روزنامه پیام ما- در کوههای «نیاوُل» و «سیدسرا»، جایی که غارهای هفتهزارساله و گورستانهای عصر آهن قرار دارد، کارخانه «سیمان گیلان سبز» با مجوزهایی مبهم و نظارتی نیمبند، به تخریب طبیعت، کوهها و محوطههای باستانی مشغول است. گزارشهای رسمی میراثفرهنگی میگویند بیش از ۵۵ درصد از محوطههای باستانی روستای نیاوُل در اثر فعالیتهای این کارخانه و معدن آن از بین رفته است.
حالا مدتی است که نشانهگذاریهای جدید روی زمینهای اطراف روستا، اهالی را نگران کرده. نشانهگذاریهایی که خبر از اجرای فاز دوم فعالیتهای کارخانه و تخریب گستردهتر میراثفرهنگی و طبیعی دیلمان میدهد. بهرغم اینکه ادعا میشد فعالیت این کارخانه متوقف شده، این نشانهها نهتنها از تداوم فعالیت این کارخانه که خبر از برنامهریزی برای توسعه فعالیتها و گسترش تخریبها دارد.
در صورت اجرایی شدن این برنامه بهیقین آثار تاریخی و فرهنگی بیشتری در این منطقه تخریب خواهد شد. منطقهای که در مطالعات اولیه باستانشناسان بالغبر ۱۴۰ اثر تاریخی از دورههای مختلف از نوسنگی تا قاجار در آن شناسایی شد و در شعاع ۱۵ تا ۲۰ کیلومتری محلی که معدن این کارخانه فعالیت دارد، گورستانهای هزاره اول و قلعههای تاریخی وجود دارد.
«کاش آنها گنجی را که بهدنبالش هستند، زودتر پیدا کنند و از اینجا بروند.» این آرزوی روستاییانی است که هر بار با صدای انفجار و بلند شدن ابری از خاک از دل کوه، دلشان هم میلرزد. پدربزرگانشان معتقد بودند در این کوهها گنج ارزشمندی پنهان است؛ گنجی که مردم دیلمان قرنها امانتدارش بودهاند. اما ۱۰ سال است که غریبهها سر رسیدهاند و گویی بهدنبال آن گنج اجدادی تمام گنجینههای آنها را به تاراج بردهاند.
گنج آنها همین درختان «ارس پیرو» است و «فندق» و «زرشک سیاه» و «گلابی جنگلی» که در انفجارها و خاکبرداریهای معدن یکی پس از دیگری قلعوقمع شدند. گنج این مردم زمینهای اجدادی است که برای ساخت جاده تخریب شد. کوههایی است که قرنها سبز و استوار بود و حالا زخمی و تراشیده شده و پیش چشمشان هر روز در خود فرو میریزد. آنها امید دارند جستوجوگران لجوج، که خاک زادگاهشان را زیر و رو کردهاند، بالاخره گنج خود را بیابند و بساطشان را جمع کنند و بروند.
هرچه زمان میگذرد، کوهها تهیتر میشود. کارخانه سیمان جز آلودگی، تخریب و سیاهی برای این مردم ثمری نداشته. مردم بارها در برابر زورگوییاش ایستادهاند؛ جاده را بستهاند، اعتراض کردهاند، اما متهم شدهاند به تشویش اذهان عمومی و کسانی با ارعاب و تهدید ساکتشان کردهاند. اما آنان برای خاک زادگاهشان سکوت نمیکنند.
آنان هنوز به یاد دارند آن بونکر سیمان را که از جاده منحرف شد و جان جوانی را گرفت. به یاد دارند که درختان فندق قربانی جادهای شد که کارخانه سیمان در دامنه کوه روستا ساخت و بالا رفت. به یاد دارند چند گاو از پرتگاهی که برداشتهای معدنی کنار مراتع ایجاد کرده بود، سقوط کردند و تلف شدند. آنها خوب میدانند که حالا رودخانههایشان پر از آلودگی کارخانه و معدن است و درختانشان برای همین یکییکی خشک میشوند.
