شب‌نشینی با رنگ‌ها

گذری بر چله‌شب گیلانی؛

0 6

 

یکی از ویژگی‌های اقوام، برپایی جشن‌ها و آیین‌هاست. بسیاری از این آیین‌ها در بین اقوام، مشترک بوده و ریشه در پیوند‌ انسان با طبیعت دارد. این آیین‌های مشترک که نشان از اعتقادات و باورهای مردم است، ممکن است در هر قومی با تفاوت‌هایی برگزار شود.

 

شب یلدا یا چله‌شب نیز یکی از همان جشن‌ها و آیین‌های ایرانی است که از دیرباز براساس اعتقاد مردم، شبِ پیروزی روشنایی و نور بر ظلمت و تاریکی و همچنین شب تولد مهر بوده است. یلدا یا شب‌چله، جشنی است که پیشینه‌ای کهن و طولانی در این سرزمین دارد.

این شب طولانی‌ترین شب سال بوده و در پی آن روزها به تدریج بلندتر می‌شوند. به فاصله زمانی میان غروب آفتاب سی‌ام آذر  تا طلوع آفتاب یکم دی، نخستین روز زمستان،  شب زایش خورشید، تولد مهر یا خورشید شکست‌ناپذیر گفته می‌شود.

در فرهنگ مردمان گیلان، سه ماه زمستان به دو چله تقسیم می‌شود: «پیله چله» یا چله‌ی بزرگ که از اول دی آغاز و تا ۱۰ بهمن ادامه می‌یابد و «کوچِ چله» یا چله‌ی کوچک که از ۱۰ بهمن تا ۲۰ اسفند است

از گذشته تا حال گیلانی‌ها نیز بر اساس نوع و شیوه‌ی معیشت، شرایط آب و هوایی و فرهنگ خوراک، آیین پاسداشت زمستان مرتبط با اقلیم خود را برگزار می‌کنند. در فرهنگ مردمان گیلان، سه ماه زمستان به دو چله تقسیم می‌شود: «پیله چله» یا چله‌ی بزرگ که از اول دی آغاز و تا ۱۰ بهمن ادامه می‌یابد و «کوچِ چله» یا چله‌ی کوچک که از ۱۰ بهمن تا ۲۰ اسفند است .

 

پیله‌چله را در گویش عامیانه «پیله‌برار»  (به معنی برادر بزرگ) می‌گفتند و معتقد بودند؛ در این مدت، هوا سرد و گزنده بوده  و احتمال بارش برف زیاد است، برفی که در این مدت می‎بارد نیز دیرتر آب می‌شود .«کوچِ چله» نیز با بارش برف و باران و کولاک همراه است، اما مردم گیلان اعتقاد دارند از آن‌جا که این ایام به بهار نزدیک است زمین، سردی خود را از دست داده و این برف، جانی ندارد.

 

همچنین مردم گیلان بر این باور بودند که اگر سالی در چله، خشکی شود، یعنی برف کم ببارد و روزهای آفتابی فصل زمستان بیشتر باشد، سال بعد زراعت خوب نخواهد بود و مردم و دام‌هایشان دچار بیماری می‌شوند. از آن‌‌جا که از دیرباز تا کنون، زندگی و معیشت گالش‌های کوهستان‌نشینن در گیلان، مبتنی بر دامداری بوده است، بنابراین بسیاری از باورهای بومی آن‌ها نیز  بر اساس رفتارهای دام‌ها شکل گرفته است.

 

غذاهای شب‌چله گیلانی‌ها بیشترخوراک‌هایی است که باسبزی تهیه می‎شود.ترش‌تره، کوکوسبزی، آش ترش، آش‌سبزی، سیرقلیه، سیرابیج، سبزی‌پلو با ماهی سفید و مانند آن. گیلانی‌ها بر این باورند که حتما باید در چله‌شب چهل نوع خوراکی شامل ۷ نوع میوه و ۳۳ مدل تنقلات بخورند. آب کونوس یا ازگیل کال رسیده شده در آب نمک و آب خوج (گلابی وحشی رسیده در آب نمک) از مهم‌ترین خوراکی‌های چله‌شب گیلانی‌هاست.

گذشتگان که خورشید را یکی از مهم‌ترین نمادهای نیروی خداوندی می‌دانستند، آن‌را سخت محترم می‌شمردند و به رنگ‌های تداعی‌کننده‌ی خورشید به ویژه در طلوع و غروب، دلبستگی داشتند.

