زندگی در محاصره‌ی دروغ

نگاهی به کتاب « تاریکی معلق روز» نوشته‌ی زهرا عبدی

0 771

«تاریکی معلق روز» حکایت  زندگی  در ابهام آمیخته‌ی  جوانانی است که در تار و پود  اوضاع و احوال  اجتماع به سوی اهدافشان پیش می‌روند.

«زهرا عبدی» نویسنده‌ی  این اثر به روایت زندگی  معلق چند جوان وبلاگ ‌‌نویس نشسته است که  در تاریک روشن فضای مجازی از افکار، اندیشه ها و دغدغه هاشان می‌نویسند و رویای فرداها را در سر می‌پروانند.

و این اما همه‌ی ماجرا نیست؛ دیری نمی پاید که ایما، یوسف، دانیال، آتنا و پریسا  با سرنوشتی کلنجار می‌روند که  از دنیای نهفته در لپ تاپ‌ها و گوشی‌ها  به جهان اطرافشان رسوخ می‌کند.

عبدی در  تاریکی معلق روز که رمانی واقع‌گراست،  داستان زندگی  آدم‌هایی را  نوشته  که  هر یک در مسیر خویش  پیش  می‌روند اما  این رفتن در سایه‌ی ارتباطی دامنگیر  قرار دارد که  با یکدیگر داشته و دارند. آنها به ترجمان  حرف‌ها و نگاه‌های  هم  در گستره‌ی  جهان اطراف خویش  می‌نشینند و برای برداشتن قدم‌های بعدی  در فضایی مه‌آلود تصمیم می‌گیرند.  شخصیت‌های این داستان در  روزگاری فردای خویش را می‌سازند  که مرزها در زمانی کوتاه  درهم نوردیده می‌شود و  بستر مکان داستان را از تهران تا لندن می گستراند؛ روزگاری که اطلاعات و اخبار با شولایی از راست‌ها و دروغ‌ها  ترند می‌شوند  و در اقشار مختلف جامعه نفوذ می‌کنند و  بر دنیای پیرامونشان تاثیر می‌گذارند.

آدم های تاریکی معلق روز

«ایما علایی»  از پدرش که جانباز اعصاب و روان است  و جنگ برایش به پایان نرسیده   در  وبلاگی با عنوان  «ناتمامی» می نویسد.او شیفته‌ی خبرنگار شدن است  و دغدغه‌اش دردهای پدرش است و اوضاع و احوال آسایشگاهی که  پدر در آن روزگار می گذراند. رویای خبرنگار شدن و پرستاری از  مادر معلمی که از حملات بیماری  MS رنج می برد، تلاشش را به خود معطوف ساخته است. ایما با نیروی عجیبی که در تشخیص راست و دروغ حرف‌های آدم‌ها دارد قدم به دنیای  رسانه می‌گذارد و دردهای اجتماع و زندگی را بیش از همیشه در می‌یابد.

«آتنا فرنود»  به دنبال نوشتن از خواهر زیبای دوقلویش پریسا   که بر چهره‌اش اسید پاشیده  شده، مجری یک شبکه تلوزیونی آن  سوی آبی می‌شود و  به تدریج  برای  سفت کردن  جای پای خویش    در موقعیتی که به دست آورده  و افزایش مخاطبان برنامه تلوزیونی‌اش به ادامه  انعکاس عکس‌ها و اخبار وضعیت  پریسا  علی‌رغم نارضایتی  وی می پردازد.

«دانیال  دانشور» سردبیرکاربلد یک سایت خبری  مهم از دیگر  آدم های اصلی این داستان است.   وی در سایه زندگی  خانوادگی  سرد و یخ زده و بازی‌های پشت پرده‌ی دنیای خبر و سیاست  سرگردان است.

داستان «تاریکی معلق روز» با خبر اعدام   «یوسف سرلکی»  آغاز می‌شود.   یوسف جوان وبلاگ‌نویسی  بوده که  در مقطعی از زمان با  قدرت قلمش   نگاه‌ها را به سمت خویش خوانده بود اما  در ادامه‌ی مسیر، روانه‌ی بیراهه‌ای بدون بازگشت  می‌شود.

مخاطبان  از پنجره‌ی  هرفصل از کتاب  با شخصیت‌های داستان همراه می‌شوند و همچنین با خوانش آن چه آنها  در وبلاگ‌هاشان می‌نویسند با زیر و بم  احساسات و اندیشه‌هاشان آشنا می‌شوند. عبدی با  شخصیت پردازی موفق  و فضایی  که متناسب با  تک تک آدم‌های اثرش خلق کرده، مخاطب را به دنبال خویش می‌کشاند. خط اصلی داستان و خرده روایت‌ها به خوبی در تارو پود هم نفود کرده‌اند و تعلیقی مناسب  خلق شده است. طرح منسجم، حفظ بی‌طرفیِ نگاه  راوی در رویدادهای  رمان، نزدیک  کردن مخاطب به ذهن آدم‌های داستان و دیالوگ‌ نویسی بسیار خوب از دیگر نکات برجسته‌ی این اثر است.

 پرداختن به چالش‌های اجتماع

«تاریکی معلق روز» حکایت ذره ذره دورشدن از وابستگی‌های شیرین و خواستنی، رنگ گرفتن و رنگ باختن عشق‌های راستین و دروغین، خط انداختن بر غرور و احساس و خواسته‌ی آدم‌ها، خیانت، انتقام  و دروغگویی است.

در این داستان خواهری برای خواهرش نوشته است: «مهربانی و لطف، غشای نازکی است که مثل پوست روی اندامِ نامهربان و ستمگرِ انسان کشیده‌اند. انسان را از ستم چاره نیست خواهر. برای همین از تو هم بیش‌تر ازیک غشای نازک انتظاری ندارم. رودررو خداحافظی نکردن، بی‌رحمانه به نظر می ‌رسد ولی در برابر بی‌رحمی تو، هیچ است.»

عبدی در  بستر روایت  زندگی آدم‌های این  داستان، هوشمندانه  نگاهی به زیر لایه‌های آسیب‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه  داشته است. وی  از کنار دغدغه‌ها و  چالش‌های امروز   بی‌تفاوت عبور نکرده  و  به موضوعاتی چون باقی ماندن اثرات مخرب جنگ تا سال‌های متمادی،  سمت و سوگیری‌های سیاسی، خبرسازی و ترند شدن برخی اخبار و تاثیرشان،  قاچاق مواد مخدر، اسیدپاشی،  تفاوت  میان نسل‌ها، تنهایی انسان معاصر،  دور شدن آدم ها از واقعیت و درهم آمیختن زندگی با دروغ  اشاره داشته است.

و اما در پایان…

در این نوشتار  نگاهی گذرا داشتیم به «تاریکی معلق روز»  که سال ۱۳۹۷ از سوی نشر چشمه منتشر شده است. این  کتاب رمانی خواندنی  و موفق است اما از یاد نباید برد که  تعدد شخصیت‌ها، اتفاقات پیاپی،  زبان و توصیفات شاعرانه  در این  اثر شاید  مطلوب نظر برخی  مخاطبان نباشد.  از زهرا عبدی پیش از این شاهد انتشار  دو رمان «روز حلزون» و «ناتمامی» بودیم . آثار او تاکنون  مورد توجه  اهالی ادبیات داستانی و منتقدان ادبی  قرار گرفته است و  از وی  بعنوان نویسنده‌ای توانمند  در عرصه‌ی  ادبیات داستانی ایران نام  برده می‌شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.