به بهانه‌ی 13 خرداد، سالروز درگذشت شاپور جفرودی؛

شاپور جفرودی، صدای خاطرات جمعی گیلان

0 ۱۶

در تاریخ هنر گیلان، برخی صداها تنها نوایی نیستند که در حافظه‌ها می‌مانند، بلکه به بخشی از زیست‌جهان ما بدل می‌شوند. صدایی که با آن بیدار شدیم، عاشق شدیم و یا اشکی ریختیم.

 

صداهایی که بخشی از تاریخ محلی را  با رنگ و بوی بومی‌ روایت می‌کند. یکی از این صداهای ماندگار، صدای شاپور جفرودی است؛ خواننده، بازیگر، آموزگار و هنرمندی که نامش برای دوست‌داران فرهنگ گیلان، با باران، مه و رودخانه درآمیخته است.

 

شاپور جفرودی، متولد ۱۳۰۷ خورشیدی در رشت، از نسلی بود که موسیقی را با جان و دل آموخت و بعدها در سالن‌های رسمی فرهنگ و هنر به آن پر و بال داد.

 

جفرودی خود در این باره گفته بود: در آن سال‌ها، تماشاخانه‌ای به همت پدرم محمدرضا جفرودی و مرحوم میلانی در رشت افتتاح شد و از من خواسته شد که در آن‌جا به اجرای برنامه بپردازم. در آن زمان، پیش‌‌پرده بسیار متداول بود. ما پیش‌پرده‌های انتقادی و طنز اجرا می‌کردیم که به شدت مورد توجه عموم قرار می‌گرفت.

 

او در فضایی پا به عرصه گذاشت که هنوز صدای زبان محلی گیلان در کوچه‌ها زنده بود و نمایش‌های سنتی و خیابانی، جزئی از زندگی روزمره‌ی مردم محسوب می‌شد. نخستین مواجهه‌‌ی جفرودی  با هنر در تئاتر دبیرستانی رقم خورد، جایی که استعداد بیان، صدا و اجرا در او آشکار شد.

 

فعالیت‌های اولیه‌ی جفرودی در قالب پیش‌پرده‌خوانی در تئاتر گیلان، گواهی بر فهم عمیق او از طنز، ریتم و فرهنگ گفتاری مردم بود. او با اجرای نمایش‌های طنز و اجتماعی، صدایی نقاد و در عین حال مردمی داشت. در همان دوران، با گویندگی و اجرای نمایش در رادیو رشت، وارد رسانه‌ای تازه شد که قرار بود بعدها بستر اصلی شهرتش شود.

 

جفرودی خود در این باره گفته بود:«در آن سال‌ها، تماشاخانه‌ای به همت پدرم محمدرضا جفرودی و مرحوم میلانی در رشت افتتاح شد و از من خواسته شد که در آن‌جا به اجرای برنامه بپردازم. در آن زمان، پیش‌‌پرده بسیار متداول بود. ما پیش‌پرده‌های انتقادی و طنز اجرا می‌کردیم که به شدت مورد توجه عموم قرار می‌گرفت.»

 

صدای جفرودی، گرم، پرطنین و در عین حال صمیمی، خیلی زود نظر برنامه‌سازان رادیو تهران را جلب کرد. او  در سال ۱۳۳۰ خورشیدی  برای همکاری در ارکستر بزرگ رادیو ایران در تهران دعوت شد و پس از  قبولی در تست صدا همکاری خود را آغاز کرد و در کنار بزرگانی چون: احمد عبادی، فرهنگ شریف، مشیر همایون شهردار و پرویز یاحقی، وارد ارکسترهای رادیویی شد.

 

دوران شکوفایی فعالیت‌های هنری جفرودی در رادیو تهران به سال‌های ۱۳۳۰ الی ۱۳۴۰ خورشیدی باز می‌گردد که ترانه‌سرایان برجسته‌ای چون: تورج نگهبان، بیژن ترقی، شهری لنگرودی، محمود پاینده، جعفر مهرداد و دیگران برای وی شعر می‌سرودند.

 

دوران شکوفایی فعالیت‌های هنری جفرودی در رادیو تهران به سال‌های ۱۳۳۰ الی ۱۳۴۰ خورشیدی باز می‌گردد که ترانه‌سرایان برجسته‌ای چون: تورج نگهبان، بیژن ترقی، شهری لنگرودی، محمود پاینده، جعفر مهرداد و دیگران برای وی شعر می‌سرودند.

 

در سال ۱۳۳۴ خورشیدی برنامه‌ی گلها به همت داوود پیرنیا در رایو تهران آغاز به کار کرد. در این برنامه‌‌ها، خوانندگان بزرگ و اساتید موسیقی ایران چون: غلامحسین بنان، حسین قوامی، عبدالوهاب شهیدی، خوانساری، شجریان، نادر گلچین و مانند آن، به اجرای برنامه می‌پرداختند  این برنامه، نقطه‌ی عطفی در زندگی هنری جفرودی بود.

