استفاده از نظر کارشناسان، تشریک مساعی با نخبگان، استفاده از همه تخصصها، پیوند جامعه دانشگاهی با دولت، چرخش نخبگان، انتخاب اصلح، استفاده از متخصصین متعهد، استفاده از سند چشم انداز، هدف برنامه هفتم توسعه است و با حضور افتخاری شهید کردن کلمات.
معمولاً رسم بر این است که در تیتراژ فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی بازیگران اصلی و نویسنده و کارگردان فیلم مورد نظر ابتدا روی پرده سینما و یا صفحه تلویزیون نمایان و چهره معروفی که نقش کمتر ولی موثری دارد با پیشوند – با حضور افتخاری – در آخر کلمات نوشته میشود.
کلماتی را که در ابتدای یادداشت نوشتم کلماتی هستند که به دفعات زیاد از دهان مسئولین در ردههای مختلف در چند سال اخیر شنیده ایم.
کلماتی که ظاهرصرفا گفته میشود ولی عمل نمیشود، چون هر بار صرفا تکرار میشود و غالبا آثار عملی و یا تاثیر گذاری در روند بهبود و توسعه کشور دیده نمیشود و معمولاً منجر به شهید شدن کلمات فوق میگردد. کلماتی که از فرط تکرار فقط گوش را میآزارد و بس. ظاهرا این رویه تمامی هم نخواهد داشت موارد اخیر در سطح استان و کشور کماکان بیانگر همان موضوع است.
اینکه استاندار فرهیخته گیلان میگوید؛ نجات تالاب انزلی مستلزم ۳۰۰ میلیون دلار هزینه است، جدیدترین حرفی است که به گوش میرسد. آیا طرحی در این زمینه وجود دارد؟
-اصلاً تخصصهایی لازم برای نجات تالاب انزلی در ایران وجود دارد؟
-این طرح توسط چه کسانی تهیه شده است؟
-اگر چنین طرحی وجود دارد چرا کسی از آن خبر ندارد؟
-بر فرض محال تامین بودجه، آیا توان اجرا و دانش آن در کشور وجود دارد؟ و بسیاری دیگر از سوالات ساده که بی پاسخ است.
در سطح کشور نیز مسئله تغییر پایتخت از تهران به مکران نیز بدتر از حرف نجات تالاب است.
-بر اساس کدام طرح کارشناسی این مکان انتخاب شد؟
هزینه آن چقدر است؟
-توان تامین هزینه و برآورد زمانی آن توسط کدام کارشناسان مورد مطالعه قرار گرفته است؟
-این ویروس حرفهای فی البداهه ظاهراً توسط مسئولین ما به سران کشورهای دیگر نیز سرایت کرده است.
-خلیج مکزیک باید به آمریکا واگذار شود.
-کانادا باید به ایالت پنجاه و یکم آمریکا تبدیل شود.
-کارخانههای اروپا به آمریکا انتقال داده شود.
فکر کردم شاید در کشور ما هزاران شرکت دانش بنیان ثبت شده داریم که به نظر میرسد تاثیرگذاری خاصی در روند پیشرفت کشور ندارند ولی در عوض هزاران شرکت جاهل بنیان ثبت نشده داریم که تاثیرگذاری عجیبی در روند تصمیمات کلان و خلق حرفهای فی البداهه دارند. ولی نکته جالب فعالیت این شرکتهای اخیر در دنیای معاصر است که جایگاه والایی پیدا کرده است.
نمیدانم چرا گفتههای فیلسوف مشهور انزلی که در مورد فوتبال ایرانی بود این روزها در همه مسائل کشور و دنیا دارد عملیاتی میشود؛
به فیلمهای ژانر وحشت علاقهای نداشتم ولی انگار مقاومت به ندیدن این فیلمها این روزها مرا وارد کابوس جدیدی میکند که مجبور میشوم این فیلمها را زندگی کنیم.