شورای پنجم رشت در حالی به پایان کار خود نزدیک میشود که تا این لحظه برخی از اعضای آن از سوی هیأتهای نظارت و اجرایی رد صلاحیت شدهاند. رد صلاحیت بسیاری از چهرهها و برخی از اعضای شورای شهرها در هر شهری از جمله رشت بیانگر تأیید عملکرد هیأت نظارت انتخابات نیست. چه بسا این گزاره به یکدست شدن سمت و سوی جایگاههای مدنی و شهری بیانجامد. با این حال نقد عملکرد شوراها در پایان هر دوره برای بازشناسی خطاها و یا نقاط مثبت و منفی عملکرد اشخاص و گروهها از این نظر حایز اهمیت است که بتوان از آن به عنوان سندی برای مطالعه آیندگان از آنچه رشت در چهار سال اخیر از سر گذرانده است یاد کرد.
با این پیمان ناگوار، صحن علنی شورا که باید محل ارایه و بررسی مصوبات مهم و حتی انتخاب گزینه مناسب برای پست شهردار باشد، آشکارا این پیام روشن را به بقیه نخبگان و کاندیداهای تصدی عنوان شهرداری رشت میداد که ورود هرکس با هر تجربه و توانایی به بدنه مدیریتی رشت راه به جایی نخواهد برد و منافع مردم شهر را هم در نظر نخواهند گرفت.
نگاهی به عملکرد شورای شهر رشت در دوره اخیر نشان میدهد “انتخاب شهردار” پاشنه آشیل شورای رشت در دورهی اخیر بوده است. چنانچه اغلب نزاعها و گروه بندیها و چینش کمیسیونها حول این محور شکل گرفته است. حتی برخی چالشهای پیرامون آن را تلاشی برای تغییر ترکیب کمیسیونها و جابجایی سمت افراد در پارلمان شهری میدانند. جابجاییهایی که کم بدون چرخش نبود و وجهه شاخص آن طیف اصلاح طلب و مستقل شورا بود که از سابقهدارترین افراد تا افرادی بدون سابقه فعالیت مدنی و شهروندی را در بر میگرفت. شورایی که ابتدا به مسعود نصرتی رای داد اما پس از استعفای نصرتی و رفتن جلالالدین محمد شکریه(عضو شورا) تفرقه درونی در آن سرباز کرد و تا پایان دامنهاش را گرفت.
روزی گروهی که در اقلیت بود آبستراکسیون میکرد و روزی دیگر گروه اکثریت با ائتلافهای متعدد شهر را از داشتن شهردار محروم. شهری که میانگین مدیریت شهری در آن به ۱۱ ماه میرسد و فاصله بسیار با متوسط کشوری دارد.
سه عضو لیست امید شورا که در سال دوم هیات رییسه و ریاست کمیسیونها را باخته بودند از فرصت انتخاب شهردار استفاده کرده و یکی از بیتجربهترین و کمکارترین عضو شورای شهر را تحریک به کاندیدا شدن برای تصدی شهرداری رشت کردند. همین موضوع منجر به ائتلاف ۶ عضو از یازده عضو شورای شهر رشت شد که با این پیمان ناگوار، صحن علنی شورا که باید محل ارایه و بررسی مصوبات مهم و حتی انتخاب گزینه مناسب برای پست شهردار باشد، آشکارا این پیام روشن را به بقیه نخبگان و کاندیداهای تصدی عنوان شهرداری رشت میداد که ورود هرکس با هر تجربه و توانایی به بدنه مدیریتی رشت راه به جایی نخواهد برد و منافع مردم شهر را هم در نظر نخواهند گرفت.
با این حال شورای پنجم رشت از هر نظر شورای ناکامی بود. هم از نظر انتخاب درست افراد برای سمت شهردار، هم تکمیل پروژههای عمرانی مؤثر و نیز فرصتهای مناسب برای ایجاد پایگاه اجتماعی بین شهروندان. شورایی که دامنهی اختلافات در آن هر روز بیشتر از قبل شد و دو دستگیها و چند پاره شدن مواضع و لغو جلسات به خاطر منافع فردی و گروهی روز به روز به از دست رفتن فرصتها منجر شد. در این بین بیتفاوتی مسوولین نظارتی استان جالب توجه بود. روزی گروهی که در اقلیت بود آبستراکسیون میکرد و روزی دیگر گروه اکثریت با ائتلافهای متعدد شهر را از داشتن شهردار محروم. شهری که میانگین عمر پست شهردار در آن به ۱۱ ماه میرسد و فاصله بسیار با متوسط کشوری دارد.
