دست هر بچه‌ای یک تیزی است

گشتی در محفل قداره‌فروشان پایتخت

0 876

روزنامه همشهری- فهیمه طباطبایی/

برق تیزی قمه‌ها و شمشیرها و قداره‌های ردیف‌شده پشت ویترین مغازه، چشم هر رهگذری را می‌گیرد و لرزه به اندامش می‌اندازد. قمه‌های دو‌لبه، تک‌لبه، ۷۰اینچی، شمشیرهای بلند دسته‌طلایی و چرمی، چاقوهای ضامن‌دار و… از در و دیوار مغازه آویزان است و هر یکی که فروش می‌رود سریع یکی دیگر جایش می‌نشیند. داخل مغازه جای سوزن انداختن نیست، چند‌تایی آمده‌اند قمه بخرند، یکی آمده شمشیرش را تیز کند و دو نفری هم آمده‌اند که اسمشان را روی قمه و غلافش حک کنند.

مغازه‌دار دو پسر جوان‌اند، با شانه‌های پهن و بازوهای برآمده که برجستگی‌اش از پیراهن بیرون زده و صورتی که پر است از رد تیزی‌های کهنه و تازه. کم‌حوصله و بی‌اعصابند و جواب هر کس را کوتاه و محکم می‌دهند؛«این تک‌لب فنر اصل استاد علی ۳میلیون، جای چونه هم نداره»، «این دولب ۷۰سانتی ۲۲۰هزارتومن تضمینی»، « تیز می‌کنم ولی بعد ۳بار استفاده باید بیاری واسه تیزی مجدد وگرنه گردن مرغ رو هم نمی‌بره»، « این ضامن‌دار ۴۰تومن، این یکی ۱۰۰تومن» و… .
فروش‌شان فقط چاقو و قمه نیست، سلاح‌های سرد دیگری هم می‌فروشند که نامش برای ما جدید است اما برای خودشان تازگی ندارد؛ مثل «بامبوزن» که شبیه ساطور است و تیزی سرش رو به بالا و خشونت از سر و شکل فولادی‌اش می‌بارد؛«بامبو رو از روی شیرشاه آمریکایی ساختن؛ دم‌پر یکی رو بگیره کار تمومه، ولی هر کسی نمی‌خره». بامبوزن را شاهین می‌خرد ۳۵۰هزار تومن و غلافش می‌کند و از مغازه بیرون می‌رود. با ریش و سیبیل تازه درآمده به زور ۱۹سال دارد اما تن صدایش را طوری می‌کند که ۳۰ساله به‌نظر برسد؛ تلاش‌اش بیهوده است؛«من کلکسیون‌ دارم. انواع بامبوزن و شمشیر سامورایی تو اتاقم هست؛ عشقه دیگه. کاریش نمی‌شه کرد.» گوشه ابرویش رد سفید یک زخم است و به موازات بینی‌اش یک خط عمیق دیگر. سعی می‌کند با نیم‌رخ خط خطی‌اش با ما حرف بزند. «تیزی رو وقتی می‌کشن که تیزی روت بکشن، من تا کسی سر به سرم نذاره بامبوزنم رو از غلاف در‌نمی‌آرم.» سر به سرش نمی‌گذاریم که بامبوزنش در غلاف بماند.

سهراب از مشتری‌هایی می‌گوید که بالای ۲۰قمه و چاقو دارند؛«مشتری اینجا می‌آد که ۳‌ماه یک بار، قمه یا شمشیر جدید می‌خره. ۳۳سال داره. صندوق عقب ماشینش ۸تا قمه هست که اگر دعوا شد، هم برای خودش قمه باشه و هم برای دوستاش یا یکی رو داریم که توی یک جیبش چاقوی ضامن‌داره، توی جیب دیگه‌اش بامبوزن، پشت کمرش هم یک نیمچه‌قمه می‌ذاره. با اینها احساس قدرت می‌کنه، این می‌شه که یکی نگاه چپ بهشون بندازه، سریع تیزی می‌کشن. از این دست آدما کم نیستن.

