بهروز امامی عضو هیات مدیره شرکت TTS (تدبیر، توسعه، سلامت) در گفتگو با مرور؛

فرصت‌سوزی شهرداری خسارت‌بار است

0 ۶۸۴

در دل گیلانِ خیس و خسته از زباله، جایی که بوی دفن‌شده‌ها از روستای سراوان فراتر رفته، پروژه‌ای که می‌توانست نقطه عطفی در مدیریت پسماند کشور باشد، به نماد سردرگمی مدیریتی بدل شده است: «نیروگاه زباله‌سوز ۶۰۰ تنی رشت». پروژه‌ای که همزمان با سه شهر تهران، نوشهر و ساری قرارداد آن منعقد شد، اما تنها رشت است که هنوز در میانه خاک، وعده و بروکراسی بلاتکلیف مانده است.

 

پروژه‌ای که بهروز امامی (عضو هیات مدیره شرکت TTS ) برعهده دارد؛ ساخت نیروگاه زباله‌سوز رشت است که حالا بدینجا رسیده  که می‌گوید: «مدیران شهری رشت متوجه آن نیستند که برای داشتن زباله‌سوز، یک قرارداد آماده دارند و اگر این فرصت را بسوزانند دیگر هیچ فرصت دیگری ایجاد نخواهد شد و مضافا اینکه باید خسارت هنگفتی هم برای آن پرداخت کنند.» 

 

تجربه‌ای که در تهران و نوشهر مسیر متفاوتی را طی کرد. تنها ۲۷ ماه پس از انعقاد قرارداد در تهران وارد فاز بهره‌برداری شد و امروز سال‌هاست زباله‌سوزش کار می‌کند. زباله سوز نوشهر پنج سالی است که فعال شده و ساری در مراحل نهایی قرار دارد. اما رشت؟ با کمتر از ۲۰ درصد پیشرفت فیزیکی و تنها ۲۴ درصد پرداخت تعهدات، هنوز به مرحله‌ای نرسیده که بشود حتی آن را «پروژه» نامید.

 

از همان ابتدا همه‌چیز غلط شروع شد؛ از کلنگ‌زنی نمادین معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان محیط‌زیست قبل از انعقاد قرارداد، تا کش‌وقوس‌های زمین، مجوزهای زیست‌محیطی و نوسانات ارزی. اما آنچه رشت را زمین‌گیر کرد، صرفاً پول نبود؛ مدیریت ناتوان، متغیر و بی‌برنامه بود.

 

اگر یک زباله‌سوز ۶۰۰ تنی در گیلان راه‌اندازی شود عملا مشکل زباله استان حل خواهد شد. طبق مطالعات فیشنر و مطالعات جامع وزارت کشور یکی از مناطقی که مستعد احداث زباله‌سوز بوده همین رشت است

 

پروژه در طول یک دهه بیش از ۱۵ مدیر شهری را به‌عنوان شهردار یا سرپرست شهرداری به خود دیده است، بی‌آن‌که هیچ‌کدام موفق شوند گرهی از آن باز کنند. شهردار فعلی نیز، با گذشت بیش از یک سال از حضورش، نه تنها گام مؤثری برنداشته، بلکه کارنامه‌اش در حوزه مدیریت پسماند به فهرستی از جلسات تکراری، بازدیدهای بی‌ثمر و وعده‌های بی‌سرانجام محدود شده است.

 

نیروگاهی که می‌توانست نفس گیلان را تازه کند، اگر نفسش را در خود حبس نکرده باشد، هم اکنون به قربانی بی‌تدبیر مزمن شهری تبدیل شده؛ و زخم سراوان، هر روز عمیق‌تر می‌شود.

 

*        *        *        *

 

* جناب امامی آخرین وضعیت زباله سوز به کجا رسید؟ و اساسا وضعیت زباله در استان به چه صورت است؟ این تاخیر چند ساله برای خرید یا ساخت تجهیزات زباله‌سوز به چه دلیلی صورت گرفته است و چرا ما چنین تجربه مشابه‌ای در استان‌های شمالی دیگر نداشتیم؟

ـ استان گیلان روزانه حدود ۲ هزار و ۲۰۰ تن زباله تولید می‌کند. اگر فرض کنیم ۱۰ درصد آن یعنی چیزی حدود ۲۰۰ تن آن در اثر تفکیک اولیه از دست می‌رود و ۵۰ تا ۶۹ درصد هم کمپوست شود نهایتا اگر خوب عمل شود ۸۰۰ تن زباله‌ای باقی می‌ماند که راهی به جز سوزاندن یا دفع آن نیست. حالا اگر یک زباله‌سوز ۶۰۰ تنی در گیلان راه‌اندازی شود عملا مشکل زباله استان حل خواهد شد. طبق مطالعات فیشنر و مطالعات جامع وزارت کشور یکی از مناطقی که مستعد احداث زباله‌سوز بوده همین رشت است.

