بناهای تاریخی گیلان، رنگ باختن در زمانهی بی توجهی(قسمت اول)
میراثمان را در قمارخانه تاریخ میبازیم؟
امیرحسین کریمی- مهسا بهشتی/ پا نهادن در بناهای تاریخی همیشه حسی توام با شعف و شگفتی برایمان به ارمغان میآورد. صرف نظر از جنبه زیباییشناختی، آن چیزی که چنین احساساتی را در ما بر میانگیزد، تجربهی ناب بودن در تاریخ است. گرچه مفهوم تاریخ پیچیدهتر و وسیعتر از آن است که به تاریخ مصور بناهای باستانی محدود شود، اما به طور کلی وصل شدن به گذشته و تخیل ناشی از آن در جهانی مملو از خبرها و واقعیتها نسبتا از زندگی ما حذف شده است. گویی قدمت همه اتفاقات نهایتا به چند دهه قبل باز میگردد و با شکافی میان امروز و دیروز، بخشی از گذشته حذف شده است.
بیشک جنبههای روانی و اجتماعی این حذفشدگی و کوری ما نسبت به گذشتهی خودمان جای بحث بسیار دارد. شهروندانی که در چنین جامعه و شهری زندگی میکنند، خودشان را بیرون از گذشتهای میبینند که تمامی مناسبات، سبک زندگی و باورها و مناسکش را وامدار آن گذشته است. زیستن در چنین زمانهای ما را تبدیل به انسانهایی بی تخیل و ناآگاه به خود و ریشههایمان کرده است. در چنین شرایطی است که به هر آنچه سیاست، اقتصاد و مذهب تدارک دیدهاند رو میکنیم و از گذشته چیزی نمیپرسیم. بیگمان تجربهی به دست آوردن آگاهی تاریخی، پیچیدهتر از آن است که بتوان آن را به بازدید و مرمت آثار تاریخی فروکاست، اما قطعا چنین تجربهای یکی از دروازههای ورود به این آگاهی است.
به حرکت در آوردن چرخ فرهنگ دو نیروی محرکه اصلی دارد؛ یکی سیاستهای اجرایی دولتها و دیگری «من»هایی که در کنار هم سلیقهی عمومی جامعه را رقم میزنند. دولتها به اقتصاد و درآمدزایی، بیشتر اهمیت میدهند تا وزارتخانهای تازهتاسیس که یکی از وظایفش حراست از آثار تاریخی است و ما هم آدمهایی شدهایم که تند عبور میکنیم تا زود برسیم، درنگی در کار نیست و دیگر به سختی میتوان آدمهایی را پیدا کرد که با فراغ بال به نقشهای اعجابانگیز پنجرههای یک ساختمان درحال تخریب خیره شوند. ما ادامهی سیاستهای دولتهاییم و دیگر اهمیتی ندارد که گذشتهای نداشته باشیم و حوصلهای برای درنگ کردن باشد یا نباشد.
این گزارش تلنگری است به سرعت ما و سیاست دولتها، تلاشی برای پرسیدن، پرسیدن اینکه چگونه میراثمان را در قمارخانه تاریخ میبازیم و دیگر فرصتی برای درنگ کردن نداریم. این گزارش، ادامهای است بر گزارش پیشین مرور برای سر زدن به ارثیههایی که کم و بیش برایمان باقی ماندهاند.
پرسش اول _ حمام تاریخی مریان در چه حال است؟
تالش را با کوههای سبز و ارتفاعاتی بالاتر از ابرها میشناسند. شهری که از جنگل اکسیژن میگیرد و هوای نمناکش را وامدار فاصلهی کمش با دریاست. سرزمینی عجیب که ناشناختههای بسیار دارد. یکی از این ناشناختهها احتمالا حمام تاریخی مریان، در بخش مرکزی روستای آقاولر است. بنایی مربوط به دوران قاجار که در شهریور سال ۸۲ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید. بنایی که در سالیان اخیر در غفلت نهادهای مسوول وضعیت چندان مناسبی نداشت اما اکنون با محوطهسازی و سنگچین مسیری که به حمام میرسد وضعیت بهتری پیدا کرده است. از قرار معلوم میراث فرهنگی گیلان قصد دارد تا پس از پایان کارهای اجرایی حمام مریان را به موزه مردمشناسی تبدیل کند یا حتی آن را برای تاسیس کافه موزه در اختیار بخش خصوصی قرار دهد.
