بیش از ۲۶ ماه از کلنگزنی اولیه پروژههای ساخت روگذرهای بتنی در شهر رشت میگذرد. بهرهبرداری از برخی از این سازهها، مانند روگذرهای کوی حمیدیان و شهیدباهنر در اواخر سال گذشته، و همچنین افتتاح لاین رفت تقاطع غیرهمسطح امام حسین (ع) با سرمایهگذاری ۱۱۵ میلیارد تومان در هفته گذشته و تقاطع غیرهمسطح ۷ آذر (نیروی دریایی) با بودجه ۱۸۵ میلیارد تومان در هفته جاری، نشاندهنده شتابی فزاینده در اجرای این پروژههاست. بیشک احداث چنین پروژههایی در هر دوره مدیریت شهری، نمایشی از اقتدار عمرانی در شهر است که عملکرد پرشائبه مدیریت شهری رشت را با خبرسازی روابط عمومیها سرپوش مینهد. و اِلا کیست که نداند این پروژهها نهتنها به درد مزمن ترافیکی این شهر کمکی نکردهاند، بلکه با نگاهی مغایر با اصول توسعه انسانمحور اجرا شدهاند.
اخیرا، استاندار گیلان در اظهاراتی قابلتأمل، بر ضرورت پیگیری این رویکرد تأکید کرده و اجرای تراموا را به عنوان راهکاری مؤثر برای بهبود جریان ترافیکی شهر رشت معرفی نموده است. موضعگیری اخیر استاندار گیلان، مبنی بر عدم تأثیرگذاری روگذرها بر ترافیک و لزوم تمرکز بر حمل و نقل عمومی، نشاندهنده ضرورت بازنگری در اولویتهای اجرایی است. با اینحال، واقعیت میدانی خلاف این جهتگیری را نشان میدهد: روگذر بتنی و یکطرفه شهیدباهنر که خلاف جهت تقاضای حداکثری طرح جامع حمل و نقل با طول ۵۰۰ متر و رویکردی کاملا خودرومحور طراحی و به بهرهبرداری رسید، دقیقا بر روی مسیر خط یک تراموای رشت که در دهه گذشته مصوب شورای عالی ترافیک کشور بوده، احداث شده است. این در صورتی بوده که احداث و اجرای تراموا در رشت با ردیف بودجهای اختصاصی، حتی در مقطعی در آستانه اجرای عملیاتی قرار گرفت. این تداخل فاحش، که مسیر مصوب تراموا را مسدود کرده، بدون کسب مجوز از مراجع ملی همچون شورای عالی ترافیک کشور اجرا شده و میتواند اجرای طرح تراموا را در آن محدوده ناممکن سازد. چنین مدیریتی، که چشم بر اسناد بالادستی میبندد، نهتنها عقبماندگی زیرساختی را تشدید میکند، بلکه اعتماد عمومی به برنامهریزی شهری را خدشهدار میسازد.
مدیران شهری با عکسهای یادگاری و سخنرانی در افتتاحیه بدون آنکه به پیامدهای بلندمدت این سیاست سلبی نادرست بیاندیشند، به استقبال بهرهبرداری از روگذرهای بتنی با هزینههای هنگفت اجرایی میروند، بدون آنکه بدانند چه آینده مبهمی را برای رشت رقم زدهاند. این رویکرد، رشت را با شتاب به سوی خودرومحوری سوق میدهد و با جانماییهای غیرکارشناسی، تقاضای سفرهای درونشهری با خودرو شخصی را افزایش میبخشد و سیاستهای انحرافی از توسعه حمل و نقل عمومی را تقویت میکند؛ سیاستی که برای شهری همچون رشت، با چالشهای محیطزیستی و ترافیکی فزاینده، میتواند خطرناک و غیرقابلجبران باشد.
اقدام اخیر شهرداری در احداث دومینووار روگذرهای بتنی و اغلب یکطرفه، آنهم یکی پس از دیگری، بیش از آنکه تامینکننده منافع عامه مردم و استراتژی شهری انسانمحور باشد بیشتر یک فرار رو به جلوست تا در هماهنگی با شورا، عمر مدیران ارشد امتداد یابد؛ بهعبارتی روشن، اتلاف منابع بهشرط بقا.
با اینهمه، مطالبات کنونی شهروندان رشت نیز از نهاد شهرداری نه الزاما احداث روگذرهای بتنی با هزینههای کلان و کمرشکن آن، بلکه افتتاح رینگهای شهری، توسعه ناوگان عمومی و ایجاد حمل و نقل انبوه بَر، گسترش پیادهراه به برخی از معابر قدیمی و گذرگاههای سنتی و ساماندهی به تالاب عینک و سایر پروژههای محیطزیستی است.
طبق اظهارات استاندار گیلان، تصمیمگیری برای اجرای این روگذرهای بتنی در دوره مدیریتی وی اتخاذ نشده و به گفته او، امکان توقف یا ممانعت از این پروژهها وجود ندارد. با اینحال، اگر امروز بر لزوم احداث تراموا در رشت اصرار میشود، پیش از هر چیز این پرسش اساسی مطرح است: چه تضمینی وجود دارد که دو سال دیگر، استاندار یا شهردار دیگری نیایند و نگویند تراموا مربوط به دوره پیشین است و آن را کنار بگذارند؟ این چرخه معیوب از تصمیمات ناپایدار و سیاستهای نادرست، شهر را به ورطه عقبماندگی کشانده است؛ در حالی که استاندار، بهعنوان عالیترین مقام دولتی در استان، میتواند با اعمال نظارت قاطع، مدیریت شهری را ملزم به بازنگری در این طرحها کند و جلوی اجرای تصمیمات ناسنجیده را بگیرد.
متأسفانه، در این فرآیند، هیچ نهادی پاسخگو نیست و نظرات کارشناسی متخصصان نیز اغلب نادیده گرفته میشود. در رشت، شهروندان طی سالهای اخیر با ساخت این روگذرها، ناچار به عبور از کوچهپسکوچههای پرپیچوخم شدهاند و شهر به یک کارگاه عظیم خودرومحور تبدیل گشته است – روگذرهایی که بدون توجه به اسناد فرادست و با هزینههای گزاف ساخته شدهاند، اما هیچ تأثیری واقعی در کاهش ترافیک نداشتهاند. اگر استاندار، بهعنوان نماینده ارشد دولت، نتواند این تصمیمات نادرست مدیریت شهری را مهار کند، پس چه کسی میتواند؟
دانشآموخته کارشناسی ارشد شهرسازی