اگر به آخرین آمارهای منتشرشده در سایت ادارهکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی گیلان مراجعه کنید، دادههای جالبی از نرخ اشتغال در استان گیلان و سهم هر بخش در اشغال بازار کار را مشاهده خواهید کرد.
استان گیلان تا پایان سال ۹۸ بیش از هجده هزار نفر جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سال داشته است که از این میزان تعداد جمعیت شهری دو برابر جمعیت روستایی ۱۵ تا ۶۴ سال است. استان گیلان در سه شاخص جمعیتی جمعیت زنان، جمعیت شهری زنان و جمعیت روستایی و غیرساکن زنان بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است و بالاتر از تمام استانهای ایران قرار دارد.
از سوی دیگر گیلان پیرترین استان از لحاظ تعداد زنان بالای ۶۵ سال هم هست. آمارهایی که نشان میدهند اگرچه گیلان از لحاظ جمعیت زنان در صدر است، اما تعداد زنان کهنسال آن هم رقم قابل توجهی است که میتواند باعث بخشی از کسادی بازار کار زنان در گیلان باشد.
نرخ اشتغال در گیلان ۴۶ درصد است
در استان گیلان که یک استان مولد بهحساب میآید تنها ۴۶ درصد جمعیت بالای ۱۵ سال در روند اقتصادی استان نقش دارند. آمار کمتر از نصف گیلان در این زمینه با اختلاف فاحش نرخ مشارکت مردان با زنان تکمیل میشود؛ بهطوری که مردان ۷۰ درصد و زنان تنها ۲۲ درصد در تعیین نرخ مشارکت اقتصادی نقش داشتهاند.
در صنعت و خدمات نیز میزان کل اشتغال استان گیلان بهترتیب ۲۴ و ۴۶ درصد است. زنان در بخش صنعت تنها ۱۸ درصد از سهم اشتغال را به خود اختصاص دادهاند اما در بخش خدمات ۴۲ درصد سهم اشتغال به آنها تعلق دارد.
پایینبودن سهم زنان در بخش صنعت نیز نشان از این است که ورود به این عرصه برای زنان سختتر از مردان است. البته میانگین کلی میزان اشتغال در بخش صنعت در استان گیلان درمجموع پایین است که علت آن میتواند ناشی از عاقبت ناخوش اغلب واحدهای صنعتی است که به مرور زمان در گیلان روبه زوال رفتند.
اختلاف سه برابری نرخ مشارکت اقتصادی زنان میتواند در اثر غیرمولدشدن فعالیتهای اقتصادی بومی صورت گرفته باشد که زنان را به مرور طی دهههای متمادی، از بازار کار خود به کنج خانهها کشانده است تا فقط مصرفکننده باشند. نرخ بیکاری در گیلان برای زنان و مردان هم از این الگو پیروی میکند و درحالی که نزدیک به ۴۲ درصد نرخ بیکاری افراد ۱۵ تا ۲۴ سال شامل زنان میشود، نرخ بیکاری جمعیت شهری هم از نرخ بیکاری جمعیت روستایی بیشتر است.
آمارهای بیکاری در بخشهای مختلف
آمارهای مربوطه نشان از سهم ۲۸ درصدی بخش کشاورزی در میزان اشتغال استان گیلان دارد و جالب است در این بخش میزان اشتغال زنان بیش از مردان بوده و نسبت آن ۳۹ درصد به ۲۵ درصد است. این موضوع هم میتواند تاییدی بر گزارهی قبلی باشد که اشتغال و پویایی زنان گیلان تا چه حد به کشاورزی و امور شغلی بومی پیوند خورده است.
در صنعت و خدمات نیز میزان کل اشتغال استان گیلان بهترتیب ۲۴ و ۴۶ درصد است. زنان در بخش صنعت تنها ۱۸ درصد از سهم اشتغال را به خود اختصاص دادهاند اما در بخش خدمات ۴۲ درصد سهم اشتغال به آنها تعلق دارد.
پایینبودن سهم زنان در بخش صنعت نیز نشان از این است که ورود به این عرصه برای زنان سختتر از مردان است. البته میانگین کلی میزان اشتغال در بخش صنعت در استان گیلان درمجموع پایین است که علت آن میتواند ناشی از عاقبت ناخوش اغلب واحدهای صنعتی است که به مرور زمان در گیلان روبه زوال رفتند.
