پژوهشکدهی گیلانشناسی طی فراخوانی از صاحبنظران زبان و ادبیات گیلکی خواسته است نظرات خود را تا اردیبهشت ماه سال ۹۹ به ایمیل پژوهشکده بفرستند تا بدین ترتیب رسم الخط زبان گیلکی را تعیین کنند. این شیوه نامه اگر چه بسیاری از محققان را پای کار آورده است اما تا اجماع کلی بحث و نظرهای مختلفی را می طلبد که بهتر است به این ایده ها و تجربیات توجه شود.
در این رابطه، «محمدتقی پور احمد جکتاجی» محقق و روزنامهنگار گیلانی در گفت و گو با مرور اظهار میکند: زبان پدری و مادری و قومی در استان ما گیلکیست. خوشبختانه گیلکی در چند دههی اخیر مورد استقبال طیف علاقمندان و پژوهشگران این زبان واقع شده و بدین ترتیب عرضهی مکتوب آثار گیلکی مورد توجه قرار گرفته است. برای سیر مطلوب این روند ما ناگزیر به تدوین یک شیوهنامه برای نگارش آن هستیم که مورد استفادهی همهی مولفان و نویسندگان متون گیلکی قرار گیرد. در واقع برای نگارش زبان گیلکی باید قرار مشخصی داشته باشیم و البته از یاد نباید برد که هر زبانی برای ماندگاری باید دارای کتابت باشد که این کتابت از سوی پژوهشگران و نخبگان آن جامعهی زبانی به اجماع میرسد.
وی یادآور میشود: هم اکنون مطالبه برای تدوین یک شیوهنامهی نگارشی برای زبان گیلکی به وجود آمده و احساس شده که هر چه سریعتر باید انسجامی در آیین نگارش این زبان حاصل شود.
حاکمیت سلایق بر نوشته ها
این شاعر و داستاننویس اظهارمیکند: متون زیادی به زبان گیلکی تاکنون به نگارش درآمده منتهی هر مولفی به سبک و سلیقهی خود با بهرهبرداری از خط فارسی و عربی موجود متنش را نوشته است. باید توجه داشت که شاعر یا نویسنده پیش از آن که به رسمالخط توجه کند بیشتر متوجهی ذوقیات ذهنی و تخیلی خویش است و کمتر به رسم الخط درست میاندیشد.
جکتاجی میگوید: زمانی که قرار می شود یک متن گیلکی روی کاغذ منتقل شود تردیدهایی در چگونگی نوشتن کلمات به ویژه در رابطه با حروف مصوت در ذهن نویسنده به وجود میآید، چون این زبان تاکنون تعلیمی نبوده است. اما زمانی که انتشار نوشتار گیلکی به ویژه در قالب داستان و متون نثر در نشریهی دامون آغاز شد، گردانندگان این رسانه ناگزیر بودند به نوعی تنظیم رسمالخط واحد روی آورند.
از این رو با توجه به دغدغهای که داشتم در نشریهی دامون که انتشارش پس از پیروزی انقلاب آغاز شد به فکر بکار بردن رسمالخطی واحد افتادم و طرحی هم در آن سالها پیشنهاد دادم که مواردش در حدود ۵ شمارهی دامون به چاپ رسید؛ منتهی این طرح که در حد پیشنهاد بود و خود اعمال نکردم، از سوی برخی پذیرفته شد وبر اساس آن متن مینوشتند و برخی نیز به سلیقه و شیوهی نگارش خود برای دامون متن ارسال میکردند. درمجموع باید گفت آن طرح از سوی برخی شاعران و نویسندگان مورد استقبال قرار گرفت اما با تعطیلی دو هفتهنامهی دامون به فراموشی سپرده شد.
