پروژه راهسازی جاده شفت-زنجان از سال ۱۳۹۰ کلید خورد و حدود ۹۰ هکتار است که ۶۸ تا ۷۰ کیلومتر آن در منطقه کوهستانی واقع است. ۶۰ کیلومتر در کوهستان گیلان و حدود ۸تا ۱۰ کیلومتر آن کوههای طارم میباشد. این پروژه هدف ایجاد مسیری برای توسعه مبادلات شفت و زنجان در حوزه کشاورزی وگردشگری و نیز توسعه شهرستان شفت شروع شد.
در دیداری که مدیر کل حفاظت محیطزیست استان گیلان، فرهاد حسینی طایفه، به همراه معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی استان، رییس اداره محیطزیست شهرستان شفت از جنگلهای سیاهمزگی و قلعه رودخان با هدف بررسی مشکلات محیطزیستی و سکونتی مردم محلی حاشیه مناطق حفاظت شده در جنگل و تعارض مسیر شفت- زنجان با محدودههای حفاظت شده داشت، از محدودیتهای قانونی روستاهای حاشیه جنگل سیاهمزگی و خرمکش را گسترش مرزهای مناطقه حفاظت شده و طرحهای هادی دانست که دسترسی ساکنان روستانشین مناطق جنگلی را به یک جاده دسترسی مناسب برای رفت و آمد، دامداری و کشاورزی در دل جنگل را محدود کرده است.
در نشستی که به همین منظور با حضور سیدکریم موسوی، نماینده مردم فومن و شفت در مجلس، ارسلان مقیمی فرماندار شفت، اخوان معاون فرماندار و آقای مرزبانی مدیرکل منابع طبیعی گیلان تشکیل شد، به پروژه راهسازی شفت به زنجان در دل جنگلهای مناطق حفاظت شده و بکر شهرستان شفت و در ذیل آن به بهانه محرومیتزدایی از مناطق کوهستانی شفت و رفع تعارضات و توسعه شهرستان شفت اشاره شد. مطرح کردن چنین موضوعی پس از ۱۴ سال با وجود اطلاع از مشکلات محیطزیستی طرح و نیز موضوع محرومیتزدایی از مردم مناطق جنگلی و توسعه جادههای جنگلی، که خطری جدی برای جنگلهای با ارزش هیرکانی است، موضوعیتی ندارد.
پروژه جادهسازی شفت به زنجان با چالشهای محیطزیستی زیادی، بویژه از سمت گیلان مواجه است. این بخش همانطور که گفته شد از ارتفاعات سیاهمزگی میگذرد که دارای پوشش جنگلی متراکم است. به همین دلیل سازمان محیطزیست برای بریدن درختان این منطقه هنوز مجوزی صادر نکرده است. شاید برآورد تعداد درختانی که در مسیر جاده سازی قطع خواهد شد دقیق مشخص نباشد اما با توجه به پروژههای مشابه مانند جنگلهای شفارود و محورهای جنگلی شمال معمولا برای هر کیلومتر جادهسازی در جنگلهای هیرکانی با فرض ۱۰۰۰ درخت در هر کیلومتر در این پروژه حدود ۶۸۰۰۰ درخت ارزشمند راش، ممرز و بلوط بریده خواهد شد.
جدا از این اتفاق بسیار مهم، احداث جاده جنگلی در دل جنگلهای کهن هیرکانی مسالهای بسیار جدی و آسیبزا است. تخریب جنگل، افزایش دسترسی قاچاقچیان چوب و شکارچیان به جنگل، تخریب زیستگاه و تکهتکهشده جنگل، ساخت و ساز غیرقانونی، شکار غیرقانونی و نابودی تنوع زیستی و گونههای نادر گیاهی و جانوری، شیبهای تند و ناپایداری خاک در مسیرهای کوهستانی که سبب افزایش هزینههای مهندسی، نیاز به تونلسازی (مانندجاده شفارود) یا ایجاد دیوارههای حائل خواهد شد.
از طرفی استان گیلان به دلیل رطوبت بالا و بارشهای شدید بهویژه در کوهستانهای شفت سبب افزایش زمین لغزش، رانش زمین، افزایش ورود گردشگران و خودروهای آفرود به جنگل،افزایش زباله و آتشسوزی در دل جنگل، گسترش برداشت از جنگل برای زغال، تغییر کاربری زمین و ساخت و سازهای غیرمجاز و کلا خارج شدن کنترل حفاظت جنگل از دست قرقبانها که تعداد آنها بسیاراندک است و نیز سبب افزایش تصرف غیر مجاز جنگل آن هم در زمانی که هنوز طرح کادستر به طور کامل انجام نشده و تعارض مردم و منابع طبیعی بالاست میشود. این رخداد سبب دامن زدن به این اتفاق خواهد شد.
جدا از این پروژه که اجرای آن اما و اگرهای بسیار و تحلیلهای تخصصی خود را میطلبد و اجرای آن تیری بر دل جنگلهای شفت خواهد بود. اساسا ایجاد جادههای جنگلی در طی سالها توسط منابع طبیعی برای دسترسی به جنگل، برش و حمل و نقل درختان جنگلی و تخریب بخش زیادی از جنگلهای هیرکانی را موجب شده است. جادهسازی شاید بتواند در کوتاه مدت مشکلات مردم محلی را حل کند اما در بلند مدت آسیبهای بسیار جدی و غیر قابل برگشتی به جنگلهای هیرکانی خواهد زد.
جنگلها و روستاهای جنگلی شفت همواره با پروژههای غیرفنی بدون توجه به ارزیابیهای صورت گرفته مانند پروژه سد لاسک و انواع پروژههای ریز و درشت، به بهانه گردشگری و توسعه شهرستان شفت، مورد تعرض قرار گرفته و زخمی شده است.
مطرح کردن چنین موضوعاتی آن هم در زمان طرح تنفس جنگل که هر گونه بهره برداری و تغییرکاربری در جنگلهای هیرکانی ممنوع است، جای سوال دارد و قبل از بررسی چنین موضوعاتی باید به حل تعارض جنگلنشینان و مردمان حاشیه جنگل پرداخته شود و سطح تنشها کاهش یابد.
مردم محلی حافظان واقعی جنگل هستند و حفاظت و بهرهبرداری پایدار از جنگل را بهخوبی میدانند. به شرطی که دولت به طرحهای ناپایدار خود پایان دهد و نگاهی ویژه به چالشهای اقتصادی- اجتماعی و محیطزیستی مردم، با توجه به جنگلهای هیرکانی به عنوان ارزشمندترین و غیرقایل جایگزین میراث سرزمینی، با تعریف درست از توسعه پایدار و متوازن و حفاظت مشارکتی بپردازد.
دامداری نیمه صنعتی، روی آوردن مردم به تصرف زمینهای جنگلی، عدم اعتماد بین مردم و سازمانهای مرتبط و تبدیل شدن مردم مناطق جنگلی به راهنمایان قاچاق چوب و تعرض به جنگل همه و همه از ناپایداری این نگاه توسعهای است.