معماری بومی، ماهیتی فراتر از ضوابط طراحی

185

معماری بومی، نوعی ساختار محلی یا منطقه‌ای است که نتیجه تعادل پیچیده بین مصالح ساختمانی، شکل و بافت طبیعی می‌باشد و به شدت تحت تاثیر فاکتورهای جغرافیایی محیط اطراف، از جمله آب و هوا، پوشش گیاهی و توپوگرافی منطقه است.
گاهی معماری بومی بر حسب اینکه ساخت خود مردم است و متخصصین در آن دخالت ندارند، تعریف می‌شود. در این صورت می‌تواند برخاسته از این دیدگاه «معماری بدون معمار» باشد.

معماری بومی کلیتی است برای تأمین نیازهای خاص، به منظور بیان ارزش‌ها، اقتصاد و سبک زندگی یک فرهنگ خاص و بیش از اینکه مجموعه‌ای از اصول طراحی صرف باشد، بازتابی است از هویت فرهنگی، معنویت و تاریخ که با احترام به محدودیت‌های فیزیکی و تکنولوژیکی بافت به گونه‌ای همسازی با محیط می‌رسد.

معماری بومی، بازتاب فرهنگ، تاریخ، محیط

از این رو توجه به معماری بومی فقط به منظورحفظ گذشته نیست. بلکه برای احیای هویت فرهنگی یک قوم خاص بوده و ابزاری است که تقویت پیوند بین جامعه و موقعیت جغرافیایی و ارتقا تعلق خاطر به فضای زیست انسانی را سبب می‌شود.

ماهیت معماری بومی چون از یـک فرهنگ مشخص محلی سخن می‌گوید که به دست مردم همــان محل شـکل می‌گیرد و رشد می‌کند با مردم همزاد و مبتنی بر رویکرد مشارکت مردمی است و این ساخت مایه منبعث از زبان مردمی، واجد پیوند مفهومی با طبیعت است و همساز با محیط است و بیانی است از رابطه بین انسان‌ها، جهان طبیعی و قلمرو معنوی.

تلاش برای فراهم‌سازی نگاهی با رویکرد عمیق‌تر به بوم به مثابه سرزمین و زیستگاه در معماری معاصر، با توجه به گسترش ساخت و سازِ مبتنی بر ظهور فناوری‌های نوین در صنعت ساختمان، همواره منتج به استفاده حداقلی از الگوهای معماری بومی در بناهای امروز شده است، که نتیجه آن بناهایی تجهیز شده با خواسته‌هایی خام و تصویرهای رنگی است.

در این جاست که معماری، فرآورده‌ای سخت مبدل شده و ساختمانی است که فاقد پیوند همگن با محیط فرهنگی و محیط طبیعی است. بنابراین، حفظ و ارتقای هویت معماری بومی ضروری است، زیرا این هویت معرفِ میراث فرهنگی منحصر به فرد جوامع بومی است.


از این رو لازم است که نگاه معمارانه‌ی همه مطالبه‌گرانِ زیست در فضایِ هویت‌مند به فاکتورهایِ معماری بومی، مبتنی بر اندیشه‌ای تحلیلی باشد و معماران در پروژه‌های معاصر نیاز است برای خلق یک فضای منحصربه‌فرد، با هدف درک و تلفیق تجربیات و ارزش‌های بومی و فراهم‌سازی مشارکت فعال در تیم‌های چند رشته‌ای، معماری با شیوه‌های سنتی را با اصول طراحی نوآورانه ترکیب ‌کنند تا با خلق نوعی بیان با رویکرد تکتونیکی که به همسازی و یکپارچگی موضوعات زیبایی شناسانه و فنآورانه مرزها را پیش ببرند.

رویکرد تکتونیک به ماهیت معماری بومی

این اصول طراحی بومی ریشه در فرهنگ، سنت و محیط دارد که منعکس کننده رابطه بین مردم بومی و محیط اطرافشان هست و بر پایداری، عملکرد و زیبایی در طراحی معماری تاکید دارد.
مدلی مبتنی بر پیوند دوگانه با محیط: پیوند با محیط فرهنگی و سلسـله ارزش‌های فرهنگی و از سـوی دیگر به دلیل اتکا به مصالح طبیعی پیوند با محیط طبیعی.

