زمانی چقدر هوس میوهای را در فصلی که نبود میکردیم. مثلا انار یا هندوانه گاهی که در پاییز یا زمستان هوا گرم بود. توت فرنگی که وقتی نوبرانهاش در اواخر اردیبهشت در میآمد ذوقی داشت و خوردنش لذتی.
خیار، گوجه و هندوانه که آب زیادی میبرد در بهار کاشته میشد. زمانی که آب میآمد و در دسترس بود. خوب به یاد دارم در اواخر بهار و فصل تابستان چقدر با آب پاش آب از رودخانه بر میداشتیم برای این محصولات تا رشد کنند و کمی از طعم آن را بچشیم و لذت چند ماه چشم انتظاری را ببریم.
طعم خیار محلی با طعمی بینظیر. بادمجان لاغر و محلی گیلان با مزهای متفاوت و هندوانه چاف و جنوب آبدار و شیرین بودند و زمان دروی برنج وسط مرداد قلب کشاورزان را جلا میداد و یا خربزه مشهدی که طعم و عطرش را میشد در شهریور ماه مزه مزه کرد نعمتی بود بودنش در آن فصل.
اما اکنون محصولی نیست که آرزویش را داشته باشی و موجود نباشد. دیگر دلمان هوس چیزی را نمیکند. حدود ۲۰ سال قبل که رودخانههای ما آب دایمی داشت. مشکل آب خیلی مطرح نبود. کشاورزی رونقی داشت.
اکنون که در بحران کم آبی هستیم و هشدار مصرف درست، افزایش قیمت آب بها و مهاجرت آبی را بطور دایم میشنویم. درست در این بحران انواع محصولات آب بر تولید میشود. هندوانه در تمام طول سال موجود است.
خربزه، توت فرنگی که فصل نمیشناسد. هر چند طعم چندانی ندارد اما همیشه در بازار دیده میشود. خیار، گوجه و انواع سبزیها و میوهها را میتوانیم در همه فصلها ببینیم. بخشی از این اتفاق این به همت گلخانههاست و بخشی تغییر اقلیم و تغییر فصلها.
اگر در نظر بگیریم که در گلخانهها به روشهای آبیاری قطرهای یا کشت هیدروپونیک(کشت آبی) و … میزان آب مصرفی کاهش مییابد باز برای مثال برای تعویض آب مصرفی هر توت فرنگی که هر هفته چیزی حدود ۲.۵ سانتی متر آب نیاز دارد و یا هندوانه که چیزی حدود ۲۵۶ لیتر آب برای تولید یک کیلوگرم آن نیاز است. در طول سال عدد بسیار بزرگی خواهد بود.
به عنوان مثال میزان آب مصرفی خیار و گوجه که محصولاتی تقریبا آب بر هستند تولید یک کیلو گرم گوجه فرنگی در گلخانه ۱۵ لیتر و در زمین ۶۰ لیتر آب مصرف میکند. شاید محصولاتی مانند گوجه فرنگی با توجه به گرانی گوشت و مرغ جزو غذای روزانه و غوت مردم گیلان باشد اما بیشتر محصولاتی که در گلخانه کشت میشود نیاز آن فصل نیست.
چرا هندوانه که ۹۷ درصد آن آب است باید در همه فصلها در دسترس باشد و در برخی فصلها هیچ طعم و مزهای ندارد. از طرفی محصولات غیر فصل بر سلامتی ما نیز اثرگذار است. زیرا از مواد مغذی کمتری برخوردار است و برای تولید آن از آفتکشهای بیشتر و نیز برای نگهداری آن از مواد نگهدارنده نیز استفاده میشود.
از طرفی ممکن است سبب بروز مشکلات گوارشی شود. علاوه بر همه عوامل مطرح شده. میزان تولید زباله تر و دور ریزها افزایش یافته و هزینهای برای مدیریت زبالهها نیز ایجاد میکند. از این رو این مهم نیاز به نظارت و توجه بیشتر دارد.
مدیرانی که نگران بحران زباله و آب در استان و نیز مدیریت تولید هستند باید به برنامهریزی بهتر در این بخش توجه کنند. شاید بهتر باشد بجای تولید محصولات غیر فصل که کیفیت کمتری نسبت به فصلی دارد و مشکلات خاص خود را دارد محصولاتی تولید کنیم که در سبد غذایی خانواده جایگاهی دارد و جزو غذاهای روزانه آنها محسوب میشود بسیار بهتر است.
این سبب کاهش قیمت آن محصولات نیز میشود. هر استان با توجه به نوع آب و هوا، میزان آب مصرفی محصول و بومی بودن محصولات کشت خاص خود را داشته باشد.