اجاره نشین ها: دوگانه سنت‌ ـ تجدد و برشی از تاریخ شهرسازی

«شهر از نگاه داریوش مهرجویی، مطالعه موردی فیلم اجاره‌نشین‌ها»

1 287

با نگاهی اجمالی به آثار داریوش مهرجویی، دغدغه‌ی معضلات اجتماعی مرتبط با مکان و شهر زندگی انسان‌ها را به‌وضوح تماشا می‌کنیم. بنابراین با بررسی و تحلیل مفاهیم، نشانه‌ها و دلالت‌های معنایی در میزانسن و صحنه‌آرایی فیلم اجاره‌نشین‌ها می‌توان به نظریه‌پردازی درباره‌ی معماری ایرانی از طریق سینما رسید. نظریه‌هایی که هویت معماری و سینمای هنری ما را در زیرمجموعه‌ی فرهنگ ایرانی تعریف می‌کنند و می‌توانند راهبرد آینده‌ی آن نیز قرار بگیرند. فیلم اجاره‌نشین‌ها جامعه‌ی پرتنشی را نشان می‌دهد. فیلمی‌ست در نسبت با تهران و مسائل گوناگون‌اش مانند: تورم، گرانی مسکن، شکاف طبقاتی و کلاه‌برداری. فیلمی چندلایه با روایت‌های قابل تأمل از دلالت‌های سیاسی و اجتماعی زمانه‌‌ی خودش.

اجاره‌نشین‌ها را فارغ از ویژگی‌های ارزشمند سینمایی‌اش، باید در زمره معدود فیلم‌های شهری با تمرکز بر تهران معرفی کرد، فیلمی درباره و در نسبت با خانه، دغدغه‌ی خانه‌داری، اجاره‌نشینی، شهر، شهرنشینی، قانون، ضوابط، محله، همسایه، معماری، شهرسازی، هویت، سرمایه اجتماعی و … و دوگانه سنت‌ها و تجدد (مدرنیته) برشی از تاریخ شهرسازی و معماری تهران در سال‌هایی که تهران پساانقلاب با پس‌زدن طرح جامع تهران و محدوده‌ی قانونی شهر، بی‌برنامه از هر طرف کش می‌آید.

معناشناسی عناصر و نشانه‌های معماری داخلی از لحاظ رنگ، مبلمان و غیره به‌کار رفته در میزانسن متفاوت هر طبقه، گویای نگرش متفاوت اقشار مختلف جامعه نسبت به مفهوم خانه و شهر و فضاسازی آن براساس دنیای شخصی و ارزش‌های خانوادگی در قلمرو خود است.

یکی از روش‎های معرفی شهر در مجموعه‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی، صحنه‌های معرفی و آغازین اثر است. این صحنه‌ها نخستین مواجهه مخاطب با نشانه‌ها را رقم می‌زند و از چیستی شهر در آن‌ها رونمایی می‌شود. این فیلم با نماهایی باز و عمومی از خیابان ولیعصر، بناهای مدرنی هم‌چون موزه‌ی هنرهای معاصر و برج‌های تازه ساخت شهر تهران شروع می‌شود که حکایت از در حال توسعه بودن آن دارد. در همین ابتدای کار با شهری روبرو می‌شویم که در آن به وضوح توسعه‌ای نامتوازن وجود دارد. ساختمان‌هایی بزرگ و برج‌هایی باشکوه را می‌بینیم که با نمای کلی شهر و درختان خشکیده در معابر عمومی در تضادند. با خروج از فضای شهری در ادامه روایت نیز، به ساختمانی می‌رسیم که در حاشیه‌ی شهر و در منطقه‌ای شبیه بیابان، بنا شده و باغچه‌ای سبز بر پشت‌بام آن تعبیه شده است که حاکی از نوعی تضاد در دیالکتیک این ساختمان و محیط پیرامون آن است.

این شرایط در مورد خود ساختمان نیز صادق است، به‌طوری که علی‌رغم زیبا و و سالم بودن نمای بیرونی آن، در داخل به دلیل ضعف در سیستم تأسیساتی دارای کیفیت نامطلوبی است. در این فیلم زندگی آپارتمانی در قالب یک مجتمع زیستی سه و نیم طبقه به تصویر کشیده شده است و تعریف شخصیت‌ها از طریق نمایش مکان زندگی آن‌ها به مخاطب ارائه می‌شود. معناشناسی عناصر و نشانه‌های معماری داخلی از لحاظ رنگ، مبلمان و غیره به‌کار رفته در میزانسن متفاوت هر طبقه، گویای نگرش متفاوت اقشار مختلف جامعه نسبت به مفهوم خانه و شهر و فضاسازی آن براساس دنیای شخصی و ارزش‌های خانوادگی در قلمرو خود است.

