کتاب: کلان داده
نویسنده: براین کلگ
ترجمه: پری آزرموند (مختاری)
نشر: نو& 191 ص
سال: ۱۳۹۹
«…. هیچ کس از دیدن دوربین ویدیو در یک فروشگاه تعجب نمیکند. در واقع بیشتر جای تعجب است، اگر آنها را نبینیم. اما فرض بر این است که اینها ویدیوهای امنیتی هستند. ولی با کلان داده این امکان بالقوه وجود دارد که خیلی بیش از این باشند. دوربینها میتوانند ردیابی کنند که کدام قسمتهای فروشگاه و کدام ویترینها بیشترین توجه را جلب میکنند. با استفاده از بازشناسی چهره میتوان افراد را نشان کرد نه فقط برای ردیابی آنچه در فروشگاه انجام میدهند، بلکه برای شناسایی آنها در صورت بازدیدهای مکرر. چندان بعید نیست که بازشناسی چهره به رسانههای اجتماعی هم کشانده شود ـ که در این صورت شناسایی افرادی که از فروشگاههای شما دیدن کردهاند، برقراری تماس آنلاین با آنان به منظور عرضه کالاها امکان پذیر میشود.»
این تنها یک بخش کوچکی از وجوه غول آسای کلان داده در جهانی است که ما در آن زندگی میکنیم. جهانی که بسیاری معتقدند این دادهها، نه تسهیلگر و هدایت کننده امور که اغلب نقش ناظران و کنترل کنندگان اعمال و رفتار شهروندانی است که در صورت خطا و کژتابی به مجازات و تنبیه آنها میپردازند.
کلان داده، در همه وجوه زندگی ما نقش آفرینی میکند. از تصمیمات کلان جهانی تا سیاستگذاریهای منطقهای و ملی، عرصهای برای تغییرات گسترده و تصمیمات تعیین کننده است. از برگزیت تا توافق پاریس و تجارتهای آزاد این کلان دادهها هستند که میتوانند جهتها و پیش بینیها را معطوف به نتیجه یا از مسیر مخاطره آمیز بدور دارند.
همه ما در حصار و تسخیر کلان دادهها هستیم. کلانداده ها به روشنی میدانند که ما به چه نوع غذایی تمایل داریم، چه نوع کتابی میخوانیم، از چه نوع فیلمی بیزاریم، کدام موسیقی برای ما دلپذیر است… معمولا چه ساعتی در شبانه روز میخوابیم..؟ و آخر هفته خود را چگونه میگذرانیم.
اغلب برای بسیاری این پرسش مطرح است که چرا قیمت بلیط برخی از خطوط هواپیماییها در فصول پرطرفدار کاهش مییابد؟ حراجهای فصلی شرکتهای بزرگ با چه محاسبات و چرخه مالی به حراج محصولات خود به حراجهای فصلی دست میزنند؟ چگونه جامعه پزشکان به این نتیجه دست مییابند که شراب قرمز برای سلامتی انسان کارآمد است؟
حجم دادهای که امروزه هر کدام از ما به آن دسترسی داریم، به ما تواناییهای ناهمسانی در پیشگویی اتفاقات، پاسخ به درخواست مصرف کنندگان و حل مسائل و مشکلات میدهد. اما سایهی کلان دادهی برادر بزرگ بر همهی آنها سنگینی میکند. با وجود این که “کلان داده” میتواند ما را آزاد و رها ساخته و کیفیت زندگی هایمان را ارتقا ببخشد، قابلیت این را هم دارد که سیستمی طبقه بندی شده و توتالیتر نیز ایجاد کند. وقتی “کلان داده” همه جا حضور دارد، دیگر نادیده گرفتن آن غیرممکن است. “برایان کلگ” که نویسندهی علمی شناخته شدهای محسوب میشود در این کتاب، معنا، مفهوم و اثر “کلان داده” را برای مخاطب به تصویر میکشد.
بنابراین از منظر کلگ همه ما در حصار و تسخیر کلان دادهها هستیم. کلاندادهها به روشنی میدانند که ما به چه نوع غذایی تمایل داریم، چه نوع کتابی میخوانیم، از چه نوع فیلمی بیزاریم، کدام موسیقی برای ما دلپذیر است، چرا به تئاتر نمیرویم، چه نوع ورزشی انجام میدهیم و معمولا چه ساعتی در شبانه روز میخوابیم و صبحها چگونه بیدار میشویم؟ و آخر هفته خود را چگونه میگذرانیم.