در گزارش پیش رو به بررسی عملکرد هر یک از اعضای شورای شهر رشت به طور مختصر و مستقل میپردازیم تا مشخص شود ۱۱ عضو شورای شهر رشت در ۴ سال فعالیت خود چه یادگارهایی برای نسل آینده و شهر رشت بر جای گذاشتهاند.
۱-اسماعیل حاجی پور
عضو باسابقهی شورای شهر رشت، فردی که هم دستی در امور شهری داشته و هم در امور ورزشی. کسی که سالها در بخشهای مختلف دولتی و شهری سمت اجرایی داشته و بارها به این عناوین در خلال صحبتهای خویش افتخار کرده است. حاجی پور که با لیست امید وارد شورای شهر رشت شد وارد اتئلاف شش نفره شورا شد و از کارنامه وی در این دوره رأی به شهردار شدن حامد عبداللهی، حجت جذب، و ناصر حاج محمدی بود.
وی یکسال ریاست شورا بود اما پس از آن تمایلی به این سمت نشان نداد و جای خود را به احمد رمضانپور نرگسی داد. او به مانند دیگر عضو باسابقه شورا در انتخابات اخیر شورا ثبت نام نکرد اگر چه او نیز اگر ثبت نام میکرد به مانند دیگر همکاران شورایی خود رایی جز رد صلاحیت نصیب وی نبود.
حاجی پور نیز به مانند دو متحد خود یعنی احمد رمضانپور و فرهام زاهد، سعی در جذب چند تن دیگر از اعضای شورا به منظور تشکیل طیف اکثریت در شورا کرد. طیفی که توانست حامد عبداللهی؛ حجت جذب و محمد حسن علیپور را با خود همراه کند تا هم بر انتخاب شهرداران مؤثر باشد و هم ریاست کمیسیونها را از آن خود کند.
اغلب رشتیها حاجی پور را هم به دلیل عضویت در دورههای گذشته شواری شهر رشت و نیز تأکید مداوم بر زبان رشتی میشناسند. چه او روزگاری مدیریت تیم مردمی داماش را هم بر عهده داشته است و قصد داشته با نزدیک شدن به تیم ورزشی شهر و جلب نظر هواداران خود را علاقمند به رشت باز نماید. با این حال حاجی پور شورا در دوره پنجم کم بدون حاشیه نبوده است. از حواشی فوتبالی در خصوص مدیریت تیم داماش تا اختلافات بین شورا و شهردار. آخرینش هم جدل لفظی با شهردار رشت در صحن شورا بوده است. با وجود ائتلاف ۶ نفره شورا، فرصت سوزی برای رشت و انتقاداتی که به شخص اول ائتلاف وجود داشت، اما حاجی پور همیشه سعی کرده است بدون ایجاد سر و صدا از این معبر پرچالش عبور کند.
۲-فرهام زاهد
فرهام زاهد قبلا سابقه کاندیداتوری در انتخابات را داشته است اما در دورهی اخیر با توجه به قرار گرفتن نامش درلیست اصلاح طلبان در کنار سه عضو دیگر اصلاح طلب یعنی احمد رمضانپور، اسماعیل حاجی پور و جلال الدین شکریه، به شورای پنجم راه یافت. همزمان با راهیابی بهراد ذاکری به شورا، فرهام زاهد با عبداللهی، حجت جذب و علیپور اتئلاف حداکثری تشکیل داده و دو سال نیم پس از تشکیل شورا به اتئلاف تمامیت خواه تبدیل شدند. وی از کسانی بود که به همراه ۹ تن دیگر از اعضای شورا به شهردار شدن حاج محمدی رأی داد. وی پیش از این نیز به عبداللهی و جذب برای شهردار شدن رأی داده بود.
ارتباط این عضو شورا با اهالی فرهنگ و هنر دو سویه و مساعد بود. وی سال آخر شورا رییس کمیسیون فرهنگی شورا شد. به نظر میرسد در ماههای پایانی عضویت خود دچار اختلاف نظرهایی با رییس شورا یعنی رمضانپور شده و در مواردی مانند انتصاب خودسرانه نوذری به عنوان مشاور فرهنگی شورا مخالفت کرد.
