جهانگیر سرتیپ‌پور، کنشگری مرزی

1 341

خانه فرهنگ گیلان در آیینی با حضور جمع کثیری از فرهیختگان این خطه یاد و خاطره ” جهانگیر سرتیپ پور” نویسنده، پژوهشگر، هنرمند، ترانه سرا و سیاستمدار گیلانی را گرامی داشت.

در این مراسم محمد تقی پور احمد جکتاجی، دکتر ناصر عظیمی، فرامرز طالبی و مسعود پورهادی به بیان سخنانی در خصوص ویژگی‌های شاخص زنده یاد جهانگیر سرتیپ پور پرداختند.

همچنین روزبه رخشا و موسا علیجانی تصنیف‌هایی زیبا و به یاد ماندنی از این بزرگمرد گیلان را برای حاضران خواندند .

*اعتلای فرهنگ زاد بومی

محمد تقی پور احمد جکتاجی در سخنرانی اش به زبان گیلکی با اشاره به این که بزرگداشت زنده یاد جهانگیر سرتیپ پور مصادف با روز فتح تهران با کمک مشروطه خواهان گیلان و سرنگونی دولت استبدادی محمد علی شاه است از سرتیپ پور با اصطلاح گیلکی ” پله گل” به معنی مرد بزرگ و نستوه نام برد.

در دوره دوم سلطنت رضا شاه ( دوره دیکتاتوری )، سرتیپ پور به کارهای عمرانی و اقتصادی پرداخت. تا سال ۱۳۲۰ که گیلان توسط روس‌ها اشغال شد، افرادی که میهن پرست بودند با برخی از دوستان خود دسته جات پارتیزانی تشکیل داد تا جلوی نفوذ روس‌ها را بگیرند و سرتیپ پور نیز راه مبارزه را انتخاب کرده بود.

این نویسنده و روزنامه نگار گیلانی گفت: زنده یاد جهانگیر سرتیپ پور همچنان که در کتاب “تاریخ معاصرگیلان ” آورده، در نوجوانی وارد نهضت جنگل شد. در دوره نخست سلطنت رضا شاه ( دوره سازندگی) سرتیپ پور به کارهای فرهنگی و ادبی همچون نمایشنامه نویسی، کارگردانی و بازیگری پرداخت و از این نمایش‌ها به نفع امور خیریه استفاده می‌کرد. بیمارستان پورسینا بعنوان یکی از قدیمی‌ترین بیمارستان‌های کشور به همت او و چند تن از دوستان طبیب و ادیب او احداث شد.

در دوره دوم سلطنت رضا شاه ( دوره دیکتاتوری )، سرتیپ پور به کارهای عمرانی و اقتصادی پرداخت. تا سال ۱۳۲۰ که گیلان توسط روس‌ها اشغال شد، افرادی که میهن پرست بودند با برخی از دوستان خود دسته جات پارتیزانی تشکیل داد تا جلوی نفوذ روس‌ها را بگیرند و سرتیپ پور نیز راه مبارزه را انتخاب کرده بود. شعرها و تصنیف‌هایی هم که در این ایام سروده همه نشان دهنده روحیه ملی گرایی و ملت پرستی او است. در سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ شهردار رشت شد و نقشه جامع شهر، اگوسازی شهر از جمله اقدامات او است.

در سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۰ دوره بیست و یک و بیست و دوی مجلس که وی به وکالت رسیده بود کارهای بزرگی را به انجام رساند. در دوره بیست و یک، کاپیتولاسیون مطرح شده بود و سرتیپ پور بعنوان رهبر اقلیت در مجلس، مبارزات بسیار سختی در مقابله با کاپیتولاسیون داشت. او در دوره‌های ۲۱ و ۲۲ مجلس، زمینه ساخت دانشگاه گیلان را فراهم کرد و زایشگاه گیلان، فرودگاه گیلان و بسیاری موارد دیگر از یادگارهای او است. در ۳۴ سالگی چنان به بلوغ سیاسی و مدیریتی رسیده بود که شهردار وقت تهران وی را بعنوان معاون خود انتخاب کرده بود.

