ذینفعان آب در ایران طی دهههای متوالی به تناسب نقش آنها در اقتصاد، تغییر کرده و سهم آنها در مصرف آب متفاوت بوده است. از گذشتههای دور زمینداران (فئودالها) بیشترین نفوذ را در تصمیمگیری مرتبط با آب داشتند. از دهه ۴۰ و پس از اصلاحات ارضی، از نفوذ زمینداران کاسته شد تا دهه ۶۰ که باغداران و کشاورزان دوباره در تصمیمگیری دست بالا را گرفتند. این روزها اگرچه بالاترین مصرف آب ایران در حوزه کشاورزی است اما به نظر میرسد بسازوبفروشها در مصرف آب دست بالا را دارند. در بسیاری از شهرها اجازه استفاده از آبهای زیرزمینی به کشاورزان داده نمیشود و به نوعی کشاورزی در این شهرها به پایان خود رسیده است اما صنایعی مثل ساختوساز همچنان به آب تصفیهشده که عمدتاً از منابع زیرزمینی برداشت میشود، دسترسی دارند. اینکه در مقایسه با مصرف ۹۰درصدی بخش کشاورزی از آب بر اساس آمارهای وزارت نیرو، ممکن است مصرف آب در صنعت ساختوساز اندک به نظر برسد اما آب مصرفی این صنعت به دلیل هزینه بسیار بالایی که برای تهیه آن صرف شده و برداشت از سفرههای زیرزمینی، حائز اهمیت است. بر اساس بررسی دادهها پیرامون میزان مصرف آب در ایران نسبت به دیگر کشورها، نتایج متنوعی به دست آمده که البته مهمترین آنها بر این تاکید دارد که آمار میزان مصرف آب به عوامل مختلفی از جمله جمعیت، آبوهوا، ساختار اقتصادی و صنعتی، سیاستها و توسعه منابع آب بستگی دارد. ایران در اقلیم خشک و نیمهخشک جهان دارای آبوهوایی خاص است. از سویی مدیریت ناصحیح منابع آب و مصرف بالا به تناسب فرهنگ و سوءمدیریت با مشکلات جدی در تامین آب مواجه است. با این حال برخی از عوامل که نقش مهمی در میزان مصرف آب ایران دارند عبارتاند از: بخش کشاورزی که در ایران مصرف آب زیادی دارد و تقریباً بر اساس اعلام وزارت نیرو به عنوان متولی اصلی آب، ۹۰ درصد آب استفادهشده در ایران به کشاورزی اختصاص دارد. بخش صنعت و معدن نیز مصرف زیادی از منابع آب را به خود اختصاص داده است. رشد صنعتی در ایران و وجود صنایع بزرگی مانند صنایع فولاد، پتروشیمی و آبشیرینکنها، میزان مصرف آب را افزایش میدهد. مصارف خانگی و آب شرب، بخش دیگری از این چرخه مصرف است. رشد جمعیت شهری و شهرنشینی بالا، مصرف آب در شهرها را افزایش میدهد. نیاز به آب شهری، آبدهی، بهداشت و سایر امکانات در شهرها باعث افزایش مصرف آب میشود. در اینجا باید به میزان مصرف ساختوساز از آب شرب تصفیهشده اشاره شود.
آب شرب به کام بتنسازان
طبق ضوابط مندرج در آییننامه ملی بتن ایران، استفاده از آب آشامیدنی یا آب تصفیهشده برای تهیه بتن ضروری است. طبق این آییننامه، آب شرب تصفیهشده املاحی مانند یون، کلر و فسفات دارد که وجود آنها در کیفیت بتن تاثیر میگذارد. کارشناسان صنعت بتن در دادههایی که در رسانهها منتشر شده توضیح دادهاند که «بازه مصرف آب در بتن مشخص است و معمولاً بازه استاندارد مصرف آب در یک مترمکعب بتن بین ۲۰۰ تا ۳۵۰ لیتر آب است و در یک ساختمان با ۱۵۰ متر زیربنا بهطور متوسط حدود ۲۵ مترمکعب بتن استفاده میشود و اگر ساختمان پنجطبقه باشد، عدد پنج برابر میشود. باید یادآور شد در کنار آب برای مصرف بتن، سایر مصارف آب در ساخت یک بنا مانند آب برای تهیه ملات گچ، خاک-گچ و بقیه موارد وجود دارد که قابل چشمپوشی نیست». به نظر میرسد تنها نکته قابل تامین در مدیریت آب شرب برای مصرف ساختمانسازی این است که اداره آب و فاضلاب، قیمت آب ساختمانهایی را که شروع به ساختوساز میکنند، از استفاده مسکونی به تعرفه آزاد تغییر میدهد. اتفاقی که بهطور کلی اثری بر میزان مصرف آب آن هم آب شرب تصفیهشده نمیگذارد.
