یکی به میخِ سفر، یکی به نعل کرونا
تضاد منافع در عرصه «بهداشت و درمان» و «گردشگری» چگونه میتواند تبدیل به بازی برد – برد شود؟
امیرحسین کریمی- مهسا بهشتی/
شیوع یک بیماری اپیدمیک در سراسر جهان تمام فعالیتهای جوامع را دگرگون میکند؛ به اقتصاد ضربه میزند، قوای انسانی جوامع را کاهش یا تضعیف میکند و حتی سیاستهای داخلی کشورها را نیز متاثر خواهد کرد.
در چنین شرایطی و در وضعیت خاص ایران، انجام این سفرها بدون توجه به استانداردهای بهداشتی میتواند به فاجعهای در حوزه سلامت کشور بدل شود اما عدم انجام آنها نیز اثراتی نامحسوستر، اما بسیار ریشهای بر حیات جامعه خواهد گذاشت.
سالهاست که تعطیلات رسمی در کشور و به ویژه تعطیلات نوروز تنها امید بسیاری از مردم استانهای شمالی کشور است تا بتوانند از ازدحام مسافران چرخ شکستهی اقتصاد بومیشان را به حرکت درآورند. اگر آزادراه تهران – رشت از شهر رودبار میگذرد و تنها صنعت بومی این شهرستان در اینجاست که عرضه میشود، این فقط یک نمونه از تعطیلی سفر در ایام تعطیلات است. لذا حذف سفرهای نوروزی یعنی شلیک به قلب اقتصاد استانهای گردشگری چون گیلان که دهههاست نتوانسته است با تکیه بر محصولات کشاورزیاش به موقعیت در خوری برسد.
دو: رکود بومگردیها بستگی به خودشان دارد. باید ببینیم سیاست بومگردیها و هتلها در قبال این شرایط چیست. آیا میخواهند به خلاق سازی و به اعتبارسازی بپردازند یا خیر. مثلا آنها میتوانند از دورهای آنلاین گردشگری استفاده کنند. یا فرضا میتوانند به دنبال استانداردسازی یا آموزش به پرسنل خود باشند تا با شرایط ویژهی پیش رو به درستی برخورد کنند.
جدای از این موضوع گسترش اقامتگاههای بومگردی، حیات هتلها و مسافرخانهها و حتی ویلاهای شخصی که گاهی تمام و کمال به چرخهی اقتصادی خانوادههای روستایی وصل است، منوط به انجام این سفرها است. در اینجا نمیتوان این سفرها را آسیبشناسی کرد و محاسن و ضعفهای آن را در طبق مقایسه قرار داد؛ لذا لاجرم از ابعاد جامعهشناختی سفرهای هر ساله به استان گیلان میگذریم تا در گفتوگو با چند کارشناس صنعت گردشگری ببینیم آیا میتوان علاوه بر آموزش مسافران برای دغدغهمندی در حفظ بهداشت شخصی و محیطی، ترتیبی اتخاذ کرد که چرخ اقتصاد نیز در شرایط اپیدمیک بچرخد یا خیر؟ در ادامه گفتوگوهای مرور را میخوانید.
شرایط مبهم و ادامهی رکود
«بابک سهرابی»، کارآفرین و موسس اپلیکیشن گردشگری «جاجیگاه» در پاسخ به سوال مرور مبنی بر تعیین وضعیت انجام سفرها و ابلاغ آن به مراکز بومگردی میگوید: «شرایط هنوز مبهم است، تصمیم قطعی گرفته نشده است و رکود در این عرصه ادامه دارد. در حال حاضر نه کاملا همهی راهها بسته شده و نه کاملا همه مسیرها باز است. بنابراین تصمیم گیری برای سفر نوروزی برای مردم ممکن نیست. با این شرایط سفرها همهگیر نخواهد بود و اگر هم سفری در کار باشد بدون برنامه و قصد قبلی است.»
