نیما فرید مجتهدی- سمانه نگاه/
درباره گرد و خاک کم بحث نشده، حداقل راقمین این سطور بارها در باره اش نوشته و گفتهاند از سال ۱۳۹۲، چیزی حدود یک دهه و امروز دیگر نیازی به تعریف و شناساندن آن نیست.
از روز ۷ خرداد ۱۴۰۳ تا امروز ۹ خرداد، گرد و غباری چهره گیلان را خاکی کرده است. گزارشهای گرد و خاک از ایستگاههای آستارا، تالش، کیاشهر، رشت، لاهیجان و رودسر دریافت شده است. گرد و خاکی که از منابع شرقی یعنی از منطقه آسیای میانه به شکل اخصتر از ترکمنستان به منطقه وارد شده است.
مطابق آخرین مطالعهها توسط نگارندگانِ این یادداشت، کانون این گرد و خاک از کانونهای مهم شمالی مؤثر بر استانهای گیلان، مازندارن و گلستان هستند. دلتای اَترک (ترکمنستان)، دریاچه خشک شده آرال، فلات اوست یورت (بیستمین بیابان جهان)، بیابان قرهقوم (دوازدهمین بیابان جهان)، مویونقوم، قزلقوم (یازدهمین بیابان جهان)، دلتای اورال، بیابان راین روسیه، بیابان قُبستان در آذربایجان.
حال بعد از این همه اطلاع رسانی نیازی به معرفی این پدیده در شمال نیست. اما دو سوال مدتی است توسط مخاطبان مطرح میشود؛ چرا علت فراوانی بیشتر گرد و خاکهای شمالی در فصل بهار است؟ و اینکه چه باید کرد؟
علت رخداد بیشتر گرد و خاکهای شمالی، به ساز وکار شکلگیری این پدیده بر میگردد. مواقعی جریانات گرد و خاک میتواند ما را تحتِ تاثیر قرار دهد که توده هوای پرفشاری در مناطق شمال شرقی دریای کاسپین داشته باشیم که موجب شکلگیری جریانات از سمت شمالشرقی به سواحل جنوبی دریای کاسپین شود.
هرچه سرعت وزش باد در منطقه بیشتر باشد شرایط برای خیزش گرد و خاک از منابع اصلی تسهیل شده و طبیعتاً راحتتر به منطقه ما گسیل میشود. به دلیل اینکه علیرغم حضور پرفشارها در شمال شرقی دریای کاسپین، در فصل بهار به مرور بارشِ باران کمتر و افزایش دما شروع میشود.
این امر به خشکی خاک سطحی در زمانی که منابع پمپاژ این گرد و خاک به کرانه جنوبی دریای کاسپین توسط پرفشارهایی که (با توجه به شروع فصل گرم) در حال از بین رفتن هستند منجر میشود. پرفشارهایی که همچنان حضورشان موتور محرکه گسیل گرد و خاک است.
اما پیرامون سوال دوم و اینکه چه باید کرد؟ پاسخ به این سوال طیف وسیعی از جوابها را در حوزههای وسیعی زیستی، اجتماعی، اقتصادی و… میطلبد که نه در حوصله این یادداشت است و نه در ظرفیت علمی حوزه علوم جوی. اما مهم آنکه در مقابل وقوع این شرایط که در ابعاد منطقهای و در اثر شرایط گرمایش جهانی تشدید میشوند، تنها نکته و راهکار؛ کاهش اثرات و افزایش تاب آوری است که خود داستانی مفصل دارد که ناگزیر به عمل به آنیم نه تعارف آن.
ما برای زیستن نیاز به تفکر داریم، چون هنوز در این دنیا، در اندیشههای به عمل رسیده گذشتگانمان زیست میکنیم. در آزمونهای آنان در انطباق با شرایط طبیعی ایران.
در حال حاضر این دنیا و محیطزیست در دگرگونی به سر میبرند که قبلاً تجربه نشده و مهمترین وجه این تغییر، سرعت دگرگونی است که نیاز به پختگی و همچنین چالاکی دارد که حداقل در نحوه زیست مردم و دولتها در ایران وجود ندارد و اینجا است که ترس به سراغ میآید.
افزایش بیش از پیش گرد و خاک برخی از ویژگیهای اصلی و مهم کرانههای جنوبی دریای کاسپین را زیر سوال خواهد، آبوهوای پاک یا آب و هوای خاک؟ پاکی آب وهوای شمال اگر نباشد یا بخواهد هرگونه خدشۀ قابلِ توجه به آن وارد آید فلسفه خیلی از نقاط قوتِ مهم و جاذبههای این منطقه نیز زیر سوال میرود.
سالها است که شمال کشور میزبان افرادی است که برای سلامت ریه هایشان مهمان این منطقه هستند. علاوه بر مسئله بهداشت ریه که بسیاری طی سالیان طولانی برای احیا و بهبود بیماریهای ریوی و تنفسی به مناطق خوش آب وهوای شمال مهاجرت میکردند ما در شمال کشور مسئله گردشگری سلامت و آسایش آب و هوایی را هم داریم. هنوز مسئله گرد و خاک شاید هنوز به آنچنان شرایطی نرسیده که به شکل قابل توجهای این بخشها را متاثر کند ولی همین هوای ۳ روزه خاک آلود، گیلان و مناظر مناطق کوهستانی آن را در پشت گرد و خاکی تیره پنهان کرده است و ما روزهایی را تجربه میکنیم که قبلاً پیش بینی شده بود، یعنی چیزی حدود ۱۰ سال پیش و روند رویدادها، همگی نشان از روزهای نامناسبی دارد.
علاوه بر این گیلان میزبان مهاجران آب و هوایی است که اینجا را مامنی برای گریز از گرد و خاکهای جنوب و جنوبغربی ایران یعنی از منابع عربی میدانستند و سرمایه گذاریهای چندین هزار میلیارد تومانی در این مناطق انجام داده اند. دریغ و غافل از اینکه خطر واقعی منابع گرد و خاک از منابع شمالی چندین برابر مناطق جنوب غربی است. به ویژه برای ابر پروژههای چون برجهای تجاری مسکونی در مناطقی چون متل قو و رامسر و…. که عناوین پرطمطراقی نیز دارند، برجهایی شاید نه خفته در مه کاسپین بلکه در گرد و خاک ترکمنستان.
امروز ما، چنان است که قرار بود باشد. نه کمتر نه بیشتر. با همینقدر امکاناتِ محدود. هشدارهایی که پیش از این توسط کارشناسان داده شد حالا به عینه مشاهده و به ثمر رسیده است. بنابراین با تکیه بر همین توان، حال که ما را با دنیا کاری نیست باید به فکر خودمان باشیم، چه اگر روزی بیاید و روزهای که گرد و خاک در هم تنیده با عطر بهار نارنج شمال و عطر چای.
آن روز، نه تنها روزهای دوست داشتنی نیست بلکه روزهای ماندن نیست و شمال میماند و خاک. شمالِ بی نفس….
نظرات بسته شده است.