وی بعدا به استیضاح حاج محمدی رأی داد اما پیش از این تصمیم گیری هایش در رأی ندادن به جمشید رسایی گزینه اصلاح طلب شهرداری رشت، و رأی به حجت جذب برای احراز پست شهرداری مورد غضب اصلاح طلبان قرار گرفت. به گونهای که وی از ریاست حزب ندای ایرانیان سرپرستی گیلان، عزل شد. او همچنین با مخالفت با استعفای علوی، همکار شورایی خود مانع شهردار شدن وی شد.
۳–حامد عبداللهی
عضو همیشه غایب و جنجالی شورا. کسی که آخرین خبر در خصوص وی به ماجرای دستگیری اش بر میگردد. وی در دوره قبل در لیست اصلاح طلبان قرار داشت اما دوره پنجم شورا به عنوان فردی مستقل وارد انتخابات شد. وی پس از مدت کوتاهی از ورود به شهرداری رشت به سمت مدیرعاملی سازمان فضای سبز رسید.
عبداللهی که رییس کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورا بود در مجموع دو بار برای این کمیسیون تشکیل جلسه داد. وی از افرادی بود که همواره سودای شهردار شدن در سر داشت ولی همواره غایب بزرگ شورا بود. وی که یکی از اعضای ائتلاف شش نفره شورای شهر رشت بود موفق به احراز پست شهرداری در دوره حاضر نشد. شایعهی دستگیری این عضو شورا به دفعات در رسانهها منتشر شد. با این حال شوق بی حد و حصر عبداللهی به همراه دیگر عضو شورا یعنی حجت جذب برای احراز پست شهرداری رشت دو سال رشت را دچار تنش کرد و از توسعه باز داشت.
عبداللهی در زمانی که رییس شورای شهرستان رشت بود نیز حواشی متعددی داشت. از جمله اینکه پس از عزل شدن از سمت خود از تحویل کلید دفتر شورای شهرستان به همکارانش خودداری میکرد. از سوی دیگر ودیعه ۴۵۰ میلیونی وی به شهردار سابق رشت برای اجاره خانه یکی از مواردی بود که سر و صدای بسیاری در رسانهها ایجاد کرد.
این عضو شورا که صاحب یک تالار بزرگ در رشت است همواره از این فضا برای نزدیکی به چهرههای مختلف سیاسی- اقتصادی بهره میبرد. وی از حلقه نزدیکان جعفرزاده نماینده سابق رشت است.
۴–محمدحسن علیپور
عضوی که با لباس پاکبانی وارد شورای شهر شده بود انتظار میرفت نماینده طیف کارگری شهرداری رشت باشد با این حال وی که به نطقهای عجیب و غریب در صحن شورا مشهور است در مدت ۴ سال فعالیت اثر بخشی نه برای شهر و نه پاکبانانی که وعده احقاق حقوق آنها را میداد نداشت. شایبههای زیادی در خصوص مدرک تحصیلی وی وجود دارد. اما او توانست با پیوستن به ائتلاف شش نفره بر آرای شورا و انتصاب شهرداران اثرگذار باشد. شایعههایی در خصوص وابستگی مالی وی به یکی از اعضای شورا مطرح بود و دراین رابطه اهدای آپارتمان در خیابان رشتیان به وی از سوی همکار شوراییاش سر و صدا به پا کرد. این عضو شورا دائما به دلیل اظهارنظرهای عجیب و غریب و تواما جنجالهای خود در صحن شورا مورد توجه قرار میگرفت. به گونهای که برخی از آن اظهار نظرها در سطح کشور دستمایه طنز قرار گرفت.
وی تنها عضو شورا بود که در بدو ثبت نام در هیأت اجرایی به علت مستنداتی که علیه اش ارایه شده بود رد صلاحیت شد.
۵-حجت جذب
عضوی با ریشه اصولگرایی اما در بین اصلاح طلبان! کسی که با نزدیک شدن به حامد عبداللهی با وی هم پیمان و حتی یکی از گزینههای احراز پست شهرداری شد اما بعدها با افشای موضوع ودیعه آپارتمان شهردار رشت-حاج محمدی- از سوی عبداللهی موجب سر و صدای بسیاری شد.
