کالبد شکافی چالش‌های توسعه شهری رشت در گفت‌وگو با محمد اسکندری؛

بی‌توجهی به زیرساخت، رشت را به بن‌بست کشاند

0 ۱۴

از آغاز کلونی‌سازی مطب‌های پزشکی و کاربری‌های درمانی در رشت به عنوان مرکز گیلان، بیش از سی سال می‌گذرد. این فاجعه شهری نه تصادفی است، نه اجتناب‌ناپذیر. حد فاصل چهار راه گلسار، خیابان نواب، بلوار نماز و بوسار به بازارِ مکاره پزشکان و کادر درمان بدل شده و ترافیک، آلودگی محیطی، صوتی و نابسامانی آن، کیفیت زندگی ساکنان را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.

 

ترافیک در کلان‌شهر رشت، سال‌هاست که به یکی از چالش‌های مزمن و ساختاری مدیریت شهری تبدیل شده است؛ معضلی که در کنار بحران‌های دیگری چون پسماند، آلودگی رودخانه‌ها و فرسودگی زیرساخت‌ها، همواره در صدر شعارهای انتخاباتی و وعده‌های مدیران شهری قرار گرفته اما هیچ‌گاه به شکل بنیادی مورد درمان قرار نگرفته است.

 

شکاف عمیق میان «گفتار» و «عمل» طی سال‌های اخیر باعث شده تا مساله ترافیک، به‌رغم اهمیت حیاتی آن برای کیفیت زندگی شهروندان، از متن برنامه‌ریزی‌های توسعه‌ای به حاشیه رانده شود.

 

«محمد اسکندری» دانش‌آموخته جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری از دانشگاه تهران، در گفت‌وگویی با مرور، مدیریت شهری رشت را فاقد “شجاعت مدیریتی” برای استفاده از پتانسیل عظیم مالی و قانونی (بودجه ۵ تا ۸ هزار میلیارد تومانی) می‌داند.

 

 وی معتقد است؛ «تعارض منافع» مانع اجرای پروژه‌های کلیدی نظیر تکمیل رینگ ۹۰ متری و احداث کمربندی امامزاده‌هاشم-آتشگاه شده که در کاهش ترافیک عبوری و تخلیه بار ترافیکی شهر ضروری تلقی می‌شوند، قربانی اولویت‌دهی به “کارهای ویترینی” و منافع فردی شده‌اند.

 

ریاست دانشگاه پیام نور رشت، احداث روگذرهای بتنی رشت را کاملا اشتباه دانسته و در مورد قطب درمانی رشت می‌گوید: مکان‌یابی زون درمانی در محور نواب برای پاسخ به نیاز محدود آن دوره بوده، نه برای تقاضای گسترده و رشد یافته‌ی امروز. وی تاکید می‌کند که رشت نیازمند بلوغ مدیریتی است تا منافع عمومی بر منافع فردی ارجحیت یابد.

 

در ادامه سلسله گزارش‌های تحقیقاتی مرور با موضوع محور درمانی نواب با محمد اسکندری نوده، دانش‌آموخته دکتری جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری دانشگاه تهران که در حال حاضر ریاست دانشگاه پیام نور رشت را برعهده دارد، به گفت‌وگو پرداخته‌ایم که در ادامه به آن می‌پردازیم:

 

«محمد اسکندری نوده» که سابقه کاندیداتوری سکان بدنه اجرایی مدیریت شهری را در کارنامه خود دارد، پیشتر سرپرست دانشگاه پیام نور واحد بندر انزلی بوده، و هم‌چنین از دیگر سوابق وی می‌توان به؛ رییس شورای صنفی دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، ۱۳۷۹-۱۳۸۰؛ دبیر شورای صنفی دانشجویان دانشگاه تهران، ۱۳۷۹-۱۳۸۰؛ مسئول اجرایی دومین همایش ملی مدیریت پسماند، وزارت کشور، سازمان شهرداری‌ها، با همکاری جهاد دانشگاهی؛ دبیر اجرایی اولین جشنواره انتخاب برترین‌های پژوهش در مدیریت شهری، شهرداری تهران، با همکاری جهاد دانشگاهی؛ مدیر گروه پژوهشی «مدیریت شهری»، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی، سال ۱۳۸۷-۱۳۸۹؛ مدیر «اداره پژوهش» جهاد دانشگاهی، ۱۳۸۵-۱۳۸۷؛ عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور و سرپرست گروه جغرافیای دانشگاه پیام نور رودسر نام برد.