راه‌اندازی زباله سوز نوشهر و ساری با ظرفیت مجموع ۶۵۰ تن در سال ۹۱ آغاز شد. ضعف سیستم مدیریت و تغییر بی‌رویه مدیریت‌ها در گیلان باعث شد زباله‌سوز رشت راه‌اندازی نشود. حتی اگر امروز اعتبار لازم تخصیص پیدا کند راه‌اندازی زباله‌سوز رشت دو سال زمان می‌برد. البته این تغییر مدیریت‌ها در نوشهر و ساری هم بود اما عزم لازم را هم برای ادامه کار داشتند و با تمام توان پیش رفتند.

 

* آخرین اقدامات محسوسی که در این مورد انجام شد چه بود؟

ـ اسفند ۱۴۰۲ معاون اجرایی رییس جمهور با کمک دو نماینده رشت مذاکراتی با صندوق توسعه ملی انجام دادند تا از این محل برای زباله‌سوز رشت اعتبار جذب کنند. رییس صندوق توسعه ملی هم قبول کرد که همکاری کند. کلا پولی که از صندوق توسعه می‌رسد دو سال وقت داریم کار را به اتمام برسانیم و در عرض شش سال اقساط را باز پرداخت کنیم.

 

قرار شد ۲۰۰ میلیارد تومان هم ما بپردازیم با تضمین این شرط که بخش ساختمانی کار به ما واگذار شود. متاسفانه ما تعهدات خود را انجام دادیم اما قضیه شهادت رییسی اتفاق افتاد. تقریبا شش ماه همه چیز تعطیل شد.

 

۱۱ سال از قرارداد ساخت زباله‌سوز رشت گذشته و در این مدت شاید ۱۲ شهردار عوض شده است. تغییرات متعدد مدیریتی که شدت آن از سایر شهرها مانند ساری و نوشهر بیشتر بود مهم‌ترین عامل عدم موفقیت پروژه زباله‌سوز رشت است

 

* در دوره جدید چطور؟ استاندار کنونی گیلان و معاونین ایشان چقدر موضوع زباله‌سوز را جدی گرفتند؟

ـ با انتخاب استاندار جدید گیلان ما مکرراً پیگیر بودیم. سازمان همیاری شهرداری‌ها معتقد است ابتدا باید پروژه زباله‌سوز ساری تمام شود و بعد به گیلان کمک کنند. البته بدترین کاری که به گیلان ضربه زد این بود که قرارداد زباله سوز رشت، نوشهر و ساری سه قرارداد مجزا و همزمان بود و همین کار به ضرر گیلان تمام شد.

 

* گویا تجربه تهران متفاوت از همه این ها بود؟

ـ فرآیند ساخت زباله‌سوز تهران از آنجا که اعتبار و بودجه لازم را در اختیار داشت و قرارداد آن بعد از قرارداد پروژه‌های زباله‌سوز نوشهر و ساری منعقد شد تنها ۲۷ ماه طول کشید و حالا ۱۱ سال است که به بهره‌برداری رسیده است. اما وارد سرمایه‌گذاری مجدد نشد.

 

* در تهران هم همین مشکلات بود؟

ـ در تهران هم دچار همین مشکلات هستیم. هزینه بالای احداث نیروگاه‌های زباله‌سوز یکی از دلایل مهم این عدم توسعه است. اما هیچ چاره‌ای نیست و باید بپذیریم که مجبوریم برای بحث‌های زیست‌محیطی هزینه کنیم.

 

 

* مهم‌ترین دلیل تاخیر در پروژه زباله‌سوز از نظر شما چه بوده است؟

ـ ۱۱ سال از قرارداد ساخت زباله‌سوز رشت گذشته و در این مدت شاید ۱۲ شهردار عوض شده است. تغییرات متعدد مدیریتی که شدت آن از سایر شهرها مانند ساری و نوشهر بیشتر بود مهم‌ترین عامل عدم موفقیت پروژه زباله‌سوز رشت است.

 

* جدای از تغییر پرشتاب مدیران، چه عوامل دیگری منجر به این تاخیر شده است؟

ـ عدم اهتمام مدیران وقت به اجرای کار، عدم اهتمام آن‌ها نسبت به تامین منابع و مواردی نظیر این روی بلاتکلیفی پروژه زباله‌سوز رشت تاثیرگذار بوده است. البته لندفیل سراوان هم در این مسیر بی تاثیر نبوده بخش زیادی از منابع به سمت نجات سراوان سرازیر شد زیرا به یک بحران ملی تبدیل شده و حاشیه‌های زیادی پیدا کرده بود.