وی نیز مانند دیگر شوراییان ابتدا موافق حاج محمدی و در سال آخر منتقد او شد و به استیضاح وی رأی داد. او که سابقه مدیریتی نداشت و شهردار شدنش از سوی وزارت کشور مورد تأیید قرار نگرفت، تحصیلات و سابقه مدیریتی اش هم به شهرداری مرتبط نبود. جذب در این دوره کاندیدای اصولگرایان بود اما در سال آخر این طیف سیاسی تمایلی به قرارگرفت او در لیست خود نداشتند.
حجت جذب به کادر سازی در ساختار شهرداری رشت اعتقاد داشت و شنیده شده در بسیاری از عزل و نصبهای شهرداری رشت ورود میکرد.
۶–امیرحسین علوی
عضو پرسابقه شورا که سابق بر این تجربه ریاست شورا را داشته است. از اعضایی که عضو کمیسیون برنامه و بودجه بود و به بودجه نویسی تسلط داشت. وی علیرغم رأی به حاج محمدی همواره از مخالفان برنامههای وی بود. این عضو شورا در دوره حضور خود همواره در زمینه به کارگیری نیروهای جوان وابسته به خودش زبانزد بود. گفته میشود خصوصیت بارز این عضو شورا جاه طلبی است اما همواره مورد وثوق اعضای شورا خصوصا در دوره چهارم بود. با این حال در دوره پنجم شورا همکاران شورایی مانع از ورود وی به مجلس شدند.
کارنامه علوی نشان میدهد که تاکنون تصمیمات غلطی برای شهر نگرفته است با این حال وی به خاطر وارد کردن نیرویهای جوان به شهرداری همواره مورد انتقاد قرار دارد. نقطه تاریک کارنامه او اصرار به پست شهرداری و قهرش با شورا بود که البته مدت کوتاهی دوام یافت. وی از مغضوبین یکی از نمایندگان فعلی رشت است که آن هم به سابقه فعالیتش در ستاد عظمتی رقیب نماینده فعلی رشت بر میگردد با این حال علوی از معدود اصولگرایانی است که رابطه خوبی با اصلاح طلبان دارد.
۷–رضا رسولی
عضو با سابقه و تحصیلکرده شورا که تصمیمات دقیقه ۹۰ی وی همواره بر آرای شورا و انتخاب یا عزل شهرداران مؤثر بوده است. تصمیمات وی یکی از چرخشیترین تصمیم گیریها در شوراست. رسولی جزو مخالفان حامد عبداللهی بوده و زمانی هم سودای شهردار شدن در سر داشت. شنیده شده این عضو شورا شائبههای مالی نیز دارد. رسولی به کادرسازی مدیران به شکل زیرپوستی در بدنه شهرداری علاقه دارد و بسیاری از مدیران شهرداری منصوب به وی هستند. این عضو شورا در زمینه فرهنگی حداقل در گفتار و بیان ورود میکرد اما در مواردی مانند خرید عمارت دانشسرا تحرکاتی هم داشت تا طرح به نتیجه برسد. او رابطه تقریبا خوبی با رسانهها دارد. این عضو شورا که در دوره چهارم فعالتر بود در دوره پنجم فعالیت چندان و حواشی زیادی نداشت. اظهار نظر کارشناسی و خروجی مناسبی نیز از وی دیده نمیشود.
۸-بهراد ذاکری
یک مخالف همیشگی. عضو شورایی که اگر چه ریشه اصلاح طلبی داشت اما در ائتلاف شش نفره معروف شورا حضور نداشت. از منتقدان عملکرد اعضای ائتلاف و مخالف شهردار سابق حاج محمدی. بهراد ذاکری تنها کسی بود که به شهردار شدن حاج محمدی رأی نداد و همچنین به دو همکار شورایی خود برای احراز پست شهرداری.
وی که پس از استعفای شکریه وارد شورا شد تلاشهای زیادی بر خروج و استعفای شکریه از شورا کرد. ذاکریِ پزشک رییس کمیسیون بهداشت بود و در ایام کرونا به دلیل اطلاع رسانیهای خود در شبکههای اجتماعی و فعالیتهای حضوری بسیار مورد توجه قرار گرفت. چالش همیشگی او با ائتلاف شش نفره و در راس آن رمضانپور همچنان برقرار بود و در پارهای از موارد به اوج میرسید. در ایامی حتی برخی از منصوبین رییس فعلی شورا اقدام به پارهای شایعات در فضای مجازی در خصوص مرکز پزشکی او یا استخدام یکی از اعضای خانواده در شهرداری و همینطور ساخت و ساز خلاف در خانه پدری کردند که منجر به پاسخگویی تلویحی او شد. با این حال در بین عامه، مردم این عضو جوان و همیشه منتقد با اقبال عمومی مواجه بود.
