کج سلیقگی و ایجاد تبعات اجتماعی در قطع درختان رشت

0 263

 «حسین آقایی» فعال محیط زیست و جنگلهای گیلان است. او از سالهای گذشته تلاشهای زیادی در راستای حفظ بذر و نهال کاری گونه‌های هیرکانی در جنگلهای گیلان انجام داده که همچنان ادامه دار است.

آقایی همچنین برای نهادینه کردن کاشت درختان بومی هیرکانی در معابر و خیابانهای شهرهای گیلان تلاش می‌کند.

این فعال جنگلهای گیلان در واکنش به قطع درختان چنار بلوار امام خمینی رشت، معتقد است برای دستیابی به المانهای یک کلان شهر و ایجاد زیرساختهای مناسب حمل و نقل شهری گاهی اوقات ناگزیر به قطع درختان هستیم.

 آقایی در همین باره یادداشتی کوتاه در اختیار مرور قرار داد:

وقتی درباره شهر رشت صحبت می‌کنیم؛ رشت شهری تشکیل شده از محلاتی به هم پیوسته است. اما وقتی از کلانشهر رشت صحبت می‎کنیم رشت باید ویژگی‌ها و المانهای یک کلان شهر را در خود دارا باشد.

در نگاه به ویژگی‌های یک کلان شهر در رشت متوجه می‌شویم که هیچکدم از این المانها در این شهر پیاده نشده است. این درحالیست وقوع تغییرات کلان در یک شهر پر جمعیت به سادگی اتفاق نمی‌افتد.

یکی از این تغییرات لزوم دسترسی به مسیرهای ارتباطی از یک نقطه شهر به نقاط دیگر است که همه ما به نوعی هر روزه با آن مواجه هستیم. مسیرهای تنگ با عرض باریک و عدم پیاده سازی المانهای شهری آنگونه که ما انتظار داریم در شهر قابل مشاهده نیستند و اجرای آنها با توجه به حق مالکیت شهروندان و عدم رضایت آنها بسیار سخت انجام می‌شود.

پیاده شدن المانهای کلان شهر در شهری همچون رشت بسیار سخت شده است. میادینی مانند ولی عصر، نیروی دریایی و رودباری از جمله مناطقی هستند که تاسیسات و ساختار شهری برای تردد و حمل نقل در حال پیاده سازی است که قطعا برای ساکنین منطقه سختی‌های زیادی دارد. در نقطه‌ای دیگر مانند بلوار امام خمینی به سمت میدان گیل نیز شهرداری برای اجرای پروژه‌های زیرساختی حمل و نقل خود ناگزیر به قطع درختان می‌شود.

در خصوص درختان قطع شده در این مسیر نیز درختان چنار و افرای سیاه در این منطقه قطع شده‌اند. افرای سیاه یک گونه مهاجم بوده و قطع شدن آن چندان محل توجه نیست. درخت چنار نیز علیرغم اینکه گونه هیرکانی نیست اما یک گونه ارزشمند و مقدس کشور است. در عین حال یکی از مشکلات درخت چنار سایه گستری و ارتفاع زیاد است . ریشه‌های کم عمق و در سطح این درخت وقتی در محیط‌های مرطوب و پربارش قرار می‌گیرد، از دوام و مقاومت لازم برای ایستایی برخوردار نیست و گاها در مواقع بارندگی شاهد فرو افتادن تنه آنها در خیابان هستیم.

با توجه به اینکه نفس قطع درختان از اساس مورد قبول نیست اما نباید از این نکته غافل شویم که انتقال و جابجا کردن درختان به راحتی نبوده و مستلزم هزینه‌های زیادی است. ماشین آلات، ابراز و ساعتها و روزها زمان برای جابجای این درختان لازم است که ممکن است برای شهرداری به صرفه نباشد. اگر شهرداری از ابزار و هزینه لازم برای جابجایی برخوردار باشد ما هم موافق انتقال درختان هستیم اما اگر این هزینه‌ها به صرفه نباشد قطعا برای شهرداری گزینه‌ای جز قطع درختان باقی نمی‌ماند.

در اینجا دو مساله مطرح می‌شود. ابتدا اینکه ما نیاز داریم المانهای شهری در رشت پیاده شود اما سوی دیگر با ترافیک و مسیرهای باریک شهری مواجه هستیم. در حالیکه ما شهروندان هم از قطع درختان و هم از نبود مسیر مناسب تردد و ترافیک‌های شدید انتقاد می‌کنیم باید این نکته را بسنجیم که با اجرای پروژه‌های عمرانی جاده سازی چه میزان رفاه برای شهروندان تامین می‌شود.

در مواجه با این موضوع از ابتدا نباید برای شهرداری به دلیل قطع درختان، شمشیر انتقادی بیرون بکشیم.  شهرداری می‌توانست قبل از اجرای این کار با مردم صحبت کند و دلایل قطع درختان را برای شهروندان روشن تشریح می‌کرد. مسؤولین قبل ازاین اتفاقات باید در رسانه‌ها شفاف سازی انجام می‌دادند. اینکه برای نجات حمل و نقل شهری ناگزیر به قطع تعدادی درخت شده‌اند.

 شاید اگر این تعامل با مردم وجود داشت، افرادی متخصص برای انتقال این درختان پیش قدم می‌شدند و گارد و تبعات اجتماعی کمتری برای این موضوع ایجاد می‌شد.

 در نهایت باید تأکید کرد مسؤولین و مدیریت شهری رشت با یکسری کج سلیقگی‌ها در اجرا مواجه هستند. در حالیکه نقطه مشترک همه مدیران شهری تامین رفاه شهروندان است اما در چگونگی و نحوه این اجرا ضعیف عمل کرده‌اند. درحالیکه با کمی درایت می‌شد ضمن اجرای پروژه‌های زیر ساختی، ادامه حیات درختان و انتقال آنها به مکانی دیگر را با کمترین تبعات اجتماعی داشته باشیم و شاهد وقوع تضادهای اجتماعی در رشت نباشیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.