شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، گنجینهای گرانقدر از ادبیات، اسطوره، حماسه و تاریخ است که بسیاری از ما بدان میبالیم و به وفور از آن یاد میکنیم بی آن که حتی یک بار این خزانه را گشوده و یا حتی نگاهی به آن انداخته باشیم.
شاید برای اغلب ما مواجهه با شاهنامه از طریق تماشای نقالی، شنیدن داستانهای آن، خاصه کاوه آهنگر و ضحاک یا دیدن نقاشیهایی از رستم و سهراب و رخش و سیمرغ باشد. حال آن که شاهنامه مکتوبی است که میتواند منشاء اثر و چراغ راه بسیاری از اهالی سیاست و دولتمردان تا مردم عادی؛ و همچنین الهام بخش آفرینش های بسیاری در زمینه های ادبی، هنرهای تجسمی، سینما، نمایش، موسیقی و غیره باشد.
خردسرای فردوسی گیلان با همکاری پژوهشکده گیلان شناسی از دکتر محمد رضا اقدامی عضو هیات علمی و مسئول اولین آزمایشگاه انسان شناسی زیستی کشور در دانشگاه گیلان دعوت کرد تا نگاهی بینا رشتهای به ساختار فیزیکی اسطورههای شاهنامه داشته باشند.
در این بین اسطورهها بعنوان واسطهای برای نیل به آرزوها و آمال انسانی جایگاهی خاص دارند. اسطوره هایی که کارکرد مفید اجتماعی و سیاسی دارند، باقی میمانند و بر عکس. به راحتی نمی توان اسطوره خلق کرد. از سوی دیگر، مردم هم اسطورههایی که کارکرد مفیدی نداشته باشند را به نسل بعدی منتقل نخواهند کرد.
خردسرای فردوسی گیلان با همکاری پژوهشکده گیلان شناسی از دکتر محمد رضا اقدامی عضو هیات علمی و مسئول اولین آزمایشگاه انسان شناسی زیستی کشور در دانشگاه گیلان دعوت کرد تا نگاهی بینا رشتهای به ساختار فیزیکی اسطورههای شاهنامه داشته باشند.
دکتر اقدامی در بخش آغازین این نشست به صورت گذرا به روند فرگشت نخستین انسان سان و غیرانسانی Primates) ) تا پیدایش و ظهور انسان های امروزی انسان هوشمند یا خرد ورز Homo sapiens ) ) پرداخت.
براساس شواهد علمی حاصل از فسیلهای مکشوفه، ظهور انسانهای امروزی حدود ۶۰ تا ۱۳۰ هزار سال قبل، در افریقا گزارش شده است. متاسفانه تحقیقات استخوانشناسی در ایران – بدلیل محدودیتهای مختلف – به جز یک دندان که متعلق به گونه نئاندرتال است، استخوان اولیه دیگری کشف نشده اما پتانسیل بالایی برای اکتشاف گونههای مختلف در این کشور وجود دارد .
وی با اشاره به این که واقعیت علمی چیزی است که بر اساس مشاهدات، داده ها و تجربه، مستدل شده باشد، افزود: بر اساس شواهد علمی که تاکنون در دست داریم ظرفیت مغزی، وزن و قامت گونه های انسانی پیشین، کوچکتر از گونه امروزی بوده است.
این انسان شناس زیستی متذکر شد: انتظار اینکه شاهنامه را از لحاظ علمی مورد بحث قرار دهیم، کاری بیهوده به نظر میرسد. علم ابزارها و نتایج خاصی دارد که سنجش باورهای فرهنگی را کمرنگ میکند.
دکتر اقدامی با بیان این که ابزار علمی برای شناخت و یا رد و تائید باورها و اسطوره ها که اغلب ویژگی فرا زمینی دارند، مناسب نیستند، بیان کرد: این که آیا شخصیت های شاهنامه واقعی هستند یا خیالی، چندان مهم نیست بلکه کارکردها و تاثیرات اجتماعی، فرهنگی اسطوره ها و درسهایی که از این کتاب میگیریم شایان اهمیت است.
وی تصریح کرد: داستانهای اساطیری تاریخ نیستند ولی میتوانند ریشه تاریخی داشته باشند. در تاریخ واقعی و حتی تاریخ روایی که از زاویه دید نویسنده بهره میبرد، انسانهای عجیب و فرا زمینیای که در اسطورهها داریم وجود ندارند.
ضحاک نیز به عنوان حاکمی مستبد، از این فرصت استفاده کرده بر ایران چیره شد. استبداد ضحاک باعث نادیده گرفتن و زیرپا گذاشتن تمامی اصول انسانی برای بقای خود شد. میل به بقای او، باعث از بین بردن بسیاری از جوانان و فرار بسیاری دیگر گردید. مغزهای بسیاری در سیستم استبدادی ضحاک قربانی شدند تا حکمرانی خود را تا هزاران سال ادامه دهد. تمامی داستانهای شاهنامه سرشار از استعارههای آموزنده برای تمامی افراد واست .
این استاد انسان شناسی تصریح کرد: اسطورهها، خواسته ها و آرمان هایی هستند که نتوانسته ایم به آن برسیم و در پی استجابت خواسته ای خود دست به خلق افرادی زدهایم که گاه قابلیت عدالتخواهی و تسخیر آسمانها و زمین را دارند. اسطوره ها به زمان یا مکان خاصی محدود نمیشوند. بلکه اسطورههای سودمند، خود را همواره در حافظه تاریخی و جمعی افراد یک سرزمین، در هر زمان و مکان خاصی حفظ میکنند.
وی با اشاره به داستان ضحاک یادآور شد: جمشید در شاهنامه پادشاهی بود که ۷۰۰ سال حکومت کرد و دستاوردهای بسیاری نیز داشت. اما ” قدرت و تملق پذیری” همچون سمی برای غالب حکمرانان، جمشید را نیز غره کرد و فره ایزدی یعنی همان مقبولیت، محبوبیت و حمایت مردمی را از دست داد.
ضحاک نیز به عنوان حاکمی مستبد، از این فرصت استفاده کرده بر ایران چیره شد. استبداد ضحاک باعث نادیده گرفتن و زیرپا گذاشتن تمامی اصول انسانی برای بقای خود شد. میل به بقای او، باعث از بین بردن بسیاری از جوانان و فرار بسیاری دیگر گردید. مغزهای بسیاری در سیستم استبدادی ضحاک قربانی شدند تا حکمرانی خود را تا هزاران سال ادامه دهد. تمامی داستانهای شاهنامه سرشار از استعارههای آموزنده برای تمامی افراد است .
دکتر اقدامی با اشاره به این که اسطوره ها حکم رویاهای جمعی مردم یک سرزمین را دارند افزود: اسطورهها را می توان به عنوان یک پارادایم داستانی (الگوی داستانی) به دوره های مختلف و وقایع گوناگونی تعمیم داد. اگرچه ممکن است اسطورهها واقعی نباشند، اما پارادایم های اسطورهای در زندگی واقعی انسان ها مصداق پیدا می کنند. از این روی نسل به نسل، سینه به سینه انتقال یافته و در قالب تغییرات نسلی نمیگنجند.
*نامهای سرگشاده برای نسلهای بعد
حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه نگاه ایدئولوژیک، نژادپرستانه و جنسیت زده نداشته و از این اثر سترگ، سرشار از حکمت و خرد بعنوان ” نامه” یاد کرده است. این نامه ارزشمند را مکتوم نگذاریم.