تقاطع‌های غیرهمسطح‌، نسخه‌های زودگذر و کم‌بازده در شهر؛

امروز علاج در “نساختن” است!

0 ۴۰

توجیه‌های متعدد فنی و تحلیل مختصات و سازمان فضایی شهر و الگوی آمد و شد آن به‌منظور روانی ترافیک “خودروها”، سال‌هاست ما را با مسائل، چالش‌ها و چه‌بسا بحران‌های پی‌در‌پی رو به رو نموده است، به روایت بسیاری از متخصصان، صاحب‌نظران شهری، جامعه‌شناسی و حتی مهندسان ترافیک، امروزه نگاه به شهر و تارپود آن بدون الهام از مفهوم و جایگاه انسان و نیازهایش در شهر که کیفیت زیست شهری را موجب می‌شود، ناقص بوده و ناقض حقوق شهروند می‌باشد؛ این در حالی است که امانت‌داران امروزی شهرهای ما همچون مدیران شهری در پی فتوحات روز افزون خود در شهر هستند بدون کم‌ترین توجهی حتی به پیامدهای اولیه در شهر.

 

توسعه معابر خودرویی همچون تعریض معابر، ساخت روگذر و زیرگذر، ساخت پل و تونل و بزرگراه و …، تماما مصداق نسخه‌های زودگذر و کم‌بازده در شهر با مخاطرات متعدداند. استناد به طرح‌های بالادستی همچون طرح‌های جامع و تفصیلی نیز نمی‌تواند دلیلی قانع و محکم برای توجیه این‌گونه طرح‌ها باشد، زیرا منطق تهیه این‌گونه طرح‌ها نگاه خودرومحور بوده است.

 

طی سالیان گذشته اقدامات زیادی در راستای حل مشکل تردد در معابر درون‌شهری و برون‌شهری صورت پذیرفت که نظیر آن را می‌توان در ساخت بزرگراه‌ها، کمربندی‌ها، پل‌ها، تقاطع، تونل‌ها و عریض کردن معابر خودرویی دید اما تا امروز نتیجه‌ای جز رشد و گسترش دامنه ترافیک در محدوده شهری، حومه‌ای و بین شهری نداشته است. در واقع با ساخت راه و معبر جدید در شهر، تقاضای جدید برای خودرو ایجاده می‌گردد و در نهایت بر ایجاد ازدحام و ترافیک کمک کرده‌ایم، این در حالی‌ست که این اقدامات منجر به کمرنگ شدن اثر اقدامات صحیح همچون مترو، اتوبوس‌های تندرو و صرف بودجه‌های کلان برای توسعه راه به‌جای توسعه حمل و نقل همگانی می‌گردد. در واقع نوع نگاه و برنامه‌ریزی در خصوص تردد و جابجایی در شهر طی سالیان گذشته صرفا برتری خودرو بر انسان را نشان می‌دهد بر همین اساس وجود تعداد زیادی پل عابر پیاده و زیرگذر در معابر شهری نیز تأییدی دیگر بر این مدعاست. امروزه همه بر این باورند رسالت حمل و نقل همگانی جابجایی مردم در کم‌ترین زمان ممکن با آسان‌ترین روش ممکن است اما در شهرهای ما استفاده از خودرو شخصی یکی از آسان‌ترین روش‌های ممکن برای جابجایی شهروندان در محدوده درون‌شهری و برون‌شهری ما می‌باشد. به‌راستی علت چیست؟!

 

پاسخ این امر در عدم تعادل و توازن بین شبکه حمل و نقل شخصی و همگانی است؛ امری که عموما بدان توجهی نمی‌گردد.

 

در این راستا باید اشاره کرد که شهر رشت نمونه‌ای از این عدم توازن است؛ محدوده‌ای به پیاده‌راه تبدیل می‌شود و به قلب تپنده شهر بدل می‌گردد که همه امروزه میدان شهرداری رشت را یک برند برای رشت می‌دانیم اما بر اثر توسعه مسیرهای خودرومحور و تقاطع‌های غیرهمسطح متعدد توازن و هارمونی شهر را از بین می‌بریم حال آن‌که می‌توانستیم با آن هزینه به توسعه حمل و نقل همگانی و غیر موتوری شهر بشتابیم و به میدان شهرداری منتهی کنیم.

 

امروزه هیچ علت و توجیهی نافی انسان‌محوری و عامل توسعه مسیرهای خودرویی که روح و جان شهر را گرفته نیست، مگر نگرش‌ها و مقاومت‌های عده‌ای!…

 

شهر رشت بیش از این‌که به زرق و برق شبه‌تهران نیازمند باشد به هم‌پیوندی و همبستگی اجتماعی گمشده خود نیازمند است که این امر صرفا با توقف پروژه‌های کالبدمحور و خودرومحور میسر است.

 

مدیرعامل انجمن حمل و نقل پاک و پایدار

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.