«روشن بابایی همتی»، عضو هیات علمی پژوهشکدهی گیلانشناسی دانشگاه گیلان نیز معتقد است: «رکود بومگردیها بستگی به خودشان دارد. باید ببینیم سیاست بومگردیها و هتلها در قبال این شرایط چیست. آیا میخواهند به خلاق سازی و به اعتبارسازی بپردازند یا خیر. مثلا آنها میتوانند از دورهای آنلاین گردشگری استفاده کنند. یا فرضا میتوانند به دنبال استانداردسازی یا آموزش به پرسنل خود باشند تا با شرایط ویژهی پیش رو به درستی برخورد کنند.»
«منصور هادیپور»، معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی گیلان نیز سیاستهای این نهاد را برای جلوگیری از رکود مراکز گردشگری اینگونه توضیح داد: « با توجه به دستورالعملی که از ستاد کرونا و میراث فرهنگی به ما ارائه شده، واحدهای اقامتی و پذیرایی با رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصله اجتماعی و آموزشهایی که برای آنها صادر شده است میتوانند فعالیت کنند. طبق دستورالعمل بندهای یک، دو و سه که ضوابط سفر و اسکان مهمان را به صورت یک فایل آموزشی طراحی شده است، مراکز گردشگری با رعایت موارد فوق آمادگی و اجازه فعالیت دارند. حتی تاسیسات گردشگری ما در رودسر که در وضعیت نارنجی قرار دارد تابع همین ضوابط ستاد کرونا هستند و آمادگی دارند بر اساس همین موارد عمل کنند.»
یک: کرونا یک بحران ناشناخته است که بیشتر از یک سال است که با آن درگیر هستیم. در طول این یک سال بسیاری از هتلها بسته شدند و آژانسهای مسافرتی بسیاری راکد شدند و عملا کرونا بزرگترین ضربهاش را به صنعت گردشگری وارد کرد.
با این حال مشخص است که نقش سیاستهای حمایتی دولت در اجرای سالم سیاستهای گردشگری میتواند بسیار تعیینکننده باشد. سهرابی میگوید دولت تاکنون تسهیلاتی برای ضرر و زیان ناشی از رکود سفرهای نوروزی پیش بینی نکرده است اما هادیپور نظری مخالف با او دارد و عنوان میکند: « طبق شرایط و مصوبات بندهایی که در صورتجلسههای قبلی انجام شده است، بحث امهال قبوض آب و برق و گاز، امهال تسهیلات بانکی دریافت شده توسط مراکز گردشگری، امهال مالیات و همچنین امهال سهم ۱۵ درصدی کارفرما برای تاسیسات گردشگری در نظر گرفته شده است. علاوه بر این واحدها از تسهیلات بانکی کرونا هم میتوانند استفاده کنند.»
روشن بابایی همتی که به عنوان کارشناس این حوزه نه در زمین دولت است و نه در زمین مراکز گردشگری، درباره پیش بینی تسهیلات حمایتی توسط دولت میگوید: « دولت هنوز راهکاری ارایه نکرده است. کرونا یک بحران ناشناخته است که بیشتر از یک سال است که با آن درگیر هستیم. در طول این یک سال بسیاری از هتلها بسته شدند و آژانسهای مسافرتی بسیاری راکد شدند و عملا کرونا بزرگترین ضربهاش را به صنعت گردشگری وارد کرد. دولت اگر راهکاری ارائه بدهد هم برای همه قابل اجرا نیست زیرا نیاز به منابع مالی دارد. صحبتهایی مبنی بر وام و تسهیلات شده است اما ازاینکه چه موسساتی دریافت میکنند اطلاعی ندارم. اما فکر نمیکنم این وامها و تسهیلات چندان تغییری در روند کار آنها به وجود بیاورد و تنها بخشی از خسارت و زیانها را جبران میکند. به صورت کلی فکر نمیکنم اقدامات حمایتی نیز بتواند موجب اتفاق خاص و موثری در حوزه گردشگری شود.»