۹-محمدحسن عاقل منش
عضو اصولگرا و سابقا بی حاشیه شورا. عاقل منش در شورای دورهی سوم نیز حضور داشته و همواره ریاست شورا را بر عهده داشت. وی همیشه عضو کمیسیون فرهنگی بوده و خواستگاه رأی او به محله زرجوب و کرد محله رشت بر میگردد. عجیبترین اتفاق شورا حمایت بی چون و چرای عاقل منش و فاطمه شیرزاد از شهردار سابق یعنی حاج محمدی تا آخرین لحظات بود. این دو عضو شورا به استیضاح حاج محمدی رأی ندادند. تنها حاشیه عاقل منش مربوط به شائبه حضور پسرش در معادلات شهرداری بود که منجر به دردسرهایی برای شخص وی شد.
۱۰– فاطمه شیرزاد
عضو دوربینی شورا. فردی که هیچ کدام از پروژههای شهرداری بدون حضور او افتتاح نمیشود. وی نیز به مانند عاقل منش ریشه اصولگرایی دارد و تلاش میکند بی حاشیه باشد. او نیز با همراهی عاقل منش تا آخرین لحظات با ناصر حاج محمدی شهردار معزول رشت همراه بود. وی به استیضاح حاج محمدی رأی نداد همچنین کنار گذاشته شدن وی از ریاست کمیسیون فرهنگی شورا موجب ناخشنودی وی شد. وی تنها عضو شوراست که توانسته با پیگیریهای شخصی صلاحیت خود را از مراجع ذیصلاح برای حضور در انتخابات دوره بعد شورا بگیرد.
۱۱–احمد رمضانپور نرگسی
و اما آخرین و یازدهمین عضو شورا. کسی که صحنه گردان شورا و مسؤول مستقیم عملکرد این دوره از شورا بوده است. وی با سابقه مدیریتی خود در حوزههای مختلف اجرایی و قانونگذاری، توانست پس از یک سال ائتلافی را اعم از اصولگرایان و اصلاح طلبان در شورا به وجود آورد تا طیف اقلیت را به اکثریت بدل کند. کمتر کسی از دلایل و چرایی اتحاد شش عضو شورا که سبک و سیاق مدیریتی و سیاسی مشترک نداشتند خبر دارد، اما این اتحاد دستاوردهایی برای هر ۶ نفر داشت و آن تغییر وزن اجرایی شورا به نفع آنان بود. چرا که هم در انتخاب دو شهردار از میان خود و هم در اختیار گرفتن کمیسیونها موفقیت ویژهای کسب کردند. به طوری که سال سوم حاجی پور و سال چهارم احمد رمضانپور ریاست شورا را تصاحب کردند و نیز ترکیب کمیسیونهای فرهنگی و برنامه و … تغییر کرد.
رمضانپور علیرغم مخالفت هم حزبیهای اصلاح طلب خود، حجت جذب و حامد عبداللهی را در لیست شهرداران رشت قرار داد که البته یکی پس از دیگر از سوی وزارت کشور رد صلاحیت شدند. این در حالی بود که فردی چون جمشید رسایی یا محمد زالفی که از نظر مدیریتی مورد تأیید بسیاری از طیفهای مدیریتی و اصلاح طلب بود به راحتی کنار گذاشته شدند چرا که به زعم رمضانپور صلاح شهر اینگونه بیشتر بود! با این حال تک رویهای رییس فعلی چالشهایی برای وی به همراه داشت؛ از انتقاد رسانهها تا هم حزبیهای سابق. اما رمضانپور در چندین مورد به شدت به منتقدان تاخت و پس از آن ارتباط خود را با رسانهها جز آنان که در هر شرایطی همراه وی بودند، قطع کرد.
آنچه که بیش از همه چیز رشت را متاثر از خود کرد بیشتر و پیشتر از توسعه و پیشرفت، تخریب برخی مفاهیم در این دوره از شورا بود و آن اصل اعتماد بود. اعتماد به کسانی که روزی بسیاری از شهروندان این شهر به شورای حاضر با هر سمت و سویی رأی دادند تا بر پایه این «اعتماد» رشت بتواند به چیزهایی که میخواهد برسد.
