیت سوم که نوعی دعوت همگانی از مردم چهارگوشهی ایران است، عزم جزم کرده برای مبارزه با استعمار و شقاوت کشورهای خارجی را به تصویر میکشد.
مجلس شورا
عمدهی خواستهای جنگل از کابینهها، شامل برگزاری سریع انتخابات دورهی چهارم مجلس شورای ملی، حذف عناصر فاسد و وابسته، خلع حکام ستمگر و تعیین حکام درستکار برای ایالات و ولایات میشد. مرام هیئت اسلام، حفظ استقلال اسلام و ایران و استقرار مشروطیت و تشکیل مجلس شورای ملی است (روزنامه جنگل، ۳ اسفند ۱۲۹۶ خ، ش ۲۷ :۲).
نمونه: این دورهی تقنینه چون دورهی چار است/ای ملت اسلام [چند واژه ناخوانا]
…این دوره چه پارینه میارید بهانه/ای ملت بدبخت کو جنبش ملی/ این رشته بگسسته، نبافید زنانه
ای مردم دلسخت، کو عرق جبلی/ این شنبه، چو آدینه نشستید به خانه
تا وقت کشد رفت کو جنبش ملی/ افسوس که روز همگی چون شبها سیه است «کرمانی» ( سال اول، شماره ۱، ص ۸)
در این شعر به صورت مستقیم به دورهی چهارم مجلس شورای ملی اشاره دارد و شاعر این شعر با تکرار «جنبش ملی»، سعی بر تهییج مردم برای حرکت دارد.
هویت و عملکرد جنگلی ها
عمدتاً بنیادیترین و مهمترین مرحله در مسیر حرکت یک نهضت انقلابی، چگونگی شکل گیری چهارچوب فکری و رویکرد اساسی بنیانگذاران آن نهضت به مقولههای مهم هنجاری جامعهای است که در آن زندگی میکنند. تبیین دقیق الگوی فکری نهضت جنگل، نیز بخش عمدهای از مأموریت روزنامهی جنگل بود و طبیعتاً باید بخشهای زیادی از روزنامه به تبیین ایدهها و نظام فکری نهضت اختصاص مییافت. بررسی آثار این روزنامه نشان میدهد که روزنامه کمابیش توانسته است وظیفهی انعکاس مرام و مسلک جنگلیها را انجام دهد و در مقابل برخی اتهامات پاسخگو باشد. هرچند در این بخش نیز رویکردها و هیجان انقلابی مانع ارائهی دقیق و منسجم آرمانهای اصیل جنگل میشد.
نمونه: یاران جنگلی چه خوب ججا ورشتیدی/ [واژه ناخوانا] تا بشودی بهشتتان به نشتیدی
…راه دکفید هر ته امه پسر برار کشته ببو/ هرای نفر بصد هزار کرور تومون ارزشتیدی(سال اول، شمارهی ۲۷، ص۷)
این شعر گیلکی، در ستایش جنگلیها سروده شده است. شاعر آنها را امید و بهشت مردم خطاب کرده و از آنها خواسته تا از مبارزه خسته نشوند، حتی به قیمت کشته شدن پسر و برادران آنها.
نمونه:ای جان و تنم فدای جنگل/ جان تازه شد از ندای جنگل
غیرت همه بچه شیر زاید/ از تربیت هوای جنگل
مردان زجان و سر گذشته/ گشتند چو رهنمای جنگل
… دانش همه نصر و فتح بیند/ در پرچم اعتلای جنگل( سال اول، شمارهی ۲۸، ص۷)
این شعر نیز با تکرار قافیهی «جنگل» به غیرت و شجاعت مردان جنگلی پرداخته و جنگلیها را راهنمای مردم برای رسیدن به پیروزی معرفی کرده است.
وصف اوضاع جامعه و روشنگری مردم
از بنیادیترین موضوعات در محتوای اشعار روزنامهی جنگل، تلاش برای برای وصف تصاویر و اوضاع نامطلوب جامعه و روشنگری مردم برای برونرفت از این شرایط بحرانی بود. شکاف طبقات اجتماعی، خصوصاً، طبقهی قدرت با طبقات پایینتر اجتماعی از عوامل بروز اشعار روشنگری است. این دست اشعار جنبهی ابزاری دارند و در خدمت مردم و جامعهاند و موضوع آن ترویجاندیشههای آزادیخواهی ومبارزه با عقب ماندگی فرهنگی است.