فرآیند ساختوساز و بهطور کلی صنعت ساختمان اکنون در سراسر جهان سازگاری معناداری با مصرف آب پیدا کرده است. برای مثال برای احداث یک برج یا یک ساختمان بزرگ و بلندمرتبه استفاده از بتنهای آماده در روند تولید ساختمان سبب شده که نیازی به مصرف آب زیرزمینی نباشد.
اسکلت فلزی یا اسکلت بتنی؛ مساله هیچکدام نیست
نویسندگان یک مقاله پژوهشی با عنوان «تاثیر نوع سیستم ساختمانی بر میزان آب مصرفی ساختوساز در مسکن عرفی معاصر یزد» توضیح دادهاند: «صنعت ساختمان از صنایع آببر محسوب میشود و ساختوساز در کشور، بخش قابل توجهی از مصرف آب شرب را به خود معطوف میکند. یکی از عوامل تاثیرگذار بر مصرف آب در ساختمانسازی، نوع سیستم ساختمانی است. برای بهینهسازی مصرف آب در ساختمانسازی لازم است سیستم ساختمانی به نحوی انتخاب شود که علاوه بر تامین خصوصیات سازهای مورد نظر، به لحاظ مصرف آب در مرحله ساخت نیز بهینه باشد. تاکنون عمده فعالیتها برای کاهش مصرف آب در ساختمان، معطوف به مرحله بهرهبرداری از ساختمان بوده و کمتر به مرحله ساخت توجه شده است.» آنها توضیح دادهاند که در این مقاله از بین شمار خانههای عرفیِ شهر یزد، به عنوان نمونه حاد در اقلیم گرم و خشک کشور که با بحران بیآبی مواجه است، نمونهای با سیستم سازهای دیوار باربر انتخاب شد و به روش کمی، میزان مصرف آب در مرحله ساخت سازه آن محاسبه شده است. این مقدار شامل مصرف آب حین اجرا در کارگاه و آب مصرفی برای تولید مصالح ساختمانی مورد نیاز در کارخانه است. سپس سازه ساختمان برای نمونه مذکور با دو سیستم متداول دیگر یعنی اسکلت فلزی و اسکلت بتنی طراحی شد و با در نظر گرفتن سایر تغییرات وابسته به سیستم ساختمانی، مانند ابعاد پی، ابعاد تیرها و ستونها، ضخامت دیوارها و… مصرف آب مجدداً محاسبه شد. نتیجه محاسبات و بررسیها نشان میدهد که از بین سیستمهای متداول ساختمانی، سیستم ساختمانی دیوار باربر نسبت به دو سیستم دیگر مصرف آب کمتری دارد که بخش عمده این کاهش مصرف به سبب کاهش استفاده از فولاد است. با وجود این، پس از بررسی سیستم ساختمانی خشکِ «قاب فولادی سبک به عنوان سازه نوینی که به تازگی در یزد رواج پیدا کرده است، این نتیجه حاصل شد که بهکارگیری این سیستم، نسبت به سازههای متداولی که در حال حاضر در یزد استفاده میشود مصرف آب کمتری را به دنبال دارد».
