بخش کشاورزی حدود ۲۷ درصد تولید ناخالص داخلی و ۲۲ درصد نیروی کار کشور را به خود اختصاص میدهد و نقش مهمی در تامین امنیت غذایی دارد. از طرفی این بخش، حدود ۹۰ درصد آب کشور را مصرف میکند.
از این رو کارشناسان و اندیشمندان حوزه آب، اختصاص بخشی از آب مصرفی در کشاورزی را به بخشهای دیگری چون صنعت، محیط زیست، خدمات برای کمک به پایداری و کاهش فشار ناشی از کم آبی بر منابع طبیعی را ضروری میدانند.
اما این روزها بسیار در خبرها و رسانهها و تلویزیون از زبان وزیر کشاورزی و مدیران تصمیمگیر این حوزه واژه خودکفایی در تولید برخی از محصولات کشاورزی را میشنویم. طبق برنامه هفتم توسعه این محصولات شامل ۵ محصول با پیشبینی خودکفایی ۱۰۰ درصد شامل برنج، جو، روغن، ذرت دانه ای، شکر و ۱۴ محصول با خودکفایی ۹۰ درصد هستند.
این در حالی است که طبق تحقیقات و آمارها تا ۷ سال آینده سبد آبی کشور برای تامین غذای جمعیت در حال رشد به حد بحرانی میرسد و نمیتوان آب مجازی یعنی میزان آب مصرف شده ناملموس و نادیدنی برای تولید آن محصول غیر از پروسه کاشت، نگهداری و برداشت را نادیده گرفت.
زیرا بسیاری از کشورها میزان تولید محصولات کشاورزی خود را با توجه به میزان آب مجازی انجام میدهند تا بتوانند منابع آبی خود را حفظ کنند. مطالعات نشان میدهد که تنها تولیدگندم به تنهایی حدود ۳۰ درصد حجم آب مجازی مصرف شده در بین کشورهای صادر کننده را به خود اختصاص میدهد. میزان آب مصرفی سویا و برنج به ترتیب ۱۷ و ۱۵ درصد است.
اگر تنها میزان آب مصرفی مجازی و هم غیرمجازی این محصولات را مورد بررسی قرار دهیم میبینیم که به عنوان مثال در استان مازندران طی پژوهشی در سال ۱۴۰۱ محصولات برنج، گندم، جو و مرکبات بیشترین مقدار آب مصرفی را به خود اختصاص دادند و نیاز است الگوی کشت این استان به سمت گیاهان با نیاز آبی کمتری سوق داده شود.
وزیر جهاد کشاورزی در حالی با اتکا به برنامه هفتم توسعه تاکید بر خودکفایی در تولید اقلام کشاورزی پر آب بر دارد که بسیاری از محققان و دانشمندان کشور بنا بر سالها مطالعه و بررسی پیشنهاد میکنند برای کاهش آب مجازی در تولید محصولات کشاورزی سیاستهای کاهش تولید محصولات غذایی، تولید محصولات کم آب بر یا واردات آنها براساس مناطق و با توجه به امنیت غذایی کشور صورت گیرد.
زیرا با اینکار مقدار زیادی آب مجازی وارد کشور شده و از خروج به خارج از کشور یا هدر رفت آن جلوگیری خواهد شد. در اینجا به بررسی دو مورد از ۵ محصول مهم که قرار است در آن به خودکفایی ۱۰۰ درصد برسیم. بنا بر آمارها میزان برنج مورد نیاز برای مردم ایران ۳۲۰۰ میلیون تن است. در سال ۱۴۰۳ حدود ۲.۵ تن تولید برنج داشتیم و برای خودکفایی در این بخش حدود ۷۰۰ تن دیگر نیز نیاز داریم.
این در حالی است که برای تولید هر یک کیلو برنج سفید خام ۳۴۷۰ لیتر آب مصرف میشود و برای تولید ۲.۵ میلیون تن در ۶۵۰۰۰۰ هکتار سطح زیر کشت در ۱۹ استان تولیدکننده برنج حددو ۹ تا ۱۰۰۰۰میلیارد متر مکعب آب مصرف شد. برای تولید ۷۰۰ تن برنج ۲۴۲۹۰۰۰۰۰۰ لیتر یا ۲۴۲۹۰۰۰ متر مکعب آب نیاز است و نیز ۳۵۰ هکتار سطح زیر کشت باید برای تولید این مقدار برنج اضافه شود.
نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که طبق بررسیهای صورت گرفته به دلیل بحران شدید آب و فرونشستهای خیلی زیاد به دلیل برداشتهای بیرویه بویژه در مرکز و جنوب کشور تنها استانهایی که میتوانند برنج تولید کنند گیلان و مازندران هستند و بقیه استانها امکان تولید برنج را ندارند.
هر چند در چند سال اخیر به دلیل بارندگیها و یا فشارهای مردمی هر ۱۹ استان کاشت برنج داشتند. حتی استانهای گیلان و مازندران نیز میزان آب لازم برای تولید این مقدار برنج را ندارند. در سال ۱۴۰۳ مقدار آب پشت سد سپید رود در بهار ۶۳۰۰۰۰ متر مکعب بود.
اگر بخواهیم مقدار تولید برنج را درگیلان افزایش دهیم به ۲۴۲۹ متر مکعب آب بیشتر نیاز داریم که با وجود مشکلات موجود چون بحران آب، کاهش حق آبه سپید رود به دلیل ندادن این حق آبهها توسط استانهایی که از این رودخانه استفاده میکنند ممکن است با مشکلاتی روبرو شویم.
استان مازندران سطح زیر کشت خود را ۱۳۰۰۰ هکتار افزایش داده و این در حالی است که در سال ۱۴۰۳ به دلیل کاهش ۴۰ درصدی بارندگی، ۵۰ درصدی روان آب رودخانههای دائمی و کم شدن ۶۰ درصدی آب پشت سدها و آببندانهای مازندران سبب شد که آب منطقهای نوبتبندی آب را زودتر از موعد شروع کند.
شاید مازندران بتواند این مقدار برنج کمبودی را تولید کند اما مشکلات آبی بزودی خود را نشان خواهد داد. محصولات دیگری چون جو نیز از غلات پر آب بر هستند. برای تولید هر کیلو جو به ۱۳۰۰ لیتر یا ۱.۳ متر مکعب آب نیاز است و سالانه حدود ۷ میلیون تن جو مورد نیاز کشور است که ۳.۵ میلیون از تولید داخل و بقیه از طریق واردات وارد میشود و اگر بخواهیم در تولید جو به خودکفایی برسیم بدون توجه به آب مجازی چیزی حدود ۴,۵۵۰,۰۰۰,۰۰۰ مترمکعب آب نیاز است.
این فقط برای دو قلم از اقلام کشاورزی است در حالی برای تولید شکر که بیشتر در آب و هوای گرمسیری و نیمه گرمسیری کاشته میشود. استان خوزستان به عنوان قطب اصلی تولید نیشکر است و بعد از آن جنوب ایلام، فارس، هرمزگان، سیستان و بلوچستان و … که بحران کم آبی بیشتر از نقاط دیگر کشور است.
برای کشت هر ۱کیلوگرم شکر سفید به طور متوسط ۲۴۲۰ لیتر آب یا ۲.۴۲ مترمکعب آب نیاز است. جایی که بحران شدید آب را داریم آیا مقرون به صرفه خواهد بود. واردات کمک میکند که بتوانیم مقدار زیادی آب مجازی وارد کشور کنیم و سرانه آب کشور افزایش یابد.
اگر نگران محصول با کیفیت و امنیت غذایی هستیم میتوانیم در محصولات خوراکی کشاورزی چون برنج وقتی وارد میشود قبل از ورود به کشور هم از نظر کیفیت و هم از نظر میزان سم و میزان ماندگاری محصول و ….. مورد آزمایش قرار گیرد.
اکنون کشور دیگر توان تولید محصولات کشاورزی پر آبر را ندارد و ظرفیت مدتهاست که تکمیل شده و نیاز به برنامهریزی برای استفاده از محصولات جایگزین با نیاز آبی کم میباشد و باید قبل از هر اقدامی توجه زیاد و اساسی به این موضوع بسیار حساس صورت گیرد.
نظرات بسته شده است.