استاندار گیلان در تازهترین دیدار خود با اعضای نظاممهندسی ساختمان استان مطرح کرد: احداث روگذر و زیرگذر در حل مشکل ترافیک این شهر بیاثر بوده و احداث این پلهای بتنی تنها ترافیک را از نقطهای به نقطه دیگر منتقل خواهند کرد.
وی در این نشست راهحل ترافیک شهر رشت را ایجاد تراموا شهری دانسته و عنوان کرد: میتوان از میدان گیل تا میدان شهرداری، از خیابان سعدی تا فرودگاه یک خط تراموا ایجاد کرد و زمان جابهجایی مسافران و مردم را کاهش داد.
در بیش از یک سال و اندی از آغاز پروژههای طرح میثاق که با احداث پلهای بتنی در رشت همراه بود و شهر را به کارگاه روگذرسازی بتنی تبدیل کرده است به فراخور زمان با نگارش گزارشهای تحلیلی، فنی و کارشناسی و تهیه گفتگو با کارشناسان و اساتید دانشگاهی و مدیران اجرایی اسبق کشور و استان و همچنین فعالین حوزههای ترافیکی، توسعه شهری و زیستمحیطی، بارها به این موضوعات اشاره کردهایم.
معمولاً هر پروژه زیرساختی در کشور دارای پیوستهای مطالعاتی است که توجیهات و دلایل کارشناسی ساخت آن سازه را تشریح میکند. از اصالت پروژه تا پیامدهای اجتماعی و اقتصادی و از اثرات محیط زیستی تا پیامدهای غیرقابلپیشبینی میتواند مورد توجه این گونه مطالعات باشد. تا به امروز در اجرای روگذرهای بهرهبرداریشده و در حال احداث رشت، هنوز مطالعات کارشناسی به چشم نمیخورد که دلایل جانمایی این روگذرها را تبیین کند.
آقای استاندار، اجرای روگذرهای رشت بیش از آنکه به این نوع عمقبخشی و قوام دهی پروژهها توجه کرده باشد اغلب به بیاعتنایی مدیریت شهری به اسناد بالادستی انجامیده است. اسناد و مطالعاتی که در چارچوب طرح جامع حملونقل و ترافیک شهری تهیه و در سال ۱۳۹۴ مصوب شده است.
بهعنوان نمونه در دوره اخیر احداث روگذرها، موضوع جانمایی آن یکی از نقصانهای بزرگ طرح میثاق است. در یک مورد، احداث روگذر شهید باهنر دقیقاً در نقطهای از شهر جانمایی شده که در مصوبه اسناد شورایعالی شهرسازی ایستگاه تراموا/ قطار شهری پیشبینیشده بود. خط تراموایی که از میدان گیل به سمت بافت مرکزی شهر امتدادیافته و از بافت مرکزی به سمت شمال شهر و در نهایت به فرودگاه سردار جنگل ختم میشود.
معضل جانمایی روگذرهای بتنی شهر که برخی از آنها یکطرفه طراحی شده و تناقض این پلها با مصوبات شورایعالی شهرسازی کشور و انحراف از خط تراموای شهری که در طرح جامع حملونقل و ترافیک در نظر گرفته شده، اگر منحصر به یک نهاد و سازمان شهرداری بود شاید بتوان مرحمی بر این زخمها نهاد.
اما واقعیت این است که طرح و اجرای چنین پروژههایی از سوی چندین نهاد و سازمان به منصه ظهور رسیده و چشمپوشی یا حتی مسامحه دیگر نهادهای مسئول ما را با علامت سؤال بزرگی مواجه میسازد که آیا مدیریت سیستماتیک شهر واقعاً راهش را گمکرده است؟ و متولی و مسئول پاسخگویی ندارد؟
آقای استاندار، واقعیت این است؛ مدیریت شهری در این شهر بهعنوان متولی و مسئول پاسخگو نهتنها پاسخگو نبوده؛ بلکه اطمینان میدهیم که مدیریت شهری در این شهر راهش را گمکرده و در بیراههها پرسه میزند. احداث این پلهای بتنی در رشت بیش از آنکه محصول علم و دانش فنی و تخصصی بوده باشد اغلب به بیاعتنایی مدیریت شهری به اسناد بالادستی انجامیده است.
