آنطور که در تصویر مشاهده میشد؛ یک گاز ۴ شعله قدیمی بوده که از قرار معلوم فردی که گشنهاش بود، قصد داشته یک نیمروی ساده درست کند! اما تصویر روایتی غیرمعمول را به مخاطب القا میکرد.
یکی از شعلههای این اجاق خوراکپزی روشن، ماهی تابه بر روی شعله دیگر اجاق قرار گرفته بود و پوستهای ضخیم تخممرغ نیز در ماهی تابه نمایان بود. تخممرغ در جوار آن شعله روشن و نه روی ماهی تابه بلکه روی بدنه آهنی اجاق شکسته شده بود.
در دومین نشست عمومی و تخصصی “هشدار برای ایران ۴۶” با موضوع بایدها و نبایدهای توسعه شهری در کلانشهر رشت «دکتر مرتضی هادی جابری مقدم» پژوهشگر و فعال حوزه شهری و عضو هیأت علمی دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران یکی از سخنرانان این نشست بود که با ارائه تصویر فوق بر روی پروجکشن و طرح پرسشی از حاضرین سخنرانی خود را آغاز کرد.
هر کدام از مخاطبین در مورد تصویر تفسیر خاص و جالبی داشتند. بازخوردشان با تصویر در نگاه اول را با واژهها و عباراتی بیان کردند. (هیچچیز سرجای خودش نیست، آشفتگی، کاربلد نبودن، جهان سوم، عجله، همه چی موجوده ولی چیزی موجود نیست و…). سخنران پس از اظهارات مخاطبین بیان کرد: اسمش و بزاریم ناترازی، خوبه!
قطعاً در رابطه با آن تصویر همه افراد حاضر در نشست تا ساعتها میتوانستند با واژهها و عبارات مختلف که عیناً دیدهاند، مترادفسازی کنند. اما باتوجه به موضوع مورد مناقشه که در رابطه با بایدها و نبایدهای توسعه شهری در رشت بوده میتوان با صراحت گفت: تصویر روی پروجکشن مدیریت شهری رشت را بازنمایی میکرد.
مدیریت شهری که پرهزینهترین راه را در درمان کهنه این شهر با عدم انطباق طرح جامع حمل و نقل و بی اعتنا به طرح بالادست انتخاب کرده، فارغ از اینکه این راه در حل چنین مسائلی از چندین دهه پیش در عالم مهندسی ترافیک و شهرسازی منسوخ شده است. و کلان شهرهای توسعه یافته در حال برچیدن و جمع آوری این گونه طرح ها و جایگزینی آنها با توسعه و گسترش قلمرو عمومی اند تا شهرها بر اساس رویکرد انسان محوری توسعه یابند.
عنصر اقتصاد، بودجه و تأمین منابع مالی همواره بهعنوان یکی از پشتوانههای اساسی در اجرای طرحها و برنامهها محسوب میشوند؛ اما مدیریت صحیح بر منابع و بودجه اگر بیشتر از تأمین بودجه اولویتدار نباشند قطعاً هم تراز با آن قرار دارند.
در جایجای مناطق کلانشهری کشورمان مبنی بر عدم توانمندی مدیریتی بهعنوان عامل اختلال در اصول شهرسازی و اتلاف سرمایههای ملی از قبیل فروش تراکم – موضوع اشراف، تغییر کاربریها و… وجود دارد که به دلیل درآمدزایی کوتاهمدت و سود آنی مورد توجه شهرداریها قرار گرفته و حقوق شهروندان و منفعت عمومی بهعنوان اصلیترین رکن مورد توجه مدیران شهری و تصمیم گیران و برنامه ریزان مورد تضییع و بیتوجهی قرار گرفته است.
حال از بد روزگار و اقبال اندک مدیریت اجرایی در رشت بلااستثنا پس از بهرهبرداری روگذرها، یکی پس از دیگری نشان میدهند؛ در جریان ترافیک و گرههای آن نقطه از شهر احداث روگذر بیاثر بوده و ترافیک نهتنها روان نشده؛ بلکه در خوشبینانهترین حالت به نقطهای دیگر منتقل شده و همان ترافیک با شدت اثر بیشتر در حال رخدادن است.
نکته جالب اینجاست؛ مردم منطقه و سایر شهروندان نیز که در طول روز همیشه از آن نقطهها میگذرند بر این ادعا توافق دارند. تصویر یک نیمروی ساده این را مشخص میکرد؛ آن فرد که گشنهاش بود، اسم نیمرو را شنیده و میدانسته که میتوان گشنگی آدمیزاد را با نیمرو رفع کرد و از قضا میدانسته برای تهیه نیمرو یک شعله گاز، ماهی تابه، تخممرغ لازم است و از قرار معلوم منابع محدودی هم داشته؛ چون در تصویر یک عدد تخممرغ و ماهی تابه و یک اجاق به چشم میخورد، تنها چیزی که در این میان از آن تصویر به ذهن متبادر میشد این بود که انگار آن فرد چیزی از درستکردن یک نیمروی ساده نمیدانست.
در کشور ما و بسیاری از کشورهای نظیر ما در حوزه توسعه پایدار شهری همواره مسائلی نظیر مباحث راهبردی و مدیریتی – ناکارآمدی سامانههای اجرایی، غیرمنطبق بودن طرحهای توسعه شهری با واقعیتهای جاری در شهرها رعایتنشدن اصول طراحی در طرحهای عمرانی و مواردی از این قبیل جملگی در عدم پیشرفت صحیح و سریع شهرها اثر داشتهاند.
(دانش آموخته کارشناسی ارشد شهرسازی)