ویروس تاجدار در بندر مه آلود

نگاهی به انزلی در روزهای ابتلا به کرونا

1 641

کرونا  با تاجی که برق رنج و مرگ از آن ساطع  می‌شود  زیر آسمان  بندر مه آلود قدم می‌زند.  شهر ساحلی انزلی در خاکستری هولناک بیماری چشمان نیمه‌بازش را به آسمان دوخته است. امواج  لاجوردینِ دریا  چون همیشه می‌آیند و می‌روند اما ساحل  زیر نگاه برج سپید ساعت، تنهاییِ غریبی را پشت سر می‌گذارد. حالا بهار رسیده  پشت دیوارهای شهر نیلوفران آبی بی آن که زمستان خیالِ رفتن  داشته باشد.

خبر دستگیری عاملان  شایعه‌ی شیوع ویروس کرونا در انزلی روز ۲۷ بهمن منتشر شد، آن روز برای بسیاری از ما  هجوم ویروس به انزلی  دور از ذهن بود. اول اسفند  هم وقتی  زمزمه‌ی  شیوع کرونا آهسته آهسته به لابه لای حرف‌های مردم درباره‌ی نامزدها و ستادهای انتخاباتی راه کشید، کسی چندان آن را جدی نگرفت اما  این واکنش به درازا نکشید و خیلی زود خبر بستری و مرگ آدم‌ها به گوش رسید و هر سرفه و عطسه‌ای بر تپش قلب ها افزود. تب، سرفه، تن‌درد و تنگی نفس کابوس آدم ها شد و رنج نبود ماسک، الکل و دستکش  بر هراس‌شان افزود.

حالا موج‌شکن  قدیم انزلی دلتنگِ قدم زدنِ آدم‌هایی‌ست  که باور کرده‌اند،  کرونا قرار نیست همیشه  شبیه  به یک سرماخوردگی ساده باشد یا  تنها گریبان‌گیر سالمندان شود، بنابراین به کنج خانه‌هاشان پناه بردند. چند روز که گذشت چالش دعوت به لبخند در فضای مجازی فروکش کرد و خواهش مردم از مسئولان برای قرنطینه بالا گرفت. حالا آن‌ها که توانستند خانه‌نشین شده‌اند و آن‌ها که نتوانسته‌اند در هاله‌ای از وحشتِ ابتلا به دل شهر می‌زنند تا سفره‌شان از نان شب خالی نماند.

وضعیت قرمز انزلیپیرمردی که  بساط دسته‌های سبزی محلی و زنبیل پرتقالش را کنار پیاده رو گسترده، با  دستان پینه بسته و لرزان ماسک پارچه‌ای را از جیبش می‌کشد بیرون و کش‌هایش را پشت گوش می‌اندازد. کوک‌های لبه‌ی ماسک نشان از عشق دارد، عشق زنی سالمند که با چشمان ترش سوزن بر پارچه‌ی ته صندوق زده است. می گوید: ناچارم بیایم بیرون. خرج و مخارج زندگی شوخی نیست. پرتقال‌ها را نشان می دهد: مردم مریض هستند باید میوه بخورند.

بعد می‌خندد و موزاییک‌های پیاده‌رو گریه می‌کنند.

بیمارستان شهر باران

کرونا با سرعتی بسیار بیشتر از آن چه می اندیشیدیم، گسترده شد و  افراد بسیاری کارشان به بستری کشید. نگاه مردم انزلی در این دوره‌ی سخت به خدماتی‌ست که پزشکان، پرستاران، کارشناسان و تکنسین‌های پاراکلینیکی و پرسنل  خدماتی در تنها بیمارستان شهر ارائه می‌دهند و  نسبت به مردم و حرفه‌ی خویش متعهد هستند. درگذشت دکتر «سیامک دیوشلی» متخصص اطفال  دلسوز و محبوب شهر بر اثر ابتلا به این بیماری، رنجی گران برای مردم  انزلی به شمار می آید، آن‌ها این روزها نگران سلامت خدمت‌گزاران بهداشت و درمان شهرشان هستند. انتشار پیام‌های کودکان در شبکه‌های اجتماعی خطاب به پزشک متخصص اطفال دیگری که دوران نقاهت را پشت سر می‌گذارد، اشک و لبخند را توامان بر چهره‌ی مردم می‌نشاند. شنیده‌ها حاکی از این است که در بیمارستان شهید دکتر بهشتی بندر انزلی هم اکنون سه بخشِ icu، داخلی و جراحی زنان به بیماران کرونایی اختصاص یافته و بیمارانی که با علائم کرونا به بیمارستان مراجعه  می‌کنند، توسط بخش اورژانس پذیرش و بستری می‌شوند و باتوجه به میزانِ پذیرش بیماران کرونایی، در صورت نیاز از سایر بخش‌ها، تخت به سه بخش مذکور انتقال می یابد.