با این تفاسیر خط تراموا (قطار شهری) رشت که آن را در حل ترافیک این شهر اثرگذار دانستهاید و در طرح جامع حملونقل و ترافیک مصوب سال ۱۳۹۴ در افق بلندمدت تا سال ۱۴۱۰ نیز در نظر گرفته شده بود، با احداث پل بتنی یکطرفه باهنر در بلوار امام مسدود شده و تا به امروز هیچ پاسخ قانعکنندهای در این مورد از سوی مدیریت شهری و بازوان اجرایی آن مطرح نشده است.
در کمتر از دو ماه از بهرهبرداری پل بتنی باهنر که با بودجه ۷۹۰ میلیارد ریالی انجام گردیده نهتنها این روگذر در رفع گره ترافیکی آن محدوده از بلوار امام مؤثر نبوده؛ بلکه یکطرفه بودن این طرح آن هم در خلاف جهت تقاضای حداکثری تردد به سمت داخل شهر بیش از گذشته به فاصله ۱۰۰ الی ۲۰۰ متر جلوتر از این روگذر شاهد گره ترافیکی هستیم؛ بنابراین با احداث روگذر باهنر بهوضوح تئوری انتقال گره ترافیکی از نقطهای به نقطه دیگر با احداث این پل اثبات شده است.
اینها در شرایطی رقم خورده که برای برخی از پلهای بتنی اجرایی در رشت اصلاً مصوبه شورایعالی ترافیک کشور اخذ نشده و برای اجرای آنها تنها به مصوبه شورایعالی ترافیک استان اکتفا کردهاند. اگر این پرونده به شورایعالی ترافیک کشور برود، اولین سؤالی که مطرح میشود، این است: شما در مسیر اولیه قطار شهری رشت، روگذری را افتتاح کردهاید که تأیید مصوبه احداث این روگذر از شورایعالی ترافیک کشور اخذ نشده است؟
همین بیاعتماد سازیها باعث خواهد شد کلانشهرهای دیگر در هماهنگی با وزارت کشور و شورایعالی با جدیت پیگیر حملونقل عمومی شهرهای خود شده و بسیار هم جلوتر از رشت هستند. اما مدیران شهری در این شهر به این اکتفا میکنند که کلانشهر تبریز پس از راهاندازی مترو به این نتیجه رسیده که تقاضا برای استفاده از مترو در این شهر بسیار اندک بوده و این تقاضای پایین متناسب با هزینههای بالای تعمیر و نگهداری مترو نبوده و از قول مدیران شهری تبریز میگویند: خوش به حالتان که در رشت مترو ندارید!
ابداع و اجتهاد شخصی از دانش مهندسی سازه در اجرای این پروژههای منسوخ شده بتنی در رشت یکی از نادرترین تجربه احداث روگذرهای شهری را در کشور رقم زده است. تا جایی که مطلعیم برخی از اساتید دانشگاههای کشور در حین تدریس به تجربه اشتباه این پلهای بتنی در رشت که در تضاد کامل شهر انسانمحور بوده، روگذرهای اجرایی شهر رشت را به دانشجویان مثال میزنند.
واقعیت این است؛ اقدام اخیر شهرداری در احداث دومینووار روگذرهای شهری، آنهم یکی پس از دیگری، بیش از آنکه تأمینکننده منافع عامه مردم و استراتژی شهری انسانمحور و روانسازی گرههای ترافیکی باشد بیشتر یک فرار رو به جلوست تا در هماهنگی با شورا نشینان، به عمر مدیران ارشد کنونی بدنه اجرایی مدیریت شهری رشت بینجامد.
آقای استاندار، در دهههای گذشته این نخستینبار نیست که شهرداری متولی پروژههایی است که در آن گمانههایی از کژتابی پروژهها و مدیران شهری آن بر سرزبانهاست. از یکسو برگزاری مناقصههای غیراستاندارد و حاشیههای انتخاب مناقصهگر و در نهایت مجریان طرح. از سوی دیگر، جانمایی غیرکارشناسی روگذرها در چهارگوشه شهر تا بیاعتنایی به اسناد بالادستی از جمله مهمترین این کژتابیهاست.
آقای استاندار، نه از مهر و نه از کین مینویسم، نه از کفر و نه از دین مینویسم، دلم خون است، میدانی برادر، دلم خون است، از این مینویسم.
«دانش آموخته کارشناسی ارشد شهرسازی»