آب شرب یا آب چاه یا هر دو
فرآیند ساختوساز و بهطور کلی صنعت ساختمان اکنون در سراسر جهان سازگاری معناداری با مصرف آب پیدا کرده است. برای مثال برای احداث یک برج یا یک ساختمان بزرگ و بلندمرتبه استفاده از بتنهای آماده در روند تولید ساختمان سبب شده که نیازی به مصرف آب زیرزمینی نباشد. آبی که مورد استفاده ساختمانسازی است در حقیقت آب شرب است و این نکته کلیدی و نگرانکنندهای است و باید مورد پرسش و کنکاش قرار بگیرد که چرا در صنعت ساختوساز از آب شرب هزینهشده استفاده میشود. اما در نهایت همان آب شرب در ایران غالباً از چاه برداشت شده است. ما همه در منازل خود آب شرب داریم. حدود ۶۰ درصد از سهم آب شرب مصرفی در تهران از چاههاست. بنابراین وقتی مصرف آب در صنعت ساختمان را در تهران مورد بررسی قرار میدهیم بهطور طبیعی به سمت آب شرب استخراجشده از چاهها میرسیم. وقتی بحران آب در کشور جدی است باید همه صنایع بتوانند خود را با این شرایط سازگار کنند. با این توضیح خوب است بدانیم بر اساس آمارهای رسمی «سرانه مصرف آب شرب در ایران ۲۲۰ لیتر در شبانهروز به ازای هر نفر است که این رقم در برخی از کلانشهرهای کشور مانند تهران به بیش از ۳۰۰ لیتر در شبانهروز میرسد». مصرف آب شرب در صنایع بهخصوص صنعت ساختوساز اشتباه مهلکی است که اکنون دارد انجام میشود. بسیاری از شهرهای ایران اکنون به خاطر کمبود آبهای سطحی و کاهش آب پشت سدها، به سمت مصرف آبهای زیرزمینی رفتهاند. برداشت آب زیرزمینی تنها در یک صورت میتواند بهرغم همه خسارتهایش قابل پذیرش باشد که برای مصرف شرب مردم استفاده شود. اما وقتی آب زیرزمینی استخراج میشود و برای مصارف صنعتی و کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد باید نهادهای متولی و نظارتی سریعاً مساله را یک هشدار امنیتی تلقی کرده و به شدت با آن برخورد کنند. اگر روند فرونشست در دشتهای ایران و البته شوربختانه در شهرهای تاریخی ایران را مطالعه کنیم به این نتیجه میرسیم که حفر چاههای عمیق و بسیار عمیق برای برداشت آب از سفرههای زیرزمینی سبب شده این خطر هولناک، زندگی مردم و بقای آثار باستانی و تاریخی ایران را تهدید کند.
چاه برای ساختوساز احداث نشده است
بهرغم نقدهای جدی و صریح به مصرف آب شرب برداشتشده از چاههای عمیق در هر صنعتی، باید این واقعیت را پذیرفت که چاهی برای برداشت آب مصرفی در صنعت ساختوساز در ایران احداث نشده است. هیچ سند، مدرک و آماری در این زمینه وجود ندارد که برای نمونه برای ساخت یک برج پرمصرف، چاه احداث شده باشد. اما واقعیت این است که مصرف آب شرب در صنعت ساختوساز در ایران یک مساله جدی قابل نقد است. چرا که غالب آب شرب شهرهای ایران به سختی و بر اساس آمارها عمدتاً از منابع آب زیرزمینی تامین میشود. در صنعت ساختوساز چون مصالح از جاهای مختلفی تامین میشود، میزان مصرف آب آنقدرها شدید نیست که در صنایعی مثل کشاورزی یا صنایع پتروشیمی، نفت و فولاد و… استفاده میشود. مطالعات جهانی در زمینه مصرف آب در صنعت ساختوساز وجود دارد. در ایران نیز مطالعاتی در این زمینه صورت گرفته که استناد به آنها نشان میدهد تا چه اندازه صنعت ساختوساز توانسته بر کیفیت محیط زیست اثر بگذارد و البته منابع آب زیرزمینی را مصرف کند، بدون آنکه در رسانهها نامی از این صنعت و لطمات جبرانناپذیر آن به طبیعت و زیست انسانی مورد پرسش قرار گیرد. هر نفر در ایران بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ لیتر مصرف آب در شبانهروز دارد. اما نرم جهانی مصرف آب شرب در حدود ۱۵۰ لیتر در روز است. ما از نظر نظام زیستی و خلقوخوی فرهنگی و آداب و سنن و اعتقادات با بسیاری از مردم دنیا فرق داریم و همین نظام فرهنگی سبب مصرف بیشتر آب در طول شبانهروز میشود. ایران از نظر مصرف آب شرب جزو کشورهای پرمصرف است. میانگین مصرف آب شرب در ایران بر اساس آمارهای رسمی عدد ۳۰۰ لیتر در نظر گرفته شده است که اگر این عدد در جمعیت ایران ضرب شود، عدد بسیار قابل توجه و حیرتانگیزی در مقایسه با کشورهای دیگر است. چرا که با توجه به منابع آب ایران، این میزان مصرف میتواند چشم اسفندیار مدیریت آب و البته روند توسعه کشور یا در چشماندازی بدبینانه، زمینه فروپاشی سرزمین باشد.