جهانگیر سرتیپ پور بعنوان انسانی نوجو و متجدد، به دنبال تغییر و توسعه و تعالی شهر رشت بود. نستوه با وجاهت، اهل معرفت و توانمند بود و مردم برای حل مشکلاتشان و مشورت به او رجوع می‌کردند. ناطق بسیار خوبی بود و در دوره نمایندگی نطقهای خوبی داشت که اگر جمع آوری شود کار ارزشمندی است .

بی هیاهو و حاشیه و بدون چشمداشت و برای گیلان زحمات بسیاری کشید و از این زاویه من او را مردی نستوه و بزرگ می‌دانم. بعد از خانه نشینی نیز به کار نوشتن و تحریر روی آورد.

«گیلان نامه » کتابچه‌ای مصور در معرفی محصولات کشاورزی و اوضاع طبیعی گیلان، «اوخان» مجموعه‌ای مشتمل بر ۷۰ تصنیف گیلکی، «نشانی‌هایی از گذشته دور گیلان و مازندران» کاری تحقیقی در خصوص تاریخ باستان شمال ایران تا عهد ساسانیان،«ویژگی‌های دستوری و فرهنگ واژه‌های گیلکی» نخستین کتاب در زمینه دستور زبان گیلکی، « نام‌ها و نامداران گیلان» شامل فهرست الفبایی نام بزرگان علم و هنر و ادب و تاریخ گیلان، « ریشه یابی واژه‌های گیلکی» شامل وجه تسمیه شهرها و روستاهای گیلان آثار مکتوب به جا مانده از جهانگیر سرتیپ پور است .

*جهانگیر سرتیپ پور کنشگر مرزی

دکتر ناصر عظیمی پژوهشگر گیلانی در خصوص زنده یاد جهانگیر سرتیپ پور گفت : اصطلاح کنشگر مرزی را که به تازگی توسط مقصود فراستخواه جامعه شناس ایرانی وارد فرهنگ سیاسی کشورمان شده را می‌توان در مورد سرتیپ پور به کار برد.

با این تعریف می‌توان جهانگیر سرتیپ پور را یک کنشگر مرزی دانست. این نوع از کنشگری‌ها در میان کنشگری‌های دیگر در جامعه حضور دارد و به ویژه در هنگام ایجاد انسداد در جامعه، تلاش کنشگران مرزی بیشتر می‌شود.

به باور فراستخواه مصلحت گرایی و پراگماتیزم، مسالمت جویی و واسطه گری بین دولت و ملت از ویژگی‌های کنشگران مرزی است. یک پای کنشگران مرزی در جامعه مدنی و یک پای دیگر در ساختار دولت است، البته میزان حضور و تعلق آنان به هر کدام از این دو حوزه به تناسب ویژگی‌های این شخصیتها می‌تواند بسیار متفاوت باشد.

با این تعریف می‌توان جهانگیر سرتیپ پور را یک کنشگر مرزی دانست. این نوع از کنشگری‌ها در میان کنشگری‌های دیگر در جامعه حضور دارد و به ویژه در هنگام ایجاد انسداد در جامعه، تلاش کنشگران مرزی بیشتر می‌شود.

به باور من این نوع کنشگران واقعا وجود دارند و ما می‌توانیم گونه‌های مختلفی از آنها را از گذشته تا امروز در جامعه ببینیم اما قدرت همیشه در ایران رانتزا بوده است و گرچه طیفی از کنشگران مرزی می‌توانند وسوسه این رانتها شوند و منافع شخصی را بر منافع عمومی ترجیح دهند و خطر چسبندگی به قدرت این کنشگران را تهدید می‌کند اما فراستخواه نقش این کنشگران را در مجموع در جامعه ایران مثبت ارزیابی می‌کند. من با خواندن یادداشتهای جهانگیر سرتیپ پور فکر کردم که سرتیپ پور را می‌شود در طیفی از کنشگران مرزی جای داد.

شواهدی برای این مساله طرفداری وی از جامعه مدنی، طرفداری از حقوق زنان، موسیقی، تئاتر، مطبوعات، حمایت از اصلاحات ارضی، اعتراض به لایحه کاپیتولاسیون است.

