پاینده لنگرودی، چهرهی جاودان فرهنگ عامهی گیلان
به بهانهی 27 آبان سالروز درگذشت محمود پاینده لنگرودی
فرهنگ و ادبیات را هرگز نمیتوان از اوضاع اجتماع جدا فرض نمود. افکار، عقاید و رویکردهای اهالی فرهنگ در هر عصر، تابع احوال اجتماعی آن زمانه است، شاید بتوان به یقین گفت، خط سیر ادبیات، فرهنگ و هنر به تناسب تحولات ساختارهای اجتماعی و فرهنگی در فرآیند زمان شکل میگیرد. فرهنگ و ادبیات هر جامعه، برگی از هویت و شناسنامهی مردمان آن است که بر ذهن و زبان آنها تاثیر میگذارد. یکی از این افراد تاثیرگذار در حوزهی فرهنگ و ادبیات بومی «محمود پاینده لنگرودی»، مردمشناس، شاعر، فرهنگنامهنویس و خوشنویس گیلانی است.
محمود پاینده لنگرودی در ۱۲ آبان سال ۱۳۱۰ خورشیدی در شهر لنگرود به دنیا آمد. پدرش محمد نباتچی از بازاریان لنگرود بود. وی تحصیلات ابتدایی را در سال ۱۳۱۷ خورشیدی در شهر لنگرود آغاز نمود. اما بیماری طولانیمدت او موجب شد تا در دوازده سالگی مدرسه را رها کرده و پس از وقفهای دو ساله دوباره به مدرسه بازگردد.
ورود پاینده به عرصهی ادبیات، با اتفاقات سیاسی و اجتماعی روز مقارن بود. او با مبارزان سیاسی دههی ۱۳۲۰ خورشیدی همگام بود. محمود پاینده در همان سالهای پرآشوب، با روزنامهی چلنگر محمدعلی افراشته (۱۲۸۷ـ ۱۳۳۸ش) آشنا شد، شاعری را آغاز نمود و زیر نظر و به شیوهی افراشته، این حوزه را آموخت. او پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی به دلیل فشارهای اجتماعی و سیاسی، زادگاهش را ترک گفت و به تهران کوچ کرد.
پاینده در سالهای ۱۳۳۳ خورشیدی با اهل قلم تهران آشنا شد و به محافل ادبی راه یافت. در این راستا با مجلهی «امید ایران» یکی از مهمترین نشریات اهالی فرهنگ و ادبیات آشنا شده و به همکاری پرداخت. در دیماه ۱۳۳۳ خورشیدی، کتاب کوچکی به نام «نغمه های زندگی» منتشر شد که شامل اشعار چاپ شدهی شاعران در مجلهی امید بود. پنج شعر نیز از پاینده در این مجموعه انتشار یافت. پاینده با انتشار اشعارش در نشریات روز آن زمان، به عنوان یک شاعر بااستعداد شناخته شده و جایگاهی میان اهالی ادبیات یافت.
هر هفته، دو صفحه از روزنامه به اشعار سیاسی پاینده اختصاص داشت. طولی نکشید که پاینده در مرکز توجهات قرار گرفت. در آن سالهای سیاه جنگ، منظومههای سیاسی پاینده در مجلهی امید ایران، خوانندگان بسیاری یافت. درسال ۱۳۴۴خورشیدی، مقامات امنیتی ادامهی انتشار مجله را مشروط به حذف دو صفحهی اخبار منظوم اجتماعی آن کردند. پاینده در پاسخ به دلجویی مدیر مجله گفته بود: «قیامت هرچه دیر آید، بیاید.»
در سال ۱۳۳۴خورشیدی، نخستین مجموعه اشعار پاینده به نام «گل عصیان» با درونمایهی اجتماعی با مقدمهی پرویز جهانگیر منتشر شد. دو سال بعد نیز ترانههای گیلکی (مجموعهای شامل ۴۴ دوبیتی) از ناصر فرهادیان، شهدی لنگرودی و محمود پاینده در سال ۱۳۳۶خورشیدی انتشار یافت.
پاینده به چندین هنر آراسته بود. او خوشنویسی را در انجمن خوشنویسان نزد استادانی چون: ابراهیم بوذری، حسین میرخانی و عبدالله فرادی آموخت و از سال ۱۳۳۷ برای امرارمعاش به کارهای مختلف از جمله: حسابداری، نقاشی، تابلونویسی و خوشنویسی پرداخت. او مدتی در سازمان تبلیغاتی «آوازه» به کار طراحی اشتغال داشت و در این کار بسیار موفق بود. او بعدها در موسسهی کیهان استخدام شد و تا زمان بازنشستگی در آن موسسه مشغول بهکار بود.