برخورد سیاستگذار در مصرف آب شرب در ساختوسازهای شهری
برخورد سیاستگذار در مصرف آب شرب در ساختوسازهای شهری مساله قابل توجهی است که عملاً به فراموشی سپرده شده است. آب شرب اولویت اول هر ساخت مدیریتی است. آب شرب به مراتب اولویت بالاتری نسبت به کشاورزی و صنعت دارد. اما یک بحث همیشه توجه پژوهشگران و منتقدان را به خود جلب میکند و آن هم آبهای بدون درآمد است. ما در ایران حدود ۲۵ درصد آب بدون درآمد داریم. در نظر بگیریم که حجم آبی که به شبکه آب و فاضلاب کشور وارد میشود و با توجه به مصرف و حجم آب و فهرست بها و شرایط کنتور و… حدود ۲۵ درصد این حجم آب درآمدزا نیست. دلیل آن این نیست که مردم بهای آب مصرفشده را پرداخت نمیکنند بلکه به این دلیل است که سیستم شبکه توزیع آب و فاضلاب در ایران به دلیل فرسودگی و مواردی از این دست هدردهی بالایی دارد. این هدردهی بین ۱۶ درصد تا بالای ۳۵ درصد در نوسان است که میانگین یا متوسط آن را حدود ۲۵ درصد برآورد کردهاند که به آبهای بدون درآمد مرسوم است. بنابراین هدررفت آب در ایران جدی است و نیازمند نوعی بهسازی سیستم شبکه آب هستیم. ما بهطور تصادفی فوران آب در شکستگی لولههای آب را در خیابانهای شهرها میبینیم. در برخی از شهرها از جمله شهر تهران لولههای آبی داریم که قدمتی بالای ۶۰ سال دارند. برای مدیریت این وضعیت باید بخشی از سیاستهای مدیریتی دولت در زمینه تقلیل آبهای هدررفته باشد. چرا که برای تهیه این میزان آب مقدار زیادی انرژی و برق هدر میرود. بسیاری از سرمایه کشور برای تهیه و توزیع این آب مصرف شده است. بنابراین این آب مجانی نیست و قیمت بالایی دارد. بحث دیگری که باید در نظر گرفت رویکرد مصرفکنندگان است. به جز فرهنگسازی در مصرف راه دیگری نداریم. در کشورهای توسعهیافته برای مدیریت بهتر آب از جمله جلوگیری از مصرف آب شرب و تصفیهشده در صنعت ساختوساز و دیگر مصارف شهری، آب شرب را از آبهای دیگر تفکیک میکنند. مثلاً آب غیرشرب را با استفاده از آب باران تامین میکنند و این مدیریت در کشورهایی صورت میگیرد که اساساً مشکل تامین آب ندارند، چه برسد به اینکه برای آب شرب تصفیهشده نیاز به هزینه بسیار دارند.
