ارامنه در مشروطه‌ی گیلان

گذری بر نقش فرهنگی و اجتماعی ارامنه در مشروطه‌ی گیلان؛

12

مشروطه‌ی گیلان و بررسی علل ایجاد آن به‏ عنوان یکی از عناصر مؤثر در تجدید حیات جنبش مشروطیت، از اهمیت بالایی برخوردار و آگاهی به نقش ارامنه‌ی ایران در این تحولات حائز اهمیت بسیاری است.

بررسی این موضوع بیانگر تأثیرگسترده‌ی آنان در ورود اندیشه‌‏های سیاسی نوظهور به گیلان و دیگر مناطق مهم کشور است که این امر بیشتر از طریق تأسیس مدارس، انتقال کتب و نشریات، برپایی تظاهرات و تبلیغات احزاب انجام می‌شد. ارامنه‌ی شرکت‏‌کننده در مشروطه‌ی گیلان علاوه بر وفاداری به آرمان ایجاد ارمنستان مستقل و حفظ موجودیت مردم ارمنی، به ‏دلیل ارتباطات خود با اروپاییان با مفهوم دموکراسی آشنا و دل‏بسته‌ی آزادی بودند و جنبش مشروطه را به مثابه‌ی رستاخیزی برای ایران و حتی شرق‏ میانه می‏‌دانستند.

مدارس ارمنی

نخستین کوشش ارامنه برای برپایی مدرسه در گیلان هم‏زمان با ساخت اولین کلیسای آنان در این سرزمین بود. در آغاز تمام امور مدارس زیر نظر کلیسا و کشیش آن قرار داشت اما بعد از مدتی، نظارت آن در اختیار هواداران احزاب ارمنی قرار گرفت.

آغاز به ‏کار مدرسه‏‌ای به‏نام «مریمیان»، نقطه‌ی عطفی در زندگی ارامنه‌ی گیلان بود. تأسیس کتابخانه‌ی مدرسه‌ی «مسروپیان» از دیگر امور تأثیرگذار بر اوضاع فرهنگی گیلان در عصر مشروطه به‏ شمار می‏رود. این کتابخانه در دهه‌ی۸۰ قرن نوزدهم تأسیس و به‏ تدریج با کمک افراد نیکوکار تعداد کتاب‏‌هایش به ۵۰۰۰ جلد رسید که در آن دوره جالب توجه است.

ارامنه‌ی شرکت‏‌کننده در مشروطه‌ی گیلان علاوه بر وفاداری به آرمان ایجاد ارمنستان مستقل و حفظ موجودیت مردم ارمنی، به‏‌دلیل ارتباطات خود با اروپاییان با مفهوم دموکراسی آشنا و دل‏بسته‌ی آزادی بودند.

یکی از چهره‌‏های نامدار ارامنه‌ی گیلان، «گریگور یقیکیان» بود که مدتی در انزلی زندگی و در مدرسه‌ی رشدیه‌ی آن شهر تدریس می‌کرد. او قصه‌نویس، مترجم، روزنامه‏‌نگار و سیاست‏مداری توانا بود و تأثیری به‏ سزایی بر آشنایی مردم با مسائل روز دنیا برجای گذاشت.

نقش ارامنه در سوسیال دموکراسی ایران

نخستین تشکل‌‏های سیاسی ‏و اجتماعی که متمایل به سوسیالیسم بودند، در اواخر قرن نوزدهم توسط ارامنه در شهرهای رشت و تبریز ایجاد شد. ارامنه در دو ‏دهه‌ی پایانی این قرن به‌‏دلیل ظلم و ستم دولت عثمانی به ایران پناه آوردند و در شهرها و روستاهای گیلان پراکنده شدند.

دولت ایران، عبور آنان از مرزهای کشور برای مبارزه با عثمانی را نادیده می‌گرفت و حتی در دوره‌ی کشتار ارامنه، از آنان طرفداری می‌کرد. این شرایط مساعد، زمینه را برای فعالیت احزاب ارمنی در ایران و تأسیس شعبه‌‏های آن در شهرهایی  چون انزلی‏ و رشت فراهم ساخت.

این احزاب علاوه بر فعالیت در ایران، به سوسیال دموکرات‏‌های روسیه یاری می‌رساندند و در نقل و انتقال نشریات آنان سهیم بودند؛ امری که باعث آشنایی بیشتر ایرانیان، به خصوص مردم گیلان با اندیشه‌ی سوسیال دموکراسی شد.

حزب داشناکسیون

داشناک‏‌ها عقایدی نزدیک به جناح بلشویک حزب سوسیال ‏دموکرات ‏کارگری روسیه داشتند که آمیخته با ناسیونالیسم ارمنی بود. داشناک‌‏ها با پراکندن عقاید خود در میان قومیت‏‌های مختلف، نقش مهمی ‌در رواج اندیشه‏‌های منجر به انقلاب مشروطیت ایران داشتند.

