آلودگی هوای گیلان؛

ما دوست داریم پاک باشیم!

0 ۱۴

در دوماهه اخیر (آبان و آذر) که بسیاری از مناطق کشور درگیر شرایط آلودگی هوا بود و هشدارهای لازم برای آن صادر شد، اتفاقاتی در استان گیلان رخ داد که بیشتر از آن که مساله آلودگی را در استان گیلان تحت‌الشعاع قرار دهد، به گونه‌ای دیگر توجه‌ها را به خود جلب کرد. مساله آلودگی هوا در ایران در سال ۱۴۰۴، سه جنبه قابل‌توجه داشت: اول: گستردگی جغرافیایی و درگیری بخش مهمی از مناطق مختلف شهری کشور، از غرب به شرق، شمال به جنوب. دومین مساله تسرّی قارچ‌گونه آن از کانون‌های شناخته‌شده به مناطق پیرامونی بود. به‌عنوان مثال، امسال شاهد شکل‌گیری یک باند آلودگی پیوسته از تهران تا قزوین در جنوب رشته‌کوه‌های البرز بودیم. نکته سوم که نمود کامل آن خودرا امسال نشان داد، آلودگی هوای شهرهای شمال ایران بود! این مساله به‌ویژه در استان‌های مازندارن و گیلان نمود داشت. امسال به کرات، نمایه آلودگی هوا در سامانه پایش کیفی هوای کشور به کرات رنگ‌هایی نارنجی و قرمز را نشان و عددهایی با رقم بالا را نمایش گذاشت.

 

آن‌چیزی که باعث متفاوت شدن جنس مساله آلودگی در گیلان شد اما تکذیبیه و انکاری بود که جمعی از دستگاه‌های متولی یا به بیان بهتر اداره کل محیط‌زیست و هواشناسی گیلان در اوج بحبوحه صادر کردند. در حالی‌که حتی عامی‌ترین شهروندان این استان هم فقط با نگاهی به آسمان بالای سر، شرایط غیرعادی هوای بالای سر، کدربودن و آلودگی رنگ آسمان و به دنبال آن سوزش گلو و چشم اذعان داشتند. امری که در قانون هوای پاک عملا به این دو دستگاه ارجاع داده شده است و البته علوم پزشکی استان که حتی در این جریانات، اسمی از آن برده نشد! هرچند شاید کمی از مسؤولیت این دستگاه به‌دلیل تکذیبیه عجیب دو دستگاهِ هشداردهنده، کمتر است. چون علوم پزشکی بعد از اعلان هشدار توسط هواشناسی باید وارد عمل شود. خوانش ماده‌های اول و دوم قانون هوای پاک به شفافیت این مساله را نشان می‌دهد:

 

«مواقع اضطراری: مواقعی است که با استمرار پایداری جوی (بر اساس اعلام سازمان هواشناسی) و یا افزایش میزان غلظت آلاینده‌ها (بر اساس اعلام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست) شرایط به گونه‌ای در کوتاه‌مدت، سلامت انسان و محیط زیست را دچار مخاطره جدی بنماید.

 

ماده ۲ – تمامی اشخاص، دستگاه‌ها و مؤسسات اعم از دولتی و غیردولتی و دستگاه‌هایی که شمول قانون بر آن‌ها مستلزم ذکر و یا تصریح نام است و تمامی اشخاص مستقر در مناطق آزاد تجاری – صنعتی، مناطق ویژه اقتصادی، شهرک‌ها و نواحی صنعتی موظفند تا مقررات این قانون را رعایت نمایند. سازمان حفاظت محیط زیست مسؤول نظارت بر حسن اجرای این قانون می‌باشد.

آیین‌نامه فنی در زمینه کنترل و کاهش آلودگی‌های موضوع این قانون توسط سازمان تهیه و به تصویب هیات وزیران می‌رسد.

 

ماده ۳ – در مواقع اضطرار، سازمان حفاظت محیط زیست با همکاری وزارت کشور و تصویب هیات وزیران باید ممنوعیت‌ها یا محدودیت‌های موقت زمانی، مکانی و نوعی را برای پیشگیری از اثرات زیان‌بار و مقابله با منابع آلوده‌کننده هوا برقرار نماید و بلافاصله مراتب را از طریق رسانه‌های همگانی، به اطلاع عموم برساند. با برطرف شدن شرایط اضطراری و کاهش آلودگی هوا، سازمان حفاظت محیط زیست نسبت به رفع ممنوعیت و محدودیت برقرارشده، اقدام و مراتب را به نحو مقتضی به عموم اطلاع می‌دهد.»

