طبق آمارهای وزارت جهاد کشاورزی، نیاز سالانه کشور به برنج سفید بین ۳ تا ۳.۵ میلیون تن است که بخش عمده آن از محل تولید داخلی و بخشی از کسری یعنی بین ۸۰۰ هزار تن تا یک میلیون تن از محل واردات تامین میشود.
این رسمی بوده که بر اساس نیاز بازار توسط همه دولتهای پیشین اجرا شد. حتی دولت نصفه کاره ابراهیم رییسی هم که فرصت اتمام کار را پیدا نکرد، کارنامه تقریبا قابل قبولتری در واردات و مدیریت بازار برنج از خود بر جای گذاشت و اینچنین سردرگم نبود. اما دولت مسعود پزشکیان همچنان قدمی درست در عرصه نظامبخشی به بازار کالای اساسی خصوصا برنج برنداشته و عملا درجا میزند.
هادی حقشناس، استاندار گیلان، همین چند روز پیش بدون تعارف و صراحتا گفت که اگر قضیه بحران آب و خشکی سد سفیدرود از سوی حاکمیت جدی گرفته نشود و کمکی نرسد؛ گیلان هم در سال زراعی پیشرو پس از تامین قوت مورد نیازش، دیگر دردسر و تعهدی برای تزریق ۷۵۰ هزار تن برنج سفید به بازار نخواهد داشت. بله، به بیان دیگر حالا که حاکمیت خودش به جنگ امنیت غذایی رفته قرار نیست گیلان بار بیکفایتیاش را به دوش بکشد.
از آن طرف در بُعد ملی و حاکمیتی، شاهدیم که چگونه دولت به شدت در تلاش برای خرابتر کردن وضعیت معیشت مردم است. سال گذشته ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی واردات کالاهای اساسی را حذف و یکم آذر ماه امسال مصوبهای جنجالیتر از آن را جایگزین کرد. آیا قمار خطرناک دولت و حرکت در جادهای باریک، میتواند مدیریت کالاهای اساسی نظیر برنج را به سامان ببخشد؟ آمارهایی که از برگشت عواید اجرای برنامه حذف ارز ترجیحی واردات برنج و مقابله با فساد منتشر میشود گرچه جذاب است، اما تجربه مردم ایران در اجرای اینگونه شعارهای حماسی تلختر این حرفهاست.
هنوز آنطور که باید بازار کالاهای اساسی در شوک مصوبه یکم آذرماه دولت فرو نرفته است و این قطعا موقتی است. دولت مصوبه ارز ترجیحی هفت قلم کالای اساسی، از جمله برنج، را آزاد کرد و این یعنی پایانی بر برنامه تخصیص ارز دولتی کالاهای اساسی. از آن طرف خاصه ریاست مجلس هم بیعملتر از هر زمان دیگری رفتار میکند و معتقد است؛ میتوان با کالابرگ درمانی این خلا را جبران کرد و جلوی فاجعه را گرفت و این همان خوشخیالی محض تصمیمگیران نسخهپیچ ما در عرصه قانونگذاری و اجراست که نه تنها هرگز از تجربیات گذشته درس نگرفتهاند بلکه هیچ تصوری از وضعیت فعلی سفره مردم و هزاران هزینه سرباری که به آنان تحمیل کردهاند ندارند.
دولتی که عملا از حمایت از شالیکاران شانه خالی کرده و جوابشان کرده است؛ یکی از مقصران اوضاع کنونی است و این حق را ندارد تاوان اشتباهاتش در نحوه تخصیص ارز واردات برنج را که به فساد، احتکار و دپو گسترده در انبارها، نابهسامانی زنجیرهای توزیع و چند برابر شدن قیمتها، ختم شد بر سر مردم و مصرفکنندگان خالی کند. اگرچه انتظار و توقع اقرار به اشتباه از این دولت و تیم اقتصادی آن فرضی تقریبا محال به نظر میرسد اما حذف ارز ۲۸ هزارو ۵۰۰ تومانی اقدامی خطرناک است و به آشفتگی این بازار دامن خواهد زد.
در حال حاضر برنج در بازار با دو نرخ ارز عرضه میشود؛ ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی و ۱۲۰ هزار تومانی. با وجود تخصیص ارز ۲۸۵۰۰ تومانی برای واردات برنج و درحالیکه قیمت برنج در بازارهای جهانی ۳۰ تا ۴۰ درصد ارزان شده، در بازار ایران قیمتها همچنان رو به افزایش است. سوال اینجاست؛ چرا پس از این حجم تبلیغات و وعده، آرامسازی قیمتها اتفاق نیافتاد و دوم اینکه در این شرایط، حذف ارز ۲۸۵۰۰ تومانی برای واردات برنج و جایگزینی ارز ۷۰ هزار تومانی مرکز مبادله، چه شوک جدیدی را قرار است به بازار وارد کند؟! اصلا مگر اجرای حذف یارانه بنزین و برخی اقلام که قبلا در دولتهای گذشته و حتی همین دولت اجرا شد به جیب مردم برگشت که اینبار انتظار داشته باشیم حذف ارز واردات برنج به سود مردم تمام شود؟
در یک سال اخیر قیمت برنج در بازار ایران بهشدت افزایش پیدا کرده، درحالیکه در بازارهای جهانی ارزان شده است. وزارت جهادکشاورزی با حذف ارز ترجیحی واردات برنج، به صورت غیرمستقیم اعلام کرده توانایی مدیریت عرضه و توزیع برنج وارداتی با ارز ترجیحی را ندارد. این همان رسالتی است که چند سال پیش بر عهده این وزارتخانه گذاشته شد و به مثابه آن بسیاری از کارشناسان اقتصادی چنین روزی را پیشبینی کرده بودند. مسیری که به بحران امروز ختم شد.
بیپرده بگویم؛ امروز دولت پزشکیان با لجاجتی کودکانه، نه شهامت پذیرفتن اشتباهاتش را دارد و نه توان اصلاح مسیر رفته را. این نوع مدیریت که برگرفته از نگاه تمامیت خواه حاکمیت است و در دولت چهاردهم بدجور حلول کرده با این شیوه میخواهد معیشت مردم را نجات دهد؟ این دولت عملا به جای مدیریت اقتصاد و ساماندهی تنها یکی از صدها بخش حیاتی آن یعنی بازرگانی برنج، مشغول خانهخرابکردن مردم از مصرفکننده گرفته تا کشاورز است. حذف ارز ترجیحی واردات، چاره کار نیست. کار از جای دیگری میلنگد. حذف ارز ترجیحی واردات برنج، قمار خطرناک دولت پزشکیان با امنیت غذایی و سفره میلیونها ایرانیست.