شهر خلوت شده است و  مردم دریافته‌اند که شکستن زنجیره‌ی ابتلا با  در خانه ماندن ممکن می‌شود.  بحران که سایه‌گستر می‌شود، همدلی و همراهی  شاهراه نجات است. درگذشت دکتر «سیامک دیوشلی»   متخصص اطفال  دلسوز ومحبوب شهر بر اثر ابتلا به این بیماری، رنجی گران برای مردم  انزلی به شمار می آید، آن‌ها این روزها نگران سلامت  خدمت‌گزاران  بهداشت و درمان شهرشان هستند.

این روزها خستگی و استرس سایه‌ای‌ست که  تیم درمان را رها نمی‌کند و  کار زیاد  به تدریج از نیروی آن‌ها می‌کاهد. در این شرایط  عده‌ای از مردم و برخی نهادها  به کمک پرسنل بیمارستان شتافته‌اند. از لحاظ تامین دارو برای مبتلایان هم شنیده شده، تا جایی که دارو در اختیار بیمارستان باشد،  نیاز بیماران برطرف می‌شود  اما برای تامین داروهایی که موجود نیست، آن‌ها به داروخانه‌های شهرستان یا رشت ارجاع داده می‌شوند. به گفته‌ی یکی از کارکنان در حال حاضر از نظر تجهیزات مورد نیاز حفاظت فردی مشکلی وجود ندارد و در هر شیفت کاری با توجه به تعداد پرسنل، دفتر پرستاری تجهیزات و وسایل حفاظت فردی را در اختیار نیروها قرار می‌دهد اما مشخص نیست با تداوم این وضعیت، دچار کمبود نشوند.

حرف‌های مردم

شهر خلوت شده است و  مردم دریافته‌اند که شکستن زنجیره‌ی ابتلا با در خانه ماندن ممکن می‌شود. بانوی میان‌سالی که با دفترچه‌ی درمانی در دست از یک کلینیک رادیولوژی خارج می‌شود، می‌گوید: پزشک برایم رادیوگرافی قفسه سینه نوشته، اما بعلت بیماری تکنسین رادیولوژی، اینجا عکس نمی‌گیرند، این دومین جایی‌ست که مراجعه کردم ولی موفق نشدم از ریه‌ام عکس بگیرم. حالا اصلا ترس به جانم افتاده که چرا از منزل خارج شدم، شاید همین خارج شدن از منزل بر شدت بیماری‌‌ام بیفزاید.

«وحید باژبان» شهروند دیگری‌ست که در گفت و گو با مرور  اظهار می‌کند: شهر نسبت به  قبل خلوت شده اما  آن گونه که باید نه؛ البته عده‌ای  ناچارند برای گذران معیشت  بیرون از منزل باشند.

وی یادآور می‌شود:  مشاهده‌ی پلاک های غیر بومی نشان از حضور مسافران  در شهر دارد، بعنوان مثال  شاهد حضور پلاک ‌هایی از  تهران، تبریز، کرمانشاه، اردبیل و حتی قم در شهر بوده‌ام.

این شهروند با اشاره به  کمبود ماسک، الکل، ژل ضد عفونی و دستکش که مردم با آن روبرو هستند، می‌گوید: روزهای تعطیل داروخانه ‌های شبانه‌روزی،  نمی‌توانند پاسخگوی  نیاز مردم باشند.

باژبان با اشاره به  اهمیت رعایت موازین بهداشتی تصریح می‌کند: خوشبختانه این روزها تا جایی که من دیده‌ام نانوایی‌ها بهداشت را رعایت می‌کنند و این خیلی مهم است اما برخی از افراد هم نسبت به نظافت عمومی  و مدیریت صحیح  پسماندهایشان بی‌توجه هستند.

بی تردید انزلی و دیگر شهرهای گیلان  هم اکنون  دارای شرایطی‌ست که  مردم  بیشتر از همیشه چشم انتظار  تعهد، تدبیر و دلسوزی مسئولان  کشوری هستند تا حرف‌ها و دغدغه‌هاشان را دریابند و مرهمی بر آلامشان باشند.

بانویی که در بازارچه‌‌ی کاسپین مغازه دارد، در گفت و گو با مرور می‌گوید:  چند روز است که بازار نرفته‌ام ولی از همکارانم هر از گاهی  جویای اوضاع هستم.  بسیاری از کاسبان  به امید رونق دم عید  اجناس امانی آورده اند و حالا با این وضعیت مجبورند با تمهیداتی نظیر پس فرستادن اجناس از ضرر و زیان بیشتر خویش بکاهند. کاسبانی که از پس‌انداز و توان مالی برخوردارند، می توانند در خانه هاشان بمانند اما کاسبانی که باید اجاره بپردازند و از توان افتصادی لازم برخوردار نیستند با وجود  کسادیِ بازار مغازه هایشان را باز می‌کنند.

