طی چند سال اخیر در بررسیهای میدانی که در خصوص جنگلهای هیرکانی انجام دادم و با توجه گرمایش زمین در اثر تغییرات اقلیمی و آبوهوایی کره زمین افزایش داشته، باید بگویم که جنگلهای هیرکانی استان نیز از این شرایط جدید مستثنی نبوده و تحت تاثیر تغییرات اقلیمی قرار گرفتند و حال خوشی ندارند.
مسأله بعدی و قابل توجه در خصوص شرایط فعلی جنگلهای هیرکانی اینکه تأثیر انسان بر جنگل های هیرکانی خیلی فراتر از شرایط اقلیمی و آبوهوایی بوده، بطوریکه جنگل های هیرکانی از پایین دست توسط تعرضات انسانی و ساخت وساز و همچنین از سمت بالا دست نیز با چرای بیرویه دام به شدت تحت آسیب جدی قرار گرفته است.
این دو مسئله خیلی حیاتی است و نیازمند اجرای سفت وسخت قانون در حفاظت از جنگلهای هیرکانی هستیم. متاسفانه با احداث جادههای جنگلی، قاچاق چوب به شدت افزایش یافته و به قاچاق چوب خیلی کمک کرده است. از اینرو این عوامل دستبهدست هم داده و آسیبی که به همراه داشته خیلی فراتر از انتظار بوده است.
متأسفانه در بعضی مواقع انسانها نه تنها به حل مساله کمک نمیکنند بلکه شرایط را به سمتی برده اند که آسیب وارد شده به جنگلها تسریع یافته. برداشت درختان افتاده و شکسته از سطح جنگل خود معضلی است که متأسفانه علیرغم اینکه جنگلهای هیرکانی به ثبت جهانی یونسکو رسیده اند اما قدرش را ندانسته و به این داشته گرانبها بی اعتنا هستیم و در حال خرج کردن این منبع عظیم هستیم که نه تنها به نفع هیچ کس نیست بلکه به نفع ما و منابع طبیعی هم نیست. این در حالیست که این مساله باید کنترل شود. بهترین شکل کنترل، حفاظت است.
حفاظت آنچیزی که در اختیار داریم بسیار مهم است. یعنی در ابتدا باید داشته های موجود را حفاظت سپس حمایت کنیم. در واقع با جلوگیری از تعرضات انسانی و چرای بی رویه دام ابتدا حفاظت کرده بعد با اجرای نهال کاری در مناطق آسیبدیده و قرق جنگل از ورود دام اجازه بدهیم جنگل خودش را احیا کند. مجموع این عوامل به شرط اجرا و پای کار بودن مجریان می تواند به شرایط بهینه و بهتری برای جنگل منجر شود.
یکی از مهمترین بخش کار در حفاظت جنگل میزان بودجهایست که برای جنگل و محیط زیست اختصاص داده میشود و بسیار کم و متاسفانه جوابگو نیست. از سوی دیگر تعداد نیروهایی که بهعنوان جنگلبان درجنگلها حضور دارند نسبت به نرم جهانی بسیار پایینتر است. اخیرا تعداد نیروهای حفاظت در جنگل ۱۲ به یک اعلام شده که به نسبت نرم جهانی بسیار اندک است. به این دلیل آن حفاظتی که از جنگل انتظار میرود دیده نمیشود و هر روز از میزان آن کاسته میشود.
مشکل بعدی ما در حفاظت از جنگلهای هیرکانی اینست که ما به جنگل به شکل منبع نگاه میکنیم. نگاه منبع گونه به جنگل خود آسیب زننده است. لازم است ابتدا نگاه خود را به جنگل تغییر داده و تغییر نگرش بدهیم. یعنی به جای اینکه از جنگل ذره ذره خرج کنیم از طریق حفاظت از جنگل درآمد زایی داشته باشیم. برای این کار درگاه ورودی پول ما نباید منحصر به خرج کردن باشد بلکه از طریق حفاظت باشد.
این تغییر نگرش شاخه های مختلف دارد. یک بخشی از گردشگری و بخشی دیگر می تواند از طریق سفرها و آموزشهای هدفمند باشد که با کمک جوامع محلی هم اجرای آن امکان پذیر است. بخش دیگر کار خود جوامع محلی هستند که می توان آنها را برای جنگلبانی استخدام کرد. این اقدامات مجموعه عواملی هستند که حفاظت بهتری برای جنگل به دنبال خواهند داشت.
برای حفاظت و احیای جنگل اقدامات بسیار زیادی می توان اجرا کرد. حتی میتوان نهال کاری را هدفمندتر انجام داد. آن چیزی که الان انجام میشود، کاشت درختان افرا و ون است. در حالیکه برای احیا و جنگل کاری در هیرکانی باید ترکیبی ازهمه گونه ها استفاده شود. اینکه فقط یک یا دو گونه خاص در ارتفاعات کاشت کنیم منسوخ شده است. به نظر من مدیران باید از پشت میزها بلند شوند و یک سری کارهای میدانی و تحقیقاتی هم انجام دهند. صرفا با واگذاری نقطه های خاص به کارگزاران برای کاشت ون و افرا، آنگونه که گمان میکنیم جنگل احیا نخواهد شد.
لازم است دامها را حتماً باید کاملاً کنترل کنیم و پروانه چرای دام حتماً باید بر اساس مدیریت مراتع باشد. در حال حاضر داخل مراتع بروید خیلی از مناطق ساماندهی و مدیریت شده اما هنوز شاهد چرای دام و حضور مراتع هستیم. این ها جز معضلاتی است که همچنان به حیات جنگلها هیرکانی آسیب می زند.
با کنترل تعرضهای انسانی و قاچاق بهترین شکل حفاظت انجام میشود و جنگل هم قادر به احیا خود خواهد بود. اگرحفاظت تمام وکمال انجام شود به دنبال خود کنترل چرای دام و کاهش قاچاق دارد و نیازی به نهال کاری نیست. چرا که بارش بارش در جنگلهای شمال بیش از ۴۰۰ میلی متر است و جاییکه بارش به این میزان باشد نیاز به کاشت نهال نیست و جنگل خود به خود احیا میشود. مگر درشرایط خاص آتش سوزی و بروز آسیب به جنگل که نیاز به نهال کاری است. معتقدم با حفاظت درست است که از بخش عمدهای از آسیبها جلوگیری شده و جنگل خودش را احیا میکند.
امیدوارم همه قدردان این میراث عظیم باشیم و به چشم منبع به آن نگاه نکنیم. به جنگلهای هیرکانی باید به چشم جواهر سبزی نگاه کنیم که میتوانیم با به نمایش گذاشتنش، از آن پول دربیاریم نه اینکه ذرهذره از آن خرج کنیم. با ذرهذره خرج کردن یک درخت هم خودمان آسیب میبینیم هم فرزندانمان از آن درخت محروم خواهند شد. ولی اگر از آن محفاظت کنیم نه تنها خود لذت می بریم بلکه آیندگان هم ازآن لذت خواهند برد و کسب درآمد خواهند کرد. بهترین شکل حفظ و نگهداری از این میراث، حفاظت و هدیه به نسلهای بعدی خواهد بود.