او در این کتاب بر ما آشکار میسازد که جهانی که ما در آن زندگی میکنیم در حصار چه نوع اعداد و دادههاست، این دادهها چه نقشی در زندگی ما ایفا میکنند و ما در این چهار دیواری مجازی چگونه میتوانیم با این اعداد به نحو مسالمت آمیزی زندگی کنیم.
کلان دادهها از وضعیت چربی بدن ما، امراض ریوی ما، ضربان قلب ما، آگاه هستند، میدانند روزانه کدام خیابانها و کوچهها را برای رفت و آمد خود انتخاب میکنیم، میدانند که ماهانه چه مبلغی از حقوق خودمان را ذخیره میکنیم، قسط ماهانه ما به چه صورتی پرداخت میشود، جشن تولد کدامیک از نزدیک ترینها برای ما از اولویت بیشتری برخوردار است.
او در این کتاب بر ما آشکار میسازد که جهانی که ما در آن زندگی میکنیم در حصار چه نوع اعداد و داده هاست، این دادهها چه نقشی در زندگی ما ایفا میکنند و ما در این چهار دیواری مجازی چگونه میتوانیم با این اعداد به نحو مسالمت آمیزی زندگی کنیم و سرپیچی از فرامین و قوانین حاکم بر این اعداد و دادهها دچار چه نوع عقوبتی خواهیم شد. مهمتر آنکه، دولتها، کارتلها و تراستهای اقتصادی و صاحبان ابردادهها چگونه و با چه سازوکاری بر ما حکمفرمایی میکنند؟ و در آینده چه نوع پیشنهادهایی برای ما خواهند داشت؟
کلگ در این کتاب سعی دارد به ما بگوید: کلانداده چگونه تولید میشود؟ اختیار آن به دست کیست؟ چگونه میتوان از آن رهایی یافت؟ یا میتوان از آن صرف نظر کرد؟ آیا باید از کلانداده بترسیم؟ فواید و مضار آن چیست؟ دولتها از کلانداده چه بهرههایی میبرند؟ جهان ما هر روز بیش از دیروز اختیارش را به دست کلانداده میدهد. این خوب است یا بد؟
کلان دادهها به مثابه مفاهیم و واژههای چون “غرب” در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی، “رسانه” در دهههای کنونی و “شبکههای اجتماعی” در سالهای اخیر به یک مفهوم تیغ دو لبهای است که هم میتواند به تسخیر و حصار انسانها منتهی شود و هم آزادی را به ارمغان آورد. الگوریتمی که به گردآوری اطلاعات و دادههای متنوعی دست میزند که آن دادهها در کنار هم میتواند به ابزار پیچیدهای برای تحلیل رفتار انسان ها، فروش محصولات، بازاریابی کالاها، تمایلات مشتریان و پیش بینی رویدادهای آینده منتهی شود.
براین کلگ در کتاب کلان دادهها به درستی اشاره میکند “داده تنها عدد نیست” بلکه در کلان دادهها بخش مهمی از جزییات زندگی شهروندانی است که بطور روزمره دادهها و اطلاعات شخصی آنها را از طریق اپلیکیشین ها، دوربینهای شهری، کامپیوترهای شخصی، سایتهای فروش محصولات و تارنماهای خدماتی در خود ذخیره میسازد. این دادهها از رفتار مصرفی، مراتب تحصیلی، طبقه اجتماعی تا جزییترین اعمال شهروندان را ثبت میکند. این تجمعی از داده ها، به مرور نشانهها و فصل مشترکی از انسانها بدست میدهد که میتوان از مجاری آن دست به تحلیلهای مختلفی پرداخت، رفتارهای بعدی را پیش بینی کرد و یا از بروز خسارتها و زیانها در بهینه سازی زمان، جهت یابی در مکان، سفارشات خرید، فروش، جرایم، و حتی پیشگیری از سرقتها و رفتارهای نابهنجار مصرف کنندگان جلوگیری نمود.