جمعیت دو میلیون و پانصد هزار نفری گیلان بر اساس میانگین بطور متوسط روزانه ۷۵۰ گرم زباله تولید میکنند که در مجموع میتوان گفت؛ این استان از دورترین نقطه آستارا تا آخر چابکسر و تا مرز لوشان، روزانه با ۲۰۰۰ تن زباله و پسماند سر و کار دارد.
از این میزان زباله ۶۵ درصد متشکل از مواد آلی بوده که امکان تولید کمپوست و برگشت به طبیعت را دارد. ۳۵ درصد مابقی شامل پلاستیک و شیشه و کاغذ و فلز و چوب و پارچه وسایر موارد است که بخش زیادی از آن قابل مصرف دوباره یا بازیافت بوده و در صورت اجرای مدیریت علمی و مردمی پسماند میتوان ۲۵ درصد از این مقدار را مورد بهره برداری قرارداد و تنها چیزی حدود ۱۰ درصد میبایست دفن یا توسط زباله سوز امحا شود.
شکست مدیریت پسماند در استان گیلان
طی سالیان گذشته مدیریت پسماند گیلان نتوانسته برای مدیریت علمی پسماند اقدامات مناسب و شایسته را انجام دهد. دلایل شکست آنقدر عینی و و واضح جلوی چشمان همه است که به هیچ استدلالی نیاز ندارد.
اما چرایی شکست در گذشته و همچنین چرایی عدم امکان موفقیت در آینده را میتوان در موارد متعددی طبقه بندی کرد که بارها در گزارشات پژوهشی و حتی ژورنالیستی به آنها اشاره شده و نیازی به طرح مجدد ندارد.
اما میتوان مهمترین عامل شکست مدیریت پسماند را در عدم ارتباط بین بخش دولتی و بخش مردمی و ناتوانی در ایجاد مشارکتهای اجتماعی دانست.
گروههای مردم نهاد تا این لحظه یا ناچار به انجام فعالیتهای نمادین جمع آوری زباله و پاکسازی بخشی از شهر و روستا بودهاند و یا نقش محدود ترویجی و آموزشی را به عهده داشتهاند. گاهگاهی هم از آنان به عنوان زینت مجالس در جلسات دولتی دعوت به عمل میآید ولی گوشی از مدیران رسمی استان بدهکارحرفهای آنان نبوده.
سمنها عموما به عدم کارایی مدیران پسماند، عدم صحت آمارهای رسمی، عدم توجه به مبانی علمی و پژوهشی، عدم توجه به مشارکتهای مردمی، دخالت سیاست و متنفذان اقتصادی در پسماند به ضرر مردم و همچنین اظهار نظرهای غیر تخصصی مدیران استان از صدر تا ذیل معترضد ولی تا این لحظه پیشرفت آنچنانی در رساندن صدای خود نداشتهاند.
مهمترین عامل شکست مدیریت پسماند را میتوان در عدم ارتباط بین بخش دولتی و بخش مردمی و ناتوانی در ایجاد مشارکتهای اجتماعی دانست.
در حالیکه صحنههای دل آزار فراوانی زباله در هر دشت و دمن و حاشیه رودخانه و جادههای شهری و روستایی تا ۲۲ دپوی رسمی و ۵۲ دپوی غیر رسمی زباله، تمام سطح استان را آلوده کرده و این وضعیت موجب ناامیدی و بی ثمری ادامه هر گونه تلاشی را روز به روز در مردم وسیعتر میکند، تلاشهای مفید، مؤثر ولو در سطح کوچک که توسط برخی از شهروندان دلسوز و ملی گیلانی انجام میشود را نمیتوان در سطح محدود جغرافیا و حوزه عمل آنان خلاصه کرد، بلکه میبایست به ابعاد الگو سازی و تکثیر پذیری آن از سوی مردم توجه بیشتری بعمل آورد.
روستای نمونه سالکده بخش کیاشهر
روستای سالکده از توابع بخش کیاشهر شهرستان استانهاشرفیه با جمعیتی حدود ۱۶۰۰ نفر با ۴۸۰ خانوار روستایی ساکن و ۵۰ خانوار غیر روستایی ویلا دار با اقامت موقت است.
بیشتر۱۶۰۰ نفر ساکنان سالکده به شغل کشاورزی و برنجکاری مشغول هستند و از گذشته به تولید یکی از بهترین گونههای برنج، یعنی دم سیاه معروف بودند. اما کمی بعد تر، سرنوشت روستای سالکده نیز همچون سایر روستاهایی گیلان که در زمینه پسماند، یا به امان خدا رها شده و یا با دستورات متناقض و غیر تخصصی دولتی سپرده شده بود، روز به روز بدتر و دچار آلودگیهای شدیدتری شد.