شهر تنها از طریق آثار هنری آشکار می‌شود و مردم با ساختن خانه به مثابه‌ی یک اثر، به گردآوری شهر و آشکارکردن آن دست می‌زنند. در این خانه که نمایش‌گر سبک زندگی آپارتمان‌نشینی در دهه‌ی ۶۰ در جامعه‌ی ایرانی‌ست که به تازگی از زندگی در خانه‌های سنتی دارای پیوند با طبیعت به این‌گونه مجتمع زیستی وارد شده است، همه‌ی ساکنان به هنگام حضور در پشت‌بام ساختمان و مشاهده‌ی حوض آب فیروزه‌ای، گل‌ها و گیاهان کاشته شده در آن که در واقع حیاط نیم‌طبقه مستاجر ساکن در طبقه‌ی آخر است، به نقش مثبت آن در ارتقای کیفیت زندگی به لحاظ فراهم نمودن بستر ارتباط با طبیعت و خاطره‌پردازی به عنوان نشانه‌ای نمادین از حیاط خانه‌های سنتی اذعان می‌کنند. این فضا علیرغم ایجاد اختلاف نظر به دلیل عدم برخورداری از تاسیسات مناسب که باعث تشدید خرابی‌های کالبد خانه شده است، به یکی از اهداف و انگیزه‌های اصلی در حفظ خانه تبدیل می‌شود و زمینه‌ساز توافق ساکنان برای حفظ و تعمیر خانه می‌شود.

از آن‌جا که ساختن با هستی، باشیدن «بودن» و احراز هویت پیوند دارد، زمانی که ساکنین، تصمیم می‌گیرند خانه را بازسازی کنند، همه‌ی مسائل حل و فصل می‌شوند. همسایگان اختلافات را کنار می‌گذارند و با دعوت از کارگرانی که به دلیل اختلافات آن‌ها مجبور به نیمه‌کاره رهاکردن کار بازسازی خانه بدون دریافت دستمزد شده بودند، با یکدیگر در تدارک شامی رنگین همکاری می‌کنند و ضمن تجربه‌ی شبی لَذت‌بخش، برای تعمیر خانه برنامه‌ریزی می‌کنند. به این ترتیب، به اقتضای این‌گونه مجتمع زیستی ساکنان خانه به نوعی با هم باشیدن و هویت‌جمعی دست می‌یابند و همه صاحب خانه می‌شوند. بنابراین در این فیلم، «روابط انسانی» و «حس مالکیت» اصلی‌ترین مشخصه‌های شهری تأثیرگذار بر درک و پذیرش کالبد ساختمانی به عنوان خانه است.

نماهای آغازین این فیلم که شامل تصاویری از ساختمان‌های مدرن، خانه‌هایی بلندمرتبه و قوطی‌وار هستند، در واقع هشداری‌ست نسبت به روند رو به افزایش این‌گونه خانه‌ها در جامعه در چند دهه‌ی اخیر که صرفاً با توجیه سود اقتصادی بیش‌تر ساخته می‌شوند

از نگاه داریوش مهرجویی شهر و خانه، مرکزی‌ست که با محصوریت فضایی- کالبدی خود، فضایی متمایز از جهان بیرون برای انسان فراهم می‌کند تا با سکونت در قلمرو آن احساس آرامش بکند. بررسی فیلم «اجاره‌نشین‌ها» نشان می‌دهد که کالبد خانه نقشی اصلی را در شکل‌گیری روایت دارد و مفهوم نمایش داده شده از آن در حکم نظام مفاهیم فرهنگی، تاکیدی بر پیوندی پرمعنا میان انسان و محیط و تأثیر آن در حیات فردی و اجتماعی است. به‌عبارت دیگر، براساس تحلیل پدیداری نشانه – معناها در این فیلم، خانه و شهر نه تنها صرفاً موجودیتی مادی نیست بلکه به عنوان مکانی تجسم یافته که با مشخصه‌های خود که با مفاهیم کیفی و زیررمزگان‌های فرهنگی چون «روابط انسانی»، «حس مالکیت» و «سنت» مرتبط‌اند.

سبک زندگی شخصیت‌ها در این فیلم و عملکرد آن‌ها، به‌ خانه هویت می‌بخشد. بنابراین با تعمق در جوهره اصلی آن می‌توان گفت که کالبد خانه به عنوان اولین فضایی که انسان را در برمی‌گیرد، با حضور در خاطرات، انگیزه‌ها و آمال و آرزوهای ساکنین خود و معناپردازی و جهت‌دهی به آن‌ها زمینه‌ساز حصول شناخت و عرصه عینیت‌بخشی ساکنین به ‌وجود و هستی خود می‌شود. به همین دلیل بازنمایی این مفاهیم از نماهای آغازین این فیلم که شامل تصاویری از ساختمان‌های مدرن، خانه‌هایی بلندمرتبه و قوطی‌وار هستند، در واقع هشداری‌ست نسبت به روند رو به افزایش این‌گونه خانه‌ها در جامعه در چند دهه‌ی اخیر که صرفاً با توجیه سود اقتصادی بیش‌تر ساخته می‌شوند. این خانه‌ها به اقتضای کیفیات فضایی خود محدودیت‌هایی در تجارب لَذت‌بخش زندگی برای ساکنین خود فراهم می‌کنند که باعث کم‌رنگ شدن دست‌یابی به معنا به‌عنوان یکی از بنیادی‌ترین نیازهای انسان می‌شود. در حالی که خانه‌ی سنتی ایرانی به عنوان الگویی برخاسته از اقلیم، سنت و فرهنگ ایرانی با مجموعه نظام‌های معنایی خود قابلیت پاسخ‌گویی توأمان به نیازهای مادی «هستی‌شناختی» و معنوی «روان‌شناختی» انسان را دارد و می‌توان با احیا، معاصرسازی و بهره‌گیری از مفاهیم آن جهت معنابخشی و پذیرش کالبد ساختمانی به‌عنوان خانه استفاده کرد.

1 نظر
  1. محمد مهدی میرزایی می گوید

    عالی آقای فتحی عزیز

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.