زنان مددجو، دو برابر مردان مددجو
علاوه بر تمام اینها بر اساس آمارهای بخش رفاه اجتماعی، ۶۴ درصد از مددجویان تحت پوشش بهزیستی را زنان تشکیل میدهند و سهم مردان از این آمار ۳۶ درصد است. آماری که نشان میدهد هرچه امکان ورود به بازار کار کمتر شود، توانجویی افراد بیشتر خواهد شد. گزارهای که میتوان با مقایسهی درصد اشتغال زنان (۲۲ درصد) و درصد توانجویی آنها (۶۴ درصد) به درستی آن مهر تایید زد.
جوانی جمعیت زنان در گیلان
بر اساس گزارش معاونت زنان ریاست جمهوری که در دولت دوازدهم تدوین شده است، شاخص جوانی زنان در استان گیلان ۲۲.۵ درصد بوده و نسبت به میانگین کشوری پایینتر است. حال جالب این است که با وجود این آمار، درصد زنان سرپرست خانوار در گیلان ۱۳.۴ درصد است که گیلان را در میان ده استان اول در تعداد زنان سرپرست خانوار تقسیمبندی کرده و نسبت به میانگین کشوری در مرتبهی بالاتری قرار میدهد.
زنان در گیلان بیش از میانگین کشوری کار میکنند و این شاخص نیز نسبت به کل کشور بالاتر است. بهنسبت شهرهای صنعتی که بازار کار بهتری دارند، گیلان که خالی از صنایع بزرگ است و بازار کار قابل اتکایی نیز ندارد، همچنان توانسته جایگاه خود را در میان ده استان نخست در این حوزه ثبت کند. احتمالا امکانهای اجتماعی بیشتر برای زنان و همچنین گرهخوردن فرهنگ کار زنان با زندگی بومی در گیلان در این شاخص بیتاثیر نیست.
میزان استخدام زنان در دستگاههای دولتی
تا پایان سال ۹۸ میزان استخدام مدیران زن نسبت به مدیران مرد در دستگاههای دولتی گیلان بسیار ناامیدکننده است. سهم زنان از مشاغل دولتی انتصاب ۱۲ مدیر پایه، ۹ مدیر میانی و تنها یک مدیر عالی بوده است که در تمام این سه شاخص، سهم زنان با اختلافی فاحش کمتر از مردان است.
هرچند که این آمار ناامیدکننده تقریبا امیدوارکنندهترین آمار در مقایسه با آمارهای سالهای قبل است. بهطوری که در سالهای ۹۶ و ۹۷ میزان اشتغال زنان در پستهای عالی مدیریتی صفر بوده اما در سال ۹۸ این رقم به ۲۰ درصد افزایش یافته است.
چه نتیجهای میتوان گرفت؟
آمارهای ضدونقیض حوزهی زنان که گاهی یکدیگر را نقض میکنند، میتواند ما را به دو نتیجهی عمده برساند. اول آنکه باوجود امکان اشتغال بیشتر در گیلان و بهطورکلی بالابودن جمعیت زنان در گیلان، در استان ضعف بازار کار وجود دارد و گیلان که در دهههای قبل بخش زیادی از صنایع بزرگش را از دست داده بود، اکنون به تماشای پسلرزههای بیکاری نشسته است.
از سوی دیگر میتوان علاوه بر نبودن بسترهای شغلی مناسب برای زنان، پای آگاهی آنان را هم پیش کشید. در شرایطی که ورود به بازارهای کاری بسیار سخت و حتی محال است و نمیتوان بهراحتی استقلال پیدا کرد، زنان ترجیح میدهند بدون مشارکت در فرآیندهای فرزندآوری، زندگی خود را قوام ببخشند. درواقع بالابودن جمعیت زنان بالای ۶۵ سال گیلان هم میتواند ناشی از همین برداشت باشد.
با این حال متخصصان آمار و جمعیت و همچنین جامعهشناسان نباید نسبت به روندهای قابل توجه اشتغال در گیلان بیتفاوت باشند. روندی که بهکندی اما بسیار معنادار درحال پیشروی است و تنها روخوانی آن میتواند نتایج بسیاری به دست دهد، پژوهش که جای خود!