 

***

 

در حد فاصل چهار راه گلسار تا سعدی و علی‌الخصوص خیابان نواب، با تمرکز کاربری‌های درمانی مواجه‌ایم. روزانه مراجعین زیادی برای خدمات درمانی به این مسیر رفت و آمد دارند. به نظر شما تمرکز کاربری‌های درمانی در محدوده نواب و شبکه معابر هم‌جوار آن تا چه اندازه در ترافیک شهر و قفل شدن گلسار و بلوارهای منتهی به آن نقش دارد؟

 

ببینید امروزه در محور نواب، بوسار، بلوار نماز و گلسار تا سعدی  و از محدوده صابرین تا انتهای گل‌ باغ نماز شاهد نوعی بی‌سلیقگی شدید در مکان‌یابی و توسعه راسته‌های درمانی هستیم که عملا شهر را دچار قفل ترافیکی کرده‌اند. بر اساس بررسی‌ها، حدود ۵۰ درصد از ترافیک خیابان‌های بوسار، گلسار، گل‌ باغ نماز و بخشی از قلی‌پور ناشی از همین گسترش بی‌رویه کاربری‌های درمانی است.

 

در محور نواب، بوسار، بلوار نماز، و گلسار تا سعدی و از محدوده صابرین تا انتهای گل‌ باغ نماز شاهد نوعی بی‌سلیقگی شدید در مکان‌یابی و توسعه راسته‌های درمانی هستیم که عملا شهر را دچار قفل ترافیکی کرده‌اند

 

این درحالی است که هر توسعه‌ای پیش‌نیازهایی دارد، از جمله تامین پارکینگ و دسترسی‌های مناسب شهری مثل پارکینگ کنار‌جاده‌ای، طبقاتی و یا مکانیزه. متاسفانه در محدوده درمانی شهر رشت، هیچ‌کدام از این زیرساخت‌ها در نظر گرفته نشده‌اند؛ ما عملا در زون درمانی رشت پارکینگ نداریم.

 

اگر به بازار شهر نگاه کنید، پشت بازارچه سعدی یک پارکینگ بزرگ و استاندارد ساخته شده است؛ زمینی وسیع که اغلب ظرفیت خالی دارد. در محدوده استادسرا نیز در جوار لوله‌ فروشی قدیمیِ حق‌شناس، پارکینگی احداث شده است. در سمت دیگر، در امتداد خط ماشین، پارکینگ‌های کوچک‌ محلی شکل گرفته‌اند که خدمات ارائه می‌دهند؛ چه با نرخ‌های آزاد و چه با تعرفه‌های دولتی. همه این‌ها نشان می‌دهد که بخش‌های تجاری و پیاده‌ راه رشت تا حدی سر و سامان گرفته، اما بخش درمانی هم‌چنان بدون مدیریت و بدون ساماندهی مانده است.

 

 

بیش از ۳ دهه است که تمرکز کاربری‌های درمانی رشت در خیابان نواب و پیرامون آن اتفاق افتاده است. انتقالی که باعث شد به تدریج ساختمان پزشکان، مطب‌ها، داروخانه‌ها و سایر مشاغل مرتبط در این نقطه از شهر استقرار یابند. یعنی می‌فرمایید از آن ابتدا انتقال کاربری‌های درمانی اشتباه و حاصل بدسلیقگی بوده؟

خیر. در مورد محدوده درمانی شهر رشت، نمی‌توان گفت بی‌سلیقگی در شکل‌گیری آن رخ داده است؛ واقعیت این است که هیچ بی‌سلیقگی در آغاز کار وجود نداشت. پیش از آن‌که این زون به وجود بیاید، این بخش از شهر در حاشیه قرار داشت و از نظر شهری، هنوز به مرحله‌ای نرسیده بود که بتوان آن را بخش مرکزی یا «CBD» شهر قلمداد کرد.