«بهزاد نیکفهم»، مهندس معمار و مرمتگر که پروژه مرمت حمام تاریخی مریان را بر عهده دارد به مرور میگوید: در طول ۲۰ سال گذشته و پس از مراحل آواربرداری، کشف و تحقیقات باستانشناسی بر روی این بنا، حمام مریان چند بار مرمت شده است. پس از مرمت سال ۸۹ این بنا تا مدت زیادی به حال خود رها شده بود تا اینکه در اواخر سال ۹۷ پروژه مرمت این بنا در دو بخش به ما واگذار شد؛ بخش اول بر مرمت عمدهی این بنا و بخش دوم بر پروژه تکمیل فضای حفاظتی اطراف بنا متمرکز بود.
دولت برای جلوگیری از دوبارهکاری بودجهای برای مرمت اختصاص نمیدهد چراکه ممکن است بخش خصوصی قصد داشته باشد از بنا با کاربری متفاوتی با آنچه دولت در نظر داشته است استفاده کند. با این وجود اگرچه حمام مریان یک دوره به مزایده گذاشته شد اما تاکنون متقاضی نداشته است.
منظور از مرمت عمده مجموعه تغییراتی است که برای استفاده از بنا با کاربری جدید در ساختمان انجام میشود و منظور از بخش دوم دیوارکشی و محدود کردن فضای اطراف حمام است. هدف از این کار هم دسترسی آسان گردشگر به فضای اطراف بنا بود که بر اساس طرح جامع مرمتی که در سال ۸۸ تهیه شده بود انجام گرفت.
از قرار معلوم مرمت حمام مریان به جز مرمت بخش سربینه آن به اتمام رسیده است، اما مرمت فضای ورودی و سربینه آن نیازمند مطالعات گستردهتری است و برای استفاده از آن نیاز به تجهیزات و تاسیسات و همچنین نورپردازی مناسب است. به گفته نیکفهم اگرچه تاسیسات نورپردازی مورد نیاز این بنا هم تهیه شده است اما تاکنون مرمت سربینه آن انجام نشده است. او علت انجام نشدن این کار را تغییر رویکرد سازمان میراث فرهنگی گیلان در سالیان اخیر میداند که به عنوان متولی اصلی احیای بنا، بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی تصمیم گرفته است بنا را به بخش خصوصی واگذار کند. در چنین شرایطی و در گیرودار واگذاری، دولت برای جلوگیری از دوبارهکاری بودجهای برای مرمت اختصاص نمیدهد چراکه ممکن است بخش خصوصی قصد داشته باشد از بنا با کاربری متفاوتی با آنچه دولت در نظر داشته است استفاده کند. با این وجود اگرچه حمام مریان یک دوره به مزایده گذاشته شد اما تاکنون متقاضی نداشته است.
سهگانهی مسجدها
مسجد اردبیلیان، مسجد مستوفی و مسجد صفی؛ نامهایی که به نظر نمیرسد برای شهروندانی غیر از قدیمیهای رشت و ساکنان خیابان مطهری آشنا به نظر بیایند. از میان این سه مسجد تنها مسجد اردبیلیان در فهرست آثار ملی ثبت نشده است و دو بنای دیگر در لیست این آثار فهرست شدهاند. وضعیت مساجد تاریخی نسبت به سایر بناهای باستانی پیچیدهتر است چراکه در شهرها علاوه بر میراث فرهنگی و شهرداری که در بسیاری از پروژههای احیا، ذینفوذ هستند، سازمان اوقاف و امور خیریه نیز دخیل است. موضوعی که همیشه موجب انتقاد به سازمان میراث فرهنگی قرار گرفته است و فعالان این حوزه معتقدند میراث عملا کاری برای احیای این بناها نمیکند و تمام وظیفه نگهداری را سازمان اوقاف بر عهده گرفته است.
