امروزه گذر زمان، ورود تکنولوژی در عرصههای مختلف زندگی، تغییرات نظام اجتماعی و تحولات فرهنگی، دگرگونیهایی را در کالبد شهرها به وجود آورده است. یکی از مسائلی که توجه بسیاری از علاقهمندان به بافتهای تاریخی را به خود جلب کرده، فرسودگی و از رونق افتادن هسته اولیه و بافت قدیمی شهرها است که در دهههای اخیر با مداخلات بی رویه به نام نوسازی دچار مشکلاتی شده اند.
در سالهای اخیر بافت مرکزی شهر رشت به خصوص بخشهای تاریخی و میراثی، دچار تغییرات فیزیکی بسیاری شدهاند که گاه منجر به دگرگونی کلی در بافت قدیمی شهر شده است. در این میان اقلیم ناپایدار گیلان را نباید از یاد برد که خود تاثیر بسیاری در تغییر یا نابودی بافت قدیم این شهر داشته است.
آن چه در این میان دغدغه ذهنی عده کثیری از علاقمندان به معماری در خصوص بافت تاریخی و میراثی رشت بوده؛ چگونگی حفظ آثار معماری گذشته و یا ثبت آن به عنوان نمودی از فرهنگ گیلان است. به گونهای که بتوان از آن به عنوان فضایی در راستای گردشگری و معرفی هویت تاریخی- فرهنگی به نسل حال و آینده بهره برد.
هنگامی که از بافت قدیمی شهر صحبت میشود عمدتاً توجه ما به خانهها یا بناهای عمومی قدیمی جلب میشود چرا که این بناها تاریخ و شناسنامه شهر هستند. از اینرو زمانی که یک بنا را تخریب میکنند در واقع تاریخ و شناسنامه مردم شهر را تخریب و محو کرده اند.
بناهای تاریخی عمدتاً دارای دو بخش هستند؛ بخش اول کالبد بنا یا همان ساختار بنا و بخش دوم رفتار بنا است که متناسب با کالبد و ساکنین آن بنا شکل گرفته است. در بناهای قدیمی ارتباط انسانی بین فضاها با رفتار تعریف میشد. زمانی که ما کالبد بنا را از دست بدهیم این نوع رفتارها نیز از بین میرود؛ مانند انسان که دارای کالبد است و از آن کالبد انسانی رفتارهایی نیز سرزده است. با فروپاشی کالبد رفتارهای انسانی که که الگوی زیستی نام دارد از بین میرود بنابراین با نابودی و تخریب هر دانه از این بناها در بافت تاریخی، گویی ارتباط بین گذشته، حال و آینده را از دست دادهایم.
کاری که امروزه برای حفظ این دانههای تاریخی میتوان انجام داد به دو بخش تقسیم میشود: مرمت و احیاء.
مرمت؛ در مرحله اول مرمت، ابتدا با آسیب شناسی بنا، می توان راهکارهای درست احیا به منظور بهبود و استحکام بخشی بنا ارایه شود.
در مرحله دوم مرمت، باید از دخل و تصرف در بنا جلوگیری شده تا اصالت آن حفظ شود. مرمت بنا بمانند چکآپ بدن انسان بوده و بهتر است توسط افراد متخصص انجام شود که متأسفانه امروز عمدتاً توسط افراد غیر مسؤول در این حوزه انجام شده و این امر منجر به بروز آسیبهای فراوان به بنا شده است.
در مورد مرمت، این نکته را باید متذکر شد که بعد از مرمت نباید انتظار داشت که بنا جوان شده و هر نوع کاربری جدیدی را به دوش میکشد. بنا بعد از مرمت فقط سرپا میشود مانند پدر بزرگ ۸۰ سالهای که بعد یک چکآپ کلی جوان ۲۰ ساله نمیشود، فقط سرپا شده و میتوان به کارهای سبک بپردازد.
احیاء؛ بعد از مرمت بنا نوبت به احیاء بنا میرسد، احیاء بنا همان اعطای عملکرد جدید به بنا است. در این مرحله قبل از اینکه به آن کاربری جدیدی داده شود باید بررسیهای لازم توسط افراد متخصص انجام شود تا بتوان به بنا کاربری مناسبی داد، به دلیل اینکه کاربری جدید بنا باید با ساختار بنا هماهنگ باشد. اهدای کاربری مناسب به بنا باعث میشود که بنا زیر فشارهای که برای آن پیش بینی نشده آسیب نبیند. در کاربری جدید بنا، مخاطبین جدید میتوانند با ورود به بنا، با نظام رفتاری قدیمی که در بنا وجود داشت آشنا شوند.
درنتیجه میتوان به این نکته اشاره کرد که مرمت و احیا مانند دو دست یک انسان است و برای نگاه داشت یک بنای تاریخی باید این دو دست با هم کار کنند.
با امید بر اینکه بتوان این دانههای تاریخی را که نمایانگر هویت شهر هستند را حفظ کرد و برای آشنایی بیشتر نسل حال و آینده با هویت و تاریخ گذشته شهر، مسیر پیش رو هموار شود.
در ادامه در خصوص چگونگی احیا و مرمت بناهای بافت تاریخی و میراثی رشت در چند سال اخیر بیشتر خواهم نوشت.