 

با این حال، موقعیت حاشیه‌ای آن نیز شبیه حاشیه‌ متعارف شهرهای بزرگ و متوسط نبود؛ بلکه فضایی میان‌شهری و تقریبا خالی محسوب می‌شد. کاربری اراضی مشخص بود و در محدوده خدماتی و قانونی شهر قرار داشت؛ یعنی جزو زمین‌های ذخیره شهر بود و مسیر توسعه آینده‌اش قابل پیش‌بینی بود.

 

در همان زمان می‌شد پیش‌بینی کرد که اگر فعالیت‌ها بدونِ ضابطه و فراتر از ظرفیت در این حوزه متمرکز شود در افق ده تا بیست ساله برای شهر مشکل ایجاد خواهد کرد. با این‌حال، در آن مقطع زمانی با توجه به جمعیت محدود رشت، این تمرکز تا حدودی قابل قبول بود و همین موضوع موجب شکل‌گیری زون پزشکی و درمانی شد.

 

اما وضعیت زمانی وخیم شد که وارد دهه‌هایی شدیم که شهر رشت رشد جمعیتی قابل‌ توجهی پیدا کرد؛ نیاز به زیرساخت‌های درمانی و پزشکی هم افزایش یافت، اما ما همان الگوی گذشته را تکرار کردیم به همان شیوه و همان مکان. در حالی‌که باید با رویکرد پیش‌بینی و آینده‌نگری، مانند آن‌چه در علوم برنامه‌ریزی کاربری زمین مطرح است، می‌دانستیم که این نقطه دیگر ظرفیت توسعه نخواهد داشت؛ نه از نظر مساحت، نه از نظر سرانه، و نه از نظر ترافیک و دسترسی‌های حمل‌ونقل.

 

مکان‌یابی زون درمانی در محور نواب برای پاسخ به نیاز محدود دهه ۷۰ بود، نه برای تقاضای گسترده و رشد یافته‌ی امروز. وی تاکید می‌کند رشت نیازمند بلوغ مدیریتی است تا منافع عمومی بر منافع فردی ارجحیت یابد

 

در مورد محور درمانی نواب واقعیت این است که این محدوده تا سال‌های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ کفایت می‌کرد، بعد از آن باید بازنگری و جابه‌جا می‌شد؛ یعنی مکان‌یابی جدیدی صورت می‌گرفت تا زون درمانی به بخش‌هایی از شهر منتقل شود که تراکم فعالیت در آن کمتر است و بافت مسکونی یا تجاری غالب ندارد. در آن صورت، بسیاری از مشکلات امروز هرگز رخ نمی‌داد.

 

محور درمانی رشت کارکردی فرامنطقه‌ای دارد، روزانه مراجعین حتی از خارج استان به این مرکز مراجعه می‌کنند. به نظر شما مشکل اصلی قطب درمانی رشت چیست که امروزه یکی از نقاط آشفته و پر ازدحام شهر رشت به شمار می‌رود؟

متاسفانه در بخش درمانی شهر رشت، به‌ویژه محور نواب، دو مشکل بنیادین وجود دارد: نخست، مکان‌یابی نادرست پس از افزایش جمعیت شهری؛ و دوم، بارگذاری مداوم فعالیت‌های درمانی حتی پس از آن‌که مشخص شد ظرفیت این محدوده محدودتر از میزان نیاز واقعی شهر است. ما توسعه خدمات درمانی در این محدوده را بدونِ تامین الزامات و زیرساخت‌های جانبی پیش بردیم، در حالی‌که این نوع توسعه باید هم‌زمان با ایجاد فضاهای مناسب، پارکینگ‌های کافی و دسترسی‌های شهری استاندارد انجام می‌شد تا هم پزشکان، هم بیماران و هم مردم در رفت‌ و آمد و فعالیت روزمره راحت باشند.