چهره‌ی شهر

اندوه و نگرانی در چشم‌ها و حرف‌ها موج می‌زند. مردم خانه‌نشین شده‌اند. آن‌ها به منحنی پیش‌بینی سازمان  بهداشت جهانی از ابتلا به ویروس کرونا در ایران چشم می‌دوزند و می‌دانند که  هنوز تا فروکش کردن  شیوع راه بسیار است. آن‌ها به اقوام‌شان زنگ می‌زنند یا پیام می‌دهند و جویای احوالشان می‌شوند. اعلان‌های تسلیت و فوت در فضای مجازی دست به دست می‌چرخند. سوگواران آواز اندوه‌شان را  زیر سقف خانه‌ها در تنهایی  زمزمه می‌کنند. بانویی که در مراسم تدفین مادرش نتوانسته حضور یابد  وخود با کرونا دست به گریبان است، برای مرگ مادر  آرام آرام  در بستر اشک می‌ریزد.

قرنطینه گیلان به علت کرونابعضی سالمندان هم به این می‌اندیشند که درگذشتگانِ ماه‌ها و سال‌های قبل چقدر خوشبخت بودند که  میان انبوه تشییع کنندگان لا اله الاالله گو به خاک سپرده شدند. مراسم ترحیم‌شان در مسجد و مزار برگزار شد و خانواده‌هاشان سر بر شانه‌ی یکدیگر گذاشتند، گریستند و تسکین یافتند.  این روزها مردم از کنار قبرستان شهر که عبور می‌کنند، به قطعه‌ای فکر می‌کنند که در انتهای  آرامستان به تدفین کشتگان کرونا اختصاص یافته است و به امواتی می اندیشند که  غریبانه  در سکوتی سراسر حزن که آغشته است  به بوی آهک در اعماق زمین به خاک سپرده شده‌اند.

التهاب فروردینی که در راه است

مردم انزلی بر خلاف سال‌های گذشته که اسفندشان سرشار از فروردین بود، امسال تنها  به اردیبهشت می اندیشند که شاید برایشان  مهار این بیماری را به همراه داشته باشد. آن‌ها عید را از تقویم ذهنشان پاک کرده‌اند  و  خانه تکانی و خرید مفاهیمی دور از ذهن برایشان است؛  اما به آنانی می‌اندیشند که  عمق فاجعه را درنیافته‌اند و همچنان به تعطیلات عید و مسافرت شمال می‌اندیشند. مردم خواهان ممانعت از ورود گردشگران به شهر هستند تا شاهد افزایش  بیماران و  طولانی شدن زنجیره‌ی ابتلا نباشند. تمهیداتی کوتاه و مقطعی برای ممانعت از ورود خودروهای غیر بومی به شهر در نظر گرفته شد که متاسفانه نیمه‌کاره ماند. هتل‌ها و مهمانپذیرهای رسمی تا اطلاع ثانوی تعطیل هستند؛ روز ۲۲  اسفند نیز ستاد مدیریت و مقابله با کرونای شهرستان انزلی از مردم خواست تا به منظور جلوگیری از شیوع ویروس کرونا، در صورت مشاهده فعالیت خانه‌ها و ویلاهای استیجاری و پذیرش مسافر از سوی آنان  مراتب را  سریعا به پلیس ۱۱۰ خبر دهند. این اعلام شاید  تا حدودی مفید باشد  اما به نظر می‌رسد این گونه اقدامات  تا زمانی که  خطرات مسافرت  بطور کامل برای مردم تبیین نشود و بصورت جدی از ورود گردشگران به استان گیلان  ممانعت بعمل نیاید، چندان اثربخش نیست.

همدلی مردم

بحران که سایه‌گستر می‌شود، همدلی و همراهی شاهراه نجات است. این روزها که زندگی بسیار بر مردم  سخت‌تر گذشته، گروهی از نیکوکاران، خیرین، ورزشکاران و کنشگران اجتماعی و فرهنگی تلاش می‌کنند تا اقلام مورد نیاز بهداشتی و برخی مایحتاج زندگی را به اقشار ضعیف جامعه در انزلی برسانند؛ عده‌ای هم  به گندزدایی محلات می‌پردازند. فعالان این عرصه می‌کوشند تا از سختی روزگار  همشهریان‌شان بکاهند و نفش امید بر آسمان ابری شهر حک کنند، اما روییدن نهال امید در زمهریر سردی که شهر را دربرگرفته نیازمند تلاش و توجه بیشتر مسئولان  به ویژه مدیران کشوری‌ست. بی تردید انزلی و دیگر شهرهای گیلان  هم اکنون  دارای شرایطی‌ست که  مردم  بیشتر از همیشه چشم انتظار  تعهد، تدبیر و دلسوزی مسئولان  کشوری هستند تا حرف‌ها و دغدغه‌هاشان را دریابند و مرهمی بر آلامشان باشند.

1 نظر
  1. حسین آلادینی می گوید

    ممنون از یک گزارش واقعی از این روزها
    بدون ملاحظات رایج این روزه
    از دستگیری های قبل از انتخابات

    تا وضعیت شهر
    چنین نوشته هایی برای ثبت دوره ارزشمند است

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.