انطباق توان آبی با صنعت ساختوساز
در سطح جهانی کشورهای پیشرو آزمونها و تجربههای موفقی در زمینه انطباق توان آبی با صنعت ساختوساز دارند. در ایران متاسفانه بهرغم تجربه طولانی در معماری و سازگاری عمیق با کمآبی در ایران تاریخ ایران اکنون این وضعیت طوری نیست که بتوان گفت الگوهای سازگار با کمآبی در صنعت ساختوساز ایران در پیش گرفته شده است. در کشور ما ایران، با هدف کاهش مصرف آب یا استفاده بهینه از آب اقدام خاصی در صنعت ساختوساز صورت نگرفته است. به نوعی ما شاهد بیاهمیتی مصرف آب در همه ابعاد زندگی و فناوری و صنایع و… در ایران هستیم که مطلقاً با توان اکولوژیک کشور از نظر زیستمحیطی و منابع آبی منطبق نیست. این زنگ خطر جدی است که ریشههای آن را باید در فرهنگ حاکم بر مدیریت کشور جستوجو کرد. حقیقت امر این است که آب در ایران ارزان و بهطور شفاف میتوان گفت آب در ایران رایگان است. تا زمانی که آب ارزش واقعی خود را پیدا نکند و بر اساس قیمت واقعی عرضه نشود، نمیتوان به مدیریت درست و صحیح آن در صنایع مختلف از جمله در صنعت ساختوساز و کشاورزی و فولادسازی و… امیدوار بود. آب چاهی که از زمین بیرون میآید، کسی بابت آب پولی پرداخت نمیکند؛ در نهایت پولی که پرداخت میشود، پول استخراج آن از طریق پمپ و نیاز به برق آن است. آب در ایران رها شده و قدر آن دانسته نشده است. بهینهسازی مصرف آب در ایران فرهنگسازی نشده و الگوی موفقی برای آن وجود ندارد. بنابراین در صنعت ساختوساز و در سکونتگاههای شهری نیز چنین الگویی دیده نمیشود. اما واقعیت این است که در کشورهای دیگر اقداماتی برای تفکیک آب شرب از آبهای دیگر وجود دارد که حتی لولهکشی مجزایی دارند. در شهر مسکو در روسیه و در اغلب شهرهای آلمان و بلژیک این تجربیات به صورت علنی وجود دارد و حتی برای دیگران که بخواهند الگو بگیرند، قابل دسترسی است. بنابراین امکان بهکارگیری این تجربیات و دانش آن را در ایران داریم و از نظر تکنیکی نیز چیزی کم نداریم. از طرفی به دلیل ضرورتهای مدیریت مناسب و بهینه آب باید بتوانیم آبهای مصرفی دیگر را از آب شرب تفکیک کنیم. اما حجم کار در ایران به دلیل انباشت این نیازها بسیار است و باید از یک جایی این اقدامات شروع شود. بنابراین در صنایعی مثل صنعت ساختوساز که از آب شرب و از منابع تصفیهشده که خود از آبهای زیرزمینی استخراج شده، استفاده میشود، ضروری است که این تفکیک اعمال شود و به نوعی از مصرف آب زیرزمینی و شرب در این صنعت جلوگیری به عمل بیاید. ما گزینه و راهحل دیگری جز اینکه منابع مصرف را تفکیک کنیم و از مصرف بیشتر منابع آب زیرزمینی جلوگیری کنیم نداریم، چرا که تصور اینکه یک روز یا دو روز در خانه هر ایرانی آب نباشد، تصور هولناکی است. مشکلی که اکنون در برخی از روستاهای ایران وجود دارد، مشکلی است که در شهرها هرگز نمیتوان به آن پاسخ داد و با تانکر آبرسانی کرد.
ساختوساز پرمصرف و آلاینده
در ایران پژوهشهای زیادی پیرامون محاسبه ردپای آب در صنعت ساختوساز و البته صنایعی مثل فولاد و پتروشیمی و نفت و… انجام شده است. «محاسبه ردپای آب در صنعت ساخت، مقایسه سازههای بتنی و فولادی» از جمله این مقالات است که در آن تاکید شده است که «امروزه با افزایش جمعیت و مصرف بالای منابع، میزان تولید گازهای گلخانهای به شدت افزایش پیدا کرده که این موضوع گرمایش زمین در ابعاد جهانی را سبب شده است. وقوع گرمایش جهانی و مصرف نادرست منابع آب، آینده زمین را از منظر دسترسی کافی به منابع آب شیرین به خطر انداخته است. بیشتر مردم مهمترین عامل آلودگی محیط زیست را دود ناشی از فعالیت خودروها و کارخانهها میدانند، در حالی که ساختمانسازی و فعالیتهای وابسته را شاید به