 

مساله بعدی از نظر من، شرایط بسیار دشوار دسترسی بیماران در محور نواب است. تصور کنید بیماری را در وضعیت بدحال به این محدوده آوردیم، چگونه باید او را پیاده کنیم؟ همراه بیمار چگونه باید توقف کند وقتی مجبور است دوبله و سوبله پارک کند؟ آمبولانس‌ها چطور باید در حاشیه خیابان جایی برای توقف امن پیدا کنند تا بیمار را پیاده و به داخل ساختمان منتقل کنند؟ این ضعف طراحی را نشان می‌دهد که تمام بخش‌های متصل به این کاربری، یعنی اجزایی که مکمل فضای درمانی هستند، عملا معیوب و ناکارآمد طراحی شده‌اند.

 

بنابراین اگر بخواهم با جمع‌بندی به سوال شما پاسخ دهم به‌نظرم؛ یک: مکان‌یابی زون درمانی در محور نواب برای پاسخ به نیاز محدود آن دوره بوده، نه برای تقاضای گسترده و رشد یافته‌ی امروز. دو: زمانی که تصمیم به توسعه گرفته شد، لازم بود زیرساخت‌ها و ملزومات این محور شامل پارکینگ، دسترسی، و طراحی ترافیکی – هم‌زمان توسعه یابد.

 

اما چون این اتفاق نیفتاد، امروز با ملغمه‌ای از کاربری‌های درمانی فشرده و ازدحام و ترافیک روبه‌رو هستیم که بخش حمل‌ونقل شهری در این محور را دچار بحران کرده است.

 

 

برخی بر این باورند که پزشکان و صنف کادر درمان به دلیل حوزه نفوذ و قدرتی که دارند، توانسته‌اند از این نقطه از شهر رشت که به نوعی قطب درمانی استان محسوب می‌شود، بهره‌برداری صنفی و اقتصادی کنند. به نظر شما آیا نهاد مدیریت شهری می‌تواند در مقابل این صنف ایستادگی کند؟

باید عرض کنم که مدیریت شهری، نماد حکومت محلی و تجلی حکمرانی شهری است. وقتی از مدیریت شهری سخن می‌گوییم، در واقع از نهادی حرف می‌زنیم که از طرف دولت، حکومت و ملت عمل می‌کند؛ یعنی قدرتی که طبق قانون اساسی از سوی مردم و دولت به شوراهای اسلامی شهر واگذار شده است، قدرتی بسیار بالا و دموکراتیک است.

 

شوراها و شهرداری و در مجموع نهاد مدیریت شهری، بالاترین تبلور خواسته جمعی شهروندان هستند؛ هیچ صنفی را نمی‌توان با میزان تاثیرگذاری و توان این نهادها مقایسه کرد؛ حتی صنف پزشکان با تمام منابع مالی و سرمایه‌ای که دارند، در برابر این قدرت مردمی قابل قیاس نیستند.

 

در بخش درمانی شهر رشت، به‌ویژه محور نواب، دو مشکل بنیادین وجود دارد: نخست، مکان‌یابی نادرست پس از افزایش جمعیت شهری؛ و دوم، بارگذاری مداوم فعالیت‌های درمانی حتی پس از آن‌که مشخص شد ظرفیت این محدوده محدودتر از میزان نیاز واقعی شهر است

 

به عنوان نمونه، بودجه عمرانی شهر رشت در سال جاری حدود ۵ هزار میلیارد تومان است و برای سال آینده پیش‌بینی می‌شود که تا ۸ همت (هشت هزار میلیارد تومان) افزایش یابد. این عدد فقط مربوط به بخش عمرانی شهرداری است. حال اگر تمام پزشکان شهر رشت را گرد هم بیاوریم، آیا می‌توانند در یک فصل یا حتی یک سال، چنین حجم مالی را صرف ارتقای جایگاه اجتماعی، بهبود وضعیت اقتصادی، بهداشت، ایمنی یا خدمات عمومی شهر کنند؟ قطعا خیر.

