آقای استاندار بدون پیشوندهای پرطمطراق و چاپلوسانه،
سلام؛
ابتدای امر لازم است مقدمهای هرچند تکراری و ولیکن بلااثر در قبال رجال استانی و متعاقباً کشوری داشته باشم، آن هم امر شفافیت در پاسخگویی در قبال هرگونه معضلات در سطح جامعهی ماست و همین معضل، که کسی خود را مسئول نمیداند امری نابخشودنی و آنچنان از حیث اندوه، سترگ است که در بطن ماجرا تمام طیفهای فرادست و غیر خودی (از منظر همان فرادستان) را از هم منفک میکند تا جایی که میبینیم نه پیمایشی بابت رخدادی صورت میگیرد و نه مسببان امر مجازاتی را متحمل میگردند و هر یک به سادگی از این مسئولیت خطیرِ اولیای امر بودن مبرا میگردند.
در مورد مشخصِ «خانهی بازگشت به زندگیِ» لنگرود این را به طور اخص مشاهده کردیم و هیچ ارگانی به ویژه شخص استاندار مسئولیتی در کوره آدم سوزی را نه در ابعاد مدیریتی خود و در نهادهای ذیربط که مجوز چنین مراکزی را تایید میکنند، نمیبینند و تا به امروز هیچ مقام دولتی پاسخگوی چنین رخداد دهشتناکی نشده است و چه بسا که با گفتن ما هم توفیری پدید نخواهد آمد.
به طور معین مشخص است که شما برای چنین سِمَتِ مهمی هیچ گونه پرورشی نیافتهاید و تنها امر وابستگی به مقام دولت، شما را مجاز بر این بالانشنی شمرده است. کافیست اخبار پیرامون صدارت شما را در تکیه بر استانداری گیلان مرور کنیم و هم چون گذشته هیچ تحولی به جز تکثیر افراد همراه در پروژههای چند بار افتتاح شده و به سرانجام نرسیده، نخواهیم یافت.
آقای استاندار بعد از چند روز تنها اشارتی کنید که مسببین این امر کیست و من اگر جای شما بودم بی درنگ استعفای خود را به دولت تقدیم میکردم تا لااقل شبها کابوس این انسانهای زنده زنده سوخته شده را نبینم! برای یک بار هم که شده دل بکنید از مجیزگویی پیرامون و مقصر اصلی را در آینه دنبال کنید.
قصور در هر مقام مدیریت، نهایتا به صدر آن مقام کشیده خواهد شد و این بدیهی ترین اصول مدیریت است.
به امید ایرانی آباد