بنابراین دو نشانه مهم از معماری بومی می‌تواند منبعی برای معماری معاصر باشد: احترام عمیق و کامل به محیط طبیعی، درک کامل نیازهای کاربران همگام با محیط فرهنگی.
معماری بومی گیلان با چه انگاره‌های منحصر منطقه خود می‌تواند در معماری معاصر تاثیر‌گذار باشد؟

این معماری به دلیل ذات ویژگی‌های اقلیمی و جغرافیایی منطقه، با هدف فراهم‌سازی شرایط آسایش محیطی مطلوب دارای کنش و واکنش خاص انسان با طبیعت است. ولی آنچه این معماری را با معماری سایر مناطق مشابه اقلیمی، متمایز می‌کند، پیوند آن با محیط فرهنگی و چگونگی نقش رفتار انسان در فضای زیستی آن است.

انتخاب رنگ، مصالح ساخت، جزییات و روش ساخت، شکل و پوشش بام، کاربرد نشانه‌ها در تزیینات، نحوه چیدمان فضا و چگونگی ارتباط درون و بیرون مبتنی بر انتظام بخشی به لایه‌های حریم و قلمرو درونی انسان است که به وسیله مولفه‌ی سلسله مراتب و درجات نفوذپذیری فضا نمود پیدا کرده است.


سلسه مراتب فضا بر اساس فعالیت‌ها، رعایت نیازهای خانواده، محرمیت‌ها و تقسیم‌‌بندی‌ها و روابط اجتماعی، منجر به شکل‌گیری لایه‌ها و مرزهایی نامریی و مریی نرم می‌شود که بصورت خاص و منحصر بفرد بدنبال حفط هویت درونی در عین ابراز آشکار و صریح و فرمی برونگرای بنا است.

این وضعیت منجربه قرارگیری سطوح صلب هسته مرکزی در لایه شفاف بیرونی شده است، که در گام اول پاسخی است به عوامل اقلیمی و با هدف غایی نوعی همسازی با محیط که منجر به خلق معمارانه مبتنی بر همزادی با درون انسان است منتج می‌شود.

معماری بومی، تعاملی هم‌زاد با مردم و هم‌ساز با محیط

معماری که برونگرا خوانده می‌شود ولی منتظم بر شکل‌گیری لایه‌های مریی و نامریی شفاف‌گونه است که مبتنی بر فعالیت و رفتار کاربر آن به سمت هسته صلب درونی بنا است.

مسئولیت حفظ و ارزش‌گذاری میراث ساخته شده و منظر و استفاده مجدد و ادغام ساختمان‌ها، فن آوری‌ها و مهارت‌های موجود در طراحی معاصر.
ساختمان‌های بومی که در وضعیت حفاظتی خوبی قرار دارند و در سراسر کشور پراکنده شده‌اند، پشتوانه توسعه واقعاً پویای گردشگری روستایی، گردشگری کشاورزی، اکوتوریسم به عنوان مولفه‌های گردشگری پایدار هستند.

این اشکال گردشگری می‌توانند جایگزین‌هایی برای حفظ معماری بومی روستایی شوند. علاوه بر این و از بسیاری جهات فراتر از محدودیت‌های گردشگری فی‌نفسه، زبان بومی روستایی/سنتی هویتی را با افرادی که در این جوامع بعضاً متنوع قومی کار می‌کنند و زندگی می‌کنند ترویج می‌کند.

این همچنین در مورد ایجاد طرح‌های مرتبط و فرهنگی مهم برای حال و آینده است. راه‌هایی که معماری می‌تواند به حفظ فرهنگ، محیط زیست کمک کند. موضوع تملک فرهنگی موضوعی پیچیده و چندوجهی است که گریبانگیر بسیاری از حوزه‌ها از جمله معماری است.

معماران همچنین باید تنوع فرهنگ‌های بومی و تفاوت‌های ظریف شیوه‌های طراحی آن‌ها را بشناسند. فرهنگ‌ها و تمدن‌ها همانند انسان دارای سه مرحله تکامل هستند. متولد می‌شوند، کودکی و نوجوانی را می‌گذرانند، بزرگ می‌شوند و به پیری می‌رسند و سرانجام از بین می‌روند.

ویژگی فرهنگ‌ها و تمدن‌های پویا این است که آنچه را که نیاز می‌بینند از فرهنگ‌های دیگر می‌گیرند و آنچه را که اضافی می‌دانند دور می‌ریزند. (چهار عامل تعیین کننده‌ی معماری بومی: طبیعت، مردم(جامعه(،ساخت و الگو.)

نظرات بسته شده است.