 

بنابراین، ارزش و اعتبار این دولت کوچک محلی، یعنی مدیریت شهری، از هر صنف و گروهی بالاتر است؛ هم از نظر عرف اجتماعی و هم بر پایه قانون اساسی. پشتوانه مدیریت شهری، قانون است؛ قانونی که ملت را توانمند می‌کند و ساختار اداره شهر را مشروعیت می‌بخشد.

 

اما چالش اصلی ما ضعف در مدیریت است. آن‌چه رشت امروز بیش از هر چیز به آن نیاز دارد، یک مدیر شهری قوی است؛ مدیری که بتواند از اختیارات قانونی خود استفاده کند و با جسارت وارد عمل شود. تاکنون من ندیده‌ام مدیری در شهر بخواهد جدی وارد حل معارضات ملکی شود تا مسیر عمومی باز شود.

 

یعنی فکر می‌کنید ما در رشت امروز و مدیریت شهری با بحران مدیریت مواجه‌ایم؟

ببینید متاسفانه برخی مدیران چنین رویکردی دارند: «به من چه ربطی دارد؟ دوره‌ی من چهار ساله است، شاید کمتر. فقط می‌خواهم روزمرگی‌ها را انجام دهم و دوره‌ام تمام شود.» این نگاه غلط است. مدیر شهری واقعی باید مسئولیت‌پذیر باشد؛ باید شجاعت تصمیم‌گیری داشته باشد، حتی اگر تصمیم او باعث شود ۲۴ ساعت بازداشت شود به خاطر شکایت یک شخص.

 

اگر مدیری واقعا بخواهد برای شهر کاری کند، باید برود نزد دادستان و با صراحت بگوید: «آقای دادستان، من قصد دارم این اقدام را انجام دهم، ولو این‌که عواقبی برای من داشته باشد؛ چرا که منفعت آن برای مردم است.»

 

این، معنای واقعی مدیریت شهری و حکمرانی مسئولانه است. مدیر باید این شجاعت را داشته باشد که رویکرد «من مسئولم»را درپیش بگیرد. یعنی با صراحت بگوید: «آقای دادستان، من این مسئولیت را به عهده می‌گیرم و شما پشتیبان من باشید.» و پس از این اعلام موضع، با اطمینان کامل وارد میدان کار شود و پروژه‌ها را به نفع شهر و مصلحت عموم پیش ببرد.

 

بزرگ‌ترین چالش ترافیکی شهر رشت، رینگ ۹۰ متری است. این حلقه ترافیکی پتانسیل عظیمی دارد که می‌تواند بار ترافیکی سنگین منطقه‌ی مسکن مهر، فلکه گاز و جاده تهران را به طور کامل تخلیه کند و به سمت مسیرهای اصلی هدایت کند

 

این فرآیند نیازمند استفاده صحیح از ظرفیت‌های قانونی است. مدیر شهری باید از معاونت حقوقی خود به بهترین شکل ممکن بهره ببرد تا ساختارهای لازم برای حمایت از تصمیماتش فراهم شود و از بروز شکایت‌های شخصی جلوگیری کند. هم‌چنین، لازم است با سایر نهادهای حاکمیتی مذاکره و رایزنی کند.

 

تجربه نشان داده است که وقتی یک اقدام مشخصا در راستای منافع عموم جامعه تعریف می‌شود، نهادهای حاکمیتی نیز با مشاهده این نیت خیر، همراهی و حمایت لازم را از مدیر شهری به عمل خواهند آورد. اصل بر خدمت به مردم است، و مدیر با اتکا به قانون و پشتوانه مردمی باید این مسیر را با قدرت طی کند.