ستیز منافع دو وزارتخانه؛ درمان مهم است یا اقتصاد؟
اما چگونه میتوان یکی به میخ و یکی به نعل زد؟ شاید تنها جایی که این ضربالمثل بتواند از معنای منفیاش فاصله بگیرد، همین جا باشد؛ آیا میتوان سازوکاری تهیه کرد که هم اقامتگاههای بومگردی به تعطیلی کشانده نشوند و هم کرونا سیستم درمانی کشور را به هم نریزد؟
بابک سهرابی در این باره میگوید: «معتقدم ما باید بتوانیم شرایط کنونی را بپذیریم و بدانیم کرونا مانند بیماریهای دیگر وجود دارد و باید بدانیم که در حضور این بیماری چگونه به زندگی ادامه بدهیم. گردشگری هم مانند ابعاد دیگر زندگی است؛ ما راهکارهایی مانند سفرهای نزدیک و اقامتگاهای ضدعفونی شده را مطرح کردیم تا گردشگری بتواند ادامه حیات داشته باشد. ما سعی میکنیم عواقب کرونا برای گردشگری را کاهش بدهیم تا بتواند همچنان به فعالیت اقتصادی خود ادامه دهد چراکه از نظر من توقف چرخه گردشگری عواقب بسیار زیادی دارد و چه بسا عواقب و تبعاتش کمتر از کرونا نباشد. در خصوص گیلان شرایط خیلی مشخص نیست چون بر اساس اینکه رنگ هر شهر و استان چگونه باشد شرایط تغییر میکند. متاسفانه شرایط خیلی پایدار و قابل پیشبینی نیست. به احتمال بسیار زیاد شهرها شلوغ خواهند شد اما بیشتر مسافران به منزل اقوامشان مراجعه خواهند کرد و در واقع فایده و ثمری برای صنعت گردشگری نخواهد داشت.»
هادیپور نیز در پاسخی کوتاه و نه چندان روشن ترفندهای اداره کل گردشگری گیلان را برای حفظ موازنهی اقتصاد و سلامت اینگونه بیان میکند: «ما آموزشها و وبینارهای تخصصی خوبی برای واحدهای گردشگری برگزار کردهایم و در آنها از ظرفیت اساتید برجستهی استانی و کشوری استفاده شد. تمام هدف ما این است که تاسیسات ما بتوانند علاوه بر توجه به موارد بهداشتی آموزش داده شده، فعالیتهای گردشگری را نیز ادامه دهند.»
سه: اکنون دیگر بحث ضرر و بازیابی سود نیست، بحث حفظ حیات این صنعت مطرح است. هر روزی که این بحران ادامه پیدا میکند ضرر و زیان گستردهتر شده و حیات صنعت گردشگری بیشتر به خطر میافتد.
روشن بابایی همتی نیز مناظرهی غیرحضوری سهرابی و هادیپور را اینگونه تجمیع میکند و دربارهی پیشنهادش میگوید: «من از ابتدا گفتم که گردشگری میتواند وجود داشته و ترساندن مردم کار جالبی در گردشگری نیست. زیرا پیش از کرونا سفر تابع تعطیلی مدارس بودند اما با آنلاین شدن مدارس و دانشگاها این رویه تغییر کرده است. مردم هر لحظه میتوانند تصمیم به سفر بگیرند و در هر مکانی اعم از هتل یا ویلای شخصی یا اقامتگاهها حاضر شوند و در کلاس هم شرکت کنند. من اعتقاد دارم راهکار مهم این مساله این است که اگر تور یا گشتی برگزار میشود در ابعاد کوچک باشد یعنی حداکثر تا ۱۵ نفر. همچنین میتوان ساعت تور را کاهش داد همچنین تعداد مقصد گردشگری و تور را محدود کرد و جای اینکه در یک سفر از چندین مکان و جاذبه گردشگری دیدن کنیم به چند مکان محدود بسنده کنیم. در مورد بحث شیوع کرونا من تخصصی ندارم و تنها میتوان به پروتکلهایی که از سوی وزارت بهداشت ارائه میشود اکتفا کرد. روشهای مختلفی هم وجود دارد که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در قالب طرحهای آموزشی در سایت قرار داده که همه میتوانند دانلود کنند و بخوانند.»