اما بنا بر آنچه که فعالان حوزه میراث فرهنگی بیان میکنند اکنون روند مرمت و بازسازی این مساجد آغاز شده است و قرار است هزینه بازسازی را هم بنیاد مسکن انقلاب اسلامی تقبل کند. «ولی جهانی»، معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی درباره این سه مسجد به مرور میگوید: هزینه مرمت مساجد صفی، اردبیلیان و مستوفی را بنیاد مسکن پرداخت میکند و متولی مساجد و بقعههای گیلان نیز سازمان اوقاف است. از طریق بنیاد مسکن پنج میلیارد تومان اعتبار به مسجد صفی اختصاص داده شده است و مشاوران طرح نیز شرکتهای «عمارت خورشید» و «نقشآوران توس» هستند که کار آنها توسط شورا فنی میراث تهران تایید شده است.
در حالیکه افرادی خارج از استان برای مرمت آمدند بهتر بود از مشاوران و همکاران گیلانی هم استفاده میکردند چراکه تجربه بومی بودن افراد میتوانست به پروژه کمک کند.
بهزاد نیکفهم هم درباره این مساجد به مرور میگوید: بنیاد مسکن انقلاب اسلامی متولی توسعه و بهسازی بافت روستاها است. در این مورد به دلایل مختلف از جمله ارزش این مساجد، بنیاد مسکن علیرغم اینکه نهاد تخصصی این کار نیست متولی بازسازی شد. اگرچه بهتر بود این کار توسط دستگاه و نهاد تخصصی آن انجام شود اما به هرحال این اتفاق نیفتاد اما خوشبختانه کار مرمت به پیمانکارانی واگذار شد که در این حوزه کاربلد هستند.
نیکفهم در گفتوگو با مرور تنها انتقادی را که به روند بازسازی این بناها وارد میکند عدم استفاده از پتانسیلهای استانی در این کار است؛ او در این باره میگوید: مسجد صفی و به طور کلی مساجد گیلان از نظر معماری و تکنیک ساخت بناها و ساختمانها با مساجد فلات مرکزی ایران تفاوت دارند. شخصا اعتقاد دارم در حالیکه افرادی خارج از استان برای مرمت آمدند بهتر بود از مشاوران و همکاران گیلانی هم استفاده میکردند چراکه تجربه بومی بودن افراد میتوانست به پروژه کمک کند.
نیکفهم همچنین درباره نظارتهای سازمان میراث فرهنگی گیلان در روند بازسازی این پروژه میگوید: تا جایی که بنده من اطلاع دارم سازمان میراث فرهنگی به شکل مستقیم نظارت میکند و حتی در جلسات بسیاری طرح مرمت مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و از این حیث باید گفت پروژه در مسیر درستی قرار دارد. اما امیدوارم فشارهای بیرونی در روند فنی مرمت اخلالی ایجاد نکند. یکی از نگرانیهای من این است که در روند این پروژه، بخصوص در مسجد صفی که یکی از فاخرترین مساجد ما در رشت است و از نظر معنوی نیز از ارزش و اهمیتی خاصی برای گیلانیان برخوردار است، با الحاقات بی مورد صدمه ببیند.
منارهی برعکس یک بنای تاریخی!