 

 

رشت به عنوان مرکز استان گیلان در دهه‌های متوالی درگیر ترافیک بوده است، به نظر شما برای حل این مشکل باید چه تمهیدانی صورت گیرد و چه پروژه‌‌هایی در دستور کار قرار گیرد؟

اساسا امروز بزرگ‌ترین چالش ترافیکی شهر رشت، رینگ ۹۰ متری است. این حلقه ترافیکی پتانسیل عظیمی دارد که می‌تواند بار ترافیکی سنگین منطقه‌ی مسکن مهر، فلکه گاز و جاده تهران را به طور کامل تخلیه کند و به سمت مسیرهای اصلی هدایت کند. تمام پل‌های بتنی (تقاطع‌های غیرهمسطح) که تاکنون در شهر رشت اجرا شده‌اند، در سایه عدم اجرای این پروژه، اشتباه بودند.

 

آن‌چه واقعا باید اتفاق می‌افتاد، اتصال این اتوبان ۹۰ متری به میدان گیل بود؛ میدانی که می‌بایست به یک تقاطع پروانه‌ای مدرن تبدیل می‌شد، شبیه به نمونه‌های ورودی و خروجی در شهرک غرب تهران با زیرگذرها و روگذرهای چند سطحی. اگر چنین می‌شد، ما دیگر شاهد آن حجم از ترافیک قفل شده در مرکز شهر نبودیم و کل جریان عبوری به راحتی به سمت جاده تهران و اتوبان امام علی هدایت می‌شد.

 

ما باید یک کار برگزیده بزرگ برای رفع گرفتاری‌های مردم انجام دهیم که از ده کار ویترینی و تبلیغاتی بهتر باشد. دو پروژه کلیدی برای رفع گره‌های ترافیکی شهر رشت وجود دارد: اول، تکمیل رینگ ۹۰ متری و بازگشایی از میدان گیل و دوم، احداث کمربندی حیاتی (مسیر امام‌زاده‌ هاشم به سمت کوچصفهان و آتشگاه) برای تخلیه ترافیک عبوری.

 

به نظر شما چرا این کار انجام نمی‌شود؟ دلیل این وقفه‌های مدیریت اجرایی در شهر رشت چیست؟

دلیل اصلی آن، عدم استفاده از ظرفیت‌های قانونی موجود است. این عدم اقدام، دقیقا همان مساله‌ای است که در محور پزشکان نیز تکرار شد. مگر می‌شود شورای شهر مصوبه‌ای در خصوص تامین پارکینگ الزامی برای زون‌های درمانی، تجاری و خدماتی داشته باشد و شهرداری برای اجرای آن قدمی برندارد؟

 

دو پروژه کلیدی برای رفع گره‌های ترافیکی شهر رشت وجود دارد: اول، تکمیل رینگ ۹۰ متری و بازگشایی از میدان گیل و دوم، احداث کمربندی حیاتی (مسیر امام‌زاده هاشم به سمت کوچصفهان و آتشگاه) برای تخلیه ترافیک عبوری

 

شهردار در صورت عدم اجرای مصوبه قانونی شورا به دلیل ترک فعل و عدم عملکرد، باید زیر سوال برود و از نظر قانونی قابل تعقیب و استیضاح باشد. این ظرفیت قانونی وجود دارد. وقتی شورا مصوب می‌کند و این مصوبه در کمیسیون تطبیق فرمانداری تایید می‌شود، قابلیت اجرایی پیدا می‌کند و پشت آن، تامین قانونی شهرستان قرار می‌گیرد.

 

این بدان معناست که ساختمان‌های درمانی که پارکینگ لازم را تامین نکرده‌اند، نباید پایان کار بگیرند.تامین پارکینگ صرفا برای پزشکان و کارکنان نیست؛ بخش عظیمی از آن به مراجعه‌کنندگان، آمبولانس‌های حامل بیمار و همسایگان اختصاص دارد. ساختمان‌هایی که کاربری درمانی دارند اما فاقد پارکینگ هستند، نباید مجوز ساخت یا پایان کار دریافت کنند. حتی سازمان نظام مهندسی نیز می‌تواند از ابتدا، صدور پروانه را تا زمان تامین پارکینگ، متوقف نماید. مشکل ما در واقع ریشه در ساختار حل مساله ندارد؛ مشکل ما، مشکل دیگری است.