آنان با تأسیس مدارس ارمنی در رشت و انزلی نسبت به تشکیل گروه‌‏های مختلف فرهنگی اقدام و اهداف خود را پی‏گیری می‏‌کردند. ریاست داشناک‏‌های گیلان با «یپرم داویدیان» معروف به یپرم‏خان ارمنی بود.

علاوه بر یپرم، دیگر اعضای سرشناس این حزب در گیلان عبارت بودند از آوادیس ارمنی، الکساندرامیرخانیان، خاچاطور میناسیان و مانند آن. یپرم‏خان از طرف تشکیلات گیلان این حزب در گردهمایی پاییز ۱۲۸۵ شمسی داشناک‏‌ها در تبریز شرکت کرد و نظرات شرکت‌‏کنندگان به کنگره‌ی چهارم داشناکسیون در وین منتقل و مواضع آینده‌ی آنان را در قبال انقلاب مشروطه‌ی ایران مشخص کرد: «با توجه به این‏که جنبش‌‏های فعلی ایران سبب بیداری بیش‏تر مردم گشته و ممکن ‏است باعث پدیده‌‏های مهم و رستاخیز ایران و حتی شرق میانه شود.

«سرگو اورجونیکیدزه» که در دوره‌ی استبداد صغیر به‏ منظور شرکت در مبارزه با محمد‏علی‏‌شاه به ایران آمده بود و در رشت به‏ سر می‌‏برد، در نام‌ه‏ای در سال ۱۹۱۰ میلادی به لنین، از دریافت روزنامه‌ی «لوگوس» ارگان سوسیال دموکرات‏‌های منشویک از طریق ارمنیان انزلی خبر داده ‏است.

به‏ علاوه با در نظر گرفتن نتایج آن نهضت،کنگره به عموم سازمان‏ها و افراد داشناکسیون در ایران توصیه می‏‌کند تا با کلیه‌ی وسایل و امکانات در به‏ ثمر رساندن آن نهضت بکوشند. باید در نهضت بیداری و آزادی‏خواهی ایران، آرمان‏و اندیشه‌ی ‏دمکراتیک ‏راستین‏ زحمت‌کشان ‏را که ملهم از مرام‏نامه‌ی حزب داشناکسیون می‌‏باشد، تلقین و تزریق نمود.»

حزب هنچاک

این حزب در سال ۱۸۸۷ میلادی توسط عده‏ای از ارامنه در شهر ژنو تأسیس گردید. هنچاک‌‏ها با این‏که در برخی از شهر‏های ایران فعالیت‏‌های اجتماعی و روشنگرانه انجام می‌‏دادند، اما تا قبل از سال ۱۹۰۸ به شکل رسمی ‌درگیر انقلاب مشروطه نشدند که مهم‌‏ترین علت آن‏را می‌‏توان نگرانی آنان از سرایت درگیری‏‌ها به حوزه‌ی مذهبی و قومی‌ دانست.

گریگور یقیکیان که پیش از این به او اشاره کردیم، ریاست حزب هنچاک در گیلان را برعهده داشت و دوستی و روابط وی با کریم‏خان و سردارمحیی، دو برادری که از شخصیت‌های مطرح مشروطه در گیلان بودند موجب شد تا آنان بیش از پیش با تحولات و انقلاب‏‌های ملت‏‌ها و احزاب سیاسی جهان آشنا شوند.

فعالیت‌‏های مطبوعاتی

مطالعه‌ی مطبوعات اروپایی در روحیه‌ی ایرانیان و آشنایی آنان با مفاهیم جدید سیاسی از جمله سوسیالیسم، دموکراسی، پارلمان و مانند آن تاثیر بسزائی نهاد و در این بین ارمنیان ساکن ایران و قفقاز نقش مهمی ‌از نظر انتقال و ورود آن روزنامه‌‏ها به ایران بر عهده داشتند. به عنوان مثال «سرگو اورجونیکیدزه» که در دوره‌ی استبداد صغیر به‏ منظور شرکت در مبارزه با محمد‏علی‏‌شاه به ایران آمده بود و در رشت به‏ سر می‌‏برد، در نام‌ه‏ای در سال ۱۹۱۰ میلادی به لنین، از دریافت روزنامه‌ی «لوگوس» ارگان سوسیال دموکرات‏‌های منشویک از طریق ارمنیان انزلی خبر داده ‏است.

در همین دوران گروه‌‏های مختلفی از ارامنه در شهر رشت تشکیل شده بود که دکتر الکساندر اتابگیان سازمان‏دهنده‌ی یکی از این تشکل‏‌ها به شمار می‌رفت. وی به جنبش آنارشیسم پیوست و مجله‌ی «هاماینک» را که ظاهرا در لیون منتشر می‏‌کرد، به مناطق مختلف ایران و به طور مشخص به رشت و انزلی می‏‌فرستاد.