نمونه:ای گیلهمردان ویریزید، نترسیداز توپ و تفنگ/ هر چه شما دارید، بارید از بیل دگر بازو کلنگ
… اَ دشمن ایرانیان، تشکیل بدا پلیس جنوب/ به تازگی زاندره در مغرب ایران هو رنگ
… معلومه بهه امه دولت امه ره نخوایه کار کودن/ پس اما چره جه دس بدیم امه ناموس و عار و ننگ ( سال اول، شمارهی۱۸، ص۷)
معمولا ادبیات روشنگری در هر کشوری زمانی شعلهور خواهد شد که پای نیروهای بیگانه و دولت منفعل در میان باشد، بنابراین عنصرِ دشمن، نقش ثابتی در این اشعار بر عهده دارد. شاعر علاوه بر نشان دادن مظلومیت مردم ایران، حس مبارزه و همدلی در برابر دولت ضعیف و همچنین نیرنگ دشمنان داخلی و خارجی را فراهم آورد. شعر بالا، اعتراض خود را به تشکیل پلیسِ جنوب تحت فرمانِ انگلیسیها و تسلطشان بر جنوبِ ایران، با انتقاد از انفعال حکومت فریاد میزند و با کمال ناامیدی از توجه و حرکت دولت برای بهبود این اوضاع، هموطنان خود را برای نجات وطن از سلطهی انگلیس به یاری میطلبد.
نمونه: … خیزید ایرانیان، حال وطن شد پریش/ چه عقرب این ناکسان زنند او را به نیش
…اگر چه داده است، خصم، خرمن ما را به باد/ شکوه نما، کم ز غیر ز خویشتن داد داد
چرا که خارج شدیم از ره و رسم و داد/ علاج این درد نیست جز اتحاد اتحاد (سال اول، شمارهی ۲۹، ص۷)
وطندوستی در اشعاری از این دست که پای قدرت بیگانگان در میان باشد، از پررنگترین ویژگیهای شعری محسوب میشود. در جنگ و دفاع، موضوع اقلیم وآب و خاک همیشه اهمیّت داشته است و از عوامل تحریک به حساب میآمده و به همین دلیل، وطندوستی در اشعار ملی، بسامد زیادی دارد.
سرزمین یکی از مؤلّفههای هویّت ملّی است که به عنوان بستری برای شکلگیری سایر مؤلّفههای هویت ملّی عمل میکند و سرانجام حس همگرایی ملّی را در میان افراد ایجاد میکند. مهمترین نقش سرزمین در این مقوله، هویتسازی و تداوم بخشیدن به موضوع هویت ملّی است:
نمونه: اَ دو چیه که آلمانه اَتو قوتدار بوکوده/ با همه کس جنگه دره، نترسه از توپ و تشر
با اَه دو چیه که هر روز بالون و کشتی جور به جور/ چاکونه بازم در فکره که چاکونه جور دیگر
خوایید بوگوییم آن چیه؟ گوش بدهید تا بگوییم/ اول علمه دوم قوه که شما ره کنه بهتر
گر بداریم اَدو چیه دِه انگلیس پرطمع/ نتانه با زور بکونه امه خاکه زیرو بر
…اگر ترقی خواییدی، تحصیل بکونید براران/ تا که به زور علم اما کار بکنیم زیادتر( سال اول، شمارهی ۳۰، ص ۸)
در این شعر، آلمان به عنوان کشوری قدرتمند با حرکتی پیشرو در عرصهی علم و تکنولوژی به تصویرکشیده شده است که شاعر با سرمشق قرار دادن آن ایرانیان را تشویق به علمآموزی میکند تا با تکیه بر آن بتوانند بر انگلیس فائق آیند. در واقع این شعر اوضاع نامطلوب ایران را از منظری دیگر نگریسته و نشان داده که در کنار موضوعات سیاسی روزِ مملکت، به مقولهی تربیت فکری و اصلاحات اجتماعی جامعه نیز اهمیت میدهد و در این راستا مردم را به آموزش دعوت میکند.
نمونه:ای بَرار بشو به طهران/ تو بدین اَمه وزیران/ تا بدانی حال ایران
انگلیس که داره سینه/ پر خشم و بغض و کینه/ خوب بهم بزه کابینه
ده کابینه بی فروغه/ همه وقت تق و توقه
در جنوب پر از پلیسه/ فرمانفرما هم رییسه/ لایق داس و وریسه
انا حرفانم دروغه/ همه وقت تق و توقه ( سال اول، شمارهی ۱۹، ص۸).
شعر بالا نیز با نام بردن از تهران و اوضاع شلوغ و بینظم آن و همچنین حال و روز وزیران، به انگلیس اشاره دارد که با خشم و کینه، برای خود جایگاهی فراهم کرده است. این شعر با وصف وضعیت جنوب و دروغها و کمکارهای رؤسای وقت، سعی بر توصیف اوضاع کشور و روشنگری مردم دارد. در این شعر با نام بردن از «فرمانفرما» والی وقت فارس، او را فردی نالایق و دروغگو خطاب میکند.
در پایان آن که قلم به دستان گیلانی، به ویژه شاعران در روزنامهی جنگل، اشعاری خلق و ثبت نمودند که به نوعی بازخوانی تاریخ آن عصر است. از مطالعهی این اشعار میتوان دریافت که درونمایهی اصلی این اشعار، حول محور موضوعاتی چون: استعمار و مقابله علیه آن، مجلس شورا، هویت و عملکرد جنگلیها و امثال آن میچرخد. این اشعار در کنار سرمقالهها و یادداشتهای روشنگرانهی روزنامهی جنگل توانست در بحبوحهی آن دوره، مردم را نسبت به اوضاع جامعه و سیاست کشورهای خارجی آگاه نماید.