اما این، همه ماجرا نیست. کارخانه تنها طبیعت و زندگی اهالی دیلمان را نمیبلعد؛ میراث و هویت دیلمان را هم تخریب میکند. بهگفته مدیرکل پیشین میراثفرهنگی گیلان، تنها در یک مورد، ۵۵ درصد از محوطه عصر آهن روستای نیاوُل تخریب شده است.
جالب اینجاست که این کارخانه در سایت رسمی خود و در معرفی مجموعه، به استقرار در یک منطقه باستانی اشاره مستقیم کرده و آورده است: «کارخانه سیمان گیلان سبز وابسته به سیمان تهران در اردیبهشتماه ۱۳۹۲ در منطقه باستانی استان گیلان واقع در ۶۵ کیلومتری جنوب شهرستان سیاهکل و ۸۰ کیلومتری شهرستان رشت به بهرهبرداری کامل رسیده است.»
بعد از بررسیها، لازم باشد اقدام حقوقی میکنیم
مدیرکل و معاون میراثفرهنگی استان گیلان پاسخگوی سؤالات درباره این محوطه و تهدیدی فعالیت این کارخانه برای آثار تاریخی و باستانی موجود در منطقه نیستند، اما «محسن طوسی ثانی»، سرپرست ادارهکل حفظ و احیای بناها، بافتها و محوطههای تاریخی، درباره اقدامات انجامشده برای مقابله با فعالیتهای اخیر این کارخانه و معدن در جوار محوطههای عصر آهن و آثار ثبتملیشده دیلمان به «پیام ما» میگوید: «برخی آثار موجود در این محدوده در فهرست آثار ملی به ثبت رسیدهاند.
به همین دلیل، طبق برنامهریزی انجامشده قرار است همکاران ما در بازدید میدانی میزان مداخلات در عرصه و حریم آثار تاریخی و آسیبهای واردشده را بررسی کنند. در این زمینه مکاتبات لازم انجام شده است و از ظرفیت پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری برای بررسی دقیقتر و ارزیابی میزان آسیبها استفاده خواهیم کرد. اما آمار و گزارش دقیقی از وضعیت منطقه نداریم و فقط تعدادی تصویر دریافت کردهایم که آسیبهای ناشی از فعالیتهای معدن را نشان میدهد.
بااینحال، هنوز مشخص نیست این اقدامات تا چه اندازه به عرصه آثار تاریخی نزدیک شده یا آن را مخدوش کرده است. اظهارنظر قطعی در این زمینه منوط به انجام بررسیهای میدانی و کارشناسی دقیق است. پس از مشخص شدن نتایج بررسیها و درصورتیکه ثابت شود فعالیتهای معدنی وارد عرصه یا حریم آثار تاریخی شدهاند و یا آسیبی به این آثار وارد کرده، اقدامات حقوقی لازم انجام خواهد شد.»
طوسی همچنین تأکید میکند: «گزارشهای اولیه حاکی از برخی تغییرات محیطی است که منش آن هنوز روشن نیست؛ این تغییرات ممکن است ناشی از حفاریهای غیرمجاز یا فعالیتهای معدنی باشد. تعیین دقیق منشا و میزان آسیبها نیازمند بررسیهای میدانی کارشناسان است.»
ناظر میراثفرهنگی در محدوده فعالیت کارخانه حضور ندارد
در میان مدیران میراثفرهنگی استان «ولی جهانی»، باستانشناس و مدیرکل پیشین میراثفرهنگی گیلان، تنها کسی است که پاسخگوی سؤالات ما میشود. شروع فعالیت کارخانه سیمان و معدن در دوران مدیرکلی و معاونت او در میراثفرهنگی گیلان اتفاق افتاده است.
او میگوید همان ابتدا شکایت کردیم و مکاتبه کردیم و شکایت چند سال پیش ما از کارخانه منتهی شد به انعقاد یک تفاهمنامه خوب و اصولی، اما کارخانه سیمان به تعهداتش در قبال میراثفرهنگی عمل نکرد. او معتقد است مدیران فعلی باید این کارخانه را مجاب به اجرای تعهداتش کنند و اگر باز هم شانه خالی کرد، از طریق دادستانی پیگیری کنند.
