وجب‌به‎وجب گیلان با آمایش سرزمین هدفمند شود؛

بلندمرتبه‌سازی یا تهرانیزه شدن!

0 ۲۹

نماینده عالی دولت در استان گیلان به‌تازگی، بلندمرتبه‌سازی را به‌عنوان الزام و راهکار در مقابل نابودی اراضی کشاورزی استان مطرح و عنوان کرد: با هماهنگی وزارت راه و شهرسازی، ۲۰ نقطه در استان برای بلندمرتبه‌سازی در نظر گرفته می‌شود. پیش از هر چیز دررابطه‌با این الزام که به‌عنوان راهکاری در استان گیلان مطرح شده باید گفت: ارائه این طرح یا برنامه از سوی مقام عالی دولت در استان با محدودیت در داده‌های کیفی روبروست. این برنامه از ابتدای آن، جدا از سازوکار، چگونگی فرایند و اثربخشی طرح در ذهن گیلانیان بسیار گنگ و مبهم به نظر می‌رسد. اصلا مشخص نیست؛ چه طرح و برنامه‌ای ارائه شده و چه ایده‌ای وجود دارد! حتی از بُعد مکان‌یابی نیز به جز یک مسافت ۱۵۰ کیلومتری از بندر انزلی تا آستارا اشاره خاصی دیگری نشده است.

 

در واقع دراین‌رابطه با کلیدواژه‌هایی مواجه می‌شویم از قبیل؛ کمبود زمین و مسکن، دارایی گیلانیان، مهاجرت، نسل آتی، ساخت‌وسازهای غیرمجاز، و یک‌مرتبه به الزام و راهکار بلندمرتبه‌سازی سوق داده می‌شویم. فارغ از چگونگی اجرای این طرح و همچنین تاثیر مطلوب و غیرمطلوب آن بر مسائل و چالش‌های استان باید گفت: تهرانیزه شدن مسایل عمرانی در استان‌های شمالی هرچند مسیر آسانی است؛ اما تبعات خاص خود را هم در پی خواهد داشت!

 

از بدو آغاز روند بلندمرتبه‌سازی این پدیده همیشه بر لبه تیغ حرکت می‌کرد، از سویی به بسیاری از مشکلات شهری از جمله؛ کمبود زمین، مسکن، بهینه نمودن هزینه تاسیسات شهری، جلوگیری از رشد افقی شهرها و… پاسخ می‌داد، اما از سوی دیگر، پدیدآورنده مشکلات و نارسایی‌هایی مانند افزایش تراکم جمعیتی و ساختمانی، اختلال در تاسیسات زیربنایی و خدمات شهری، تاثیرات نامطلوب کالبدی و محیط‌زیستی و… در فضاهای شهری بود.

 

این روزها که کشور و به فراخور آن استان‌های شمالی از جمله؛ گیلان، مازندران و گلستان با مشکلات و بحران‌های متعددی همچون؛ عدم توازن و تعادل سرزمینی، نابرابری فضایی و اجتماعی، مکان‌گزینی نامناسب جمعیت، صنایع و فعالیت‌ها، بحران و کمبود آب، معضلات شهری و محیط‌زیستی، گسترش ریزگردها، گرانی زمین و مسکن، زمین‌خواری، سرزمین زدایی، تراکم جمعیت در شهرهای بزرگ، تمرکزگرایی شدید، مهاجرت‌های بی‌رویه و لجام‌گسیخته، نابودی روستاها و عدم فعالیت به‌صرفه کشاورزی و…. دست‌وپنجه نرم می‌کند. طبعا پرسشی مطرح می‌شود که علت و منشأ پیدایش این دشواری‌ها، آشفتگی‌ها و چالش در پهنای این سرزمین‌ها کدام است؟! بی‌تردید در این برهه زمانی که ماهیت مسائل و مشکلات نیازمند بررسی و مطالعات عمیق و کارشناسی است، پاسخ به این پرسش کاری سخت و طاقت‌فرسا است.

 

باتوجه‌به اینکه ارائه طرح بلندمرتبه‌سازی در استان گیلان در مواجهه و مقابله با مسائل و چالش‌های منطقه از قبیل؛ مهاجرت و انتقال جمعیتی، تغییرات در کاربری اراضی کشاورزی، نابودی کشاورزی، کمبود زمین برای مسکن و. مطرح گردیده است. ازاین‌رو بایستی در طرح چنین مسائلی بسیار موشکافانه برنامه‌ریزی صورت بگیرد.