جرات بتوان جزو پرمصرفترین و آلایندهترین فعالیتهای انسانی برای محیط زیست بهشمار آورد. در فرآیند ساختوساز و تولید مصالح، مقدار قابل توجهی کربن تولید و آب مصرف میشود که به هیچ وجه اهمیت آن را نمیتوان نادیده گرفت». آنها تاکید کردهاند که در این پژوهش تلاش شده با بررسی و اندازهگیری آب مصرفی در هر بخش از سازه ساختمان، میزان آب مجازی به ازای هر مترمربع از یک ساختمان محاسبه و با هم مقایسه شود. برای این منظور میزان ردپای آب احداث یک ساختمان دو طبقه با اسکلت بتنی و اسکلت فولادی به مساحت حدود ۵۵۰ مترمربع مورد ارزیابی قرار گرفته است. تهیه مصالح ساختمانی انرژی و مصرف آب بسیاری را به خود اختصاص داده که در نهایت منابع تجدیدناپذیر طبیعت را بسیار مصرف میکند. تولید آلایندههای خطرناک زیستمحیطی و همینطور مصرف آب بیش از اندازه در صنعت ساختمان، برای یک بنای مشخص با هر عملکردی که دارد، چه در زمان ساخت آن و چه پس از ساخت و در شرایط بهرهبرداری یا در زمان تخریب آن همواره مطرح است، از اینرو لازم است از طراحی تا ساخت و بهرهبرداری ساختمانها با هدف کاهش آلایندههای زیستمحیطی در راستای اهداف توسعه پایدار مورد توجه قرار گیرد. در سالهای اخیر نیز ردپاهای کربن و آب و بهطور کلیتر میزان ردپاهای اکولوژیک در تولید همه نهادهها و محصولات صنعتی و معدنی و از جمله در صنعت ساختوساز مورد توجه خاص قرار گرفته است. در نتیجهگیری این مقاله علمی آمده است؛ شهرها را در سطح دنیا چالههای انرژی و مواد میدانند که در ابعاد بسیار بالا منابع را در خود بلعیده و انواع زائدات را تولید و منابع را مصرف میکنند. مهمترین عامل در سطح بالای مصرف انرژی و منابع در شهرها را ساختمانها تشکیل میدهند. با افزایش جمعیت و در پی آن افزایش ساختوساز بخش قابل توجهی از آب مصرفی دنیا در هر سال مربوط به فرآیند ساختوساز است. بخش زیادی از این آب مصرفی مربوط به تولید و مصرف مصالح ساختمانی است. با مدیریت مناسب فرآیند ساختوساز و آگاهی از پیامدهای هر بخش قطعاً قادر به کاهش میزان مصرف آب خواهیم بود. از جمله این تغییرات تغییر در نوع مصالح و روند ساختار سازه است. با تغییر جنس مصالح و رفتن به سمت مصالح ارزانتر، با مقاومت کافی و کارآمدی بیشتر در حوزه محیط زیست یا مصالحی با ردپای اکولوژیک کمتر، این کار امکانپذیر است. در این پژوهش با متره و برآورد میزان مصالح مصرفی در هر بخش و ردپای آب برای واحد سطح هر ماده، میزان مصالح مورد استفاده برآورد و ردپای آب برای بخشهای جداگانه احداث اسکلت، دیوارچینی و نازککاری یک ساختمان دو طبقه با اسکلت بتنی و فلزی محاسبه شده است. در نهایت مجموع آب مصرفی یا ردپای آب هر بخش برای این دو نوع ساختمان با هم مقایسه شد. در نتیجه مشاهده شد که به درستی میزان مصرف آب یا آب مجازی لازم برای احداث یک ساختمان عدد بسیار بالایی است که البته برای ساختمان بتنی بزرگتر از ساختمانهای فلزی است. مقایسه آب مصرفشده در واحد سطح ساختمانها با سایر منابع به خوبی اهمیت و نقش این صنعت را در مصرف بیرویه منابع ارزشمند آب نشان میدهد که خود، مجموعهای گسترده از پیامدهای زیستمحیطی و اکولوژیک را در پی خواهد داشت.
کشاورزی مصرف بالای آب، سهم کم در GDP
مصرف آب در بخش کشاورزی در همه جای دنیا حجم بالایی را شامل میشود. چرا که تولیدات کشاورزی اولویت همه کشورهاست، به این دلیل که نقش اصلی را در تامین امنیت غذایی بازی میکند. به همین خاطر بسیاری از تحلیلهای تخصصی و رسانهای به این مساله اختصاص دارد که بیشترین بخش آب مصرفی دنیا به بخش کشاورزی اختصاص دارد و با رشد جهانی جمعیت، میزان تولید جهانی غذا و به دنبال آن تولیدات در بخش کشاورزی افزایش یافته است.