سهراب پشت مغازه مشغول تیز کردن یک قمه است. می‌گوید ۳۵سال است که کارش همین است. قمه و چاقو و شمشیر تیز می‌کند و حالا هم بامبوزن و قداره و وارن کلیف و دراپ پوینت و…؛«قدیم‌ فقط لوطی‌های هر محل قمه داشتند که وقتی اوباش محله‌های دیگر مزاحم می شدن، ازش استفاده می‌کردن اما الان دست هر بچه‌ای یه تیزی هست. دروغ چرا، فروشنده فکر سودشه نه فکر کاسبی حلال. اون کاری نداره چیزی که می‌فروشه بعدا می‌تونه شکم آدمی رو سفره کنه یا خون یکی رو بریزه یا دست و بال یکی رو خراش بزنه، همین ۲سال پیش ۵۰متر بالاتر از مغازه ما یک جوون با قمه زد هم‌محلی‌اش رو کشت که خبرش مثل توپ همه جا رو پر‌کرد اما همون روز فروش قمه تو این مغازه بالا رفت.» می‌گوید مجبور است که در این کار بماند، کار دیگری بلد نیست؛ « قبلا فقط تیزکردن چاقوی قصابی و خونگی بود اما حالا قمه و قداره و شمشیر میارن. اگر خرج زن و بچه و ترس از بیکاری نبود، خیلی وقت پیش این کار رو ول می‌کردم.»

سهراب از مشتری‌هایی می‌گوید که بالای ۲۰قمه و چاقو دارند؛«مشتری اینجا می‌آد که ۳‌ماه یک بار، قمه یا شمشیر جدید می‌خره. ۳۳سال داره. صندوق عقب ماشینش ۸تا قمه هست که اگر دعوا شد، هم برای خودش قمه باشه و هم برای دوستاش یا یکی رو داریم که توی یک جیبش چاقوی ضامن‌داره، توی جیب دیگه‌اش بامبوزن، پشت کمرش هم یک نیمچه‌قمه می‌ذاره. با اینها احساس قدرت می‌کنه، این می‌شه که یکی نگاه چپ بهشون بندازه، سریع تیزی می‌کشن. از این دست آدما کم نیستن.»

در این مغازه قمه و چاقو و شمشیر به اندازه پول جیب همه مشتری‌ها پیدا می‌شود. از ۳۰هزار تومان تا ۱۰میلیون و حتی بیشتر، بسته به فولاد کار شده و دسته ساده یا طلاکوب و… خلاصه هیچ مشتری‌ای اینجا دست خالی از مغازه بیرون نمی‌رود. الف، صاحب مغازه می‌گوید:«مگه چاقو و قمه فقط برای دعواست؟ خیلی‌ها کلکسیون دارن یا برای شکار و طبیعت‌گردی می‌خرن.»
مردی با سیبیل‌های تا بناگوش در‌رفته و صدایی خش‌دار، تک‌جمله وسط حرف‌های صاحب مغازه می‌گوید و ۷۰۰هزار تومن کارت برای یک قمه می‌کشد؛«بالاخره مرد وسط دعوا باید پشتش به چیزی گرم باشه. اگر روح‌الله داداشی یک چاقوی آشپزخونه هم داشت، الان سینه قبرستون نبود.»

کاسب‌های اطراف، از این مغازه و مشتری‌هایش دل خوشی ندارند. می‌گویند احساس ناامنی می‌کنند اما جرأت اعتراض هم ندارند. حاج حبیب، خیاط محل می‌گوید که خیابان شده محل تردد اوباش؛«این مغازه بین اراذل تهران معروف شده، هر خلافکاری را که فکر کنید یک دور اینجا آمده، بعضا تا سر خیابان نرسیده یک دعوا راه‌می‌اندازند. تعداد این مغازه‌ها هم در اطراف مولوی، قیام و خراسان مثل قلیون‌فروشی زیادشده و تا دلتون هم بخواهد مشتری دارند. مثل قارچ هم در حال زیاد شدن هستند؛ همه هم جوان؛ جوان‌های رعنایی که آلوده خلاف شده‌ و معلوم نیست با این قمه و قداره‌ها چه بلایی سر خودشان و یکی دیگر درمی‌آورند. چرا دولت به این کسب‌وکارها هیچ نظارتی ندارد و جمعشان نمی‌کند؟ قبلا در بازار مغازه‌هایی بود که چاقوی خانگی و سلاخی می‌فروختند و همانجا تیز می‌کردند و تمام اما حالا عملا سلاح سرد در شهر می‌فروشند و ترویجش می‌کنند.»

