بازی با جان مردم زیر نام فناوری؛

زباله‌سوز یا لاشه‌سوز؟

0 ۴۵

سواری علمی یا وانت دودزا؟
در پی انتشار مقاله‌ای تحت عنوان «وقتی می‌خواهی راننده‌ی یک سواری باشی، سوییچت را به من بده» که در واکنش به مقاله‌ی تحلیلی من با تیتر «زباله‌سوز یا لاشه‌سوز؟ وقتی وانتی را سواری جا می‌زنند» نگاشته شده، لازم است در مقام دفاع از دانش مهندسی و سلامت عمومی، نکاتی صریح، مستند و فنی را با افکار عمومی و متخصصان در میان بگذارم.

 

مسئله چیست؟ تقلبی با ظاهر استاندارد!
در یادداشت اولیه‌ام به‌صورت مستند و بر پایه مشخصات فنی دستگاه‌های معتبر زباله‌سوز، توضیح دادم که آنچه در برخی روستاها به‌نام «زباله‌سوز» نصب شده، در اصل همان لاشه‌سوزهای دامپزشکی هستند. این دستگاه‌ها نه‌تنها فاقد استانداردهای لازم برای دفع پسماند شهری‌اند، بلکه ممکن است به‌دلیل احتراق ناقص، نداشتن فیلتر، و عدم کنترل دما، به‌طور مستقیم آلودگی را از زباله به هوا منتقل کنند.

 

نقدِ بدون سند، پاسخ فنی ندارد!
متاسفانه در پاسخ منتشرشده به مقاله‌ام، به‌جای ارائه مدارک فنی، نتایج آزمایشگاهی، یا استنادهای مهندسی، تنها با ادبیاتی تمثیلی و غیرعلمی تلاش شده مخاطب را از اصل ماجرا دور کنند. اما وقتی بحث بر سر سلامت مردم و زیست‌بوم است، تنها عدد، گزارش و استاندارد تعیین‌کننده است، نه نثر ادبی و طعنه‌های روزنامه‌نگارانه.

 

اگر دستگاه شما واقعا زباله‌سوز است، لطفا مستند پاسخ دهید:

۱. نام و مدل دقیق دستگاه چیست؟ برند، کشور سازنده، تیپ فنی؟

۲. دمای اتاق احتراق چند درجه است؟ در چه بازه‌ای کنترل می‌شود؟

۳. آیا سیستم تزریق هوای ثانویه دارید؟ زمان ماند گاز چقدر است؟

۴. آیا حداقل ۲ ثانیه ماند گاز در دمای بالای ۸۵۰ درجه سانتی‌گراد تضمین شده؟

۵. آیا دستگاه مجهز به فیلترهای حذف دی‌اکسین، CO، PM و گازهای اسیدی است؟

۶. گزارش آزمایش واقعی آلاینده‌ها از آزمایشگاه معتمد سازمان محیط‌زیست دارید؟

۷. آیا دستگاه گواهی CE، EPA، یا معادل داخلی معتبر دارد؟

اگر حتی به نیمی از این پرسش‌ها پاسخ مستند داده شود، با شجاعت از آن دفاع خواهم کرد. اما اگر پاسخ، همان «شعله‌ور شدن» و «احساسات بصری» باشد، نمی‌توان نام آن را «زباله‌سوز استاندارد» گذاشت.

و اما درباره «زباله‌سوزهای دریایی»
در مقاله‌ام، از زباله‌سوزهای دریایی صرفا برای تبیین تفاوت دستگاه واقعی با تقلبی استفاده کردم؛ نه به‌عنوان جایگزین. سازندگانی چون TeamTec، Addfield، Inciner8 و دیگر شرکت‌های بین‌المللی، دستگاه‌هایی می‌سازند که چه روی کشتی باشد چه در بیمارستان یا یک روستا، موظف به رعایت استانداردهای جهانی دفع پسماند هستند.

 

بی‌بو بودن، نشانه بی‌خطر بودن نیست!
ادعای عجیب دیگری نیز مطرح شده که: «گاز بی‌بو، خطرناک نیست!» این جمله حتی برای یک دانش‌آموز نیز غیرعلمی است. گازهایی چون مونوکسیدکربن، دی‌اکسین‌ها، فوران‌ها و گازهای آلی فرّار (VOCs) از خطرناک‌ترین گازهای آلاینده‌اند که بی‌بو هستند اما به‌سرعت جذب خون و بافت می‌شوند و اثرات سرطان‌زا دارند.

 

حقیقت چیست؟
حقیقت آن است که در مدیریت پسماند، جای تعارف نیست. اگر دستگاهی به‌نام زباله‌سوز خریداری شده، مردم حق دارند بدانند:
چه چیزی سوزانده می‌شود؟ چه گازی به هوا می‌رود؟ آیا این دستگاه استاندارد است یا خیر؟

 

این نه مناقشه بین «وانت و سواری»، که مسئله‌ای درباره سلامت مردم، شرف علمی، و احترام به اصول مهندسی و محیط‌زیستی است. تا زمانی‌که پاسخ فنی و گزارش رسمی ارائه نشود، نمی‌توان ادعای استاندارد بودن را پذیرفت. هر دستگاهی که شعله دارد، زباله‌سوز نیست. و هر کسی که پشت تریبون می‌رود، متخصص نیست.

 

بیایید با علم سخن بگوییم، نه با بازی‌های رسانه‌ای. باور کنیم:
«هر دستگاهی که آتش دارد، زباله‌سوز نیست. هر مدیری که ادعا دارد، دانش ندارد.»

 

معیار فنی دستگاه نصب‌شده در روستاها استاندارد زباله‌سوز شهری
دمای احتراق نامشخص یا پایین >850°C پایدار، هوای ثانویه ندارد دارد، فیلتر گازهای خطرناک ندارد دارد، گزارش آزمایشگاهی ندارد الزامی، گواهی CE یا معادل ندارد الزامی.

 

* پژوهشگر مدیریت پسماند و محیط‌زیست

 

زباله‌سوز شهری
زباله‌سوز صنعتی
زباله‌سوز بیمارستانی
زباله‌سوز متحرک
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.