مردم گیلان بر این باور بودند که اگر سالی در چله، خشکی شود، یعنی برف کم ببارد و روزهای آفتابی فصل زمستان بیشتر باشد، سال بعد زراعت خوب نخواهد بود و مردم و دام‌هایشان دچار بیماری می‌شوند

 

از این رو از دیرباز میوه‌هایی چون: هندوانه، انار، خرمالو از میوه‌های اصلی شب یلدا به شمار می‌رود. گیلانی‌ها از گذشته بر این باورند که هر کسی که در شب‌چله هندوانه بخورد، در تابستان احساس تشنگی نمی‌کند و در زمستان نیز سرما را حس نخواهد کرد و بیمار نخواهد شد.

 

تنقلات در فرهنگ خوراک شب چله گیلانیان جایگاه پررنگی دارد. تنقلات گیلانی‌ها تنوع بالایی دارد.

دانه‌های بوداده مثل: گندم، سویا، برنج، عدس، شاهدانه، تخم کدو، خربزه، هندوانه و مانند آن که در تابه‌ی سفالی روی آتش برشته می‌شود، «بیج‌آبجی» نام دارد و یکی از مهم‌ترین خوراکی‌های این شب است. «وابیشته بج» نیز برنج پخته و دم‌نکشیده‌ای است که در روغن داغ، سرخ و پفکی شده و یکی از تنقلات پذیرایی شب چله گیلانی‌هاست.

 

کویی کاکا، دوشاب برنج، نان لاکو و نان‌کشتا نیز از دیگر خوراکی‌های محبوب چله شب گیلانی است. حال اگر در اولین شب زمستان در گیلان، برف ببارد، «ورف دوشاب» نیز از خوراکی‌های مهم این شب خواهد بود که از مخلوط برف شکرک‌زده و ایازخورده‌ی‌ تمیز با دوشاب تهیه می‌شود.

 

گرفتن فال حافظ در شب‌چله یکی از سنت‌هایی است که در این شب در بیشتر شهرهای ایران رواج دارد. گیلانیان نیز  با تفال زدن به حافظ نیت کرده و از زبان او تعبیر نیت خود را دریافت می‌کنند. در گیلان در شب چله، بزرگ خانواده و یا کسی که صدا و بیان خوبی دارد، حافظ‌خوانی می‌کند. او دیوان را در دست گرفته و مهمانان به ترتیب در دل نیت کرده و سپس فرد فال گیرنده کتاب را تصادفی باز کرده و شعر را  بلند می‌خواند و دیگران گرداگرد او گوش می‌دهند.

گذشتگان که خورشید را یکی از مهم‌ترین نمادهای نیروی خداوندی می‌دانستند، آن‌را سخت محترم می‌شمردند و به رنگ‌های تداعی‌کننده‌ی خورشید به ویژه در طلوع و غروب، دلبستگی داشتند. از این رو از دیرباز میوه‌هایی چون: هندوانه، انار، خرمالو از میوه‌های اصلی شب یلدا به شمار می‌رود

گیلانی‌ها در شب چله حداکثر سه‌بار از فال حافظ می‌گیرند و معتقدند، در یک مجلس بیش از سه‌بار فال گرفتن شگون ندارد. در گیلان از دیرباز  در این شب شاهنامه‌خوانی و نقالی نیز رواج بسیار داشت و هنوز نیز بسیاری از خانواده‌های گیلانی  این رسم‌  را در چله‌شب به جا می‌آورند.

 

در گذشته در گیلان، فال پوست هندوانه نیز در این شب  طرفداران زیادی داشت که البته امروزه هنوز در بین برخی خانواده‌های قدیمی رونق دارد.  برای فال پوست هندوانه برش نازکی از پوست محل اتصال هندوانه به ساقه را می‌بریدند و آن را به چهار مثلت مساوی تقسیم می‌کردند، فال‌گیرنده پوست‌ها را در دست می‌گرفت و بعد از نیت و آرزو کردن، پوست‌ها از پشت سر خود، به طرف مقابل می‌انداخت، در این میان، چهار حالت پیش می‌آید، اگر دو قاچ هندوانه، سفید‌ و دو قاچ، سبز باشد، به معنای حد وسط بودن برای نیت شخص است.

اگر سه قاچ سبز و یک قاچ سفید بیوفتد، نیت آن خوب است، اگر سه قاچ سفید و یک قاچ سبز باشد، نیت بد است. اگر هر چهار قاچ سبز باشد، به معنای خیلی خوب و اگر هر چهار قاچ سفید باشد، به معنای خیلی بد است. در یک کلام هرچه رویه‌های سبز  هندوانه بیشتر باشد، فال‌گیرنده  به مراد دلش نزدیک‌تر است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.