بعد از کشاورزی بیشترین مصرف متعلق به بخش صنعت و به دنبال آن موارد خانگی است. بهطور دقیقتر ۶۹ درصد از آب مصرفی به کشاورزی، ۱۹ درصد به صنعت که شامل تولید انرژی و برق میشود و ۱۲ درصد مصارف خانگی میرسد.
در مقالهای که در سامانه جامع پارک علم و فناوری دانشگاه تربیت مدرس منتشر شده آمده است: مصرف جهانی آب از سال ۱۹۲۰ تا به اکنون شش برابر افزایش یافته و نبود تناسب بین سرعت مصرف آب و رشد جهانی جمعیت از عمده دلایل این افزایش است. بهطوری که از سال ۱۹۸۰، رشد مصرف آب با نرخ یک درصد افزایش یافته است. بیشترین بخش مصرفی آب دنیا به بخش کشاورزی اختصاص دارد و عمده این استفاده برای آبیاری بعد دامداری و پرورش جانوران آبزی است.
بعد از کشاورزی بیشترین مصرف متعلق به بخش صنعت و به دنبال آن موارد خانگی است. بهطور دقیقتر ۶۹ درصد از آب مصرفی به کشاورزی، ۱۹ درصد به صنعت که شامل تولید انرژی و برق میشود و ۱۲ درصد مصارف خانگی میرسد. با وجود اینکه بیشترین مصرف برای کشاورزی است، این بخش کمترین سهم را در تولید ناخالص داخلی دارد و تنها چهار درصد از تولید ناخالص داخلی دنیا اختصاص به آن دارد. این اطلاعات نشان میدهد که ارزش افزوده استفاده از آب در بخش کشاورزی بسیار کم است و جالبتر آنکه این سهم در GDP کشورها در حال کاهش است.
با رشد جهانی جمعیت، میزان تولید جهانی غذا و به دنبال آن تولیدات در بخش کشاورزی افزایش یافته است اما ۱۰ درصد از جمعیت دنیا در وضعیت خوبی قرار ندارند و نبود امنیت غذایی در بسیاری مناطق دیده میشود. این کمبود در سال ۲۰۲۰ افزایش یافت و شیوع کووید ۱۹ و تبعات اقتصادی آن، این موضوع را تشدید کرده است. ۶۰ درصد از مواد غذایی تولیدی در دنیا از طریق کشاورزی است و کشاورزی دیم ۸۰ درصد از محصولات زراعی را تولید میکند. کشاورزی با بخش آبیاری حدود ۲۰ درصد از اراضی تحت کشت را پوشش میدهد. در سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۵، بیشتر از هفت هزار کیلومترمکعب در سال برای تولید محصولات زراعی آب مصرف شده است که ۹۲ درصد از کل حجم آب مصرفی در آن زمان به شمار میرود. با وجود این هزاران انسان در دنیا هر روز به دلیل کمبود غذا جان خود را از دست میدهند، این در حالی است که کشورها در زمینه اقتصادی رشد چشمگیری داشتند. در بسیاری مناطق انسانها در فقر شدید زندگی میکنند و ۸۰ درصد آنها در مناطق روستایی هستند، جایی که کشاورزی پایه اصلی تامین معیشت آنهاست. همانطور که گفته شد بیشترین مصرف آب در کشاورزی و بهخصوص آبیاری است و حدود ۴۰ درصد از آبیاری مزارع با آبهای زیرزمینی صورت میگیرد. اگر در استفاده از سامانههای آبیاری که راندمان بالا دارد، حسابداری مناسب آب و اجرای مقررات سختگیرانه برداشت همراه باشد، مصرف آب غیرمفید در سطح حوضه آبریز رودخانه تا بیشتر از ۷۰ درصد کاهش مییابد. بعد از منابع و مصرف آب در هر بخش، مساله فاضلابها بسیار اهمیت دارد. فاضلابها و تصفیه آن و سپس استفاده از آب تصفیهشده در بخش کشاورزی بسیار مفید و جذاب است. استفاده مجدد از فاضلابها (با تصفیه مطمئن) به بازیابی مواد مغذی منجر میشود و مزایای حیاتی برای سلامت انسان و محیط زیست به همراه دارد. بازیابی مواد مغذی از فاضلابها نهتنها باعث تامین بخشی از تقاضای جهانی مواد مغذی در بخش کشاورزی میشود بلکه به درآمدزایی نیز کمک میکند و منافع اقتصادی بسیاری دارد. فاضلابهای تولیدی در دنیا بهطور سالانه ۳۸۰ کیلومترمکعب تخمین زده میشود. این میزان فاضلاب تولیدی پس از طی کردن مراحل تصفیه پتانسیل این را دارد تا میلیونها هکتار زمین کشاورزی را آبیاری کند. مورد آخر ارتباط میان رژیمهای غذایی و مصرف آب است! رژیمهای غذایی سالم دارای تبعات زیستمحیطی کم، بهصرفه و از لحاظ فرهنگی قابل قبولی هستند. رژیمهایی که شامل مصرف محدود گوشت، قندهای افزودنی و غذاهای کاملاً فرآوریشده و مصرف غذاهای گیاهی متنوع است، یک رژیم غذایی سالم تلقی میشود. با تغییر رژیمها به سمت رژیمهای غذایی سالم میتوانیم مصرف آب را تا حدود ۲۰ درصد کم کنیم.