محمود پاینده در سال ۱۳۳۸خورشیدی، نخستین منظومه گیلکی خود را به نام «یه شو بوشوم روخئونه» (شبی به رودخانه رفتم) را سرود و در سال ۱۳۵۸ آن را به چاپ رساند. شاعر در این اشعار گیلکی، دلتنگی و نوستالژی خود را بیان نموده و اندیشهی سیاسیاش را بازتاب میدهد. پاینده دومین منظومهی گیلکیاش را به نام «لیله کوه» در سال ۱۳۴۷خورشیدی سرود و آن را نیز در سال ۱۳۵۸ روانهی بازار کتاب نمود. بنمایهی اشعار منظومهی «لیلاکوه» نیز بر باورها و اعتقادات مردم لنگرود استوار بود.
پاینده بعدها به میدان پژوهش، به ویژه فرهنگ عامه گام نهاد و با همه توان، سالها به گردآوری فرهنگ عامه گیلان پرداخت. او یکی از چهرههای سختکوش در عرصهی فرهنگ عامه بود، کوششهای او در جهت گردآوری فولکور زادگاهش از او چهرهای جاودانه ساخت.
او پس از سرخوردگی سیاسی، به تاریخ و فرهنگ زادبومش، رجوع کرد و با تلاشی بیوقفه برای شناخت و ثبت فرهنگ و باورداشتهای مردمان گیل و دیلم عزمش را جزم نمود و مثلها و اصطلاحاتِ فراموش شده را از دل این خطه بیرون کشید تا مبادا با گذشت سالها، برای همیشه فراموش شوند. «مثلها و اصطلاحات گیل و دیلم» از پاینده، شامل حدود ۱۳۰۰ مثل و اصطلاح گیلکی، کاربرد، واژه نامه و آوانوشت است که ماحصل هشت سال تلاش او پیرامون دو قوم گیل و دیلم را نشان میدهد. این فرهنگ نخستین بار در ۱۳۵۲خورشیدی از سوی بنیاد فرهنگ ایران به چاپ رسید و بعدها با افزودههای بسیار با عنوان «فرهنگ مثلها و اصطلاحات گیل و دیلم» درسال ۱۳۷۴ خورشیدی توسط انتشارات سروش منتشر شد.
«آئینها و باورداشتهای گیل و دیلم» پاینده نیز، اولین بار در سال ۱۳۵۵ خورشیدی از سوی بنیاد فرهنگ ایران و بعدها با افزودههایی در سال ۱۳۷۷ خورشیدی توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شد. «فرهنگ گیل و دیلم»، حاصل ۲۵ سال پژوهش و تحقیق محمود پاینده لنگرودی است که نخستین بار در ۱۳۶۶ خورشیدی توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شد. فرهنگ گیل و دیلم، نخستین فرهنگ فارسی به گیلکی است که تنظیم آن از ۱۳۳۵خورشیدی آغاز شد. این کتاب در ششمین دورهی کتاب سال، عنوان بهترین کتاب برگزیده را از آن خود نمود
اشعار پاینده مملو از صبغههای پررنگ اجتماعی است. تیمور گورگین در رابطه با اشعار پاینده نوشته است: «پاینده از شاعران خوش قریحهی گیلکی و فارسی بود. شعر کهن و نو را خوب میشناخت و در بیشتر زمینههای شعر کهن مانند قصیده، غزل، رباعی و دوبیتی اشعاری سرود، اما شیوهی شعر نیمایی را بیشتر میپسندید. اشعار فارسی پاینده که عموما مضمون اجتماعی دارد، در عین زیبایی، عامهپسند و عاری از تعقیدات لفظی است. اشعار گیلکی او، شیوا، سلیس و آکنده از مضامین دلنشین مردمپسند است.»
از پاینده بیش از ۱۷ کتاب و دهها مقالهی پژوهشی در نشریاتی چون: سالنامهی امید ایران، ماهنامهی کاوه، یادگارنامهی فخرایی، چیستا، گیلان نامه، صدای شالیزار، گیلهوا، یادنامهی استاد شهدی، کتاب گیلان و مانند آن به چاپ رسیده است. غیر از کتابهای پیش گفته از پاینده، میتوان به آثاری چون: گردآوری و برگردان اشعار افراشته، پلخشتی لنگرود(خَشته پل)، قیام غریب شاه گیلانی مشهور به عادلشاه، یادی از دکتر حشمت جنگلی، خونینههای تاریخ دارالمرز (گیلان و مازندران)، گیلوا (مجموعه اشعار فارسی) و مانند آن اشاره نمود.
محمود پاینده لنگرودی در شامگاه ۲۷ آبان ۱۳۷۷ خورشیدی در سن ۶۷ سالگی در تهران، جهان را بدرود گفت و در زادگاهش لنگرود به خاک سپرده شد.