میزان مشارکت در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری نسبت به دوره قبل در سال ۱۴۰۰ با کاهش تقریبا ۵ میلیون نفری مواجه بود. علت این کاهش مشارکت را میتوان در مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جستوجو کرد. در واقع جریانات و موضوعات مختلفی که در این چند سال اخیر اتفاق افتاد بر این کاهش مشارکت مردم از ۴۸ درصد به حدود ۴۰ درصد تاثیرگذار بوده است.
در سال ۱۴۰۰ که نرخ مشارکت بیشتر از انتخابات ۸ تیر امسال رقم خورد، انتخابات شوراهای اسلامی هم به طور همزمان برگزار شده بود. از سویی در انتخابات سال گذشته مجلس شورای اسلامی نیز میزان مشارکت مردم روندی کاهشی داشت و شور و هیجانی در آن وجود نداشت. در واقع باید گفت با احتساب ۸ تیر ماه امسال در چهار انتخابات گذشته میزان مشارکت مردم کاهشی بوده که این روند کاهشی دلایل خاص خود را دارد.
اینکه طبق یک نظریهای گاهی گفته میشود که یک ستاد یا یک جریان نمیخواهد انتخابات پرشور بشود ممکن است به عنوان یک فرضیه درست باشد اما ربطی به این ندارد که توجیه کنیم چرا ستاد مقابل فلان نامزد فعال نیست و یا مثل دور اول فعالیت ندارد. حتمالا در دو روز باقیمانده با توجه به پخش مناظرات انتخاباتی دو نامزد، این دو مناظره به شور و هیجان انتخابات کمک کند اما در هر حال با توجه به اتفاقی که در ۸ تیر امسال افتاد به نظر میرسد فضای عمومی این باور را نداشت که جریان اصلاحات بتواند با مشارکت حتی ۴۰ درصدی هم اکثریت آرا را کسب کند.
تاکنون تحلیل این بود که همیشه در مشارکت بیش از ۵۰ یا ۶۰ درصدی، جریان اصلاحات میتواند اکثریت آراء را به دست آورد اما الان اتفاقا مهمی که افتاده این است که در همین مشارکت حداقلی ۴۰ درصدی باز هم اصلاحات رای اکثریت را دارد. نکته مهم دیگر آن است که در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، رای روستاها اثرگذاری بالایی در انتخابات داشته است.
اگر توجه کنیم میبینیم که هر ستاد انتخاباتی و هر سخنرانی که انجام شده عمدتا در کلان شهرها بوده است و حتی در شهرهای کوچک هم از این سطح تبلیغات خبری نبود. در روستاها ستادهای پرشوری وجود نداشت با این حال روستاها و شهرهای کوچک با شور و مشارکت بیشتری پای صندوقهای رای حاضر شدند.
بنابراین میخواهم به این نکته مهم اشاره کنم؛ رای آقای پزشکیان که در کل کشور یکوزن تقریبا یکسان دارد، نه میتوان گفت صد در صد قومی بوده و نه صد در صد اقلیتی بوده است. در واقع برخلاف دفعات قبل این اتفاق در انتخابات ریاست جمهوری ایران رخ نداد. فلذا به نظر میرسد که همه شهروندان ایرانی به یک سطحی از آگاهی، دانش و کنش سیاسی رسیدند که اینگونه آگاهانه پای صندوق رای حاضر میشوند. آن دسته از مردمی هم که مشارکت نمیکنند هم خودشان میدانند که چرا و دقیقا به چه دلایلی شرکت نکردند.
برای اینکه تحلیلی درست و دقیقی از وضعیت روزهای آینده داشته باشیم میتوانیم آراء واجدان شرایط شرکت در انتخابات را در سه قسمت تقسیم کنیم یعنی آراء اصولگرایان، آراء اصلاحطلبان و آراء افرادی که هر وقت احساس کنند رایشان اثرگذار است وارد میدان میشوند و اگر احساس اثرگذاری نکنند مشارکتی در انتخابات نخواهند داشت.
بدون شک حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد افرادی که در انتخابات امسال مشارکت نکردند با شلوغی ستادها و نصب بنر و اینگونه اقدامات، به شرکت در انتخابات ترغیب نمیشوند. این دسته از واجدان شرایط برای حاضر شدن در پای صندوقهای رای نیاز به استدلال دارند و یک راهبرد این استدلال هم آن است که بپذیرند آمدنشان و ورودشان در سرنوشتشان اثرگذار است.
نظرات بسته شده است.