تالابها دارای اشکال گوناگونی از حیات گیاهی و جانوری هستند که این مجموعه بصورت یک چرخه، خدمات و کارکردهای فراوانی تولید و ارایه میکند.
استان گیلان به دلیل شرایط اقلیمی خاص خود دارای تالابهای بزرگ و کوچک فراوانی بوده که هر یک از این تالابها ایفاگر نقش خود در بهبود حال تنوع زیستی و ساکنان اطراف آن هستند.
اما چند صباحی است که حال برخی از تالابهای گیلان به دلیل ورود برخی گونههای گیاهی یا جانوری ناخوش است که در این یادداشت به یکی از این گونه های مهاجم می پردازیم.
گونه غیر بومی همانطور که از نام آن پیداست مربوط به زیستبوم یک منطقه نبوده و از نقطهای دیگر وارد منطقه جدید شده است. اما پیش از پرداختن به ادامه موضوع باید این مطلب را در نظر داشت که آیا هر گونه جدید غیربومی الزاما مهاجم نیز محسوب میشود؟
گونه مهاجم گونهای غیربومی است که در رقابت بر سر منابع غذایی و حیاتی با گونههای بومی به حذف گونه بومی و تکثیر بیشتر خود در محیط میپردازد اما الزاما همه گونههای غیربومی مهاجم محسوب نمیشوند و ممکن است توان رقابت با گونههای بومی را نداشته باشند و لطمه چندانی نیز به زیستبوم منطقه وارد نکنند. به طور مثال گونهای مانند سنبل آبی بومی آمریکای لاتین و رودخانه آمازون است که در تالاب انزلی به عنوان گونهای مهاجم به یک تهدید زیستی تبدیل شده است، اما پستانداری بنام نوتریا که یک موش آبزی بزرگ جثه است در محدوده شهرستان های آستارا و تالش به عنوان گونه ای غیربومی زیست میکند اما تا کنون شواهدی از مهاجم بودن آن و لطمه به زیستبوم منطقه وجود نداشته است و یا نوعی راکون که در غرب گیلان پراکنش دارد گونهای غیر بومی محسوب میشود که هنوز برآوردی از جمعیت و شرایط زیستی آن به انجام نرسیده است اما احتمال مهاجم بودن آن وجود دارد.
با نگاهی به سرگذشت تالابهای گیلان و پس از ورود گیاه آزولا به تالابها و آبندانهای این استان که بیم آن میرفت تا حیات طبیعی آن را با تهدیدی جدی مواجه سازد در سالیان اخیر گونههای غیر بومی و مهاجم جدیدی نظیر سنبل آبی و کاهوی آبی نیز به عرصههای تالابی استان راه یافتند که همچنان تالاب انزلی با گیاه سنبل آبی دست به گریبان است و روند مبارزه با این گیاه نیز بدون حمایت و همکاری بین بخشی دستگاه های اجرایی و مردم امیدوارکننده نخواهد بود و اخیرا به سایر منابع آبی استان نظیر رودخانه چمخاله و تالاب کیاکلایه در لنگرود نیز راه یافته است.
در این میان گونه ای که در سالهای اخیر بصورت نامحسوسی در حال افزایش جمعیت و پراکنش در محیط های آبی استان به پیش میرود دوزیستی بزرگ چثه به نام لاک پشت گوش قرمز است.
به طور کلی در کشور ما ۱۰ گونه لاکپشت با نام های لاکپشت سرخ، سبز، پوزه عقابی، زیتونی رایدلی، برکهای اروپایی، برکهای خزری، فراتی، مهمیزدار و افغانی زیست میکنند. این دوزیستان سالهاست که دارای پراکندگی در نقاط مختلف کشور بوده و برخی از آنان مانند لاکپشت فراتی گونه ای در خطر انقراض محسوب میشوند.
لاکپشت گوش قرمز با نام علمی Trachemys scripta لاکپشتی بومی ایالات متحده و خلیج مکزیک است که در آبهای شیرین زیست میکند و مشخصات ظاهری آن سبز رنگ بوده و دست و پا و گردن دارای نوارهای سیاه و خطوط زرد و سبز کمرنگ است و بارزترین مشخصه آن لکه قرمز رنگ کنار گوشهاست.
متاسفانه در سالهای اخیر این گونه همراه با انواع لاکپشت های بومی و انواع سمندرها به عنوان حیوان خانگی به فروش می رسد در حالی که تجارت و یا واردات گونههای غیربومی در کشور ممنوع بوده و صرفا با مجوز سازمان حفاظت محیط زیست امکان پذیر است اما لاکپشت گوش قرمز عمدتا از کشورهای جنوب شرق آسیا و یا از مرزهای غربی کشور قاچاق شده و به عنوان حیوان خانگی در فروشگاه های پت و آکواریوم عرضه میشود.
در ایام عید نوروز نیز با عرضه و تقاضای بسیار زیاد گونههای حیات وحش به عنوان حیوان خانگی مواجهایم که میطلبد دستگاههای مربوطه ضمن برخورد و جلوگیری از قاچاق حیوانات نسبت به آموزش و آگاهی رسانی به شهروندان نیز تلاش نمایند.
اما این همه ماجرا نبوده و داستان غم انگیز برای زیست بوم های تالابی کشور از اینجا آغاز میشود که بسیاری از افرادی که لاکپشت های گوش قرمز را به عنوان حیوان خانگی خریداری می کنند پس از مدتی به دلیل عدم توانایی در نگهداری و یا عدم انگیزه آن را در محیط های تالابی مانند ماهی قرمز چینی رهاسازی کرده و به گمان خود در حق آن لطف میکنند غافل از اینکه گونهای غیر بومی را وارد زیست بوم کشور کرده و موجب برهم خوردن تعادل و شرایط زیستی برای سایر گونهها میشوند.
طبق مشاهدات عینی و گزارشات در استان گیلان به دلیل وجود آب شیرین و تغذیه آسان تاکنون در تالاب بین المللی انزلی، تالاب عینک رشت، استخر شهر لاهیجان و تالاب کیاکلایه لنگرود لاکپشت گوش قرمز در سنین و جثههای مختلف مشاهده شده است که میطلبد تا قبل از ازدست رفتن تنوع آبزیان در تالابهای استان و پیشگیری از بروز هرگونه فاجعه زیستی برای مهار آن پژوهش های لازم و برنامه مدیریتی برای حذف این گونه تدوین شود.