رمضانپور به واسطه شناخت و ارتباط با برخی پیمانکاران رشت یکی از حامیان آنان برای اجرای پروژههای رشت بود. شایعه تحت فشار قرار گرفتن برخی از مدیران شهرداری رشت برای کار با پیمانکاران خاص در این زمینه مطرح است. از جمله پروژههای پر سر و صدایی که در این زمان مطرح بود ساخت برج در بلوار قلی پور، تمدید قرارداد فروشگاه احمدی، خرید زمینی در پستک به منظور روان سازی ترافیک و… است که هنوز ابهامات آن رفع نشده است.
شورای رشت در حالی به پایان کار خود نزدیک میشود که منفعت طلبیها و گروه بازیها در آن بیشترین آسیب را به شهر وارد کرد تکثر انتخاب شهردارانی که از ابتدا محرز بود توسط وزرات کشور تأیید نمیشوند و نیز اختلاف و چالش بر سر ریاست کمیسیونها از منفعت طلبی این افراد حکایت میکرد. موضوعی که باعث شد شورا هیچ عملکرد قابل دفاعی در افکار عمومی و در بین نیروهای تخصصی و کارشناسی نداشته باشد.
«اعتماد» به اینکه توجه به نخبگان و نظرات آنان در اداره امور شهر چیزی از اقتدارگرایی مطلوب شورا و شهرداری کم نمیکند. «اعتماد» به اینکه سرمایه این شهر “با هم بودن” است نه “بر هم بودن”! اما آنچه در این شورا اتفاق افتاد از دست رفتن مفهوم اعتماد بود. وقتی زیر میز آن زده میشود دیگر نمیتوان به افراد، شورا، پارلمان شورایی و… در دورههای بعد چون گذشته اعتماد کرد.
با این حال از نظر نگارنده آنچه که بیش از همه چیز رشت را متاثر از خود کرد بیشتر و پیشتر از توسعه و پیشرفت، تخریب برخی مفاهیم در این دوره از شورا بود و آن اصل اعتماد بود. اعتماد به کسانی که روزی بسیاری از شهروندان این شهر به شورای حاضر با هر سمت و سویی رأی دادند تا بر پایه این «اعتماد» رشت بتواند به چیزهایی که میخواهد برسد. «اعتماد» به اینکه همه ما جزیی از شهروندان رشت هستیم و حق داریم هر کدام در سرنوشت این شهر سهیم باشیم. «اعتماد» به اینکه میتوان با سلامت در رفتار و گفتار و دوری از منفعت طلبی، امورات شهر را بیشتر و بهتر پیش برد. «اعتماد» به اینکه توجه به نخبگان و نظرات آنان در اداره امور شهر چیزی از اقتدارگرایی مطلوب شورا و شهرداری کم نمیکند. «اعتماد» به اینکه سرمایه این شهر “با هم بودن” است نه “بر هم بودن”! اما آنچه در این شورا اتفاق افتاد از دست رفتن مفهوم اعتماد بود. وقتی زیر میز آن زده میشود دیگر نمیتوان به افراد، شورا، پارلمان شورایی و… در دورههای بعد چون گذشته اعتماد کرد.
روزگاری کارل برنستین روزنامه نگار آمریکایی در مستند ماجرای “واترگیت” گفته بود: «اینکه رییس جمهوری دروغ بگوید یا در نهایت استعفا کند، مهم بود. اما همه داستان نبود، چیزی که داشت آمریکا را به سمت فروپاشی میبرد و مردم را متحیر کرده این بود که یک نفر با قدرت زیاد، در ذهن خودش، رقیب سیاسی خود را “دشمن” میدانست و برای حذف رقیب از امکانات حکومتی هم استفاده میکرد، این آن چیزی بود که آمریکاییها از آن احساس خطر کردند و آمریکا نیز در نهایت، ترجیح داد که ” اعتماد” بماند و نیکسون برود.»
هر چند این شورا همچنان بر سر کار ماند، اما آنچه که برای رشتیها از دست رفت اعتماد به شورایی بود که مشروعیت خود را از رای مردم گرفت اما در عمل از توسعه گرایی ناامیدشان کرد.