پل بوسار از زمانی که به واسطه رودخانه مرز شمالی رشت بود، تا به امروز که به مرکز پزشکان و البته مرکز ترافیک رشت تبدیل شده است یک تاریخ خطی بدون فراز و فرود را از سر گذرانده است.
پل تختی بهنام پل چراغعلی معروف بود اما پل بوسار در خاطرات شفاهی «مرادیان گروسی» مورخ، پل زیبایی بود که به آن «مرغانه پورد» میگفتند: «و مثل پل خشتی بود. وقتی با دینامیت خرابش میکردند، کاملا دیدم. آهن در آن بهکار نرفته بود ولی بهجای ساروج، ملات سیمان بود. این پل را روسیه تزاری در سال ۱۹۱۴ میلادی ساخته بود و سال ۱۳۲۹ یا ۱۳۳۰ خورشیدی خراب کردند. نزدیک پل ساختمانی بود که قبلا اداره راه بود.»
اما در آن مقطع زمانی، گمرک اداره خروج از ایران شناخته میشد. در واقع پل بوسار مرز بود و حالا چرا بوسار مرز نامیده می شد؟ بدلیل ترس قاجار از حمله روسیه، عملا جادهای از رشت به انزلی وجود نداشت.
پل بوسار در دوران پهلوی اول با نگاه استراتژیک رضاشاه به انزلی بهعنوان یک بندر تجاری و نظامی، یکی از راههای ورود از انزلی به رشت انتخاب شد. در نقشه ۱۳۲۷ خورشیدی رشت جاده پهلوی از لب آب، شالکو و ژاندارمری به انزلی ختم میشد و ایستگاه انزلی نیز در میدان صیقلان قرار داشت اما پل بوسار کمکم جایگزین مسیر ورودی رشت از سمت انزلی شد.
«امیراصلانخان مجدالدوله» پسر «امیرقاسم خان ظهیرالدوله قاجار» و دایی ناصرالدین شاه بود. وی در سال ۱۲۷۲ قمری بهعنوان حاکم گیلان منصوب شد و به «عمیدالملک» ملقب شد. در سال ۱۲۷۵ قمری ملقب به مجدالدوله شد و حکومتش تا سال ۱۲۷۶ قمری ادامه پیدا کرد.
در سال ۱۲۸۵ قمری برای بار دوم بهجای «محمدقاسم خان» والی حکمران گیلان شد که یک سال ادامه یافت. او مالک اراضی بوسار بود که از بوسار تا گلسار فعلی امتداد داشت و پدر بزرگ مرحوم «محمدعلی دادور» (عمده الملک) نماینده فومن و شهردار رشت بود که بعدها «ابوالحسن دادور» این سمت را بر عهده گرفت.
اما بدلیل تمرکز نوادگان وی بر اراضی کشاورزی و چایکاری در فومن، عملا اراضی بوسار بهعنوان زمینهای فرودست رشت، محل اسکان مهاجرین بادکوبه، قفقاز و هم ایرانیانی بود که پس از مهاجرت به آن مناطق از روسیه اخراج میشدند.
در دوران قاجار بخصوص در اواخر دوران ناصرالدین شاه، بدلیل تغییر مصالح ساختمانی مورد نیاز رشت از چوب به آجر، اقشار فقیر مهاجرین، بهعنوان نیروی انسانی کورههای آجر پزی مشغول به کار شدند و بخشی از خاستگاه فکری کارگری در این مکان شکل گرفت. کما اینکه «یپرم خان ارمنی» مالک یک کوره در همین محل بود. این کارگران بیشتر در مشروطه گیلانی و فتح تهران حضور داشتند و تفکرات انقلابی را همراه با مهاجرت با خود آورده بودند.
«مرادیان گروسی» در مصاحبهای دربارهی بافت تاریخی بوسار گفته است: « سمت چپ پل بوسار چند تا خانه به سبک روسی بود که خراب کردند. از پل بوسار تا خمسه بازار فقط ۶ خانوار ساکن بودند. طرف راست بوسار به «روبارلات» میرفت. سمت چپ مرکز آجرپزی آقای «کاتوزیان» بود. طرف چپ آجرپزی «اسدالله بیک همدانی» و خانهاش هم ابتدای بوسار بود. با چند مغازه که اکنون هم وجود دارد.»
۹۰درصد کارگران آجرپزی کارگران مهاجری بودند که با خانوادههایشان همان اطراف کوره ساکن بودند. «روبارلات» یکی از بدترین محلات حاشیه نشین بود که انواع مسائل و آسیبهای اجتماعی در آن موج میزد.
ابتدای روبارلات محل اسکان زنان سیه روز بود. بعد از پل بوسار، باغ گنجهای قرار داشت که بعدا ایستگاه رادیویی شد. روبروی «باغ گنجهای»، «سیاه باغ» بود که بعدا به بوستان ملت تبدیل شد.
اما در دوره پهلوی اول بافت منطقه تغییرات عمدهای به خود دید. در نقشه ۱۲۴۹ عملا پل بوسار در خروجی رشت قرار گرفته است. در نقشه ۱۲۹۶ بدلیل توسعه رشت از باقرآباد به سمت پیربازار بهعنوان محل دپوی کالاهای وارداتی به رشت و محل اسکان مهاجرین تا اواسط پهلوی اول، منطقه کارگرنشین و پر از کورههای آجرپزی بود.
در دوره پهلوی اول، پل بوسار در کنار پل صیقلان و پل عراق کمکم معروف شد و در دوره پهلوی دوم پل بوسار و اطراف آن علیرغم اینکه شامل یک اصطبل و یکی از نقاط دپوی زباله بود، بدلیل طرح توسعه شمال رشت و شهرک سازی، به یک منطقه گرانقیمت تبدیل شد.
با تأسیس خیابان مابین پل بوسار تا میدان قلی پور به دلیل نقش سنتی ترانزیت این خیابان با پیربازار و ضیابر، اهمیت این منطقه بیشتر شد و بدلیل ساختار دایرهای شهر اکنون با کوچکترین ترافیک در این منطقه کل شهر تحت تأثیر قرار میگیرد.