اینستاگرام دالانی تودرتوست که که ته ندارد و بسیاری از ما هر روز بین تصاویر و نوشتههای آن میچرخیم و انبوهی از اطلاعات و احساسات را روانهی ذهن خویش میکنیم. در این میان آنچه نمیتوان از آن چشم پوشید درست یا غلط بودن اطلاعات و درک و دریافتهای ما از این شبکهی اجتماعی پر مخاطب است. در بسیاری از مواقع ما نمیدانیم آن سوی صفحاتی که به تماشایشان نشستهایم چه کسانی و با چه مقاصدی با ما در تعامل هستند.
و اما لابه لای همهی دادههایی که در دسترسمان قرار میگیرند، آنچه از اهمیتی خاص برخوردار است مطالبی است که در حوزهی سلامت تن و روان خویش از این دریچه دریافت میکنیم.
ما جملاتی با الحان مختلف را پذیرا میشویم. چه مکملهایی استفاده کنیم، ویتامینها را در چه ساعتی از روز مصرف کنیم، چه وقت و چگونه باید مسواک بزنیم، عرق و روغن کدام گیاه برای کدام دردمان خوب است، تهوع فرزندانمان را چگونه برطرف کنیم، دمکرده کدام دانه را به موهامان اسپری کنیم، چه و چه و چه را با هم بکوبیم و با چه مخلوط کنیم و بعنوان ماسک صورت استفاده کنیم، برای لاغری چه بخوریم، صورتمان را چطور جاق کنیم، چروکها را با کدام ماساژ محو کنیم، کدام حرکت ورزشی برای کمر دردمان خوب است، چگونه پیادهروی کنیم، فستینگ بالاخره مفید است یا آسیبرسان و هزاران هزار موضوع دیگر تنها بخشی خیلی کوچک از انبوه اطلاعاتی است که ما در فضای اینستاگرام با آن مواجه هستیم. اطلاعاتی که گاه ضد و نقیض هستند و از سوی دیگر چه بسا نمیدانیم که آیا عرضهکنندگانشان دارای صلاحیت کافی برای اظهار نظر در موارد مذکور هستند یا خیر.
و البته از یاد نباید برد که در عرصهی سلامت روان نیز ما با دادهها و توصیههای متعددی مواجه هستیم. این در حالی است که افسردگی، اضطراب، وسواس، سوء ظن، پرخاشگری، سوگ، روابط خانوادگی و اجتماعی، تربیت فرزند، استعدادیابی و دیگر چالشهای حوزهی روانشناسی دارای حساسیتی ویژه هستند و نمیتوان در این گونه امور به راهکارهای ارائه شده از سوی صفحاتی که نسبت به صلاحیت گردانندگانشان اطمینان نداریم توجه نشان داد.
واقعیت این است که هر روزه میلیونها نفر انسان از اقشار مختلف در راهروهای تو در توی اینستاگرام، تحت هجوم انواع دادهها در عرصهی سلامت جسم و جان قرار میگیرند و این اطلاعات اگر چه در خیلی از موارد سطحی هستند در ذهن دریافتکنندگان تهنشین میشوند و چه بسا که مورد توجه و استفاده قرار گیرند.
کم نیستند افرادی که بدون توجه به صلاحیت بیانکننده توصیهها و بدون در نظر گرفتن شرایط ویژه جسمی و روحی خویش اطلاعات دریافتی را صحیح میپندارند و موجب بروز مشکلاتی برای خود یا نزدیکانشان میشوند.
ما در بعضی موارد از یاد میبریم که نمیتوان نسخهای خاص را برای همگان بکار برد. ما گاهی فراموش میکنیم گیاهان دارویی به واسطهی گیاه بودنشان بیضرر نیستند. دانههای کوچک یک گیاه شاید برای فلان مشکل ما مثمر ثمر باشد اما همین دانههای کوچک گاه میتوانند به بخشی دیگر از بدن آسیبی غیر قابل جبران وارد آورند.
تداخل اثر داروهای گیاهی و شیمیایی موضوع دیگری است که بسیاری به آن توجه نمیکنند و اصل مهم دیگر این است که جسم و روان هر یک از ما منحصربهفرد است و میتوان واکنشهای متفاوت از افراد مختلف در در کاربرد توصیههای ارائهشده به دور از نظارت متخصص ذیربط انتظار داشت.
و اما اکنون بهنظر میرسد اطلاعرسانی به جامعهی پیرامون خویش در مورد اهمیت صحتسنجی دادهها و تأکید بر مشورت با کارشناسان و متخصص صاحب صلاحیت پیش از انجام اقدامات درمانی وبهداشتی، ضرورتی انکارناپذیراست.
متأسفانه عدم وجود نظارت کافی در زمینهی اقتصاد سلامت و فعالیت برخی افراد سودجو در شبکههای اجتماعی، و پهناور و پرمخاطب بودن این بستر میتواند سبب وارد آمدن آسیبهای بسیار بر سلامت مردم شود. ازاین رو انتظار میرود نظارت کافی در امر اقتصاد سلامت و ارائهی اطلاعات درمانی و بهداشتی توسط متولیان ذیربط اعمال شود و همچنین نسبت به آگاهیرسانی لازم در این مورد به مردم از سوی مجاری رسمی و رسانههای کشور نیز اهتمام ویژه مبذول شود.