معمولا اغلب شهرهای بزرگ تاریخی برای پاسداشت فرهنگ و دستاوردهای تاریخی و هنری رویدادی که نقش محوری در تاریخ آن شهر داشته را به عنوان روز آن شهر انتخاب می کنند. در شمال ایران، رشت یکی از مهمترین شهرهای تاریخی دارالمرز به شمار می رود. هرچند از پایتختی این شهر بیش از چهارصد سال نمی گذرد، اما بر اساس شواهد تاریخی و گزارش های سیاحان ایرانی و اروپایی این شهر مرکز مبادلات تجاری کالاهایی بود که از سراسر گیلان و مرکز ایران به رشت آورده می شد به انزلی و از آنجا به روسیه، باکو، قفقاز و اروپا منتقل می شد. علاوه بر این، مساله رشت از سده سیزدهم میلادی به عنوان مرکز تجارت ابریشم شناخته شده و حتی تجار و بازرگانان ونیز برای تجارت این کالای ارزشمند نمایندگی خود را در این شهر تاسیس نمودند. علاوه بر نقش تجاری، این شهر و مناطق اطراف آن نیز سده ها دارای حکومتی مستقل بوده که به صورت حائلی سیاسی بین شرق و غرب گیلان موازنه سیاسی و نظامی برقرار می کرد.
با وجود این اهمیت سیاسی انتظار می رود، انتخاب روز رشت با توجه به تاریخ کهن آن، با دقت و ظرافت بیشتری انجام می گرفت. این مساله در حالی است که از سوی شورای شهر و شهرداری شهر رشت ۱۲ دی به عنوان روز رشت مشخص شده است. استناد نامگذاری این روز بنا به روایتی است که چنین مطرح می شود: «۱۲ دی ماه ۹۳۶ه.ق محمودخان بیه پسی از سوی صفویان به حاکمیت گیلان منسوب شد و شهر رشت را به عنوان مرکز گیلان انتخاب نموده است.» اما آیا این روایت درست است؟! با توجه به قراین و شواهد تاریخی چنین به نظر می رسد نام گذاری این روز با شتاب زدگی صورت گرفته باشد.
برای تبیین این موضوع باید مروری کوتاه به تاریخ سیاسی رشت هم زمان با انتخاب این شهر به عنوان مرکز دارالمرز نگاهی افکنده شود.
پیش از به قدرت رسیدن صفویان هنگامی که حکومت کیاییان با محور گسترش و بسط ایدئولوژی تشیع زیدی قدر را در شرق گیلان از نمک آبرود تا سید رو در اختیار خود قرار دادند، دو حکومت مقتدر دیگر نیز در غرب گیلان حضور فعال داشتند. یعنی خاندان تجاسبی رشت و دیگر دودمان اسحاقی فومن بر بخش های بزرگ تالش نشین از سده های بسیار دور حکمرانی می نمودند.
در نتیجه این سه خاندان های مقتدر عبارتند از؛
۱- خاندان تجاسبی رشت؛ که اساساً حکومت محلی رشت را در اختیار داشتند. این دودمان اواخر سده هشتم هجری توسط کیاییان از صحنه روزگار محو شدند.
۲- کیائیان در لاهیجان و شرق گیلان از مازندران تا شرق سفیدرود مسلط بودند.
۳- دودمان اسحاقی در بیه پس حاکمیت داشتند.
بر اساس مدارک تاریخی با توجه به خاندان حکومتگر یاد شده بر سه پایتخت مهم در قلمرو گیلان تا سده ها حکومت داشته و در رقابت با یکدیگر بودند، این سه مراکز عبارتند از؛ لاهیجان، رشت و فومن. اما تجاسبیان در اواخر سده هشتم هجری توسط کیائیان نابود شدند، اما حذف فیزیکی آنان باعث نشد که کیائیان بتوانند قلمرو غربی گیلان را تصرف کنند، بلکه برعکس حاکمان بیه پس بودند که توانستند کیائیان را تا آنسوی سپیدرود برانند و در شرایطی که تجاسبیان نیز در رشت حذف شده بودند قلمرو آنان تحت تسلط حاکمان بیه پس قرار گرفت. پس از حذف تجاسبیان، بنابراین در گیلان دو پایتخت باقی ماند؛ فومن در قلمرو غربی گیلان و لاهیجان در قلمرو شرقی گیلان. اما پس از اینکه شاه طهماسب صفوی، خان احمد خان کیایی را در سال ۹۷۵ه.ق تبعید کرد، کیائیان بسیار ضعیف شدند و در این زمان یکی از شاهزادگان مقتدر اسحاقی به نام جمشید شاه یا جمشید خان بیه پسی برای اینکه سلطه خود را بر سراسر گیلان بگستراند، شهر رشت که آن زمان مرکز تجاری سراسر گیلان بود را در سال ۹۸۰ ه.ق به عنوان مرکز حکومت خودش انتخاب می کند. این تاریخ توسط عبدالفتاح فومنی در دو مورد جداگانه یاد می شود. در جایی می نویسد: ۵ سال پس از تبعید خان احمد دوم رشت توسط جمشید شاه به عنوان پایتخت انتخاب شد. در جای دیگر می گوید: جمشید شاه رشت را به عنوان پایتختی انتخاب کرد. این که در چه روزی رشت به عنوان پایتخت انتخاب شد در منابع تاریخی دیده نمی شود. این جانب با روش های تطبیقی مطالعات تاریخی که در کتاب ماخذ شناسی تحلیلی عصر صفویه داشتم، نتوانستم سرنخ این مسئله که دقیقاً رشت در چه روزی به عنوان پایتخت انتخاب شد را پیدا کنم. اما با توجه به شرایط اقلیمی گیلان در زمستان های بسیار سرد و بهار ان و جغرافیای گیلان در آن دوره که پر از باتلاق ها و گوراب ها بوده است، امکان اینکه در فصل زمستان به دلیل بارش های زیاد و سرمای سخت و همچنین در بهار به دلیل بارش های متناوب نمی تواند گویای این رویداد در این زمان ها باشد زیرا امکان اینکه بار و بنه حکومتی از فومن به رشت منتقل شود بسیار بعید بود. احتمالاً در اوایل تابستان که شرایط جوی متناسب تر بود هرچند رطوبت هوا بالا بود اما از بارش خبری نبود و زمین ها خشک تر بودند و بارو بنه حکومتی به راحتی منتقل می شد این رویداد اتفاق افتاده است.
به نظر می رسد اوایل تابستان از نظر تاریخی برای این انتخاب مناسب تر باشد. زیرا تابستان فصل فستیوال های مختلف در دنیا است. از سوی دیگر برای معرفی شهر رشت برای مخاطبان داخلی و گردشگران خارجی و برگزاری فستیوال های مختلف، تئاترها و جشن ها و همچنین ایجاد روحیه همگرایی و نشاط در جامعه به نظر می رسد که اگر شورای شهر و شهرداری رشت در انتخاب روز رشت تجدید نظری داشته باشند و این روز به تابستان منتقل شود بسیار مناسب تر خواهد شد. رشت همواره به عنوان نگین شهرهای شمالی ایران به ویژه در تاریخ چهارصد ساله خود از اعتبار ویژه ای در فرهنگ، هنر، سیاست و سایر جلوه های هنری و علمی برخوردار است. امید می رود با بازنگری در این انتخاب گامی شایسته برای اعتبار این شهر کهن برداشته شود.