 

درحالی‌که حتی استان مازندارن در همان زمان صدور تکذیبیه توسط گیلان، با اعلان هشدار در مورد آلودگی هوا با منشاء مشکوکِ صنعتی-شیمیایی صادر کرد که به واقع مطابق با آمار منتشر شده از سامانه پایش کیفی هوای کشور استان گیلان و همچنین منابع پایش جهانی بود سیستم مدیریتی استان گیلان باز یک نمود عینی نشان داد که بدنه مدیران میانی استان را با کیفیت مدیریت کشور چقدر فاصله دارند!!!!

 

اما هدف این یادداشت نه واکاوی دلیل پنهان‌کاری‌های مدیریتی در گیلان و ضعف خردمندی در این زمینه است بلکه ادامه وضعیت نگران کننده آلودگی هوای استان و انفعال ادامه‌دار استان است! انفعالی که منعکس‌کننده ارائه گزارش‌های نادرست به استاندار استان گیلان است. این مساله نه تنها موقعیت استاندار و دولت را در سطح استان متاثر می‌کند بلکه سلامتی مردم را دقیقا به شکل مستقیم نشانه رفته است. آلودگی هوا، یکی از مستقیم‌ترین مخاطرات مرتبط با سلامت عمومی مردم است که بدون هیچ‌گونه حفاظتی، مردم را متاثر می‌کند.

 

هنگامی‌که در روز گذشته، ۱۵ آذر ۱۴۰۴، شاخص آلودگی هوای ایستگاه منجیل به عدد ۴۸۳ در ساعت رسید و رنگ هشدار آن به رنگ بنفش (بسیار ناسالم) تغییر کرد، نگرانی و سوال‌‌های دوباره‌ای برای جامعه مطرح شد؟ اولین سوال این است چرا علی‌رغم محرمانه نبودن مساله آلودگی هوا و همچنین الزام دستگاه‌های مسؤول به اعلان و پیگیری آن، همچنان خبری از اعلام هشدار برای مردم استان گیلان، یا حداقل برای شهرستان رودبار یا منجیل در روز گذشته و روزهای قبل از آن وجود نداشت؟ آِیا عمدی در این مساله در کار است یا عملا دستگاه‌های ذی‌ربط به غرض‌ورزی با دولت یا مردم مشغول هستند؟  آیا جلسات کمیته اضطرار آلودگی استان برگزار می‌شود؟ اگر آری، چرا هیچ خبری از آن مطرح نمی‌شود؟

 

چرا علی‌رغم دستورالعمل موجود در قانون هوای پاک هیچ‌گونه هشداری برای استان یا حداقل برای شهرستان رودبار توسط اداره کل هواشناسی استان گیلان ارائه نمی‌شود؟ درحالی‌که مراجعه به تارنمای سازمان هواشناسی کشور و تارنماهای هواشناسی استان‌های دیگر نشان می‌دهد که دقیقا، ادارات هواشناسی ۳۰ استان کشور، در شرایط مقتضی اقدام به صدور هشدار آلودگی هوا و افزایش تجمع غلظت آلاینده‌ها می‌کنند بجز هواشناسی استان گیلان!

 

اکنون که به‌وضوح مشخص شده استان گیلان از آلودگی هوای منابع انسان‌ساخت (منابع ثابت و متحرک) هم رنج می‌برد، باز سوال‌های دیگری مطرح می‌شود چرا برخی از آلاینده‌های جوی در حسگرهای مرکز رصد آلودگی‌سنجی رشت عملا ثبت یا گزارش نمی‌شود؟

 

چرا تعداد ایستگاه‌های آلودگی‌سنجی استان گیلان، به‌عنوان یکی از پرترددترین استان‌های شمال کشور، با تراکم جمعیتی بالا، عدم برخورداری از بنزین با کیفیت مناسب درمقایسه با بسیاری از استان‌های دیگر، همجواری با استان‌های صنعتی مانند قزوین و البرز، متاثر از کانون‌های تولید و گسیل گرد و خاک در کشورهای همسایه، با هجوم مهاجرین و مسافرین به‌صورت هفتگی و داشتن تنها کلان‌شهر شمال، تنها یک ایستگاه سنجش آلودگی در رشت و یکی هم در ورودی استان (شهر منجیل) در اختیار دارد؟ و این‌که آیا ایستگاه آلودگی سنجی شهر رشت با توجه به محل قرارگیری‌اش در منطقه رسالت، واقعا نشان‌دهنده آلودگی واقعی هوای رشت است؟ یادمان نرود که اداره کل محیط ‌زیست گیلان به‌دلیل همجواری با فضای سبز گسترده صدا و سیمای استان، نزدیکی به پارک و وجود خانه‌های سازمانی، عملا در یکی از کانون‌های آلودگی واقع نشده است و حتی شاخص‌های اعلام‌شده فعلی توسط این سامانه، لزوما نماینده آلودگی شهری رشت نمی‌باشد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.