آموزش، شکاف جنسیتی را کوچک می کند!؟

0 191

به تازگی هفدهمین گزارش جهانی شکاف جنسیتی Global Gender Gap Report  برای سال ۲۰۲۳ منتشر شده است. این گزارش سالانه براساس شاخص شکاف جنسیتی از سوی مجمع جهانی اقتصاد و با هدف مقایسه میزان برابری بین زن و مرد در کشورهای جهان منتشر می‌شود. در گزارش امسال؛ ایران در رتبه ۱۴۳ جدول شکاف جنسیتی قرار دارد. بر مبنای این گزارش ایران نتوانسته جایگاه خود را در جدول شکاف جنسیتی بهبود بخشد؛ اما نسبت به گزارش سال قبل تغییر محسوسی هم مشاهده نمی‌شود. پنج کشور پایین جدول شامل پاکستان با رتبه ۱۴۲، ایران با رتبه ۱۴۳، الجزایر با رتبه ۱۴۴، چاد با رتبه ۱۴۵ و در نهایت افغانستان با رتبه ۱۴۶ هستند.

باید توجه داشت که چارچوب گزارش جهانی شکاف جنسیتی برمبنای چهار شاخص مشارکت اقتصادی و فرصت، حصول آموزشی (دستیابی به امکانات آموزشی)، سلامت و بقا و توانمندسازی سیاسی ارزیابی و ارائه می‌شود. به نظر می‌رسد اغلب کشورهای جهان شکاف جنسیتی را با ارتقا و تمرکز بر شاخص حصول آموزشی کاهش می‌دهند؛ اما این از اهمیت و تعیین کنندگی شاخص‌های دیگر کم نمی‌کند. بلکه لزوم توجه بیشتر به سایر شاخص‌ها را نشان می‌دهد و موجب طرح مسایل دیگری می‌شود.

گزارش شکاف جنسیتی، شاخص‌های جهانی شکاف جنسیتی را در ۱۴۶ کشور معیار قرار داده و مبنایی برای تجزیه و تحلیل بین کشوری فراهم کرده است. شاخص جهانی شکاف جنسیتی نمرات را در مقیاس ۰ تا ۱۰۰ اندازه گیری می‌کند و امتیازات را می‌توان به عنوان فاصله طی شده تا برابری (یعنی درصدی از شکاف جنسیتی که بسته شده است) تفسیر کرد. مقایسه‌های بین کشوری موثرترین سیاست‌ها برای کاهش شکاف‌های جنسیتی را نشان می‌دهد؛ اما یک سوال مهم را پیش روی قرار می‌دهد که آیا با بستن شدن شکاف جنسیتی در واقعیت هم برابری جنسیتی رخ می‌دهد؟ یا اینکه آمار قادر است واقعیت را مخدوش کند؟

کشورهای الجزایر، چاد و افغانستان تنها کشورهایی هستند که وضعیتی بدتر از ایران در زمینه شکاف جنسیتی دارند و به ترتیب در رتبه‌های ۱۴۴ تا ۱۴۶ جای گرفته‌اند و این در حالی است که ارزیابی‌های «مجمع جهانی اقتصاد» از نابرابری جنسیتی در ایران نشان می‌دهد در سال‌های گذشته، شکاف جنسیتی در ایران در مجموع بزرگ‌تر شده است. در سال ۱۳۹۶، رتبه ایران ۱۳۸ اعلام شده بود و بعد به ۱۴۰ کاهش پیدا کرده و اکنون در جایگاه ۱۴۳ در میان ۱۴۶ کشور قرار گرفته است.

با همه این اوصاف اگر برای تحلیل شکاف جنسیتی در ایران فقط روی شاخص حصول آموزشی Educational Attainment تمرکز کنیم در واقع یک ایده‌ی ریسکی را مطرح کرده‌ایم. چون آمار مطرح شده خیلی اختلاف معناداری را نشان نمی‌دهد. وقتی درباره جنسیت بحث می‌کنیم مبنا توزیع نرمال است. پس اختلاف یک یا دو درصدی نمی‌تواند سویه تحلیل را تحت تاثیر قرار بدهد. زیرا این اختلاف در سال‌های مختلف و در رشته‌های تحصیلی متفاوت برای زنان و مردان نوسان دارد. مگر در بعضی رشته‌های خیلی خاص که منع تحصیل زنان در آن‌ها وجود دارد که این بررسی و استدلال دقیق می‌طلبد. البته باید سواد آموزی و سطوح مختلف آموزش را از هم تفکیک کرد و به طور مجزا به تحلیل وضعیت آنها پرداخت. در نهایت واقعیت این است که در سطح کلان وضعیت آموزش بد است و این برای همه یکسان است.