 

از آن‌جایی که مهاجرت‌های برون‌استانی به استان گیلان در سال‌های اخیر از لحاظ ماهیت، شکل و بُعد مسافتی با تغییراتی مواجه است و این نوع مهاجرت‌ها به استان گیلان با بروز بحران آب، آلودگی هوا، افزایش هزینه زندگی در کلان‌شهرها، تغییرات محیط‌زیستی و اقلیمی افزایش قابل‌توجهی را شاهد بوده و مهاجرین برای کیفیت زیست بهتر به این استان مهاجرت می‌کنند. اولین پرسش در رابطه با بلندمرتبه‌سازی که به ذهن خطور می‌کند، این است: آیا مهاجرین در گیلان که اغلب از طبقه متمول جامعه بوده‌اند، حاضرند در برج‌های چندین و چندطبقه سکونت یابند؟

 

اغلب مهاجرین که دارایی ارزشمند گیلانیان را در پلاک‌های مختلف خریداری کرده‌اند، به دلایلی از قبیل؛ فرار از آلودگی هوا، تمرکز بیش از‌اندازه جمعیت، ترافیک، خشکسالی و فرار از آسمان‌خراش در کلان‌شهرها مهاجرت غیردائم به گیلان داشته و طی این انتقال جمعیتی، بکرترین زمین‌ها با چشم‌اندازهای جنگل و کوه و دریا را در روستاهای استان گیلان به تصرف خود درآورده‌اند. در واقع می‌توان گفت: مهاجرت به استان گیلان، یک امر فقط سکونتی برایشان نبوده و تبدیل به‌نوعی سرمایه‌گذاری و سرمایه‌اندوزی شده است. تحرکات جمعیتی اخیر، با انتقال سرمایه از کلان‌شهرهای توسعه‌یافته به‌سوی مناطق روستایی و شهری است.

 

از نیم‌قرن پیش آمایش سرزمین به‌منظور مقابله و مهار آثار و تبعات و مشکلات ناشی از انقلاب صنعتی و ویرانی‌های جنگ جهانی دوم ابداع شد. طرحی با دید کلان و برنامه‌ای جامع که بسیار فراتر از بعضی تدابیر و سازوکارهای فقط پیشگیرانه بوده و بازدارنده و تنظیم‌گر امور سرزمین محسوب می‌شد. در واقع چیدمان منطقی و تعامل ارگانیک و همه‌جانبه ارکان اساسی سرزمین را فراهم می‌کند. این تخصص در برگیرنده اصول، فنون و روش‌های علمی و کاربردی به‌منظور یکپارچه‌سازی، تعادل، توازن، توسعه، تحولات بنیادین و پایدار سرزمین در همه ابعاد کلان مانند؛ فضا، جمعیت، فعالیت و محیط‌زیست است.

 

چهار عامل اصلی تشکیل‌دهنده سرزمین مانند فضا، انسان، فعالیت و محیط‌زیست پیوسته با هم در تعامل هستند. سرزمین‌های جغرافیایی موجودیتی منفعل و ایستا نیستند و خواه‌ناخواه به‌صورت مداوم دگرگون و متحول می‌شوند. ازاین‌رو عقلانیت حُکم می‌کند که تحولات سرزمین‌ها به‌صورت رها شده نباشند و بر اساس مجموعه‌ای از سازوکارها، تدابیر و قدم‌های برنامه‌ریزی‌شده جامع، منسجم و یکپارچه هدایت و محقق شوند.

 

به نظر می‌رسد نظام برنامه‌ریزی هرگز نتوانسته توسعه‌ای همگون با مزیت‌ها و تنگناهای مناطق را محقق سازد و بی‌تعادلی در توسعه منطقه‌ای کشور از آثار و پیامدهای آن محسوب می‌شود؛ بنابراین سیاست‌های کلی پیش از هر چیز می‌طلبند که در سطح کلان به طرح آمایش منطقه‌ای به‌عنوان یک ضرورت در استان گیلان نگاه شود تا وجب‌به‌وجب و متر به متر این منطقه غنی و ارزشمند با برنامه‌ریزی جامع و یکپارچه مدیریت شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.