اگر تا چند سال پیش قمه و قداره‌کشی در کوچه پس کوچه‌های حاشیه شهر و محله‌های پرخطر رخ می‌داد، حالا اوباش در مکان‌های عمومی مثل سینما قمه می‌کشند و عربده می‌زنند و مردم را می‌ترسانند. ‌آش خشونت با سلاح سرد در محیط‌های مختلف عمومی به قدری شور شده که رئیس پلیس پیشگیری تهران چندی پیش به مردم توصیه کرد.

ساعت ۱۰شب است، مغازه‌های راسته یکی‌یکی کرکره‌شان را پایین می‌کشند و می‌روند اما چاقو‌فروشی همچنان شلوغ است، انگار شیرینی‌فروشی شب عید. چاقوها، قمه‌ها، شمشیرها، بامبوزن‌ها و قداره‌های نو و تیز از در مغازه می‌آیند بیرون و در شهر، محله و خانه‌ها پخش می‌شوند.

افزایش استفاده از سلاح‌های سرد در نزاع‌ها

اگر تا چند سال پیش قمه و قداره‌کشی در کوچه پس کوچه‌های حاشیه شهر و محله‌های پرخطر رخ می‌داد، حالا اوباش در مکان‌های عمومی مثل سینما قمه می‌کشند و عربده می‌زنند و مردم را می‌ترسانند. ‌آش خشونت با سلاح سرد در محیط‌های مختلف عمومی به قدری شور شده که رئیس پلیس پیشگیری تهران چندی پیش به مردم توصیه کرد که«اگر دچار کیف‌قاپی شدند به هیچ عنوان مقاومت نکنند؛ چرا که امکان دارد مورد‌حمله شدید سارق قرار بگیرند؛ لذا برای ما حفظ جان از مال شهروندان مهم‌تر است». آمارهای سازمان پزشکی قانونی کشور هم نشان می‌دهد که میزان نزاع در ۸ماهه نخست امسال افزایش چشمگیری نسبت به‌مدت مشابه سال قبل داشته است. ۴۲۵هزار‌و۶۱نزاع در این مدت ثبت شده که فاعل ۲۸۵هزار‌و۶۰۱مورد آن مردان و ۱۳۹هزار‌و۴۶۰مورد آن زنان بوده‌اند. میزان نزاع‌هایی که در آن افراد با سلاح سرد آسیب دیده‌اند، در این آمار مشخص نشده اما یک منبع آگاه در پزشکی قانونی به همشهری گفت:«تعداد مراجعانی که با چاقو، قمه و پنجه‌بوکس در نزاع خانگی و خیابانی آسیب‌دیده و به ما مراجعه می‌کنند، نسبت به ۳سال گذشته افزایش چشمگیری داشته و به وضوح بیشتر شده است. استفاده از سلاح‌های سرد در پسران زیر ۱۸سال هم افزایش یافته که زنگ خطر جدی برای امنیت جامعه است». هشدارهای پلیس پیشگیری و آمارهای پزشکی قانونی به علاوه میزان کشفیات سلاح‌های سرد در نزاع‌ها و سرقت‌ها که از سوی پلیس آگاهی منتشر می‌شود همگی از افزایش استفاده از سلاح سرد در کشور خبر می‌دهد؛ ابزاری که به راحتی در مغازه‌ها و حتی فروشگاه‌های اینترنتی پیدا می‌شود.

کاهش احساس امنیت و گرایش به سلاح سرد

حسین ایمانی جاجرمی  جامعه‌شناس در اینباره می‌گوید: استفاده از قمه در ایران ریشه تاریخی و فرهنگی دارد و مسئله‌ای نیست که امروز جامعه به آن مبتلا شده باشد. در گذشته لوطی‌های هر محله یک قمه داشتند که از آن به‌عنوان سلاح استفاده می‌کردند یا در عشایر ایران استفاده از آن برای حفاظت از ایل رایج بود اما در دهه‌های اخیر چون مدرنیته به‌طور ناقص در جامعه ایرانی پیاده شده، استفاده از این سلاح سرد توسط گروه‌های خاصی از جامعه به‌خصوص جوان‌هایی که در محله‌های حاشیه‌ای دنبال هویت‌یابی هستند، رایج است. وزارت کشور اخیرا اطلاعاتی را منتشر کرده که نشان می‌دهد پیوندهای اجتماعی به‌شدت لطمه خورده و سرمایه اجتماعی رو‌به‌کاهش است. بنابراین اگر جامعه را یک « مای بزرگ» فرض کنیم، این ما حالا دچار بحران شده و در هر رتبه و پایگاه اجتماعی خشونت‌اش افزایش پیدا کرده که در بخشی از جامعه نمود آن استفاده از سلاح‌های سرد حین نزاع است. قطعا دسترسی آسان به اقلام خطر‌آفرینی مانند چاقو، قمه، شمشیر و… موجب ترویج خشونت خواهد شد. بنابراین نیروی انتظامی و دستگاه‌های قضایی وظیفه دارند در شرایطی که خشونت رو به‌افزایش است، از خرید و فروش آزادانه این ابزار جلوگیری کنند یا تهیه و توزیع آن را تابع مقررات خاصی قرار دهند. ضمن اینکه دولت‌ها بدانند که هر زمان احساس امنیت در جامعه کم شود، گرایش برخی شهروندان به سلاح افزایش می‌یابد، چون می‌خواهند شخصا امنیت را برای خود و اطرافیان‌شان تامین کنند.