اگر از «مناره بازار» صومعهسرا دیدن کنید و رندانه نظری بر زیر و بم بنا بیندازید شاید متوجه یک اشتباه عجیب در مناره این بازار بشوید. در معماری قدیم هر برجی را شبیه قیف برعکس میساختند؛ به صورتی که بالای برج تنگ و قسمت پایینی آن گشاد بود تا بتواند سطح اتکای بنا باشد. مناره بازار صومعهسرا در گذشته بیش از ۳۰ متر ارتفاع داشته است. پس از زلزله سال ۶۹ روبار ۱۳ متر آن تخریب شده بود و در طول سالیان اخیر هم به دلیل شرایط جوی ۵ متر دیگر از آن تخریب شده است. اکنون پس از مرمت، ارتفاع این بنا به ۲۰ متر میرسد اما کارشناسان حوزه میراث معتقدند بنایی که بعد از تخریب در اثر زلزله احیا شد شبیه لوله آب درآمده و بالا و پایین آن هماندازه است. مرمتی که باعث شد این بنا هیچ گونه سنخیتی با بنای اصلی نداشته باشد.
وقتی که باید با اشتباه کنار آمد!
بهزاد نیکفهم در باره این اشتباه عجیب هم به مرور میگوید: در دورهای که من در سازمان میراث فرهنگی حضور داشتم متوجه این اشتباه شدیم. در واقع سال ۸۱ متوجه شدیم بخش قابل توجهی از مناره که در سالهای قبل مرمت شده بود دارای اشکالات اساسی است. هندسه اصلی بنا در نیامده بود و الگوی هندسی اصلی استوانه صحیح نبود. به طور مثال وقتی ۱۸ متر بالا رفتند متوجه شدند با دهانه هندسی کار جور در نمیآید. وقتی که ما برای مرمت اقدام کردیم متوجه شدیم ادامه دادن این ارتفاع نیز درست نیست، در واقع اگر از این ارتفاع بالاتر میرفتیم و به ارتفاع اصلی بنا میرسیدیم کار کلا غلط از آب در میآمد.
به گفتهی وی، شروع این پروژه نیز به واسطه مسائل حقوقی و قانونی که وجود داشت امکانناپذیر شده بود. به هرحال، بخشی از بیتالمال آن جا هزینه شده بود و تخریب بنای مرمت شده پیامدهای اجتماعی خود را به همراه داشت. به طور کلی در آن زمان عالیترین مقامات سازمان میراث فرهنگی از جمله معاون میراث فرهنگی کشور و معاون پژوهشی وقت سازمان دو بار از این بنا بازدید کردند و بعد از رویت بنا تصمیم گرفتند دیگر اقدامی در مورد این مناره انجام ندهند. زیرا اگر قرار بود دوباره پروژه را استارت بزنیم شواهد تاریخی آن از بین میرفت و هزینه زیادی نیز برای دولت به همراه داشت. حال ترمیم آن اشتباه هم مستلزم آن است که تمام بنا تخریب شود و از نو ساخته شود.
بازگشت به حالت اولیه؛ میشود یا نمیشود؟
این درحالی است که ولی جهانی در گفتوگو با مرور اظهار امیدواری میکند که، سازمان میراث فرهنگی بتواند با دریافت اعتبار پنج میلیارد ریالی برای این پروژه دوباره آن را به حالت اولیه خود باز گرداند. جهانی همچنین از رایزنی با مالکان مزارع اطراف برای آزادسازی حریم مناره سخن گفت و اظهار کرد: تمرکز میراث بر روی محوطهسازی مناسب برای این مجموعه است.
وقتی که دیگر قند در دل ساختمان قندچیان آب نمیشود
میدان مرکزی شهر ساحلی انزلی محل قرار گرفتن ساختمانی است که بسیاری از اهالی انزلی آن را به «قندچیان» میشناسند. بنایی که تاریخچه آن به عصر پهلوی اول بر میگردد. این ساختمان پس از آنکه در دهه ۷۰ به وسیله مدیریت بانک ملی خریداری شد کشکمشهای زیادی را بین میراث و نهاد خریدار آن ایجاد کرد. اتفاقی که باعث شد خریدار بنا با تغییر و تخریب بخشهایی از مهمترین قسمتهای ساختمان، آن را از زیر نظر کارشناسان میراث فرهنگی خارج کند.