داستان نیک پی
نهضت مردمی «نیک پی» از سال ۱۴۰۰، برای تغییر وضعیت روستا توسط یکی از روستا زادگان دانشمند که در سالیان دور برای تحصیل در رشته ریاضی و متعاقبا کار در زمینه بازرگانی تاسیسات صنعت نفت و پتروشیمی روانه رشت و تهران شده بود، آغاز شد.
گروههای مردم نهاد تا این لحظه یا ناچار به انجام فعالیتهای نمادین جمعآوری زباله و پاکسازی بخشی از شهر و روستا بودهاند و یا نقش محدود ترویجی و آموزشی را به عهده داشتهاند.
او اگرچه پایتختنشین شده و ارتباط همیشگی کار و زندگی با روستا نداشت، اما همواره به روستای زادگاه خود سرکشی و شاهد آلودگیهای پسماند در روستا بود و این صحنههای دل آزار برای او همچون بسیاری از دیگر شهروندان گیلانی رنج آور بوده است.
اما نیک پی به رنج اکتفا نکرد و بر اساس عشق و علاقه به زادگاهش و گیلان، آستین بالا زده و جان و مال خود را در این راه بزرگ هزینه کرد. او بعد از ناامیدی از همکاری مدیریت پسماند استانداری گیلان منتظر اقدامات دولتی نماند و برنامه خود را در روستای زادگاه خود سالکده پی گرفت.
اولین گام او، تماس با تشکل محیطزیستی کیاشهر با بیش از بیست سال سابقه فعالیتهای مردم نهاد بود. این تشکل، متعاقبا به شرکت تعاونی پسماند پردازگر بوجاق به مدیرعاملی خانم پورموحدی تبدیل شد.
کلیه اعضای این شرکت از بانوان علاقمند به بهبود وضعیت محیطزیستی منطقه خود بودند. قرارداد با شرکت تعاونی مذکور و پرداخت مبلغ قرارداد از هزینه شخصی نیکپی، امکان آموزش خانه به خانه اهالی روستا برای تفکیک زباله از مبدا را فراهم کرد.
گروه بانوان شرکت تعاونی به روستائیان چگونگی مدیریت پسماند خانگی را آموزش دادند. محتوای آموزش در تقسیم زباله شامل چهار بخش؛ مواد غذایی سفره برای استفاده خوراک دام و طیور، زباله غذایی غیر قابل استفاده برای تبدیل به کود در همان خانه روستایی، زباله قابل بازیافت جهت جمعآوری و خرید از روستائیان و مواد غیر قابل استفاده و ریجکت برای جمعآوری و سوزاندن تعیین شد.
در ادامه با مراجعه نیک پی برای تحویل زباله ریجکت به بخشداری و شهرداری، نتیجهای حاصل نشد. ناچار برای تکمیل کار خود به دنبال زبالهسوز رفتند.
درحین تحقیقات برای زبالهسوز مناسب داخلی وی با مرحوم «علی اشرف تدبیری» پیرصنعت ماشینسازی گیلان مواجه شد که از اقدامات دولتی در بخش پسماند آزرده خاطر و گوشهنشین شده بود. در نهایت با همکاری این دو، دستگاه نیمه کاره زبالهسوز طی بیست و هشت روزه و با هزینهای بالغ بر یک میلیارد تومان در سال ۱۴۰۱ ساخته شد.
صدور مجوز برای نصب زبالهسوز در روستا، خود یکی از مشکلات بزرگی بود که بر اساس ضوابط محیطزیست اجازه لازم صادر نمیشد. براساس تلاشهای «رضا زمانی » مدیریت محیطزیست وقت شهرستان آستانه اشرفیه علیرغم تهدیدات قابل توجه قانونی و موانع عدیده اداری با قبول مسئولیت مدیریتی امکان نصب دستگاه فراهم شد.
خوشبختانه بر اساس ضوابط جدید سازمان محیط زیست که جدیدا ابلاغ شده براساس روند بینالمللی و رویههای معمول در سراسر دنیا امکان نصب زبالهسوزهای کوچک در روستاها مجاز شمرده شده است.
با روشن شدن دستگاه، چرخه تفکیک زباله از مبدا و جمع آوری زبالههای قبلی دپو شده طی حدود ۳۵ سال در ۴۰۰۰ متر مربع از مرغوبترین زمینهای حاشیه نهر که بر اثر شیرآبههای زباله، آب برنجزارهای روستا را آلوده کرده و با بوی تعفن وحشرات موذی نیزموجب ناراحتی مردم میشد پایان گرفت. بدین ترتیب زبالههای جدید روستا وارد سیکل جدیدی از مدیریت پسماند شد و دیگر به دپو افزوده نگردید.
همزمان با فعالیت زباله سوز روستای سالکده، پراکندگی سطلهای زباله و آلودگی اطراف این سطلها و آموزش روستاییان برای جمع آوری و تفکیک زبالههای ریجکتی و بازیافتی از مشکلات پیش روی نیک پی بود که با همکاری بانوان فعال تعاونی برطرف شد.
