از تزیینات موقت تا مدیریتِ رویدادمحور پایدار؛

بازنگری راهبردی آماده‌سازی نوروزی شهرها

0 ۱۵

آخرین ماه های سال ایرانیان همواره در تکاپوی نوروز و ورود به سال جدید هستند. آماده‌ شدن برای نوروز و آغاز سال جدید در ایران مجموعه‌ای از آیین‌ها و رفتارهای اجتماعی است که ریشه در تاریخ، اسطوره‌شناسی و ساختارهای فرهنگی ایرانیان دارد.

 

این فرایند، علاوه بر جنبه‌های نمادین و آیینی، کارکردهای روان‌شناختی، اجتماعی و بهداشتی نیز ایفا می‌کند و به همین دلیل در پژوهش‌های انسان‌شناسی، جامعه‌شناسی و مطالعات فرهنگ عامه مورد توجه قرار گرفته است.

 

در بسیاری از پژوهش‌های روان‌شناختی، نوروز به‌عنوان یک «نقطه توقف و بازاندیشی» شناخته می‌شود. مرتب‌سازی محیط زندگی، برنامه‌ریزی برای اهداف سال آینده و نظم‌دهی به امور، نوعی بازتنظیم ذهنی محسوب می‌شود که به بهبود سلامت روان و انگیزه فردی کمک می‌کند.

 

در همین راستا بخشی از برنامه های مدیریت شهری نیز هر سال به دنبال پیاده سازی چنین رویکردی در سیما و منظر شهری است. به نظر می‌رسد این اقدامات باید  با هدف ارتقای کیفیت محیط شهری، تسهیل تردد شهروندان و ایجاد فضای نشاط عمومی صورت گیرد و لذا از منظر مدیریت شهری، برنامه‌ریزی محیطی و سیاست‌گذاری فرهنگی قابل تحلیل است.

 

اما این مساله نباید نادیده گرفته شود که روند آماده‌سازی شهرها برای نوروز، اگرچه در ارتقای نشاط اجتماعی و بهبود کیفیت فضاهای عمومی نقش دارد، اما هم‌زمان می‌تواند موجب تحمیل هزینه‌های سنگین و تولید حجم قابل‌توجهی از پسماندهای غیرضروری از ساخت و تولید المان‌هایی که پس از تعطیلات کاربردی ندارند شود. در این چارچوب، تحلیل علمی این مساله مستلزم توجه به سه محور اصلی است: اقتصاد شهری، مدیریت پسماند و فرهنگ‌سازی اجتماعی.

 

بخش مهمی از بودجه نوروزی شهرداری‌ها صرف طراحی، تولید و نصب المان‌های تزیینی و سازه‌های موقت می‌شود؛ سازه‌هایی که معمولا عمر مفید کوتاهی دارند و پس از پایان تعطیلات، به‌دلیل ماهیت موقتی و نبود برنامه استفاده مجدد، به پسماندهای حجیم تبدیل می‌شوند. انباشته شدن المان‌های بلااستفاده پس از نوروز، علاوه‌بر پیامدهای اقتصادی به مساله‌ای محیط‌زیستی تبدیل می‌شود.

 

تولید پسماندهای حجیم، مصرف زیاد مواد اولیه و نیاز به محل‌های دفع یا انبارسازی، همگی با اصول «مدیریت پایدار منابع» در تضاد است. در ادبیات محیط‌زیست شهری، این وضعیت به‌عنوان نمونه‌ای از «ناپایداری چرخه مواد» طبقه‌بندی می‌شود که می‌تواند اثرات منفی بر اکوسیستم شهری و حاشیه شهرها بر جای بگذارد.