برخورد جدی با فروشندگان سلاح سرد

امان‌الله قرایی‌مقدم  جامعه‌شناس هم معتقد است: قانون کافی و لازم درباره ممنوعیت استفاده از سلاح سرد هست اما به‌نظر می‌رسد در اجرای آن و بطن جامعه مشکلاتی وجود دارد که گرایش به سلاح به‌خصوص از نوع سرد رو به افزایش است. البته این نکته را هم نمی‌توان نادیده گرفت که هر زمان احساس ناامنی در جامعه زیاد شود، گرایش به این سلاح‌ها به‌خصوص در محله‌های حاشیه‌ای افزایش می‌یابد. از طرفی دولتمردان باید بدانند که فقر مادر فسادهاست، جامعه تهیدست به دزدی رو‌می‌آورد و در این راه از سلاح هم استفاده می‌کند؛ همین ناامنی باعث می‌شود طرف مقابل نیز دنبال تامین امنیت خود به خرید چاقو، قمه و… رو‌بیاورد و بدین‌ترتیب خشونت در جامعه تکثیر می‌شود. مسئله به همین سادگی است که اگر تورم کاهش یابد، شغل مناسب به اندازه کافی در جامعه باشد و معیشت مردم رو به‌سامان باشد، آن وقت خشونت، دزدی و اغلب جرائم کاهش پیدا می‌کند، امنیت بالا می‌رود و استفاده از سلاح و ابزار نزاع نیز کم می‌شود. از طرفی نیروی انتظامی باید با افرادی که سلاح سرد خرید و فروش می‌کنند که تعداد آن در سایت‌های اینترنتی و سطح شهر زیادشده، برخورد جدی کند و اجازه ندهد که فروش چنین اقلامی در جامعه باب شود؛ چرا که پس از مدتی جمع کردن آن از دست افراد بسیار سخت خواهد شد؛ سلاح‌هایی که امنیت روانی و جسمی جامعه را به خطر می‌اندازد و وحشت را بین مردم افزایش می‌دهد. ضمن اینکه در وزارت کشور باید فوری این موضوع را در دستور کار قرار دهند و درباره آن تصمیم جدی بگیرند چرا که ادامه وضعیت موجود خطرناک است.

قانون درباره حمل و استفاده از قمه چه می‌گوید؟

طبق مصوبه ۲۹دی‌ماه سال ۱۳۹۶، حمل قمه، شمشیر، قداره و پنجه‌بوکس درصورتی که صرفاً به‌منظور درگیری فیزیکی و ضرب‌و‌جرح انجام شود، جرم محسوب و مرتکب به حداقل مجازات مقرر در این ماده محکوم می‌شود. واردات، تولید و عرضه سلاح‌های مذکور ممنوع است و مرتکب به جزای نقدی درجه۶ محکوم و حسب مورد این سلاح‌ها به نفع دولت ضبط یا معدوم می‌شود.در تبصره۲ این مصوبه هم آمده که تولید، عرضه یا حمل ادوات موضوع تبصره یک در موارد ورزشی، نمایشی، آموزشی و نیاز ضروری اشخاص برای استفاده شغلی یا دفاع شخصی پس از دریافت مجوز بلامانع است. نحوه و مرجع صدور مجوز به موجب آیین‌نامه‌‌ای است که ظرف مدت ۳ماه از تاریخ ابلاغ این قانون با پیشنهاد وزرای دادگستری و کشور و با همکاری نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تهیه می‌شود و به تصویب هیأت‌وزیران می‌‌رسد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.