*کمک به ارتقای زبان گیلکی

در ادامه مراسم موسا علیجانی شاعر و موسیقیدان گیلانی به تاثیر سرتیپ پور بر موسیقی گیلکی پرداخت و با اشاره به برخی ویژگی‌های مهم موسیقی گیلان سه ترانه از جهانگیر سرتیپ پور را اجرا کرد .

وی اظهار کرد: ترانه‌های سرتیپ پور گرچه به زبان گیلکی است ولی اغلب بر اساس ملودی‌ها و آهنگهای خارجی و هم زمان با جهان بود. هدف سرتیپ پور بیشتر ارتقای زبان گیلکی در ترانه‌ها بوده و نمی‌توان به صرف گیلکی بودن آنها را فولکلور دانست بلکه بیشتر ترانه‌های شهری و روشنفکری است .

*سرتیپ پور و هویت گیلکی

مسعود پورهادی پژوهشگر زبان گیلکی با تأکید بر اهمیت بازخوانی مجدد تاریخ معاصر ایران و درک و دریافت از تاریخ معاصر گیلان و فعالان این حوزه گفت: شخصیت سیاسی سرتیپ پور در رابطه با هویت گیلکی وی در چارچوب ایرانی بودن قابل تعریف است .

وی از همان آغاز فعالیت سیاسی، اجتماعی ( نهضت جنگل) با تفکرات تجزیه طلبانه که توسط بلشویک‌ها وارد شده بود اختلاف نظر جدی داشت .

به گفته وی، سرتیپ پور هویت گیلکی را در چارچوب ایرانی بودن معنا می‌کرد. مبارزاتش در چارچوب گیلکی ایرانی قابل توجه است. بعد از فارغ شدن از جنبش جنگل وارد فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی شد. فعالیت‌های اجتماعی اش مبتنی بر امدادرسانی به توده‌ها و مدرنیزه کردن جامعه ایرانی و عمده فعالیت فرهنگی اش در رشت ساخت بیمارستان پورسینا، زایشگاه، اولین دانشکده کشاورزی بود.

تلاش اجتماعی و مبارزات سیاسی و فرهنگی سرتیپ پور را مبتنی بر هویت گیلکی می‌دانم. گرچه به لحاظ کارکردهای اجتماعی سرتیپ پور می‌شود اختلاف نظرهایی داشت، ولی آنچه مهم بود مدرن بودن ( هویت گیلک بودن )، نوزایی و مدرن کردن گیلان بود.

سرتیپ پور بعنوان فعال اجتماعی سیاسی برای این که زبان تاریخی موطن خود را بعنوان بخش مهمی از هویت گیلانی زنده نگاه دارد به دنبال زبانشناسی رفت و نخستین کتاب دستور زبان گیلکی ( گیلکی به مثابه یک زبان در کنار فارسی ) و به لحاظ تاریخی متفاوت از سرشت تاریخی فارسی کنونی را نوشت که از منظر زبان شناسی الگوی جالبی گذاشت و نقطه آغازی برای فعالیت پژوهشی من بود .

*سرتیپ پور آرمانگرایی وطن پرست

همچنین در این مراسم پیام تصویری نوه‌ی جهانگیر سرتیپ پور برای حاضران پخش شد. وی با اشاره به این بخش از نوشته‌های پدرش در مقدمه کتاب واژه‌های گیلکی که ” رعایت حق شناسی در خانه و خانواده و جامعه نیکی و نیکوکاری را منبسط می‌کند ” از برگزار کنندگان این برنامه خاصه استاد جکتاجی قدردانی کرد.

او آقایی و سروری را نه فقط برای خود که برای هر ایرانی و هر گیلانی می‌خواست و در همه زندگی اش در این راه کوشید. کوشش جهانگیرخان برای ایران همه جانبه بود همانقدر که در جهت ایجاد فدراسیون‌های ورزشی از جمله بوکس همت گماشت در فکر جمع آوری پول برای احداث بیمارستان و زایشگاه هم بود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.