جهانی درباره دهه ۹۰ و آغاز فعالیت کارخانه به «پیام ما» میگوید: «شرکت سیمان گیلان سبز در ابتدای کار و در جریان احداث کارخانه به یکسری آثار فرهنگی و تاریخی برخورده بود و آنها را تخریب کرده بود. من در آن زمان معاون میراثفرهنگی استان بودم. همان ابتدا از مدیرعامل وقت شکایت کردیم و به دادستانی شهرستان سیاهکل مراجعه کردیم.
نتیجه این اقدام حقوقی انعقاد یک تفاهمنامه بین ادارهکل میراثفرهنگی استان گیلان و شرکت سیمان گیلان سبز بود. در سه فاز فعالیتها را تعریف کردیم: فاز اول بررسی و شناسایی منطقه، فاز دوم گمانهزنی برای شناسایی آثار فرهنگی و تاریخی و تعیین حریم آنها و فاز سوم کاوشهای باستانشناسی. این کارخانه متعهد شد هزینه این مطالعات را بپردازد و درصورت نیاز به مرمت آثار، بودجه لازم را تأمین کند.»
بررسی و شناسایی محدوده را کارشناسان با مجوز پژوهشکده باستانشناسی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری انجام دادند. نتیجه مطالعات اولیه شناسایی نزدیک به ۱۴۰ اثر تاریخی از دوره نوسنگی تا دوره معاصر بود. بهگفته جهانی، در چهار جهت بنای کارخانه آثار فرهنگی و تاریخی وجود دارد: «از گورستانهای هزاره اول تا قلعههای تاریخی در منطقه شناسایی شده.
چند غار در این منطقه وجود دارد که در بررسیهای اولیه مشخص شده مربوط به دوره نوسنگی است. اما اگر کاوش در آنها انجام شود، ممکن است آثار فرهنگی قدیمیتری شناسایی شود. بعضی از آثار تاریخی در فاصله ۲۰۰ تا ۳۰۰ متری خود کارخانه قرار دارند. تا شعاع حدود ۱۵ تا ۲۰ کیلومتری معدن هم آثار متعددی شناسایی کردیم.
در فاصله ۵۰۰ تا ۶۰۰ متری از کارخانه، قلعه گرماور قرار دارد که یکی از قلعههای شاخص در شرق استان گیلان است و آثار مربوط به دورههای مختلف در آن کشف شده؛ اما بهدلیل آلودگی و محدودیتهای موجود در آن منطقه کسی نمیتواند از این قلعه بازدید کند.» جهانی معتقد است شاید آنها وارد عرصه یا حریم آثار تاریخی نشده باشند و بهصورت مستقیم آثار تاریخی را تخریب نکرده باشند، اما انفجارهایی که برای استخراج معدن انجام میدهند و برداشت بیرویه خاک، قطعا روی محوطههای باستانی این محدوده تاثیر دارد و در آینده احتمال تخریب این آثار بسیار بالاست.
طبق تفاهمنامهای که کارخانه سیمان حتی به یک بند آن متعهد نبوده، قرار بود برای تکتک آثار تاریخی منطقه تابلوی معرفی نصب شود و بودجه مطالعات باستانشناسی و گمانهزنی برای تعیین عرصه و حریم آثار ثبتی از سوی این کارخانه تامین شود.
قرار بود چند باستانشناس قرارداد همکاری ثابت امضا کنند و بهطور مستمر منطقه را پایش کنند و مهمتر از تمام اینها، قرار بود یک ناظر از ادارهکل میراثفرهنگی استان در منطقه حضور دائم داشته و بر فعالیت معدن و کارخانه نظارت داشته باشد تا فعالیتها طبق ضوابط میراثفرهنگی انجام شود. اما هیچیک از این اتفاقات در یک دهه گذشته نیفتاده است.