صدور مجوز برای نصب زبالهسوز در روستا، خود یکی از مشکلات بزرگی بود که بر اساس ضوابط محیطزیست اجازه لازم صادر نمیشد. براساس تلاشهای مدیریت محیطزیست وقت شهرستان آستانهاشرفیه و علیرغم تهدیدات قابل توجه قانونی و موانع عدیده اداری، با قبول مسؤولیت مدیریتی امکان نصب دستگاه فراهم شد.
این اقدمات در نهایت در سال ۱۴۰۲ منجر به جلوگیری از ورود زباله جدید به روستا، جمعآوری کامل زبالههای دپو شده و اصلاح خاک اراضی منطقه و کشت محصولات کشاورزی همچون خربزه و کدو و باقلا، فلفل، ذرت برای کشاورزان شد.
همچنین تشکیل سازمان مالی مردمی و افتتاح حسابی در پست بانک روستا و کمک اهالی بومی و غیر بومی روستا برای تدوام کار از دیگر اقداماتی بود که اقای نیک پی به دنبال ایجاد زباله سوز در روستا پیگیری کرد.
پروژه جدید، روستای جدید
بر اساس الگوی سالکده با ۴۸۰ خانوار، روستاهای منطقه لسکو کلایه بخش کیاشهر نیز با بیش از دو برابر جمعیت سالکده یعنی کمی بیش از ۲۵۰۰ نفر، بالای ۱۲۰۰ خانوار که ۸۵۰ خانوار مقیم و و ۳۵۰ خانوار ویلادار، مدتی است که تحت آموزش و همراهی شرکت تعاونی پسماند پردازگر بوجاق و حمایت این فرد خیر، همیاری مردمی را شروع کرده و در حال احداث زیر ساختهای لازم برای مدیریت پسماند روستای خود هستند.
هسته اولیه طرفداران حفظ محیطزیست لسکوکلایه توسط برخی از روستائیان تحصیلکرده تهران نشین این روستا با عنوان حامیان محیطزیست لسکو کلایه شکل گرفت. با جمع آوری منابع مالی قابل توجهای با کمک و راهنمایی آقای نیک پی حامیان محیطزیست لسکوکلایه تا کنون پانصد خانوار از یک میلیون تومان تا سی میلیون تومان به صندوق واریز داشتند و این پروژه در سوم خرداد ماه سال ۱۴۰۴ افتتاح شد.
حضور مدیر ارشد استان، جناب آقای حق شناس در روز افتتاح طرح مدیریت پسماند روستای لسکو کلایه و همچنین بازدید از طرح مردمی اجرا شده در روستای سالکده میتواند نسبت به تشویق مردم برای اجرای اینگونه پروژهها و همزمان رفع موانع قانونی تاثیر گذار باشند.
نیک پی و خانم پورموحدی مدیر عامل شرکت تعاونی پسماند پردازگر بوجاق معتقدند: اجرای طرحهای الگویی همچون سالکده و لسکو کلایه در سایر مناطق استان میتواند موجب تعمیم این طرحها در همه روستاهای گیلان باشد.
طرح زبالهسوز سالکده، بخش کوچکی از پروژه مدیریت پسماند در این روستا است. بخش اصلی مشارکت مردم بر اثر امور آموزشی و ترویجی و همکاری مستمر آنان در تفکیک زباله از مبدا و حل و فصل زبالههای آلی در خانههای روستایی است.
طرح زبالهسوز سالکده، بخش کوچکی از پروژه مدیریت پسماند در این روستا است. بخش اصلی مشارکت مردم بر اثر امور آموزشی و ترویجی و همکاری مستمر آنان در تفکیک زباله از مبدا و حل و فصل زبالههای آلی در خانههای روستایی است.
گیلان با حدود ۱۱۳ دهستان و ۲۶۰۰ روستا نیازمند جادههای آسفالت برای اتصال جادههای روستایی در راستای شبکه سازی مدیریت پسماند و استقرار ریجکت سوزها در مراکز هر دهستانها است.
لازم به ذکر است: مهمترین عامل برای اجرای طرح فوق و اساسا هر گونه تحول در مدیریت پسماند استان استفاده از نیروهای متخصص و دلسوزی است که سالها در فعالیتهای مردم نهاد حضور دارند. اگر تحولی در سازمان پسماند استان در بهرهگیری از این نیروها ایجاد نشود هیچ طرح و برنامه بسترسازی رخ نخواهد داد.
به نظر میرسد: زمان تحول مدیریتی پسماند استان فرا رسیده است و برای یکبار هم شده میبایست مدیریت پسماند استان در دست نماینده گروههای مردم نهاد باشد.کسی که افکارعامه فعالان محیطزیستی استان در حوزه پسماند را نمایندگی کند و امکان مشارکتهای مردمی را برای به نتیجه رساندن فعالیتها ممکن سازد.