سخنگوی دولت خواستار صرفهجویی در مصرف انرژی شده است. فاطمه مهاجرانی در ویدئویی با پیش کشیدن پای آلودگی هوا به موضوع ناترازی انرژی، از مردم خواسته دمای خانه خود را روی ۲۰ درجه سانتیگراد نگه دارند و تاکید کرده است که صرفهجویی یک درجه دما، از مصرف حجمی معادل ۲۵ میلیون مترمکعب جلوگیری میکند.
هیچ اشکالی بر این گزاره وارد نیست اما نشان دادن تنها یک روی سکه دور از انصاف دولتمردان است! فرهنگسازی برای مصرف بهینه نه تنها صحیح بلکه امری لازم است اما نه فقط برای مردم. چرا روی وزیر امور خارجه دولت برای پوشیدن لباس پشمینه تنها به مردم است؟ آن هم درحالیکه سهم مصرف خانگی ازحجم گاز تولیدی کشور تنها ۲۵ درصد و معادل یک چهارم کل سبد مصرفی است.
مصرفکنندههای عمده کشور بخشهای صنایع و نیروگاهها هستند که هرکدام نزدیک به ۳۵ درصد از حجم گاز تولیدی کشور را مصرف میکنند. البته نباید از الگوی اشتباه مصرف خانگی چه برای گاز و برق و چه بنزین گذشت. اما سوال میلیون دلاری این است که مصرف بهینه در بخش خانگی نسبت به بهینهسازی مصرف صنایع و نیروگاهها، چقدر میتواند روی ناترازی انرژی کشور تاثیر داشته باشد؟
وقتی تمامی ساخت و ساز مسکن کشور بدون توجه به تاکید ضوابط نظام مهندسی برای استفاده از مصالح عایق پیش میرود، آیا باز هم باید انگشت اتهام را به سمت مردم گرفت؟ یکی از اهداف برنامه هفتم توسعه اجرای بهینهسازی در کل زنجیره مصرف بود، امری که در صورت تحقق، صرفهجویی معادل یک میلیون و ۲۸۵ هزار بشکه نفت خام را به ارمغان میآورد؛ آیا تا به حال به این هدف نزدیک شدهایم؟
به روی اول سکه برگردیم. آمارها نشان میدهد در صورت تبدیل میزان گاز مصرفی بخش خانگی به کیلووات ساعت، سالانه ۶۹۰ میلیارد کیلووات ساعت انرژی در بخش خانگی مصرف میشود که معادل ۲.۳۶ برابر آمریکا، ۱.۸۵ برابر انگلیس و ۱.۷ برابر کشور فرانسه است. با استفاده از این شاخص، میتوان وضعیت مصرف انرژی در ساختمانهای مسکونی در کشورهای مختلف را نیز با یکدیگر مقایسه کرد که بر اساس آن مصرف انرژی به ازای هر مترمربع در منازل مسکونی ایران ۲.۳۶برابر آمریکا، ۱.۸۵ برابر انگلیس، ۱.۷ برابر فرانسه و ۱.۶۵ برابر آلمان است.
همه این آمارها نشان از الگوی غلط مصرف در بخش خانگی دارد اما مگر مردم سر لجبازی با خود برداشتهاند که هیچ قدمی برای صرفهجویی برندارد؟ طرفه آنکه صداوسیما که ادعای طلایهداری فرهنگسازیش گوش تمام مملکت را پر کرده و فقط امسال ۳۱هزار میلیارد تومان بودجه دریافت کرده و برآورد شده ۶.۶۰۰ میلیارد تومان درآمد اختصاصی داشته است، هیچ برنامهای برای فرهنگسازی اصلاح الگوی انرژی برنداشته که هیچ، گاه تبلیغهایی پخش میکند که صدای غیرقانونی بودن آن فردا درمیآید.
از پرمصرفی بخش خانگی صحبت به میان آمد؛ طبق آخرین آمار منتشر شده از سوی اداره میز صنعت سازمان بورس، میزان هزینه مصرف گاز صنایع در اسفند ۱۴۰۲ بالغ بر ۶۰ هزار میلیارد ریال بوده است درحالیکه همین هزینه در فروردین امسال با افزایش ۳۰ هزار میلیاردریالی به ۹۰ هزار میلیارد ریال رسیده است. به بیان دیگر میزان مصرف گاز صنایع در اسفند ماه عدد ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون متر مکعب بود و این میزان مصرف در فروردین ماه با یک میلیارد صعود به رقم ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون متر مکعب رسیده است.
افزون بر این، میزان مصرف برق صنایع در فروردین ماه عدد ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون کیلو وات ساعت را نشان میدهد. در نمایه ریالی میزان برق مصرفی صنایع در فروردین ماه امسال ۴۰ هزار میلیارد ریال اعلام شده درحالیکه این عدد در اسفند سال گذشته، ۳۰ هزار میلیار ریال بود.
همچنین، بر اساس آمار ارایه شده، مصرف ریالی آب صنایع در اسفند ماه ۱۴۰۲ رقم ۱۰ هزار میلیارد بوده است و با افزایش ۱۰ هزار میلیارد ریالی در فروردین امسال به ۲۰ هزار میلیارد ریال رسیده است.
بیشترین سهم مصرف ریالی حاملهای انرژی در صنایع بازار سرمایه به گاز، برق و آب اختصاص یافته که به ترتیب با مصرف ۶۳، ۲۷ و ۷ درصدی همراه بوده است؛ یعنی دقیقا حاملهایی که از مردم خواسته میشود در مصرف آن صرفهجویی کنند. حرف حساب جواب ندارد، در شرایطی شکاف ناترازی انرژی کشور بیشتر از همیشه گشوده شده است صرفهجویی امری الزامی است اما چرا باید انگشت اتهام را در وهله اول به سوی مردم گرفت درحالیکه شکاف بدمصرفی در صنایع و نیروگاهها بسیار بیشتر است؟
وقتی دست دولت در کنترل مصرف انرژی صنایع و نیروگاهها توان بیشتری دارد، چرا این بازوی پرزور را برای اصلاح الگوی مصرف این غولهای اقتصادی بهکار نمیگیرد و درعوض بازوی لاغر مردم را چسبیده است؟