قلب وقایع شاهنامه، ایران است

از فرهنگ جغرافیای تاریخی شاهنامه رونمایی شد

0 684

جنبه ای جدید از شاهنامه

 کتاب فرهنگ جغرافیای تاریخی شاهنامه، با حضور نویسنده‌ی کتاب، مهدی سیدی فرخد، و با حضور جمعی از فرهنگ‌دوستان و چهره‌ها‌ی گیلان رونمایی شد. در این برنامه که در خانه‌ی فرهنگ گیلان برپا شد، ابتدا «دکتر مسعود جوزی»، به نمایندگی از خانه‌ی فرهنگ گیلان و کارگاه شاهنامه‌خوانی، سخنانی را درباره‌ی کتاب برای شنوندگان ایراد کردند. جوزی در ابتدای سخنان خود، درگذشت استاد شجریان را تسلیت گفت و با اشاره به کتاب شاهنامه افزود: «جای خوشبختی است که با اثری طراز اول درباره‌ی شاهنامه روبه‌رو هستیم و این کتاب به جنبه‌ای جدید از شاهنامه پرداخته است. نویسنده‌ی کتاب به دقت اسامی را بازیافته و مقدمه‌ی بسیار خوبی هم بر این کتاب نوشته است. از آنجا که شاهنامه وجهی افسانه‌ای و حماسی دارد و ذهنی آسان‌گیر، اسامی را صرفا خیالی می‌داند، ولی نویسنده‌ی این کتاب با وسواس و پژوهشی میدانی رد اسامی را دنبال کرده است و به قول آقای افشار، وجب‌به‌وجب ریگ‌های بیابان را مطالعه کرده‌اند.»

جوزی در ادامه با اشاره به جغرافیای شاهنامه افزود: «شاهنامه جغرافیای وسیعی دارد. به‌جز خراسان بزرگ و ماوراءالنهر، داستان‌های شاهنامه در پاکستان، هند امروزی، چین، قفقاز، ترکیه، عربستان، سوریه و یمن هم اتفاق می‌افتد. یک بخش ایران هستند و بخش دیگر انیران. ارتباط با بخش‌هایی که مربوط به ایران هستند، مانند پاکستان، می‌تواند برای ما فایده داشته باشد.»

ایران، قلب شاهنامه

در ادامه از نویسنده‌ی کتاب دعوت شد تا چند کلامی درباره‌ی کتاب حرف بزند. سیدی فرخد، در ابتدای سخنانش به اهمیت کتاب شاهنامه اشاره کرد و گفت: «فرهنگ لغات‌های بسیاری بر مبنای توضیحات لغات شاهنامه نوشته شده است.

جغرافیای شاهنامه افسانه نیست و مردم افسانه‌ها و اسطوره‌هایی را بر آن جغرافیایی که می‌شناختند پیاده کردند.

مانند لغت فرس، معجم شاهنامه که در قرن شش نوشته شد. تهیه‌ی جغرافیای شاهنامه مانند لغات شاهنامه کاری لازم بود و تا اکنون، کسی خود را موظف به انجام آن نمی‌دید، چون فکر نمی‌کردند کاری ضروری باشد.»

او در ادامه با اشاره به جغرافیای شاهنامه افزود: «قلب وقایع شاهنامه ایران است. دیگر کشورها که در شاهنامه از آنها نام برده شده است، جزو حوزه‌ی فرهنگی ایران بودند و یا وقتی از آنجا دور می‌شود، مناطق مورد چالش هستند، چالش میان ما و همسایگان. از آن دورتر دیگر جز ناایران و انیران است.»

او در ادامه افزود که جغرافیای شاهنامه افسانه نیست و مردم افسانه‌ها و اسطوره‌هایی را بر آن جغرافیایی که می‌شناختند پیاده کردند و زادگاه افراسیاب را کشوری مانند آرژانتین در نظر نگرفتند. «حتی در شاهنامه می‌خوانیم که افراسیاب در جایی مانند بهشت کنگ است و اینجا وجود خارجی ندارد، ولی وقتی سیاوش به قلمروی افراسیاب می‌رود، از جاهایی نام برده می‌شود که وجود دارد؛ مانند بلخ، ترمذ، بخارا، سمرقند، چاچ و…»

او در ادامه به مازنداران اشاره کرد و گفت: «تا قرن پنج هیچکس به طبرستان، مازندران نگفته بود و مازندران شهر خیالی و محل زندگی دیوها بود. از زمانی که غزنویان به طبرستان و بیشه‌ها و جنگل‌هایش آمدند، به‌تدریج و از قرن پنج به بعد، از مازندران در سیاست‌نامه، تاریخ بیهقی و دیگر آثار به جای طبرستان نام برده شد و از زمان مغول، طبرستان را مازندران نامیدند.»

تاثیر نویسندگان از فردوسی

نویسنده‌ی کتاب جغرافیای تاریخی شاهنامه در ادامه به تأثیر فردوسی بر دیگر نویسندگان اشاره کرد و افزود هر تغییراتی را که فردوسی در کلمه‌ها می‌داد، دیگر نویسندگان متشخص ایرانی از او تبعیت می‌کردند و به این دلیل اسامی‌ای که فردوسی به کار برده اصالت دارد.

این نویسنده‌ی مشهدی در ادامه به نوروز اشاره کرد و افزود: «من ملاک دیگری هم برای حوزه و فرهنگ تمدن ایرانی دارم و آن نوروز است. هر جا جشنی نوروزی برگزار شود آنجا حوزه‌ی فرهنگ ایران است. نخجوان، آذربایجان، ارمنستان، گرجستان تا کوه‌های قفقاز جزو حوزه‌ی تمدنی ایران‌زمین هستند. شاهنامه با پشت کوه قاف کاری ندارد.»

سیدی در ادامه افزود که خراسان ابداع ساسانیان است و خراسان را پارت می‌نامیدند و  ساسانیان چون می‌خواستند پارت‌زدایی کنند، آن را خراسان نامیدند. حتی شاهنامه هم از خراسان استفاده کرده است.

گفتنی است در این برنامه برخی از فرهنگ‌دوستان گیلان از جمله احمد اداره‌چی گیلانی، مزدک پنجه‌ای، مسعود جوزی، رحیم چراغی، روبرت واهانیان، و… حضور داشتند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.