اگر قرار باشد امروز این کارخانه زیر بار تعهداتش برود و آنها را به انجام برساند، لازم است فعالیتهای خود را برای مدتی متوقف کند تا گمانهزنیها و مطالعات دقیق صورت گیرد. اما با رفتاری که این کارخانه در طول فعالیتش در قبال آثار فرهنگی و تاریخی منطقه داشته، بعید است پایبندی به تعهدات را در دستور کار داشته باشد. بهنظر میرسد جای یک اقدام قاطع و اساسی از سوی میراثفرهنگی در این زمینه خالی است.
روستاهایی که در گرد سیمان نفسشان تنگ شده
«عاشورآباد» و نیاوُل نزدیکترین روستاهای سیاهکل در منطقه دیلمان به کارخانه سیمان هستند. مردم روستا چندوقت پیش راه کامیونهای کارخانه را بستند و اعتراض کردند؛ هرچند بعد از تمام آن ماجراها، کارخانه همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد و انفجارهای معدن ادامه دارد. پایههای این کارخانه و معدن روی اعتراضات و نارضایتی مردم بنا شده است.
از همان دهه ۸۰ که حرف ساخت کارخانه در دل کوههای سبز دیلمان شد، زنان روستایی مانع شدند و با چوب کسانی را که برای ساخت کارخانه آمده بودند، از روستا بیرون کردند. اما شبانه ماشینهای راهسازی در کمرکش کوه جاده ساختند و بالا رفتند و کارخانه را پایه گذاشتند. از روی زمینهای زراعی مردم گذشتند، از درختان گردو و فندق از دامنههای سبز کوه رفتند و ساختند و زخم زدند.
تپهای که کارخانه روی آن ساخته شد، همان تپهای بود که در دهه ۷۰ و در طرح آبخیزداری به مردم گفته شده بود دامهایشان را به آنجا نبرند و تابلوهای قُرق در محدوده آن نصب شده بود. محلیها در تمام این سالها تلاش کردند مانع فعالیت کارخانه شوند، به فرمانداری مراجعه کردند و حتی شکایت کردند، اما راه به جایی نبردند، که سنبه کارخانه سیمان پرزورتر بود.
به حریم کوه و جنگل تجاوز کردند، راه ساختند و بالا رفتند. خاک منطقه را به توبره کشیدند. دامنه کوه سیدسرا و غار پایین آن را نابود کردند. مراتع گالشها را تخریب کردند؛ دامنه تخریبشان حتی تا اشکورات در املش و روستاهای دورتر هم رسیده است. مردمان آن روستاها هم شاهدند که خاک سیمان روی برگ درختانشان نشسته و آب رودخانهشان آلوده همان معدن است.
شکاف دیوارهایشان از انفجارهای معدنی نشان میدهد کارخانه سیمان یک منطقه وسیع را تخریب کرده؛ نهفقط چند روستای اطراف را، نهفقط چند پناهگاه سنگی چندهزارساله در دل کوه را و نهفقط قلعه و آثار تاریخی بهجامانده از هزاره اول و دوم پیشازمیلاد را. این فعالیتهای غیراصولی قرار است تمام این منطقه را تخریب کند، بی آنکه نظارتی بر این اقدامات باشد و کسی پاسخگوی این حجم و گستردگی تخریبها.
تنها راهکار مدیران کارخانه ارعاب و اتهامزنی است. کارخانه سیمان حتی در انجام کار خود هم درست و اصولی عمل نمیکند، شیوه برداشت خاک هیچ نسبتی با روشهای معمول معدنهای مشابه ندارد و بهشکل پلکانی و متمرکز نیست و انفجارها بهصورت پراکنده و نامتعارف در دل کوه انجام میشود.
تاریخ و طبیعت دیلمان در این سالها زخمهای زیادی برداشته و در انتظار تصمیمی جدی از سوی مسئولان است؛ تصمیمی که بتواند این چرخه تخریب را متوقف کند. وزارت میراثفرهنگی اگر امروز سکوت کند و راه انفعال در پیش گیرد، فردا چیزی جز تلی از خاک و خاطره از غارها و قلعههای باستانی دیلمان باقی نمیماند.
« https://payamema.ir/payam/141473 »