 

 

به نظر شما مشکل اصلی ما در رشت چیست؟

ما باید در ادبیات شهری خودمان، مفهوم چرخه حیات شهر را جدی بگیریم. همان‌گونه که در شرایط اضطراری کشورهای جهان سوم، تولد جنین نارس رخ می‌دهد، یک محله یا حتی خود شهر نیز دوران جنینی، رشد، بلوغ و نهایتا پیری و «مرگ شهری» را تجربه می‌کند. امروز شهر رشت دقیقا در آستانه دوران بلوغ خود قرار دارد. گیلان ظرفیت فوق‌العاده‌ای دارد که بدون وابستگی مطلق به منابع ملی، می‌تواند توسعه یابد؛ البته به شرطی که مدیران شایسته هدایت آن را بر عهده بگیرند. متاسفانه ما هنوز نتوانسته‌ایم از ظرفیت‌های حیاتی در حوزه توسعه شهری استفاده کنیم.

 

در ادبیات ساماندهی شهری، مفاهیم مختلفی داریم: نوسازی، بازسازی، مرمت، احیا و باززنده سازی (Regeneration) سوال این است: کدام یک از این رویکردهای اصولی را ما در رشت به درستی اجرا کرده‌ایم؟ رویکرد ساده‌لوحانه تخریب و بازسازی مجدد، اغلب جایگزین می‌شود، در حالی که ما نیازمند احیا و باز زنده‌سازی هستیم.

 

باز زنده‌سازی یعنی استفاده هوشمندانه از محیط با حفظ خاصیت اصلی آن؛ یعنی کشف و بهره‌برداری از ظرفیت‌های پنهانی که در زیر ساختار کنونی شهر نهفته است. متاسفانه، ما هرگز به سمت این کشف و بهره‌برداری نرفته‌ایم. این نشان می‌دهد که ریشه مشکلات ما نه در کمبود امکانات، بلکه در عدم فهم و به‌کارگیری ادبیات تخصصی توسعه شهری و فقدان جسارت مدیریتی است که بتواند از این ظرفیت‌های مغفول بهره ببرد.

 

با شرایط فعلی رشت اگر بخواهیم برای حل گره‌های ترافیک محور درمانی نواب و آن ازدحام و آشفتگی در قطب درمانی استان گیلان، آن‌هم با توجه به بحران مدیریت در رشت، کار اساسی صورت گیرد. به نظر شما چه باید کرد؟

ببینید در شرایط فعلی، ما هیچ راهی جز ساماندهی نداریم. ادبیات شهر ما نباید این‌گونه باشد که بخواهیم با «استراتژی شنل امپراتور»، یعنی با پوشاندن سطحی معضلات، از آن‌ها عبور کنیم. خیر، به هیچ عنوان! اگر این مشکلات باقی بمانند، دچار بحران‌های عمیق‌تری خواهیم شد. رویکرد اصلی ما در شهر رشت باید ساماندهی قاطع باشد.

 

امروز شهر رشت دقیقا در آستانه دوران بلوغ خود قرار دارد. گیلان ظرفیت فوق‌العاده‌ای دارد که بدون وابستگی مطلق به منابع ملی می‌تواند توسعه یابد؛ البته به شرطی که مدیران شایسته هدایت آن را بر عهده بگیرند

 

به عنوان مثال، در محور نواب، ساماندهی به معنای تمرکززدایی از فعالیت‌های خاص و جلوگیری از ادامه بارگذاری فعالیت‌های جدید در این منطقه است. در کنار توقف بارگذاری، سیاست اولویت‌دار ما باید تامین زیرساخت باشد. سیاست ساماندهی در این نقطه پر ازدحام با توجه به تمرکز کاربری‌های درمانی از شهر باید دو محور اصلی داشته باشد:

اولا، اجازه ساخت مجدد برای مراکز درمانی و مطب‌ها باید متوقف شود.