 

* در بخش سرمایه‌گذاری، کدام نهاد متولی آن است؟ آیا نمی توان سرمایه‌گذار بخش خصوصی با ملاحظه سود و منفعت آن جذب کرد؟

ـ صندوق توسعه ملی راضی است تا همه بودجه لازم برای زباله‌سوز رشت را تامین کند و ما هم ضمن تامین ۲۰۰ میلیارد تومان، تضامین بانکی لازم را به شهرداری رشت داده‌ایم. اما مالک شهرداری است و این شهرداری رشت است که باید تسهیلات و وام را بیاورد.

 

* هزینه واقعی این پروژه چه رقمی هست؟ آیا برآوردی وجود دارد؟

ـ برآورد هزینه ساخت پروژه زباله‌سوز رشت حدود ۴۰ میلیون دلار بود. باید کار فنی و اصولی انجام شود. فرآیند کار در مورد پروژه زباله‌سوز رشت روشن است. اعتبار که مشخص شده از چه منابعی قرار است تامین شود. بعد از پایان کار هم که قرار است شیرابه زباله تصفیه شود و از خاکستر مواد ریجکتی هم بلوک سیمانی تولید شود یعنی نظیر همان کاری که در نوشهر انجام می‌شود با این ترتیب هیچ جای شک و شبهه‌ای باقی نمی‌ماند. رشت در حال حاضر در وضعیت تصمیم‌گیری به سر می‌برد. تصمیم‌گیری که باید از سوی وزارت کشور و نهایتا استانداری گیلان انجام شود.

 

حدود پنج یا شش ماه قبل جلسه‌ای به همین منظور با حضور معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار گیلان برگزار شد و معاون وقت اتفاقا استقبال هم کرد اما از آن زمان تاکنون دیگر هیچ خبری نشد. حتی گفته شد آقای استاندار مردد هستند که این کار انجام بشود یا نشود. با این حال معتقدم اگر زباله‌سوز رشت میخواهد اجرا شود باید پروسه آن با یک ساختار مشاوره‌ای و کارشناسی به جلو برود.

 

ما تا اکنون در ۱۱ و ۱۲ سال اخیر فقط بالغ بر ۴۰ میلیارد تومان بابت عوارض ضمانت نامه‌های بانکی پول پرداخت کردیم. مقدار زیادی پول و هزینه انباشت شده داریم بنابراین شهرداری به همین راحتی نمی‌تواند بگوید که نمی‌خواهد ادامه دهد

در کشورهای پیشرو مدیریت پسماند زیرمجموعه شهرداری‌ها نیست و شهرداری‌ها تنها یکی از مشتریان خدمات آنها هستند. ما در کشور هر چیزی را به بخش خصوصی واگذار کردیم موفق بودیم. از طرفی از منظر سرمایه‌گذاری، شرکت‌های فناور و مجری که در ابتدای شکل‌گیری با حمایت دولت‌ها زیرساخت‌های مستحکم فنی و اجرایی یافتند یکی از نهادهای سرمایه‌گذاری عمده در احداث و بهره‌برداری از نیروگاه‌های زباله‌سوز هستند.

 

این شرکت‌ها حداکثر ۲۰ درصد از منابع سرمایه خود را صرف جذب سرمایه‌گذاری می‌نمایند. مابقی آن‌ها را بانک‌ها و نهاد‌های تامین سرمایه که نرخ آنها در کشورهای اروپایی بین یک الی سه درصد است تامین می‌کنند و سایر این تامین سهم عمدتا خود نیروگاه‌ها یا اسناد اعتباری می‌باشند.

در برخی کشورها حتی صندوق‌های محیط‌زیستی هم کمک می‌کنند. اما در ایران چنین چیزی نیست اگر تسهیلاتی برای این کار درخواست کنیم اول باید منابع زیادی از سرمایه خود را بلوکه کرده باشیم که این نشدنی است. نهایتا مجبوریم یا از طریق بازار بورس یا از طریق بانک‌ها اوراق مشارکت اخذ کنیم.

 

در حال حاضر اوراق مشارکت بین ۳۸ تا ۴۲ درصد است که اجرای هر پروژه‌ای را غیراقتصادی می‌کند. برای همین است که معتقدم سیستم اقتصادی زباله‌سوز ما معیوب است و همین شرایطی که در رشت پیشامد کرده همچنان ادامه پیدا می‌کند و بلاتکلیف می‌ماند.