ادامهی تلاشها در گیلهوا
جکتاجی که مدیر مسئول نشریه گیلهواست، بیان می کند: وقتی ۲۸ سال پیش نشریهی گیلهوا را منتشر کردم با توجه به تجربیاتی که از دورهی دامون داشتم کوشیدم علمیتر و مستندتر کار کنم. در سال اول فعالیت گیلهوا سعی میکردم در متون منتخب برای چاپ، نگارش مولف متن را لحاظ کنم چون لازم بود تشتت و گوناگونی خود را نشان دهد؛ اما از سال دوم کم کم بحث املا را پیش کشیدیم و آرام آرام عدم انسجام و چندگانگی نگارش را مطرح کردم و طرحی را پیشنهاد کردم که در برخی شمارههای نشریه هربار یک مورد از موارد آن مطرح شد و بکار رفت و اثرات آن در شمارههای بعدی مشاهده شد.
این اقدام از سوی بعضی مورد استقبال قرار گرفت. در سالهای بعد موارد این شیوه تکمیل شد تا به امروز که در سال بیست و هشتم انتشار گیلهوا هستیم، رسمالخط این نشریه مورد استقبال بسیاری از گیلکیپردازانی که پیگیر گیلهوا هستند، قرار دارد و خوانندگان هم اعتراف دارند که در خوانش متن سریعتر پیش میروند و محتوای آن را دقیقتر دریافت میکنند.
این پژوهشگر عدم جدیت و پافشاری بر سلایق شخصی را از مهمترین دلایل تدوین نشدن یک رسمالخط واحد برای زبان گیلکی دانسته و یادآور میشود: شیوهنامهای که طی انتشار دامون و گیلهوا شکل گرفته از سوی برخی شاعران و نویسندگان مورد استفاده قرار میگیرد اما همهی این عزیزان دقیقا به همهی موارد آن وقوف کامل ندارند، چرا که در قالب تعلیمی مطرح نشده است.
مرجعی برای تایید
جکتاجی میگوید: به عقیدهی من مرجع ذیصلاح برای تدوین و معرفی رسمالخط واحد دانشگاه است. دانشگاه با توجه به ظرفیتهایی که در عرصهی ادبیات و زبانشناسی دارد باید در این زمینه ورود کرده وشیوهنامهی نگارش گیلکی را تدوین کند. بیتردید هر شیوهنامهای برای این که مرجعیت علمی و اعتبار آکادمیک داشته باشد و زیر سوال نرود، لازم است از سوی دانشگاه گیلان مورد تایید قرار گیرد.
متاسفانه دانشگاه گیلان از این موضوع سالهاست عقب مانده، اما اخیرا فراخوانی به دنبال مطالبهای که به وجود آمده، اعلام شد که باید به فال نیک گرفت و استقبال و همراهی کرد. باید توجه داشت که در این زمینه فقط حضوراساتید دانشگاه و زبانشناسان کافی نیست چون ممکن است به زبان گیلکی مسلط نباشند، بنابراین باید با مشارکت گیلکینویسان مجرب و پژوهشگران آزاد و صاحبنظر این عرصه در خارج از دانشگاه همراه باشد تا در کنار هم به رفع ابهامات موجود بپردازند وبه یک شیوهنامهی واحد برای این زبان که مهجور قرار گرفته، دست یابند.
وی همچنین بیان میکند: خوشبختانه دانشگاه فرصت مناسبی برای دریافت نظرات در حوزه رسمالخط گیلکی تعیین کرده و به نظرم کار بسیار درستیست برای این که پیشنهادات افراد صاحبنظر و مختلف، دریافت و مورد بررسی قرار گیرد تا با وفاق و همدلی علمی و نه تعصبی و احساسی این امربه انجام رسد و البته من نیز به نوبهی خویش طرح و پیشنهادم را ارسال خواهم کرد و در کنارشان هستم و خواهم بود.
درود بر استاد جکتاچی !
بسیار درست و بجاست اما نباید عجله کرد . این کار نیاز به زمان بیشتری دارد تا جایی که اهل نظر از همه ی مناطق گیلان از رامسر تا آنسوی لنکران بتوانند نظرات خود را بفرستند .اطلاع رسانی کافی الزامی است . قبل از هر تصمیمی باید یک انجمنی از همه ی زبان شناسان گیل و دیلم در رشت تشکیل شود .