 

ثانیا، باید به طور جدی تامین پارکینگ را محقق سازیم. این تامین پارکینگ به دو شیوه ممکن است: یا باید پزشکان را نسبت به مسئولیت اجتماعی خود مجاب کنیم تا خودشان ساختارهای پارکینگی (مانند پارکینگ طبقاتی در نزدیکی ساختمان‌هایشان) را طراحی و اجرا کنند؛ یا مدیریت شهری باید رسما وارد عمل شود.

 

درآمدهای کمیسیون ماده ۱۰۰ صرف اقدامات ضروری شود، باید این درآمد مستقیما و منحصرا به ساخت پارکینگ اختصاص یابد. مدیریت شهری باید ساخت پارکینگ را در دستور کار قرار دهد، فعالیت‌های جدید را به زون‌های کم‌آسیب منتقل کند و ساماندهی را با فوریت به مرحله اجرا برساند. غیر از ساماندهی و اقدام فوری در این زمینه، هیچ راهکار دیگری برای عبور از این معضلات در دست نداریم.

 

 

با توجه به این‌که از دیرباز در شهر رشت و متعاقبا استان گیلان، پزشکان ماهر و باتجربه و متخصصی مشغول فعالیت بوده و مراجعان خدمات درمانی از خارج استان هم داریم، می‌توان از این پتانسیل به نفع استان و گردشگری بهداشتی-درمانی استفاده کنیم. به نظر شما بهتر نیست در مکان‌یابی جدید زون درمانی، تمهیداتی صورت گیرد و یا این‌که با توجه به طرح تفصیلی اراضی پشت بیمارستان قایم در غرب رشت برای زون جدید درمانی در نظر گرفته شود؟

بسیار درست است. پزشکان شهروندان ما هستند و حضور کادر درمان یک ظرفیت حیاتی برای رشت و استان گیلان محسوب می‌شود. ما باید به توسعه گردشگری سلامت و حوزه درمان بیاندیشیم. با شما موافقم. مناطقی مانند اراضی پشت بیمارستان قائم، به دلیل دسترسی مناسب (حتی برای مراجعین از آذربایجان و غرب کشور از محور غربی)، پتانسیل تبدیل شدن به یک قطب درمانی را دارند.

 

بنابراین، بخشی از فرآیند ساماندهی ما باید شامل هدایت هوشمندانه فعالیت‌های جدید به یک زون پزشکی و درمانی خاص باشد. ما نمی‌توانیم جلوی رشد حرفه پزشکی را بگیریم؛ با توجه به آمار بالای شرکت‌کنندگان کنکور تجربی، این جمعیت روز به روز بزرگتر خواهد شد. این توسعه، یک ضرورت است، اما نباید «بی‌استراتژی» باشد. ما نمی‌توانیم جلوی توسعه را بگیریم، بلکه باید این توسعه را مهندسی کنیم.

 

این یعنی توقف بارگذاری جدید در مناطق آسیب‌زا مانند محور نواب، و در عین حال، فعال‌سازی فوری برنامه ساخت یک «زون پزشکی» متمرکز و مجهز به زیرساخت‌های لازم (به ویژه پارکینگ). باید توسعه خدمات درمانی همزمان با توسعه زیرساخت‌های شهری پیش برود.

 

برای آخرین سوال باید بپرسم، برخی تمرکز بیش از اندازه کاربری‌های درمانی در محور نواب را به قانون ماده ۵۵ شهرداری ها و تبصره ۲۴ آن مرتبط می‌دانند و اصلاحات قانونی را در حل این معضلات چاره ساز می‌دانند، نظر شما چیست؟

در مورد مسائل حقوقی، من تخصص ندارم و ورود نمی‌کنم؛ اما نکته روشن این است که قوانین خوبی برای جلوگیری از این تراژدی‌ها وجود دارد، منتها باید به قانون عمل شود. ما نیازمند بلوغی هستیم که منافع فردی را فدای مصالح عمومی شهر نکند؛ اما این بلوغ مدیریتی تاکنون در شهر رشت محقق نشده است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.