سفر کنید اما این موارد را از یاد نبرید
اما مصاحبهکنندهی چهارم مرور مرتضی طالعماسوله مشاور اهل گیلان وزارت میراث فرهنگی است که برای تکمیل پیشنهادهای روشن بابایی همتی و به منظور مراقبتهای بهداشتی به مرور میگوید: راهکارهایی برای برای سفر در این ایام نوروز وجود دارد که بنده به اختصار چند مورد را برای شما بازگو میکنم؛ مسافران در سفر دائما باید از دمنوشهای داغ گیاهان مورد تایید متخصصین گیاه درمانی استفاده کنند. داروهای اولیه لازم مانند انواع ویتامینها و مسکنها نیز همراه داشته باشند تا در صورت نیاز استفاده شود. علاوه بر این بهتر است سفرهای خود را به مناطق کمجمیعت روستایی متمرکز کنند و مواد غذایی مورد استفادهشان را هم ترجیحا از فروشگاههای استاندارد بخرند. باید توجه کنیم که میزبانان قومی و میزبانان در اقامتگاهها و هتلها باید استانداردهای بهداشتی میهماننوازی را تمام و کمال رعایت کنند.
بحث بر سر ادامهی حیات یا جلوگیری از ضرر
سهرابی در پایانبخش صحبتهای خود صنعت گردشگری را «متضرر» توصیف میکند و میگوید: «اکنون دیگر بحث ضرر و بازیابی سود نیست، بحث حفظ حیات این صنعت مطرح است. هر روزی که این بحران ادامه پیدا میکند ضرر و زیان گستردهتر شده و حیات صنعت گردشگری بیشتر به خطر میافتد. در شرایطی که بسیاری از هتلها، کافهها و رستورانها تعطیل شدند یا تغییر کاربری دادند سخن از جلوگیری از ضرر منطقی نیست. راهکاری هم به نظر بنده میرسد همین یاد گرفتن زیست با این بیماری و ادامه حیات با کروناست. البته واکسن کرونا هم میتواند بسیار موثر باشد و نوعی اعتمادسازی را رقم بزند.»
روشن همتی بابایی نیز در این باره کمی امیدوارانهتر به موضوع نگاه میکند و دورنمای خود را اینگونه توصیف میکند: «برای ارایه راهکار در خصوص متضرر نشدن عوامل گردشگری به زعم بنده باید چهار نوع ذینفع بررسی شوند؛ اول از همه خود دولت که به عنوان متولی برنامهریزی به گردشگری ورود میکند، دوم گردشگر که مقاصد تفریحی دارد، سوم بنگاههای اقتصادی مثل آژانسهای مسافرتی، هتلها، رستورانها و بومگردیها و در آخر هم مردم محلی و ساکنین بومی که میتوانند نقش بسیار مهمی داشته باشند. اگر توریستی که به عنوان مهمان به شهری ورود میکند و پروتکلهای بهداشتی را رعایت نکند، مردم محلی به عنوان سرویسدهنده و میزبان میتوانند نقش مهمی در آموزش او ایفا کنند و رابطه متقابل این دو برای برقراری توازن به این معنی است که در رابطهای دو سویه هم یادگیرنده وهم یاددهنده باشند.
روشن همتی بابایی در پایان به موضوع جالبی اشاره میکند؛ تصور کنید که میتوانستیم در استان گیلان هر روستا را به مقصدی برای گردشگری تبدیل کنیم تا در آن جغرافیای کوچک هم درآمدزایی اتفاق بیفتد و هم در مواقع ویژهای همچون اکنون بتوان از ظرفیت آنها استفاده کرد. او این موضوع را اینگونه توضیح میدهد: « ما در دنیا بر اساس برچسبهای زیست محیطی، بومگردیها را طبقه بندی میکنیم؛ و بر این اساس میانگین سنی۳۵ سال را برای اکو توریستها در نظر میگیرند و سواد و دانش آنها معمولا به عنوان کسانی که طبیعت گردی میکنند بیشتر است. و توریسم روستایی هم یکی از شاخهها است و میشود در دامنه اکو توریسم آن را به حساب آورد. به بیان دیگر میتوان گفت گردشگری روستایی یا روستاگردی وقتی که خود روستا ذاتا به عنوان یک جاذبه سنتی پنداشته میشود، میتواند تنها محدود به شعار نباشد بلکه هر روستا تبدیل به یک برند شود و محصولی را که اختصاصی همان روستا است به گردشگران عرضه شود و از این طریق درآمد زایی شود.