مصرف آب در بخش صنعت و معدن ایران نسبت به برخی از کشورهای دیگر قابل مقایسه است. اما باید توجه داشت که مصرف آب در این بخش نیز بستگی به عوامل مختلفی از جمله نوع صنعت، فناوریهای مورد استفاده، ساختار اقتصادی و مدیریت منابع آب دارد.
آمار برداشت آب شهری از منابع آبی ایران
طبق آماری که آمارفکت از منابع آماری مانند ourworldindata به دست آورده است؛ مصرف آب در بخش کشاورزی ایران به عنوان یکی از عوامل اصلی مصرف آب در کشور، نسبتاً بالاست. در حقیقت، بخش کشاورزی در ایران حدود ۹۰ درصد آب قابل استفاده کشور را مصرف میکند. این نسبت در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر بسیار بالاست و نشان از اهمیت و وزن بخش کشاورزی در مصرف آب در ایران دارد. در مقایسه با برخی از کشورهای دیگر که بهطور معمول توسعهیافتهتر هستند، مصرف آب در بخش کشاورزی در ایران نسبتاً بالاتر است. در بسیاری از کشورها، استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته مانند آبیاری مکانیزه و قطرهای، سیستمهای مدیریت آب بهینه و بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی و بارانی به منظور بهبود بهرهوری آب در بخش کشاورزی رایج است. اما در ایران، همچنان بسیاری از سیستمهای آبیاری سنتی و نامناسب وجود دارد که به ضایعات آب و کاهش بهرهوری منجر میشود. همچنین مدیریت منابع آب و آبیاری درست و بهینه در برخی مناطق هنوز چالشهایی را به دنبال دارد. بنابراین در کل میتوان گفت که مصرف آب در بخش کشاورزی ایران نسبت به برخی از کشورهای دیگر بالاست و تلاشهای بیشتری برای بهبود مدیریت منابع آب و افزایش بهرهوری در این بخش لازم است.
مصرف آب در بخش صنعت و معدن ایران نسبت به برخی از کشورهای دیگر قابل مقایسه است. اما باید توجه داشت که مصرف آب در این بخش نیز بستگی به عوامل مختلفی از جمله نوع صنعت، فناوریهای مورد استفاده، ساختار اقتصادی و مدیریت منابع آب دارد. در برخی از صنایع و معادن بزرگ در ایران، مصرف آب نسبتاً بالاست. به عنوان مثال، صنایع مرتبط با استخراج و فرآوری مواد معدنی مانند صنایع فولاد، مس، آلومینیوم و سیمان نیاز زیادی به آب دارند. همچنین صنایع پتروشیمی نیز مصرف آب بسیار زیادی دارند. در مقایسه با کشورهای پیشرفتهتر که از فناوریهای بهروزتر استفاده میکنند مصرف آب در بخش صنعت و معدن ایران بالاست. با این حال تلاشهایی برای بهبود بهرهوری آب و استفاده از تکنولوژیهای صنعتی پیشرفته و سیستمهای بازیافت آب در برخی صنایع وجود دارد.