 

او به یکی از چهره‌های اصلی برنامه‌ی گل‌های صحرایی و گل‌ها بدل شد؛ برنامه‌هایی که نقش بسزایی در تداوم موسیقی سنتی ایران داشت. آن‌چه جفرودی را از دیگر خوانندگان متمایز می‌کرد، جسارت او در اجرای آواز به زبان گیلکی در قالب رسمی این برنامه‌ها بود. او با حفظ زیبایی‌شناسی موسیقی کلاسیک ایرانی، زبان مادری‌اش را به رسانه‌ای ملی آورد، اقدامی نادر و پیشرو.

 

او نخستین کسی بود که در تاریخ برنامه‌های گل‌ها، آواز گیلکی خواند؛ کاری که نه از سر تفنن، بلکه از تعهد به هویت فرهنگی‌اش برمی‌آمد. این آوازها نه فقط نغمه‌هایی محلی، بلکه سندهایی زنده از زبان و اقلیم مردم گیلان بود که با ساز و آواز رسمی موسیقی ایرانی درآمیخته و در حافظه‌ی شنیداری مردم ثبت شد.

 

جفرودی در سال ۱۳۳۶ خورشیدی با دخترعموی خود ازدواج کرد. حاصل این ازدواج چهار فرزند به نام‌‎های: شاهرخ، شادی، شهاب و شهره است. پس از تأسیس تلویزیون ملی ایران، از سال ۱۳۴۶خورشیدی جفرودی نیز به قاب تلویزیون آمد و به مدت سه سال اجرای برنامه‌‌ی «کارگران» را بر عهده داشت.

 

جفرودی در کنار تمام هنرهایش، آموزگاری متعهد نیز بود که در وزارت فرهنگ و هنر، به تدریس موسیقی، آواز و هنرهای اجرایی می‌پرداخت. نسلی از هنرمندان گیلانی، او را نخستین معلم موسیقی و صدا می‌دانند؛ کسی که هم تکنیک را می‌آموخت و هم ارج نهادن به ریشه‌ها را.

 

شاپور جفرودی در طول فعالیت هنری خود، بیش از ۲۵۰ ترانه اجرا کرد که برخی از آن‌ها به شرح زیر است: جشن گل، چشم عاشقان،لالایی، قدیمی‌رشتی، جان مریم آخدا، ماهی، چینی‌ام، من گم تو بی‌شمار، عجب گیلان قشنگه، کاروان عشق، ماهیگیر، گل‌های صحرایی و مانند آن.

 

در همان سال‌ها، شاپور جفرودی به پیشنهاد استاد حبیب‌الله بدیعی بیش از ۷۰ ترانه‌ی محلی را به صورت تک‌صدایی و دوصدایی با خانم شمس(همسر حبیب‌الله بدیعی)،یاسمین و ناهید اجرا  نمود که مورد توجه مردم گیلان قرار گرفت.

 

جفرودی پس از بازنشستگی در سال ۱۳۵۲ خورشیدی به همراه خانواده به رشت بازگشت و با جمعی از نوازندگان گیلانی چون: احمد سیگارچی، داریوش علیزاده و امثال آن همکاری کرد.

 

او پس از انقلاب، تمامی فعالیت‌های هنری خود را کنار گذاشت و در سال ۱۳۵۹ خورشیدی، دوباره به تهران بازگشت و تا پایان عمر در آن‌جا زندگی کرد.

 

شاپور جفرودی در طول فعالیت هنری خود، بیش از ۲۵۰ ترانه اجرا کرد که برخی از آن‌ها به شرح زیر است: جشن گل، چشم عاشقان،لالایی، قدیمی‌رشتی، جان مریم آخدا، ماهی، چینی‌ام، من گم تو بی‌شمار، عجب گیلان قشنگه، کاروان عشق، ماهیگیر، گل‌های صحرایی و مانند آن.

 

زنده‌یاد شاپور جفرودی در سحرگاه ۱۳ خردادماه ۱۳۸۳خورشیدی در منزل خود در تهران دار فانی را وداع گفت. آرامگاه این هنرمند گیلانی در امامزاده طاهر کرج در جوار مقبره‌ی استاد بنان، حنانه، شاملو و دیگر هنرمندان این دیار  است.

 

ترانه‌های جفرودی تنها صدا نیست. بلکه نوعی نگاه است. نگاهی که موسیقی را ابزاری برای گفت‌وگوی بین‌فرهنگی می‌دانست؛ میان زبان مادری و زبان معیار، میان سنت و مدرنیته، میان بومی‌گرایی و ملی‌گرایی.

 

در روزگاری که بسیاری از موسیقی‌دانان بومی یا در حاشیه قرار گرفتند یا جذب سبک‌های عامه‌پسند شدند، جفرودی مسیر خود را با وقار، خلوص و احترام به هنر طی کرد. صدای شاپور جفرودی، در خاطره‌ی جمعی مردمان گیلان خوش نشسته است چرا که یادآور ریشه‌ها این خطه است. یادش گرامی.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.