 

از سوی دیگر در گیلان نیز مانند بسیاری از شهرهای گردشگرپذیر ایران، افزایش حجم مسافران در ایام نوروز علاوه بر فشار بر زیرساخت‌ها، می‌تواند موجب بروز مشکلاتی مانند ازدحام در معابر، افزایش تولید پسماند، اشغال فضاهای عمومی، اختلال در تردد روزمره ساکنان و کاهش کیفیت زندگی شهری شود. این چالش‌ها، اگر مدیریت نشوند، به نارضایتی ساکنان و کاهش پذیرش اجتماعی گردشگری نوروزی می‌انجامند. در این میان شاید بتوان، از المان‌های نوروزی به‌عنوان بخشی از مدیریت فرهنگی شهر استفاده کرد تا نقشی در هدایت رفتار مسافران، فرهنگ‌سازی و کاهش تنش میان گردشگران و جامعه میزبان ایفا کنند.

 

بر اساس مطالعات ارتباطات محیط، عناصر بصری در فضاهای عمومی می‌توانند مسیرهای حرکتی را هدایت کنند و رفتارهای مطلوب را تقویت کنند و آگاهی‌های محیط‌زیستی و اجتماعی را منتقل سازند. بنابراین، المان‌های نوروزی اگر صرفا نقش تزیینی نداشته باشند، می‌توانند کارکرد مدیریتی بیابند و در کاهش ازدحام و بهبود رفتار گردشگران مؤثر باشند.

 

این المان‌ها می‌توانند طوری طراحی و جانمایی شوند که مسیرهای مناسب پیاده‌روی را مشخص کنند و از تجمع‌های بی‌نظم جلوگیری کنند. همچنین فعالیت‌های پرتقاضا (عکاسی، توقف، استراحت) را به مناطق کم‌ترافیک‌تر هدایت کنند. این نوع طراحی در ادبیات برنامه‌ریزی شهری طراحی هدایت‌کننده (Guided Design)  نام دارد و یکی از روش‌های کم‌هزینه برای مدیریت جمعیت است.

 

علاوه‌بر این به نظر می‌رسد با تلفیق پیام‌های آموزشی در ساختار المان‌ها، می‌توان رفتارهای مسؤولانه را تشویق کرد؛ مانند عدم ریختن زباله، احترام به فضاهای سبز، استفاده درست از امکانات شهری و رعایت نظم ترافیکی. یافته‌های پژوهش‌های محیط‌زیستی نشان می‌دهد که پیام‌های تصویری غیرمستقیم اثرگذاری بیشتری بر رفتار گروه‌های بزرگ دارند. از طریق المان‌هایی با محتوای فرهنگی مانند نمادهای هویت شهری، نقوش محلی، پیام‌هایی درباره تاریخ و سنت‌های بومی می‌توان حس تعلق و احترام گردشگران به شهر میزبان را افزایش داد و نوعی ارتباط عاطفی با محیط ایجاد کرد که خود به کاهش تخریب و بی‌نظمی می‌انجامد.

 

همچنین المان‌ها می‌توانند کارکردهای تعاملی داشته باشند (مثل فضاهای عکاسی، سازه‌های هنری مشارکتی، بازی‌های شهری) و به‌صورت هوشمندانه در نقاط فرعی اسکان یابند تا بار جمعیتی از مراکز اصلی برداشته شود و مسافران به‌طور طبیعی به توزیع فضایی مطلوب هدایت شوند. در تحلیل‌های جدید مدیریت شهری، بخش مهمی از مخارج آماده‌سازی شهر برای مناسبت‌ها در واقع «سرمایه‌گذاری اجتماعی و فرهنگی» تلقی می‌شود.

 

آثار غیرمستقیم شامل افزایش رضایتمندی شهروندان، ایجاد تصویر مثبت از شهر برای گردشگران، تقویت تعاملات اجتماعی و حمایت از کسب‌ و کارهای کوچک از جمله بازده‌های غیرمالی اما مهم این هزینه‌ها به‌شمار می‌روند. همچنین استفاده از متریال‌های بازیافتی و رویکرد lowtech نیز در حفظ سیاست‌های پایداری موثر خواهد بود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.