پس آمارها با واقعیت تطابق ندارند و حاکی از این مساله نیستند که واقعا شکاف جنسیتی مبتنی بر شاخص حصول آموزشی در ایران وجود دارد. البته که در ایران یک نظام آموزش بی‌کیفیت برای همه داریم و مستنداتی مبنی بر برنامه‌ریزی و سیاستگذاری که منتج به تغییر باشد؛ در دسترس نیست. حتی گزارش‌های آماری و تحلیل‌های کیفی قابل استنادی هم برای تحلیل شکاف جنسیتی در سطوح مختلف نداریم و اغلب اوقات آنچه مطرح می‌شود. براساس آمار و اطلاعات قابل استناد نیست بلکه مبتنی برحدس و گمان است؛ اما مساله این است که همین برابری جنسیتی در آموزش به معنای دسترسی زنان به شاخص‌های تعیین کننده دیگر نیست.

در ادامه اگر قرار باشد براساس این گزارش به نکته‌ای درباره ایران اشاره کنیم باید بگوییم ما به طور کلی وضعیت نسبتا عقب مانده‌ای در توسعه داریم و برای تغییرات اساسی در شکاف جنسیتی علاوه بر تغییرات کیفی در حوزه آموزش نیازمند توجه ویژه‌ به شاخص‌های مشارکت اقتصادی و فرصت، سلامت و بقا و توانمندسازی سیاسی(اعطای قدرت سیاسی) به زنان هستیم.

در زمینه شاخص‌های مشارکت اقتصادی زنان؛ طبق گزارش بانک جهانی، ایران در رتبه پنجم از آخر (در رده‌بندی قوانین کسب و کار زنان) قرار دارد. گزارش بانک جهانی نشان می‌دهد زنان هنوز سه چهارم حقوق قانونی مردان را دارند و حدود ۴/۲ میلیارد زن در سن کار هنوز از حقوق قانونی برابر با مردان برخوردار نیستند.

میزان مشارکت اقتصادی در ایران در تابستان سال گذشته ۴۱ درصد گزارش شده که سهم زنان از آن تنها ۷/۱۳ درصد است.

توجه به شاخص مشارکت اقتصادی بسیار اهمیت دارد؛ زیرا زنان به طور معمول مشاغلی با دستمزد و مزایای کمتر دارند و در نتیجه پس‌انداز آنها نیز کمتر است. این مسئله برای زنانی که سرپرست خانوار هستند وضعیت دشوارتری ایجاد می‌کند. در این شرایط زنانی که مشاغل خود را از دست داده‌اند حتی اگر در آینده‌ای نزدیک کار جدیدی پیدا کنند، آسیب‌های مالی دوران بیکاری تا مدت طولانی برای آنها باقی خواهد ماند. زنانی که تحت تاثیر بحران بازار کار قرار گرفته‌اند معمولا از قشرهای آسیب‌پذیر هستند و رکود اقتصادی بیش از هر زمانی، تبعیض‌های جنسیتی و نبود فرصت‌های کاری بهتر نسبت به مردان را برای زنان آشکار می‌سازد. پس کاهش یا عدم شکاف جنسیتی در حوزه آموزش به تنهایی کافی نیست و شاخص‌ها باید در پیوستگی با هم به بستن شکاف منجر شوند.

در نهایت گزارش سالانه شکاف جنسیتی «مجمع جهانی اقتصاد» که از سال ۲۰۰۶ میلادی منتشر می‌شود و از زمان آغاز تنظیم این گزارش‌ها، «شکاف جنسیتی» در جهان تنها ۴.۱ واحد کاهش یافته است. مهمتر اینکه یافته‌های «مجمع جهانی اقتصاد» نشان می‌دهد که نابرابری میان زنان و مردان در بیشتر کشورهای جهان ساختاری است و برابری کامل میان زنان و مردان دست‌‌کم تا ۱۳۱ سال دیگر محقق نخواهد شد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.