به بهانه‌ی 19 آگوست، روز جهانی عکاسی؛

سهم ارمنیان در حافظه‌ی تصویری گیلان

0 ۱۷۵

عکاسی در سایه‌ی تلاش‌های نیپس، بایا و تالبوت توسط داگر در اوت ۱۸۳۹ میلادی برابر با شهریور ۱۲۱۸ خورشیدی در آکادمی علوم فرانسه رسمیت یافت. فن ثبت نور به فاصله‌ی حدود چهار سال پس از ثبتش در فرانسه، در ایران نیز مورد استقبال حاکمان بهت‌زده و صاحب ذوق قرار گرفت.

 

دوربین عکاسی روس‌ها، به عنوان پیشکشی به دربار محمدشاه قاجار، بی آن‌که او خود بخواهد،‌اندکی زودتر از رقیب انگلیسی‌شان، یعنی در سال ۱۸۴۲م/۱۲۵۷ق توسط دیپلماتی به نام نیکلای پاولوف به ایران رسید.

 

به روایتی پس از نیکلای پاولوف، دیپلمات جوان روسی، که در حضور محمدشاه، نخستین عکس ثبت‌شده در تاریخ ایران را برداشته است، ژول ریشار و ملک قاسم میرزا از نخستین پیشگامان عکاسی ایران به حساب می‌آیند.

 

نخستین عکسبرداری‌ها در ایران، توسط هیأت‌های نظامی، افسران و معلمان نظامی انجام شد. به علاوه، عکاسانی به دربار، کاخ و نزد شاه ایران، یعنی بالاترین مقام سیاسی و حکومتی ایران، فرستاده شد. اولین عکس‌ها در آن‎جا برداشته و اولین عکاسخانه هم در آن‌جا احداث شد.

 

در دوران قاجار به ویژه، عصر ناصری، تحولات زیادی رخ داد که از آن‌ها می‌توان به عنوان نشانه‌های دوران مدرن یاد نمود. این دوره زمان رویارویی سنت با تجدد است. ارتباط با کشورهای اروپایی و ورود اختراعاتی چون عکاسی به ایران، زمینه‌ساز تحولات بسیاری در فرهنگ و هنر کشور شد.
عکاسی که کمتر از سه سال پس از ابداع آن در فرانسه، به ایران راه یافته بود، پس از حدود سه دهه از دربار ناصری خارج شد و در میان سایر اقشار جامعه‌ی آن روز ایران رواج یافت. مطالعه‌ی تاریخ دوران قاجار و تامل در عکس‌های آن دوران و مقایسه‌ی آن با آثار نقاشی و دیوارنگاری همزمان، روش روشنگری است که بخش‌های تاریکی از این دوره‌ی تاریخی را روشن می‌سازد.

 

اولین بار عکاسی و به طور کلی سینما در ایران از طریق بندرانزلی که راه دریایی به اروپا داشت، وارد شد و قبل از هر شهری در ایران، مردم انزلی و رشت بودند که با سینما و صنعت عکاسی آشنا شدند.

 

عکاسی در دوران قاجار ابتدا به صورت سرگرمی و تفنن به کار می‌رفت. اما کم‌کم به علت علاقه‌ی شاه به ثبت وقایع، اهمیت جدی‌تری یافته و به آن رسید که برای روایت یک اتفاق به جای نوشتن از عکاسی استفاده شد و عکاسی روایت‌گونه در دوران قاجار شکل گرفت. به این ترتیب عکاسی در انعکاس اتفاقات تاریخی و اجتماعی نقش مهمی ایفا نموده و عکس‌های به‌جامانده‌ی بسیاری از مکان‌های تاریخی، اشخاص و رویدادهای مختلف گواهی این امر است.

 

ارمنیان از نخستین کسانی بودند که به رواج عکاسی در ایران کمک کردند. آقایانس و سوریوگین از عکاسان برجسته‌ی ارمنی سال‌های آغازین عکاسی در ایران بودند که در میان آثارشان عکس‌هایی از گیلان یه چشم می‌خورد.