نقش زنان ارمنی در مشروطیت

ایستادگی در برابر استبداد، محدود به مردان نمی‌شد و نقش زنان ایرانی در انقلاب مشروطه، به ویژه در مبارزات برضد استبداد صغیر جالب توجه است و زنان ارمنی در این عرصه نقشی پیشرو برعهده داشتند.

زنان عضو حزب داشناک دو کمیته به نام «امید» و «رنگین‌کمان» تشکیل دادند که هر دو گروه سعی در آموزش زنان در زمینه‌ی سیاست، بهداشت، مسائل حزبی و اصول مشروطیت داشتند. از دیگر فعالیت‏‌های زنان ارمنی شرکت آنان در تظاهرات‏ خیابانی و ایراد سخنرانی بود. آناهیت همسر یپرم‏خان به همراه زنی دیگر به نام «آناهیت پارسادانیان» همواره در پیشاپیش دیگر زنان حضوری چشمگیر در فعالیت‌های انجام شده در رشت‏ و سراسر گیلان داشتند.

پزشکان و پرستاران ارمنی

پس از تصرف رشت به دست هواداران مشروطیت و سقوط حاکم این شهر (۱۳۲۷ قمری)، سپاهی متشکل از طیف گسترده‌ای از مشروطه‌خواهان عازم تصرف پایتخت شد. در همین ایام سران مشروطه در حصارک کرج مریض‏انه‏ای جهت مراجعه‌ی مجاهدین و مردم ترتیب دادند که در آن دکتر استپانیان ارمنی به همراه چند تن دیگر از همکارانش به مداوا و معالجه‌ی مجروحان می‌پرداختند.

زنان عضو حزب داشناک دو کمیته به نام «امید» و «رنگین‌کمان» تشکیل دادند که هر دو گروه سعی در آموزش زنان در زمینه‌ی سیاست، بهداشت، مسائل حزبی و اصول مشروطیت داشتند.

در جریان فتح قزوین نیز که عده‌‏ای از مجاهدین، مقتول و زخمی‌شدند، مجروحان در مریض‏خانه‌‏ای مناسب که دارای پرستاران لایق ارمنی و روسی بود بستری شدند. شایان ذکر است که حضور پزشکان ارمنی در انقلاب مشروطه، امری غریب نبود زیرا آنان در آن دوره علی‌‏الخصوص در رشت و انزلی حضوری چشمگیر داشتند و از نظر بکارگیری دانش نوین از بسیاری پزشکان مقیم در سایر شهرهای ایران، حتی تهران پیشی گرفته بودند. به عنوان مثال آوازه درمانگاه دکتر «الکساندر اتابگیان» که در این دوران در شهر رشت به ارائه‌ی خدمات می‌پرداخت، به تهران نیز رسیده بود.

 

«دانشجوی دکترای تاریخ دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین »

 

مراجع:

  • آموریان، آندره(۱۳۵۴)، حماسه یپرم، ترجمه هرایرخالاتیان، تهران، انتشارات جاویدان.
  • پورمحمدی املشی، نصراله(پاییز و زمستان۱۳۹۴)، «تأثیرات سیاسی- اجتماعی حضور روسیه درگیلان دردوره‌ی قاجار»، دوفصلنامه‌ی علمی‌– پژوهشی تاریخ ایران بعد از اسلام، شماره‌ی یازدهم.
  • جلالی،سعید(پاییزوزمستان۱۳۹۱)، «هنچاکیان در انقلاب مشروطه‌ی ایران» ، جستارهای سیاسی معاصر،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال سوم، شماره دوم.
  • خسروپناه، محمدحسین، خسرو شاکری، آرشاویر چلنگریان و تیگران درویش(۱۳۸۲)، نقش ارامنه در سوسیال دموکراسی ایران، تهران، نشر شیرازه.
  • خسروپناه،محمدحسین(زمستان۱۳۷۹)،«نقش ‏ارمنیان‏ درجنبش ‏سوسیال‏ دموکراسی ‏ایران»، فصل‏نامه‌ی زنده‏رود، شماره‌ی ۱۷.
  • دیوسالار، علی(۱۳۴۶)، بخشی از تاریخ مشروطیت (یادداشت‏‌های تاریخی راجع به فتح تهران و اردوی برق)، تهران.
  • رنجبر، روح ا…( مهر و آبان ۱۳۸۹) ، «اقلیت‏‌های دینی و انقلاب مشروطیت، اطلاعات سیاسی و اقتصادی»، سال بیست و پنجم، شماره‌ی ۱ و ۲ .
  • طالبی، فرامرز(۱۳۸۵)، تاریخ ارمنیان گیلان، رشت، انتشارات فرهنگ ایلیا.
  • ملک‏‌زاده، مهدی(۱۳۶۳)، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران، انتشارات علمی.
  • یوسفدهی، هومن(۱۳۹۱)، رجال مشروطه گیلان، رشت، فرهنگ ایلیا.
  • یوسفدهی، هومن(۱۳۸۷)، انجمن‏‌های گیلان در عصر مشروطه، رشت، فرهنگ ایلیا.

نظرات بسته شده است.