ترفندی که موفق هم بود و پس از آن تا یک دهه بعد این بنا در فهرست آثار ملی ثبت نشد و از آن برای کاربری اداری استفاده میکردند. بهزاد نیکفهم درباره این بنا هم به مرور میگوید: بانک ملی انزلی در مالکیت بانک ملی است و در سال ۱۳۸۲ توسط اینجانب شناسایی و ثبت شد. تا آن جایی که اطلاع دارم مدیریت شعب بانکهای استان به توصیه و معرفی اداره کل میراث فرهنگی پیمانکاری را برای این بنا انتخاب کرد، اما این که چرا مرمت انجام نشده یا متوقف شده است را نمیدانم.
مرور، در بررسیهای خود پیرامون اطلاع از وضعیت کنونی این ساختمان باخبر شد سقف یا شاهنشین وسط ساختمان که در قسمت بالا بانک قرار دارد، مرمت شده است و فیالحال کار بر روی نمای جلو ساختمان درحال انجام است اما مرمت داخل و قسمت پشتی بنا هنوز شروع نشده است. ولی جهانی، معاون میراث فرهنگی گیلان در این باره به مرور میگوید: مرمت قسمت شاه نشین بانک ملی انزلی توسط یکی از شرکتهای با گرید میراث فرهنگی صورت گرفته و همچنین فاز دوم مرمت نیز آغاز شده است و اکنون روی جداره آن کار میشود و سازمان میراث فرهنگی نیز بر آن نظارت دارد و به نظر من کار بسیار خوب و ماندگاری در حال انجام است.
اما کش و قوسها پیرامون مرمت ساختمان بانک ملی انزلی به همین جا ختم نمیشود و «مهرداد منفرد»، مدیرعامل شرکت مرمتگران میراث کاسپین که مدتی هم پیمانکار این پروژه بوده است به مرور توضیح میدهد: مراحل ابتدایی مرمت این بنا توسط گروه مرمتگران میراث کاسپین به انجام رسید و شامل آواربرداری ومرمت بخشهای فوقانی دیوارها، سقف بنا و شاهنشین بود. به دلیل اینکه پروژه طرحی برای مرمت نداشت، تمامی مراحل آن با مشورت شورای فنی و جلب نظرات اساتید مرمت استان انجام شد. هم اکنون هم کار مرمت ادامه دارد اما توسط گروه دیگری انجام میشود.
منفرد اذعان میکند: تا آنجا که من اطلاع دارم با وجود اینکه طرحی برای مرمت وجود ندارد اما مرمتگران جدید برای بهرهگیری از تجارب صاحبنظرانی که از شروع کار در جریان پروژه بودند امتناع میکنند و با تصمیمات سلیقه ای در حال پایان دادن به کار هستند. این درحالی است که گروه اجرایی فعلی هیچگونه تخصص دانشگاهی در زمینه مرمت ندارند. حرکتهای سازهای بسیاری در بنا صورت گرفته است که از نظر اینجانب ایراد و جای بحث و بررسی دارد.
وقتی از او میپرسیم چرا گروه خودش کار مرمت را ادامه نداده است میگوید: کارفرما اداره امور شعب بانک ملی استان گیلان و ناظر کیفی معاونت میراث استان است که در مناقصات بعدی، اداره امور شعب بانک ملی نام شرکت ما را در لیست استعلامی قرار نداد. او در انتها میگوید: نباید هیچ پروژه مرمتی بدون طرح، مرمت و احیا شود. اگر هم به دلایل خاص آغاز شد باید مرحله به مرحله با نظر شورای فنی ادامه پیدا کند. ما باید بدانیم برخورد سلیقهای با آثار تاریخی خسارت جبرانناپذیری به بار میآورد.
این گزارش ادامه دارد….