 

در میان جوامع مهاجر و اقلیت‌های قومی که در تاریخ فرهنگی گیلان نقشی ماندگار ایفا کرده‌اند، ارمنیان جایگاهی ممتاز دارند. آنان نه‌تنها در عرصه‌های اقتصادی و صنعتی فعال بودند، بلکه در حوزه‌ی فرهنگ، هنر و تکنولوژی‌های نوظهور نیز پیشگام بودند.

 

یکی از عرصه‌هایی که نقش برجسته‌ی ارمنیان گیلان در آن به‌روشنی قابل مشاهده است، عرصه‌ی عکاسی است؛ هنری که در آغاز ورودش به ایران، کالایی نادر، تخصصی و گران‌قیمت به‌شمار می‌رفت و در دربار و طبقه‌ی مرفه محدود بود، اما به‌واسطه‌ی همین کنش‌گران فرهنگی، به تدریج در دسترس عامه قرار گرفت و به ابزاری برای ثبت زندگی روزمره بدل شد.

 

ارمنیان گیلان، با پیوندهای فرهنگی و خانوادگی با ارمنیان قفقاز، به‌سرعت از تحولات فنی و هنری آن سوی مرزها آگاه می‌شدند. بسیاری از آن‌ها تحصیل‌کرده‌ی باکو، تفلیس و حتی روسیه بودند و نخستین استودیوهای عکاسی در رشت، بندرانزلی و برخی شهرهای کوچک گیلان، با مدیریت یا همکاری ارمنیان راه‌اندازی شد.

 

این استودیوها نه‌تنها محلی برای ثبت پرتره‌های خانوادگی یا تصاویر یادگاری بودند، بلکه به‌مرور به نهادهایی فرهنگی تبدیل شدند که از طریق آن‌ها، تصویر به زندگی مردم راه می‌یافت.

 

عکاسانی چون: الکساندر و مگردیچ خاچانوریانس (عکاسخانه‌ برادران خاچانوریانس)، ماکاریان (عکاسخانه‌ی اورانیا)، میناسیکان چالیک‌ یگانیان (عکاسخانه‌ی چالیک)، رافائل و آرسن شارویان (عکاسخانه‌ی‌رافائل) و مسیو سورن (عکاسخانه‌ی گیلان)، از جمله نام‌هایی هستند که با عکاسی حرفه‌ای در گیلان پیوند خورده‌اند. چهره‌های ماندگار این عرصه، نه‌تنها به عنوان یک عکاس بلکه به عنوان مورخ بصری نیز رشت و عناصر آن را به تصویر کشیده‌اند. دوربین آن‌ها، تحولات شهری، چهره‌ی مردم، سبک زندگی و حتی مناسبات سیاسی را بی‌پیرایه ثبت کرده است.

 

نکته‌ی قابل توجه آن است که ارمنیان، فراتر از مهارت فنی، نگاهی هنرمندانه و زیبایی‌شناسانه به عکاسی داشتند. بسیاری از عکس‌های باقی‌مانده از آن‌ها، نشان از درکی عمیق از ترکیب‌بندی، نورپردازی و مفهوم «روایت در قاب» دارند. از سوی دیگر، ارمنیان در انتقال دانش عکاسی نیز نقش ایفا کردند. آن‌ها شاگرد تربیت کردند، ابزار و دوربین وارد کردند، و حتی مفاهیمی از عکاسی مستند، پرتره و اجتماعی را به نسل بعد منتقل نمودند. به همین دلیل، بخش بزرگی از تاریخ بصری گیلان – به‌ویژه در دوران گذار از سنت به تجدد – وام‌دار همان نگاه تیزبین و دوربین‌های دقیق است.

 

19 آگوست برابر با ۲۸ مرداد، به عنوان روز جهانی عکاس نامگذاری شده است، در این روز اگر قرار باشد، سهمی از این میراث را به درستی ارج نهیم، باید بی‌تعارف بگوییم که بخشی از حافظه‌ی تصویری گیلان، مرهون تلاش نسل‌هایی از عکاسان ارمنی است؛ کسانی که در سایه‌ی سکوت و بی‌ادعایی، قاب‌هایی ساختند که نه‌فقط چهره‌ی مردم، که روح شهر را در خود حفظ کرده‌اند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.