 

* سال‌هاست استقرار تجهیزات زباله‌سوز به تاخیر افتاده است. تصور کنید باز هم به تاخیر بیفتد دچار چه پیامدهایی خواهیم شد؟

از آنجا که پسماند با سلامت جامعه ارتباط تنگاتنگ دارد هر چه قدر احداث پروژه‌های مرتبط با آن عقب بیافتد آمار بیماری‌ها افزایش پیدا می‌کند. نظیر آنچه که در شهرهای شمالی و اوج گیری سرطان‌های گوارشی شاهدش هستیم. زیرا زباله در محیط رها شده است و هزینه‌های چندین برابری را به نسبت بودجه‌ای که یک پروژه زباله‌سوز صرف می‌کند را مجبوریم تقبل کنیم. 

 

دنیا به این نتیجه رسیده که در بخش مدیریت زباله و پسماند پیشگیری انجام دهد تا در این بخش که مرتبط با سلامتی جامعه است هزینه نکند اما این وضعیت در کشور ما برعکس است. در حال حاضر دفن زباله‌ها در کشورهای اروپایی ممنوع است. جریمه دفن زباله در هلند و دانمارک ۲۰۰ یورو‌ هر تن، در انگلیس ۶۹ پوند است. درآمد حاصله از این منبع هم به سمت کارخانه‌های زباله‌سوز هدایت می‌شود.

 

عکس‌ها مربوط به زباله‌سوز نوشهر است

 

هزینه احداث نیروگاه‌های زباله‌سوز ۲۰۰، ۶۰۰ و هزار تنی در روز بین ۳۰ تا ۱۲۰ میلیون دلار است که بر اساس زیرساخت‌ها و هزینه‌های احداث در منطقه تعیین می‌شود. در حال حاضر از روزی که شروع کردیم تاکنون  نزدیک ۲۴ درصد پول پرداخت شده و ۲۶ درصد هم تجهیزات آماده است. قرار ما به روش BOT بود. بنابراین اگر کار بخواهد متوقف شود شهرداری رشت باید خسارت سنگینی پرداخت کند.

 

ما تا اکنون در ۱۱ و ۱۲ سال اخیر فقط بالغ بر ۴۰ میلیارد تومان بابت عوارض ضمانت نامه‌های بانکی پول پرداخت کردیم. مقدار زیادی پول و هزینه انباشت شده داریم بنابراین شهرداری به همین راحتی نمی‌تواند بگوید که نمی‌خواهد ادامه دهد.

 

* درآمدهای این زباله سوز بیشتر برچه روال هست؟ و چگونه حاصل می شود؟

ـ در زباله‌سوزها سه نوع درآمد حاصل می‌شود. فروش برق و درآمد حاصل از انتشار گواهی گازهای فاقد کربن. در برخی کشورها هم بهره کمی برای این کار قائل می‌شوند که سرمایه‌ها به این سمت سوق پیدا کنند. زمانی که ما قرارداد منعقد کردیم پول فروش برق ۱۴ سنت بود الان به ۷ سنت رسیده است.

 

به همین دلیل است که معتقدیم تغییرات نرخ ارز باید در پروژه‌ها پیش بینی شود و نرخ خرید برق هم مناسب‌سازی شود. نحوه پرداخت هم باید به موقع شود. در تمام دنیا سرمایه‌گذاری آداب خاص خودش را دارد. ما باید شرایط بهینه‌ای را برای سرمایه‌گذار فراهم کنیم تا سرمایه‌گذار رغبت کند.

 

* گفته شده بود که چینی‌ها هم ابتدا تمایل داشتند در این پروژه سرمایه‌گذاری کنند. چرا بعدا استقبال نکردند؟

آن‌ها فقط قرارداد چهار زباله‌سوز را در ساری، نوشهر، تهران و رشت منعقد کردند. دقیقا بخاطر همین موارد ذکر شده منصرف شدند. چون در تمام دنیا برای سرمایه‌گذاری گارانتی ایجاد می‌کنند اما در ایران ما چنین چیزی نداریم. ناترازی انرژی و قطع برق باعث شده در پروژه نوشهر بیش از ۴۱ درصد کاهش تولید داشته باشیم اما کسی در اینجا پاسخگو نیست.

 

تهران برای توسعه زباله‌سوز خود چندین بار فراخوان صادر کرد اما هیچ کسی استقبال نکرد. مدیران رشت متوجه نیستند که برای داشتن زباله‌سوز، یک قرارداد آماده دارند و اگر این فرصت را بسوزانند دیگر هیچ فرصت دیگری ایجاد نخواهد شد و حتی باید خسارت هنگفتی هم برای آن پرداخت کنند. 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.